هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۵۷ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴

هری پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۱ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۶:۳۷ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 224
آفلاین
نقد پست 107 نوزده سال بعد - رون ویزلی

حالا نمیشه پروفسور نباشه؟

احوالات؟ اولین نقدت هم زمان با اولین نقد منه، چه جالب واقعا. خب دیگه خوش و بش بسه، میریم سره نقده پستت.

خب، ظاهر پستت اولین اشکاله، میدونم برات تو تالار گریفیندورو هم تو پیام شخصی توضیح دادم که چیه اما برای اینکه ملکه ذهنت باشه دوباره اشکالات ظاهر پستتو برات میگم، اولیش اینکه بین پاراگرافات دو تا اینتر بزن که تو هم تو هم نشه، بعد خواننده پستت تا ظاهرشو ببینه در بره. برای مثال:

نقل قول:
باد همچون شلاقی به صورتش برخورد می کرد اما چنان در فکر غرق شد که سرما را احساس نمی کرد. بر جای خود ایستاده بود و برای لحظه ای سرمای هوا را فراموش کرده بود.
ان سوتر در دنیایی دیگر هری ،هرمیون و رون که پس از مدتی طولانی دویدن ،خسته شده بودند دیواری پیدا کردند و در حالی که از خستگی کم شده بودند


باید تبدیل بشه به:

نقل قول:
باد همچون شلاقی به صورتش برخورد می کرد اما چنان در فکر غرق شد که سرما را احساس نمی کرد. بر جای خود ایستاده بود و برای لحظه ای سرمای هوا را فراموش کرده بود.

ان سوتر در دنیایی دیگر هری ،هرمیون و رون که پس از مدتی طولانی دویدن ،خسته شده بودند دیواری پیدا کردند و در حالی که از خستگی کم شده بودند


مورد دوم اینه که بعد از دیالوگت که قراره متن بیاد هم دو تا اینتر بزن، این هم باعث تو هم تو هم شدنه پست میشه، اینم برای مثال:

نقل قول:
-هرمیون منظورت از اینکه گفتی «شايد پرفسور دامبلدور تو اين زمان چيزي به تو گفته و يا چيزي از تو خواسته كه فقط هري پاتري كه در اين زمانه ميدونه نه تو!» چی بود؟
هرمیون که مشتاقانه منتظر این پرسش بود سریع حالت متفکرانه به خود گرفت و جواب داد:


باید تبدیل بشه به:

نقل قول:
-هرمیون منظورت از اینکه گفتی «شايد پرفسور دامبلدور تو اين زمان چيزي به تو گفته و يا چيزي از تو خواسته كه فقط هري پاتري كه در اين زمانه ميدونه نه تو!» چی بود؟

هرمیون که مشتاقانه منتظر این پرسش بود سریع حالت متفکرانه به خود گرفت و جواب داد:


خب بریم سره مورد بعدی.

نقل قول:

- یعنی پس هری ای وجود داره دیگه پس ممکنه پروفسوردامبلدور چیزی بهش گفته باشه


و همیشه این جمله ی جیمز سیریوس پاتر تو ذهنت باشه، " شکلک جای نقطه رو نمیگیره! " یعنی جمله ت که تموم شد، یه نقطه بزار، بعد شکلکو بزار. مثل الان. خب مورد بعدیی که باید تو پستت بدونی اینه که پستت الان سراسر دیالوگه، به جز دو تا پاراگراف تو اولش دیگه فضا سازی توش دیده نمیشه، قبول دارم تو پست طنز آنچنان نمیشه فضا سازی کرد ولی میتونی از اضافه کردنه پاراگراف برای اضافه کردنه باره طنزه پستت استفاده کنی که هم پستت فضا سازی به خودش بگیره هم طنز بهتری ارائه بدی که جفتش به نکات مثبت پستت اضافه میکنه.

نقل قول:
-نویل؟؟؟


اینجا نیازی به سه تا علامت سوال نیست، یدونه هم منظورو میرسونه، اگر میخوای تعجب و سوال رو باهم نشون بدی از " ؟! " استفاده کن که نیازی به سه تا علامت سوال نباشه، خب تا همین جا بسه.

