هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۴:۵۰ شنبه ۵ تیر ۱۳۹۵

جیمز پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۵ پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۱:۵۵ جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰
از تـــــه قلبت بنویس!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 110
آفلاین
برو بچ اسمشو نبر، سلاااااام!

-

حالتون خوووووووبه؟

-

الان باید جیغ می زدید عاااااااااالی! اهم... نه، چیزه، اصن ولش کنید باو! خب چه قده اینجا قشنگه اصن! چه فضای دارک و خفن ناک و ... ببندم؟ آهان، بنالم! خب غرض از مزاحمت این که همینجوری داشتم راه می رفتم بعدش یک هویی دلم دوئل خواست، بعد گفتم بچه ها کی می آدش دوئل؟ بیایید بریم دوئل! بعد رون اومدش گفت من می آم و اینا و هماهنگ کردیم و... همین دیگه!

مدت زمانشم، همون همیشگی!


دوباره اومدم، اگه این بار هم نباشی...
دوباره می رم.


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۴۷ جمعه ۴ تیر ۱۳۹۵

وینسنت کراب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۰ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۵۴ سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸
از هر جا ارباب دستور بدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 595
آفلاین
تذکر: در صورتی که برای دوئلتون مهلت زمانی خاصی تعیین نکنین، زمان ده روز در نظر گرفته خواهد شد.


سوژه دوئل گویندالین مورگن و اورلا کوییرک: دوراهی!


توضیح: فردی که خیلی برای شما مهم و عزیزه مرتکب اشتباهی میشه و شما اونو حین انجام این اشتباه میبینین.این اشتباه میتونه یه اشتباه بچگانه یا ساده باشه و یا یه جرم جدی و خطرناک.
باید توضیح بدین که اشتباه یا جرم چی بوده و شما چی دیدین و انتخاب کنین که بعدش چیکار میکنین؟ این فرد رو معرفی میکنین(لو میدین) یا نه.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل دو هفته(تا دوازده شب شنبه 19 تیر) فرصت دارید.


زیبا بمیرید!



ارباب فقط یکی...همین یکی!تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۱۲ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۹۵

گویندالین مورگن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۸ جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۴ پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۸
از روی جارو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 134
آفلاین
- از اونجا که بنده جارو می باشم و سخنگو می باشم و از اونجا که الین رفته مرلینگاه سلامی بده....
- ببند سیخی جان! ایهیم. قبول میکنم من! ولی آخه کی جارو رو به دوئل دعوت می کنه؟
- بده حالا برا من موجودیت قائل شده یکی؟
- این دهنش کو من برم یه چسبی چیزی بزنم؟


تصویر کوچک شده


اینجا همه چی دراوجهـــ
جاییـــ که از همه بالاتره صاحب نداره
باید یاد بگیری فتحش کنی

*****

نزدیک غروب آفتاب است ...
و من...
صبح را دوست دارم


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۹۵

اورلا کوییرکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۹:۰۸ جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۹۷
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 477
آفلاین
من اورلا کوییرک، گویندالین مورگن و جاروی سخنگوش رو به دوئل دعوت میکنم !

هماهنگ شده و زمانشم دوهفته بذارین لطفا.


خودم، آخرین چیزی بودم که برایم باقی می‌ماند تصویر کوچک شده

Onlyتصویر کوچک شدهaven
تصویر کوچک شده



پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۱۴ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
آورده خبر راوی؟

سوژه دوئل رودولف لسترنج و هاگرید غول بیابونی: خبر!

توضیح: شما مامور رساندن خبری به شخصی هستین. شخصی که به شدت منتظر یه خبره. توضیح بدین که اون شخص منتظر چه خبریه و خبری که شما براش می برین چیه.

1-این دو خبر می تونن به هم ربط داشته باشن و می تونن کاملا بی ربط باشن. یعنی خبر شما لازم نیست حتما در راستای چیزی باشه که اون شخصی منتظرشه.
2-شخص می تونه هر شخصی باشه...حتی مشنگ.
3-این که خبر رو چطوری ببرین...درست یا غلط...و چطوری به طرف بگین کاملا آزاده.
4-خبر اصل سوژه شما رو تشکیل می ده. ولی نوشتن درباره این که چطوری بدست میارینش یا مامور رسوندنش می شین و مسیری که طی می کنین آزاده.

لرد ولدمورت: از الان جواب تمامی سوال های احتمالی رودولف رو منفی اعلام می کنیم. خیر...نمی شه اون جوری بنویسین!


