هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re:EJ.'FG /J? 3H1'.
پیام زده شده در: ۲۱:۲۰ چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۳
#89

ماندانگاس فلچر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۹ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۳۷ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 26
آفلاین
يه خروار لباس مياد تو كافه ميره يه گوشه ميشينه
تام اروم اروم به اون نزديگ مي شه
سلام دانگ
سلام تام
دانگ خيلي وقت بود نبودي اما الان اين موقع كه اينجا انقدر مشتري داره
اره اره تام سرم شلوغ بود ديگه
بعد دانگ پيپش رو كه قد يه جارو از جيبش در مياره وبا
چوب ش روشن ميكنه
ام...دانگ
بله تام .
ام...اينو اينجا نميشه بكشي ....وزارت خونه ممنوع كرده!
چي....
اره ديگه ميدوني مشتريا اينجا دودي نيستن
ماندانگاس زير لب يه چيزي ميگه و پيپ و تو جيبش مي زاره
بعد سرش و مي اره بالا مي گه راستي تام پودر اشتها نمي خواي كه تو
نوشيدني مشتريا بريزي گشنه شونم بشه

مگه داري
پس چي خيال كردي دانگ و دست كم نگير
بسته اي 10 گاليون چون تويي

ده گاليئن
اره ديگه
باشه يه بسته بده
دانگ پول ميگيره و بسته رو مي ده
راستي شنيدي تام وزارت خونه داره جن ها رو به جن هاي خونگي پيوند ميزنه
نه
اره بد دوره و زمونه اي شده
همه سر هم كلاه ميذارن
خوب پس تا بعد
دانگ بلند مي شه و از كافه بيرون ميره
تام در بسته رو باز مي كنه

بسته پر از فضله داكسيه


مÙ


Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۲۰:۳۹ چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۳
#88

آلیشا اسپینت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱:۳۳ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 186
آفلاین
بچه ها من عجله دارم چند تا خبر داغ میگمو میرم!
هی تام یه نوشیدنی بیار بینم!:pint:
خب اول اینکه هری مسلمون شده
بعدم اینکه رون موهاشو رنگ کرده(پرکلاغی)نمیدونم میخواد شبیه کی بشه!!
و اینکه استفاده از اینترنت تو هاگوارتز رایج شده
حالا واسه این همه خبر خوب چطوره یه لیوانم مهمونه تو باشم تام؟
راستی تا یادم نرفته اینم بگم:دیروز یه نفر(ناشناس)دامبی رو دیده داشته واکمن گوش میکرده!
من دیگه رفتم....
تام:هوووی!!!یه بشکه رو خالی کردی!ورم کردی از بس خوردی!کجا میری پس پولش کو؟!!
من:چییییییییییی؟!من ورم کردم!! :slap:



Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۸:۰۱ چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۳
#87