رون تو نویسنده ی خوبی هستی، فقط یه مقدار تو ظاهر پست و قسمت درونی پستت اشکال داری، قسمت درونیشو بهت نگفتم چون تا کسی ظاهر پستشو مرتب نکنه، خواننده زیاد به درون پستش توجه نمیکنه. تو کسی هستی که از نقدات استفاده میکنی و این خیلی خوبه، مطمئنم با این پشتکارت بعد از یه مدت بهترین رولا رو مینویسی.

موفق باشی دوسته من!


به یاد گیدیون پریوت!

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!
برای گریفیندور ‏.



تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۲۲ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴

آلبوس دامبلدور old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۸ سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
نقد پست لونا لاوگود؛ نوزده سال بعد

سلام دوشیزه لاوگود.

خیلی خوشحالم که پستت رو نقد می کنم و عذرخواهی می کنم بابت تأخیر.

فرزندم، برای نوشتن رول باید به دو قسمت خیلی مهم پست ـت توجه کنی. یکی ظاهر پست ـت هست، و اون یکی ـش سوژه و باطن پستت ـه.
هر کدوم اینا به تنهایی خیلی مهم ـن و اگه یکی از این دو رکن رعایت نشده باشه نمیشه گفت پست خوبی زده شده.

اول از همه میخوام راجع به ظاهر پستت باهات صحبت کنم...

شاید پست هایی رو دیده باشی که وقتی قبل از خوندن ـش نگاهش می کنی، خیلی جذب میشی که بخونی ـش. وقتی داری میخونی ـش اذیت نمیشی و دفعه ی بعدی که از نویسنده ـش پست دیگه ای دیدی ترغیب میشی که دوباره بخونی ـش.

اما قطعاً اون طرف قضیه هم هست. پست هایی که اصلاً وقتی ظاهر ـش رو می بینی دلت نمیخواد بخونی ـش. حتی اگه خیلی قشنگ هم نوشته باشه در حین خوندن از ـش خسته میشی و حوصله ـت سر میره. بعضی وقتا چشمات درد می گیره حتی. مطمئناً همه از خوندن چنین پست هایی فراری ـن.

اینجا میخوام چند تا اشتباه ـت توی ظاهر پستت رو بهت بگم.

نقل قول:
هري و رون به سمتي كه هرميون اشاره كرد نگاه كردند.مردي كه فاصله ي زيادي از آن ها داشت به سمت آن ها مي آمد .او پر فسور دامبلدور بود كه شتابان به سمت آن ها مي آيد.


به قسمت هایی که زیرشون خط کشیدم نگاه کن. علائم نگارشی رو دو مدل مختلف استفاده کردی ولی هر دو مدل اشتباه بوده. اصلاً علامت های نگارشی مثل « . ، ! ؟ - » به کلمه ی قبل از خودشون می چسبند و از کلمه ی بعدی فاصله میگیرند. پس نیاز نیست قبل از اون ها فاصله بزنیم ولی بعدشون حتماً فاصله میخواد.

نقل قول:
-نه! براي چي بايد فرار كنيم ؟!؟!رون ما همين جا منتظر مي مونيم تا پرفسور دامبلدور بياد تا ببينيم چيكار داره.


دوباره قسمتی که زیرش خط کشیدم رو ببین. تو از علائم نگارشی بیش از حد استفاده کردی. هیچوقت دو تا علامت نگارشی پشت سر همدیگه نمیان. چه برسه به چهار تا. یه علامت سوال برای اینجا کافی بود. تعجب بیشتر رو توی رول های طنز می تونی با شکلک نشون بدی.

نقل قول:
جيني در حالي كه پالتو ي خود را مي پوشيد چترش را هم برداشت و گفت:
-ميرم پيش هرميون.شايد اون بدونه رون و هري كجا رفتند.