برای ارسال پست در باشگاه دوئل دو هفته(تا دوازده شب پنجشنبه 17 تیر) فرصت دارید.
(سوالی داشتین در پیام شخصی مطرح کنین.)


معجون در گوشِتان باد!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۳:۱۷ چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 1272
آفلاین
آورده خبر راوی . کو ساقر و کو ساقی
دوری به سر اومد . از او خبر اومد
چشم و دل من روشن . شد کلبه دل گلشن
وا کن در ایوون . کو گل واسه گلدون...

تاپیک دوئل!
تاپیکا اگه جنسیت داشتن،من به این تاپیک در صورت مونث بودن ابراز علاقه خاص میکردم!
بعله...همونطور که اقامون خانوم هایده فرمودن،دوری من از این تاپیک به سر اومد و از همین رو بنده هاگرید رو به دوئل دعوت میکنم!

هماهنگ شده،گفتش دو هفته وقت بدین،هر چقدر هم بهش گفتم به هر حال اگه نگیم هم دو هفته وقت میدن،گوشش بدهکار نبود...بلاخره باید یک جوری رگ غول غارنشینش رو نشون بده دیگه!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۳:۲۲ جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵

وینسنت کراب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۰ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۵۴ سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸
از هر جا ارباب دستور بدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 595
آفلاین
باشگاه دوئل تا پایان خرداد ماه به دلیل امتحانات تعطیل میباشد!



نتیجه دوئل رودولف لسترنج و بلاتریکس لسترنج:

امتیازهای داور اول:
رودولف لسترنج:27 امتیاز – بلاتریکس لسترنج: 28 امتیاز

امتیازهای داور دوم:
رودولف لسترنج:28.5 امتیاز – بلاتریکس لسترنج: 28 امتیاز

امتیازهای داور سوم:
رودولف لسترنج:28 امتیاز- بلاتریکس لسترنج:27 امتیاز

امتیاز های نهایی:
رودولف لسترنج:27.83 امتیاز - بلاتریکس لسترنج: 27.66 امتیاز

برنده دوئل: رودولف لسترنج!


-اعلام می کنی یا اعلامت کنم؟

کراب وسط اتاق ایستاده بود و اصلا دوست نداشت کسی اعلامش کند.
رودولف و بلاتریکس در فاصله چند سانتی متری دو طرف کراب ایستاده و چوب دستی هایشان را به طرف بینی قلمی کراب گرفته بودند.
کراب میترسید...کراب خیلی میترسید. آب دهانش را به سختی قورت داد.
-هولم نکنین خب. نتیجه رو اعلام میکنم. ولی این جوری که نمیشه. کمی برین عقب. به حریم خصوصی من احترام بذارین. مخصوصا شما آقای لسترنج.هر چقدر هم که مجذوب زیبایی خارق العاده من شده باشین، اصلا درست نیست که تا این حد به من نزدیک بشین.
صبر و حوصله رودولف داشت کم کم تمام میشد.
-گفتم اعلامش کن مرتیکه خوشگل! من باید برنده بشم و جایزه نفیسی رو که لرد وعده داده بگیرم.

گونه های بلاتریکس با شنیدن کلمه لرد گل انداخت. او به دنبال جایزه نبود. ولی تایید و تحسین لرد سیاه، چرا!
دست های لرزان کراب کاغذ را باز کرد.
-خب...برنده دوئل...رودولف لسترنج!

فریاد شادی رودولف فضای اتاق را پر کرد و چشم کراب به مشت های گره کرده بلاتریکس افتاد. اوضاع خطرناک بود.
-و حالا نوبت جایزه نفیسیه که لرد سیاه وعده شو داده بودن!

رودولف:خب؟
کراب:
رودولف:چته؟ چی رفته تو چشت؟
کراب:
رودولف:یه چیزی بگو نفله!
کراب:پدر!

این یکی از لحظه های معدودی بود که قیافه رودولف و بلا درست شبیه هم شد.
-پدر؟
-پدر؟

کراب مجبور بود توضیح بدهد:
-خب...ارباب میخواستن یه جوری منو دک کنن. تصمیم گرفتن منو به عنوان جایزه این دوئل تعیین کنن. فرد برنده باید منو به فرزند خواندگی قبول کنه. پدر؟ کجا داری میری؟...شما اجازه سرپیچی ندارین. من از این به بعد فرزند شما هستم. منو به خوبی تعلیم بده و تربیت کن پدر!اگه خواستی میتونم پاپا هم صدات کنم...یا دد...یا ددی!