ریونکلاو

راجر دیویس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۳ سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۳۵:۵۹ پنجشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
ریونکلاو
پیام: 1220
آفلاین
تام در حال درست كردن دري كه مودي شكسته بود
: صداي تارزان در حال اومدن با طناب، يادم نيست چي بود!
تام درو مي‌بنده
: گروپ
تام: كسي در زد؟ بلاخره ياد گرفتن در بزنن! آخ جون!
درو باز مي‌كنه
تام: اه راجر تويي؟ حدس مي‌زدم تو باشي. چون بقيه هميشه درو مي‌شكونن ميان تو!
من:
تام: چرا جواب نمي‌دي؟ تو مگه نبودي الان نعره زده بودي كه؟
من: تو صدامو شنيدي اون‌وقت درو بستي ؟؟؟؟ من شكايت مي‌كنم ازت :
اول اين‌كه بدون اجازه در حالي كه صداي منو شنيدي درو بستي، نذاشتي من با جاروم بيام تو!
دوم اين‌كه (از اوليه مهمتره) نذاشتي درو بشكونم! عقده مي‌مونه برام
سوم اين‌كه جاروم رو شكوندي!
چهارم اين‌كه دماغم كج شد الان هيشكي منو نگا نمي‌كنه مخصوصاً چو
پنجم اين‌كه بايد دماغمو عمل كنم
تام:
من: خوب چقدر مي‌شه! بزار ببينم 10 گاليون و 14 سيكل براي اولي! 200 گاليون براي دومي! سومي 70 گاليون 11 سيكل و 12 نات! چهارمي 300 گاليون 15 سيكل و 25 نات! پنجمي رو براي اين‌كه مشتري شي با چهارمي حساب كردم! صب كن ببينم كلي هم منو اين‌جا كاشتي به جاي اين‌كه پذيرايي كني! مي‌شه 10 تا نوشابه مجاني براي من.
دوباره من: حالا چقدر مي‌شه؟ مي‌شه 582 گاليون و 6 سيكل و 27 نات! كه روندش مي‌كنيم 600 گاليون رد كن بياد!
چوبدستيمو در ميارم و به طرف تام مي‌گيرم
تام: خب، خب، خب فقط چرا روندش نكردي 550 تا بدم؟! بعدشم به خاطر نشكستن در 200 گاليون؟؟
من: يعني چي! احساساتم رو جريحه دار كردي! نذاشتي درو بشكونم! حالا عقده‌اي مي‌شم بعد مي‌رم مرگ‌خوار مي‌شم بعد معتاد مي‌شم بد دو سه نفر رو ... نه اول معتاد مي‌شم بعد دزد مي‌شم بعد مرگ‌خوار مي‌شم بعد دوسه نفر رو مي‌كشم بعدشم يا منو مي‌كشن يا ميندازن آزكابان! اين‌همه بلايي كه قراره سرم بياد به خاطر توئه
تام: بيا اينم پول ولي من ازت شكايت مي‌كنم! منو تهديد كردي بزور ازم پول گرفتي!
من: شكايت كن! چي‌كار كنم! در ضمن مزد حاجي داركي احتمالاً مي‌شه 5000 گاليون كه نقد مي‌گيره، نه فكر كنم پيش‌پرداختش اينقدره! ولي حالا اگه وكيل مي‌خواي من مشكلتو حل مي‌كنم با 1000 گاليون!
تام: كيه؟
من: منم ديگه! علاوه بر اين تو دادگاه هم به نفع تو شهادت مي‌دم! خودم مي‌شم گناه‌گار تو هم 600 تا سود مي‌كني! منم 150 تا ضرر به خاطر پول گرفتن به زور و يك ماه هم آزكابان! كه البته آزكابانو مي‌شه با 50 تا بي‌خيالش شد! پس من 200 تا هم ضرر مي‌كنم! اين‌طوري هم حاجي داركي مي‌فهمه چه وكيل خوبي هستم و منو استخدام مي‌كنه! نه غلام


!


Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۹:۳۹ شنبه ۴ مهر ۱۳۸۳
#86

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
کرام خسته و درمانده وارد میخانه دیگ سوراخ میشه
و روی یه صندلی میز یک نفره میشینه دستاشو زیر چونش میزاره و شروع میکنه به آه کشیدن
تام:کرام طوری شده؟سر حال نیستی؟
کرام:داغونم تام 3 تا نوشیدنی آتشین بده!!!!!
تام:مگه میخوای خودتو بکشی؟
کرام:خیلی دلم میخواد خسته شدم از ماگلها و جادوگران فشفشه ها و مشنگزاده ها از همه خسته شدم
تام نوشیدنیها رو میده دست کرام
کرام با یه نفس همشو میندازه بالا میره سراغ بعدی و ...
کرام با خودش:هر کسو بیشتر دوست داری زودتر دلتو میشکنه اونی که فکر نمیکنه آتیش به قلبت میزنه
بلند میشه و همینطور که به حال خودش میگریست از میخانه میزنه بیرون و ...........
------------------------------------------
فردا صبح در روزنامه پیام امروز:
به گزارش ما ویکتور کرام جسجوگر زبده جهان ناپدید شده است.بنا به دلایلی کرام دیشب از خونه خود بیرون رفته و معلوم نیست کدام مقصد را انتخاب نموده است . خانواده او سخت نگران هستند
----------------------------------------
ای کاش وقتی بودم برام ارزش قایل بودند ای کاش.........