آفرین! دیالوگ نویسی ـت خیلی خوب بود! شیوه ی درست نوشتن دیالوگ دقیقاً همینه. یه دو نقطه بذاری، یه اینتر و سطر بعد رو با خط تیره شروع کنی و دیالوگ رو بنویسی.

نقل قول:
لحضاتي بعد جلوي در خانه هرميون و رون
جيني كه داشت از سرما مي لرزيد زنگ خانه را به صدا درآورد.با خود فكر مي كرد كه چه خوب مي شود كه هرميون از آن ها خبر داشته باشه...
جيني در فكر بود كه دختر مو قرمزي كه صورتش كك و مكي بود در را باز كرد.
-سلام رز.خوبي عزيزم؟ عزيزم مادرت داخل خانه س؟


این قسمت رو نگاه کن. همه این ها رو تند تند و پشت سر هم نوشتی.
توی یک رول باید قسمت هایی که توصیف و توضیح صحنه هاست و ما اصطلاحاً بهش فضاسازی میگیم از دیالوگ ها با دو تا اینتر جدا بشه. همینطور تغییر مکان و زمان (مثل «لحضاتي بعد جلوي در خانه هرميون و رون») باید با دو تا اینتر از قبل و بعد ـش جدا بشه و حتماً هم بولد و مشخص بشه.
من اگه بخوام این یه تیکه رو باز نویسی کنم اینجوری می نویسم:

لحضاتي بعد جلوي در خانه هرميون و رون

جيني كه داشت از سرما مي لرزيد زنگ خانه را به صدا درآورد. با خود فكر مي كرد كه چه خوب مي شود كه هرميون از آن ها خبر داشته باشه. جيني در فكر بود كه دختر مو قرمزي كه صورتش كك و مكي بود در را باز كرد.
-سلام رز.خوبي عزيزم؟ عزيزم مادرت داخل خانه س؟

و اما بریم سر سوژه ی رول ـت و بطن داستانت.

ببین لونا، قسمت اصلی داستان اینجاست و باید خیلی بهش توجه کنی.
اولین نکته ای که این داستان تو داره، اینه که من متوجه نشدم این طنز بود یا جدی بود؟

اصولاً توی یه سوژه ی طنز ما حق نداریم جدی بنویسیم و توی یه سوژه ی جدی هم طنز نویسی درست نیست. پس قطعاً تو باید اینجا طنز بنویسی. طنز نویسی هم همینطوری که مشخصه باید خواننده رو بخندونی و بیشتر به این نکته توجه میشه تا منطقی بودن داستان. البته نباید خیلی هم غیر منطقی بشه و از حد بگذره.

چیزی که خیلی به طنز نویسی کمک می کنه استفاده از شکلک هاست. تو با خیلی از شکلک ها می تونی علاوه بر این که کاربر رو بخندونی، احساس گوینده های دیالوگ رو هم بهتر منتقل کنی.

نکته ی بعدی که میخوام بهت بگم اینه که توی یه داستانی که داری می نویسی و طنز هم هست می تونی خیلی راحت از لحن محاوره ای برای فضاسازی ها و دیالوگ هاست استفاده کنی. لحن کتابی یه کم کاربرا رو توی این سایت خسته می کنه.

نقدت رو زیاد و کامل گفتم چون می دونم خیلی راحت می تونی به سرعت این مشکلاتت رو برطرف کنی و رول های خوبی بنویسی.
حتماً به توصیه هام دقت کن و رول بخون و بنویس.
منتظر پست های خوبت هستم.

موفق باشی. :folwer:


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده

موفقیت برای انسان بی جنبه مقدمه گستاخی ـست...


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۳:۰۷ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۹۴

فابین پریوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۱ جمعه ۹ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۲:۳۰ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 15
آفلاین


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۵:۴۳ چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴

آلبوس دامبلدور old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۸ سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
نقد پست فلورانسو؛ ققنوس میوزیک

فلورانسو عزیز.
اول عذر خواهی می کنم به خاطر دیر شدن نقدت و امیدوارم دیگه از این مشکلات پیش نیاد برام.

اما بریم سراغ نقد پستت فرزندم.

