هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





زمان برگردان (Time Turner )
پیام زده شده در: ۲۰:۵۷ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴
#1

گبریل دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۴۲ شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۷:۵۹ یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۹
از محبت خار ها گل می شود
گروه:
کاربران عضو
پیام: 143
آفلاین
با سلام و درود
باید اعلام کنم که این فن فیکشن نوشته من نیستش بلکه ترجمه یک فن فیکشن خارجی که متسفانه هر چی گشتم اسم نویسندش پیدا نکردم به نسبت کار قوی و 2 تقریبا میلیون بار خوند شد


شخصیت ها : هرمیون تام ریدل و مرگخواران، جد هری و جد رون به همراه جد بچه های هاگوارتز , با هنر نمایی هری و دوستان، باسیلیسک مار اعظم ،دامبلدور زمان حال ، دامبلدور زمان قدیم و.......

فصل اول: ماموریت

"تیک تاک " هری به سرعت رمز رو به زبان اورد و ان گاه به دو فرد پشت سرش نگاه کرد و گفت:زود باشید بچه ها .
گروه سه نفر متشکل از رون هرمیون و هری از پله ها بالا رفتند تا به در بزرگی رسیدند هری دستش را جلو اورد تا در بزند اما قبل از ان صدای خسته ی دامبلدور به گوش رسید:

-وارد شید بچه ها.

بچه ها وارد اتاق شدند و به محض ورود با لبخند مهربان و چشمان درخشان دامبلدور مواجه شدند.

-لطفا بشینید .

هری که بار ها قبل از ان سال وارد این اتاق شد راحت روی صندلی نشست هرمیون و رون هم بعد از هری به ارامی کنار او نشستند.

دامبلدور شروع به سخن گفتن کرد: شما باید تعجب کرد باشید که چرا من این دفعه فقط هری رو دعوت نکردم و هر سه شما رو به اینجا کشوندم
خب البته برای کارم دلیلی هم دارم .

ناگهان هری شروع به حرف زدن کرد :
این عالیه پرفسور، اما ایا این موضوع، موضوعی هست که با هوراکس ها مرتبط باش چون که هرمیون مخش به کار گرفته و من و رون عملا تمام خوابگاه مخصوص گروه هافلپاف و زیر و رو کردیم؛ اما هنوز نتو نستیم جام هافل......

دامبلدور با ژست خاصی دستش بالا اورد که باعث شد هری فورا ساکت شه و گفت :
هری من واقعا به تلاشی که داری می کنی افتخار می کنم. اما این موضوعی نبود که می خواستم باهت دربارش حرف بزن موضوع در واقع در مورد تام ریدل .

رون ناگهان گفت:
تام ریدل!!!!!! منظورتون اسمشو نبر !!!!!!!!

دامبلدور گفت: پسر عزیزم اون پنجاه سال پیش تام ریدلی بود که فقط بچه مدرسه ای هایی که دور برش جمع بودن اونو ولدمورت صدا می کرد اون موقع این نام هنوز همه گیر نشد بود
و پس نه من در مورد ولدمورت صحبت نمی کنم صحبت من در مورد تام ریدل بله اون پسر فوق العاده خودخواهی بود حتی موقعی که 11 سالش بود، دوستی نداشت و نمی خواست داشته باش، نزدیک ترین چیزی که ولدمورت تو زندگیش به دوست داشته دشمن بود و همه خواسته هاش از همان زمان 11 سالگی توی قدرت پیاد می شد.

دامبلدور لحظه ای مکث کرد تا سه بچه حیران جلو رویش حرف هایش را مزمز کنند و سپس ادامه داد:

-اولین باری که هری رو تو هاگوارتز دیدم به خاطر شایعاتی که شد بود مطمئن نبودم که چه راهی انتخاب می کن اما فکر می کنم که همراهانش در انتخاب هاش بی تاثیر نبودند پس اگه ما بتونیم همچین همراه های رو به گذشته زمان تام ریدل.......

هری و رون و هرمیون باهم : چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟













شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.