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۱۲:۴۳ پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۸۳
#85

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
بیگانه :سلام خواهر نمید
پاتيناز : خواهر نمید نه خواهر نمید
-من هم همینو گفتم خواهر نمید خوبی؟
-چرا نیمفهمی من خواهر بزرگ نمیدم
-اا عجب اسم عجیبی مگه اینجا کلیساست حالا مهم نیست خوبی خواهر بزرگ نمید
- بابا اسمم پاتینازه
-اهان خوب از اول میگفتی ولی چه ربطی به نمید داره
-من خواهر بزرگ نمیدم
-من که از اول گفتم هی گفتی نه نه
این گربه کچا رفت خیلی بهتر از این بود
<hr>
من رو یه یک میزی تنها خسته اون گوشه نشسته
-کسی یارم نمیشه می فا سلاسی سازم نمیشه
-
-به تو میگم که نشو دیونه ای دل ** به تو میگم که نگیر بهونه ای دل
من دیگه بچه نمیشم ** دیگه بازی چه نمیشم
من دیگه بچه نمیشم ** دیگه بازی چه نمیشم
به تو میگم که عاشقی ثمر نداره **واسه تو به حز غم درد سر نداره
من دیگه بچه نمیشم ** دیگه بازی چه نمیشم
من دیگه بچه نمیشم ** دیگه بازی چه نمیشم
عقل مو زیر پا گذاشتی رفتی ** تو منو مبتلا گذاشتی رفتی
به غم زمونه ای دل
منو جا گذاشتی رفتی
به خدا منو رسوا کردی ای دل
همه جا مشت مو وا کردی ای دل
فتنه بر پا کردی ای دل
من رسوا کردی ای دل
میدونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی
میدونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی
من دیگه بچه نمیشم دیگه بازی چه نمیشم
ملت حاضر در صحنه :دوبار
بلا من کجایی بلا چه بی وفایی


مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي


Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۱۱:۴۵ پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۸۳
#84

پاتيناز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۵ چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۰:۲۶ چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 12
آفلاین
من: واااااااااي نه الان بهم ميرسه عجب گربه سمجيه
اخجون اينجا يه در هست درو باز مي كنمو يه دفعه فضا مهي ميشه موجودات عجيب غريبي درحال تكلم با همديگن و هر از چند گاهي نعره مي كشن وبه دماغ همديگه چوب فرو مي كنن
ميرم طرف اونكه لنگ از گردنش اويزونه يه سينيم دستشه
اقاهه:چي ميخواي عزيز دل برادر
من:ببخشيد من فقط يه ليوان مي خوام ارانگوتانمو بزارم توش اون گربهه سيريش شده مي خواد توقيقش كنه اخه اموراتم بدون اين نازنين نمي گذره اره قربونش



---------------
پاتيناز خواهر مهربون نميد سرور البته از نوع روحاني
-------------
عضو انجمن سري شاخ(شكوفايي استعدادهاي خفن)
درجه عضويت: Medium


عضو ارتش سياه
garbage in garbage out
پاتي خواهر مهربون نميد سرور


Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۱۰:۵۹ پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۸۳
#83

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
کرام روی یه میز 4 نفره نشسته بود و منتظر چند نفر بود
در میخانه باز میشه و هرمیون با خانوادش وارد میخانه میشند
کرام به احترام والدین هرمیون از جاش پا میشه و اونا میشنن روی صندلیهای خالی
کرام:سلام
پدر هرمیون:به سلام ویکتور عزیز چطوری؟
کرام: خوبم
پدر هرمیون:به سلامتی شنیدم یه کار آبرومند پیدا کردی؟
کرام:بله معاون اول وزیر سحر و جادو شدم
پدر هرمیون:پس اوضاع مالیت خوب شده؟نه؟
کرام: بله از نظر مالی مشکلی ندارم
پدر هرمیون:پس میتونی اون دماغتو عمل کنی؟
کرام: بله؟
پدر هرمیون:میتونی بینیتو عمل کنی چون داماد من باید خوش تیپ باشه و این بینیت مزاحمه
کرام: باشه و یه نگاه به هرمیون میندازه
-------------------------
بعد از مدتی صحبت همشون با هم از میخانه میرن بیرون به طرف گوچه دیاگون