من اولین بار که پستت رو خوندم، ناخودآگاه اینجوری به نظرم اومد که شروع کردی به نوشتن پست، تا وسطاش نوشتی و بعد یهو یه کاری برات پیش اومده و سریع پست رو جمع کردی و رفتی به کارت برسی.

یعنی یه جورایی پستت رو خیلی خوب و با حوصله شروع کردی. آروم آروم داشته پیش میرفته، بعد یهو مثل این که یکی فیلم رو زده روی دور تند! همه چیز تند تند انجام میشه و به نتیجه میرسه و فیلم تموم میشه میره پی کارش!

ببین فرزندم، به نظر من با توجه به دامنه ی اتفاقاتی که توی پستت میفته، طول پستت خیلی کوتاه بود. این که محفلی ها بیان یکی یکی تست بدن ایده ی بدی نبود. شاید یه کم تکراری بود توی سایت ولی باز هم ایده ی خوبی بود. اما به شرطی میشه خوب حساب ـش کرد که درست بهش پرداخته بشه.

الان تو می تونستی روی تک تک افراد محفل و روی آواز خوندنشون مانور بدی. از هری که ممکنه وسط خوندن سرش درد بگیره و راجع به زخمش شعر بخونه بگیر تا هاگرید که لباس کِیکی پوشیده و در وصف عشق کیک می خونه.

هیچ وقت فراموش نکن که توی یه پست طنز بیشتر از این که وظیفه ی جلو بردن سوژه روی دوش نویسنده باشه، وظیفه ی به خنده در آوردن خواننده ی پست به عهده ـشه. یعنی ممکنه توی یه پست اصلاً سوژه پیش نره ولی اینقدر جذاب و خنده دار باشه که به عنوان بهترین پست یه نفر شناخته بشه.

نکته ی دیگه ای که میخوام بهت بگم در مورد پرداخت ـت به شخصیت دامبلدور بود.
توی این پست تو بیش از این که دامبلدور یه شخصیت مهربون و باهوش و مثبت نشون داده بشه، یه جورایی اسکول و اوا خواهر نشون داده شده.
فراموش نکن که دامبلدور یکی از بزرگترین جادوگران تاریخ بوده و باید به شخصیت پردازی که براش شده احترام بذاریم.
ممکنه مرگخوارانی که میخوان سیاه بنویسن اینجوری برای خنده دار تر شدن پستشون از دامبلدور استفاده کنند ولی برای محفلی ها این کار درست نیست فرزندم.

در کل ازت انتظار بیشتری دارم فرزندم.
موفق باشی.


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده

موفقیت برای انسان بی جنبه مقدمه گستاخی ـست...


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۹:۰۶ سه شنبه ۲ تیر ۱۳۹۴

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۸ پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۱:۱۱ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
از
گروه:
کاربران عضو
پیام: 742
آفلاین
سلام پروفسور...
اینو هم برای من نقد کنید.
اولین نقدمه


تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴

لونا لاوگودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۳ شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۰:۱۹ جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵
از خونه بابام
گروه:
کاربران عضو
پیام: 251
آفلاین
سلام پروفسور.
لطفا اینم واسه من نقد کنید




هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است

Only Raven

تصویر کوچک شده



پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴

فلورانسو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۰ پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۴ چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 350
آفلاین
پرفسور مى گن نقداى شما خيلى سنگينه!


تصویر کوچک شده


I'm James.


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۹:۱۶ جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۹۴

آلبوس دامبلدور old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۸ سه شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 154
آفلاین
نقد پست ریتا اسکیتر؛ ققنوس میوزیک

سلام ریتامبیز!

نمی دونم نقد من رو برای پست مودی خوندی یا نه؟ اگه خوندی که آفرین خیلی کار خوبی کردی، اگه هم نخوندی برو بخون.
کلاً نقد خوندن به پیشرفت و پختگی رول نویسی خیلی کمک می کنه.چون خیلی از اصولی گفته میشه که ما ممکنه ندونیم.