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۴:۲۸ دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۳
#82

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۱:۲۹ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
-: من واقعا لذت مي‌برم مي‌بينم اينجا كاملاً مرتب و منظمه... اوه من بايد برم...
مينروا: كجا؟ تازه اومدي كه
بلا: مگه نمي‌بيني مودي اينجاست من باس برم.
تانكس:‌صبر كن بينم! بلا؟ من به تو مشكوكم.. باس برم چيه؟
كرام: خب معلومه يعني با اتوبوس ميره...
مودي: امشب شب عروسيه مباركه مباركه...
بلا: نه.. مثل اينكه باس باشم... مرلين موبايلتو رد كن بياد.
گوشت.. دارررررررررق....بوووووف...
موبايلو از مرلين مي‌گيره...
بلا: الو سنت مانگو؟
اون ور خط: الو بفرماييد... ا شما دخترين؟ بچه‌ها بياين من دوست پيدا كردم ميخوام براتون كلاس بيام...
بلا: صبر كن ببينم اونجا چه بخشيه؟
اون ور خط يكي ديگه: الو؟ بخش تنفس مصنو... ببخشيد بي جامه... اوه منم بيمارم ديگه...
بلا: چه خبره اونجا؟ آهان اين گيلدي بود... بخش ديوانگان... نگهابانا!! كمك بيمارام فرار كردن
مودي: آخ بلا بلا!! من دوست دارم... تو فقط مي‌توني زن شماره‌ي 12345938290482000 من باشي :bigkiss:
مرلين موبايلشو از دست بلا مي‌كشه بيرون تا خراب نشه
كينگزلي: خواهر بلا بذار من مودي رو مي‌برم بيمارستان از اون طرف نوشابه‌اي ها رو مي‌فرستم ديوونه هارو جمع كنن...
راستي يادم رفت بگم: خدا شفاتون بده


امضا چی باشه خوبه؟!


میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۴:۱۱ دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۳
#81

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
دارکلی و نوشابه ایی ها با یک کامیون دختر میاند تو
مودی هم میره بالای صندلی ضرب میگیره :
کلاغ اینوره جوبه
میخواهد آواز بخونه
کلاغ شده گرفتار
به عشق دیدن یار
حالا غار غار غار غار غار
...
کلاغ شده دیونه
دلش میخواهد بخونه
همه میشوند خبر دار
از این عاشق بیتاب
حالا غار غار ...غار غار غار غار
در حالی که همه در حال :
:banana: :banana: :banana: :banana: :pint: :bigkiss:

بلا ,گیلدی ,پ.مک گونگال تانکس کینگزلی مرلین کرام هرمیون فلور بیل و کلنگ وارد میشوند ...
بلا: من واقعا" لذت میبرم وقتی میبینم اینجا کاملا" ...



world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


هووومم!
پیام زده شده در: ۱۳:۵۶ جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۳
#80

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
نقل قول:

harrypotter3 نوشت
يکی از سايتهای رسمی هری پاتر گفت فيلمبرداری هری پاتر ۴ در ايران هم اتفاق می افتد!

اون سایت رسمی بیخود کرده.....
توی ایران؟
گفته بودن میدون شوش شبیه هاگزمیده من باور نمیکردم...
تازه خیلی از علما اسلام هم با ردا میان بیرون...
یعنی کلا شهر قم شهر wizardپروری هستش....
عزیز برادر بیان ایران یعنی چی؟
حتما میخوای هرمیون با چادر بره جلو دوربین؟
هری پاترم سرشو میندازه پایین.....
متنی از فیلم...:
رون:برادر هری لطف کناون جلد کتابو بده من..
هری:چشم برادر رون....
رون:برادر ری نمازت که غذا نشده؟
هری:برادر رون این حرفا چیست که میزنی؟

هرمیون با چادرو روبند میاد تو...
هری(در حالی که سرش روی زمین است)خواهر اینجا چه میکنید؟
هرمیون:اومدم خبر بدم که من قبول شدم...
هری:تبارک الله...
رون:و تبارک الله...


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.