اما نکته ی دیگه اینه که تو و مودی خیلی سطح رول نویسی ـتون به هم نزدیکه. شاید الان من می تونم نصف نقد مودی رو کپی کنم و عیناً برای توی بیارم.
تو هم کم کم به بلوغ رسیدی توی رول نویسی و من دیگه نمیخوام روی چیزای ظاهری پستت وقت بذارم و مثلاً بهت بگم ما چیزی به عنوان دو نقطه (..) نداریم و باید از سه نقطه (...) استفاده کنی.
الان باید از مرحله ی خوب به عالی بری. البته این کار خیلی سخته ولی مطمئنم که موفق میشی.

یه نکته ی خیلی مهمی که توی پستت هست و شاید توی نگاه اول به چشم نیاد تمام دیالوگ محور بودن اونه. الان اگه یه دور دیگه از اول تا آخر پستت رو بخونی می بینی بیشتر شبیه به این نمایش های رادیویی شده. که تو فقط یه سری حرف و دیالوگ رو می شنوی. توی پست تو هم کمتر فضا به تصویر کشیده شده. این علاوه بر این که اصلاً خوب نیست و خواننده رو خسته می کنه، باعث میشه که خودت یه سری فرصت خوب برای وارد کردن طنز بیشتر به پستت رو از دست بدی.

اگه به پست های خوب سایت یه نگاهی بکنی می بینی که خیلی از قسمت های خنده دار پست ها بر خلاف انتظار ما توی توصیفات ـشونه نه توی دیالوگ ها و اتفاقاتی میفته.
مثلاً ممکنه یه صحنه ی خوردن زمین رو بشه جوری توصیف کرد که خواننده از خنده منفجر بشه.

نقل قول:
- بهتر نیست به جای اینکه بریم سراغ دانلود فایل ها، بریم سراغ خود محفلی ها و اعضای گروه ـشون رو بدزدیم؟


پستت رو با این جمله تموم کردی.

همونطور که می بینی نفر بعدی استقبالی از این ایده ی تو نکرده و یه جورایی Undo زده و برگشته سر اصل داستان!

اگه نظر منو بخوای یه جورایی حق داشته. چون توی خیلی از سوژه های این سایت همین داستان ـه که مرگخوارا میفتن دنبال یه گروه از محفلی ها که بگیرن و بکشن ـشون یا کار دیگه ای بکنن. اگه این سوژه هم به اون سمت می رفت خیلی تکراری میشد.

یه پیشنهاد هم بهت دارم.
تویپست طنز خیلی در قید و بند جلو بردن سوژه نباش. بیشتر سعی کن که طنز پستت رو زیاد کنی. مثلاً اون قسمت یاد گرفتن هک محفلی ها رو می تونستی یه فلش بک خیلی جالب بزنی. مثل این فیلم های رزمی که فلش بک میزنن و دوران آموزش قهرمان داستان رو نشون می دن. ولی تو توی 2-3 خط توضیح ـش دادی و رد شدی.

پستت خیلی نکات خوب و زیبا هم داشت. ولی اینجا هدف ما بیشتر نقد و از بین بردن مشکلاته. هر وقت یه پست عالی زدی بیا درخواست نقد بده. اونوقت فقط نقاط قوت ـش رو با هم مرور می کنیم که اونا رو تقویت کنیم.

در کل پست خوبی بود.
موفق باشی.

آنتونین!

ممنونم از لطفت رفیق.
هر وقت که دلت خواست و احساس کردی لازمه بیا و درخواست بده. منم نظرم رو میگم.


تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده

موفقیت برای انسان بی جنبه مقدمه گستاخی ـست...


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور جان؛

نقل قول:
آه فرزندم فرزندم فرزندم...


آقا... آقا... فاصله بگیر لطفا. چه وضع ابراز احساسات کردنه. آدم میگرخه. اونم تو دفتر دامبلدور.

نقل قول:
آخه تو که خودت استادی چرا میای درخواست نقد میدی و دهن ما رو سرویس می کنیم.


عزیزم، قربونت برم آی کیو نداری، برات احترام قائل شدم خب.
بنظر من ممکنه یه زمانی یه شخصی به یه حد عالی و بدون عیب و نقص برسه که بعیده من رسیده باشم ولی در هر صورت هر شخصی رو میشه نقد کرد چون در نهایت سلیقه ها فرق میکنه و ممکنه تو چیزی به ذهنت برسه که به ذهن من نرسیده. بخاطر همین چند باری اینجا مزاحمت شدم.

نقل قول:
میخواست برگرده ولی انگار از آزکابان بهش مرخصی ندادن.


ای بابا. همه مون آزکابان کشیده ایم. بالاخره میاد بیرون. فرار از زندان رو برای همین مواقع گذاشته ن.

نقل قول:
اولاً بگم که پستت خیلی خیلی خوب و لذت بخش بود. شیطون نگفته بودی جدی نویسی ـت هم به این خوبیه.


مرسی رفیق. اوووم جدی نویسی باید خودش بیاد. خیلی وقت بود برای من نیومده بود. حقیقتش اون روز هم برای من کامل نیومد ولی چون یه سوژه اونجوری به ذهنم رسید اونجوری نوشتم که قاطیش یه کم طنز هم داشت.

نقل قول:
اما آنتونین، جدی نویسی نیاز نداره که حتماً توش کلمات قلمبه سلمبه به کار بره. تشبیه و استعاره و مجاز و قافیه و ردیف و اینا نوشته ی ما رو الزاما خوب نمی کنه.


یادش بخیر سوم راهنمایی بودم و اونموقع ها اگه درست بگم مجله گل آقا و روزنامه همشهری رو همیشه میخوندم و انشا نویسیم هم خوب بود. یه بار یه انشا با همین توضیفاتی که تو اشاره کردی نوشتم یعنی کلی توش کلمات قلمبه سلمبه داشت کلی هم وقت گذاشتم و کلی ذوق داشتم که خدا کنه معلممون ایندفعه از بین چند نفر محدودی که میان انشاشاشونو برای کلاس میخونن منم انتخاب کنه که از قضا انتخاب کرد و منم رفته م خوندم ولی هیچ نمره ای بهم نداد. گفت عمرا اینو خودت نوشته باشی اینو مادر یا پدرت نوشته ن.

نقل قول:
برعکس به نظر من وقتی توی این سایت می نویسی باید سعی کنی جوری بنویسی که خواننده از لحن سنگین پستت خسته نشه. شاید اول پست ـت یه کم این مشکل بود ولی از وسط هاش خیلی بهتر شد.


چشم. سعی میکنم یادم بمونه این توصیه خوبت.

نقل قول:
نکته ی بعد این که یه کم توی محاسباتت دچار اشتباه شدی به نظرم.





من که خیلی کم دیگه تو سایت پست مینویسم و خیلی هم کم میام و ممکن هم هست نیام ولی خوشحال میشم اگه حوصله داشته باشی بازم پست هامو نقد کنی واقعا به نکات ریزی اشاره میکنی که من اصلا به انتهای ذهنمم خطور نکرده. خیلی خوبه که یه شخص سومی باشه که نقدت کنه. این تو شطرنجم هست. معمولا نفر سومی که بازی رو میبینه چیزهایی به ذهنش میرسه که دو شطرنج باز به ذهنشون نمیرسه. اگه اشکالی نداشته باشه بازم برای نقد مزاحمت میشم ولی اگه فکر میکنی نیاز نیست و حوصله نداری که هیچ.

دمت گرم پرفسور.
لطف کردی رفیق



پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۳۸ یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۴

ریتا اسکیتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۵ شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۳:۵۹ پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵
از شماها خسته شدم! از خودمم همین طور!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 243
آفلاین
آه.. آلبوس!

شنیدم که یه دُکون زدی پست ملت رو نقد می کنی ( ) .. بیا این یه پست!
وقت داشتی این رو هم ّبِــنقد!



دلتنگ آن گوشه گیر قدیمی!

به امید بازگشتِ سیریوس بلک

گوشه گیرم، باز گشت!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.