صدای قهقههه بلاتریکس به هوا بلند شد. به قیافه بهت زده رودولف خندید. به کراب که سعی میکرد خودش را به پدر جدیدش نزدیک کند خندید. خندید و خندید... تا جایی که حقیقت تلخی را به خاطر آورد.
-اومممم....چیزه...خب...منم همسر اونم(اشاره به رودولف) هنوز! و این یعنی؟....

کراب با چشمانی پر از اشک به طرف بلاتریکس برگشت.
-مامی!


ارباب فقط یکی...همین یکی!تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۳:۰۶ شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
نتیجه دوئل ایرما پینس و گابریل دلاکور:

امتیازهای داور اول:
ایرما پینس: 25 امتیاز – گابریل دلاکور: 26 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
ایرما پینس:24 امتیاز – گابریل دلاکور: 23 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
ایرما پینس:24 امتیاز – گابریل دلاکور: 25 امتیاز

امتیاز های نهایی:
ایرما پینس:24 امتیاز – گابریل دلاکور: 25 امتیاز


برنده دوئل: گابریل دلاکور!



-باید همین باشه...دریچه مخفی! باز شده...ولی نمی دونم به کجا...خیلی مرموزه! شاید در انتهای این راه، مرگ در کمین من باشه. شاید این ایستگاه آخره...

ایرما به دریچه تاریکی که در مقابلش قرار داشت خیره شد. هنوز مردد بود که قدمی دیگر بردارد یا نه.

-بیا تو بابا...چرا مرموز بازی در میاری؟ دریچه کدومه؟ اون دروازه ورودی آزمایشگاه منه!

صدای نه چندان دلنواز هکتور به گوش ایرما رسید. خودش هم می دانست که اینجا کجاست...کمی ماجراجویی زندگی اش را جذاب تر می کرد. هکتور موجود مزاحمی بود.
-اوهوم...منم برای همین اومدم. کارت داشتم هکتور.

هکتور هیجان زده دور پاتیلی می دوید و با ملاقه طلایی رنگی "تشه"(تولیدات شرکت هکتور) داخل پاتیل را هم می زد.
-رنگو داشته باش. خارق العاده نیست؟ سی و هشت روزه همینجوری دارم همش می زنم. طی این مدت سی و هشت کیلو لاغر شدم. یه پامو از دست دادم. دو سکته ناقص زدم و سه بار هم مردم. ولی دیگه داره آماده می شه. فقط یه ماده دیگه بهش اضافه کنم تمومه.

ایرما سرکی به داخل پاتیل کشید.
-هوم...جالبه...احتمالا...من که سر در نمیارم...راستش، من اومدم بپرسم نتیجه دوئل حاضر نیست؟ کراب گفت نتایج برای تو فرستاده شده. نمی شه من زودتر ببینمش؟

هکتور همینطور که به دویدن ادامه می داد، تکه کاغذی از جیب ردایش خارج کرد.
-ببین...ردامو گره زدم دور کمرم که موقع دویدن گیر نکنه به پام. فقط یه ماده مونده...فقط یکی! نتیجه دوئلتونم همینجاس. ارباب دادش به من که نصبش کنم تو تاپیک دفتر دوئل. ولی من که نمی تونم وایسم.باید معجونمو کامل کنم. نتیجه رو دست تو هم نمی دم. فقط می تونی تو دست خودم ببینش.

ایرما پیر بود...ایرما خسته بود. ایرما بی حوصله و افسرده هم بود. ولی چاره ای نداشت. برای دیدن نتیجه باید دنبال هکتور می دوید! وقت را تلف نکرد. به محض این که هکتور از جلویش عبور کرد شروع به دویدن به دنبال او کرد. ولی سی و هشت روز دویدن، هکتور را بسیار ورزیده، و سرعتش را بسیار زیاد کرده بود!
ایرما با نهایت توان می دوید...تا این که بالاخره موفق شد کمی به هکتور نزدیک شود...سرش را جلو برد که نتیجه را ببیند...و درست در همین لحظه هکتور یقه ردای ایرما را گرفت و او را به طرف پاتیل هل داد.
ایرما معنی این شوخی بی موقع را نفهمیده بود. ولی بعد از چندین دور دویدن به دور پاتیل و سرگیجه ای که دچارش شده بود، نمی توانست تعادلش را حفظ کند. در نتیجه با سر به داخل پاتیل جوشان سقوط کرد.

اینجا بود که بالاخره هکتور بعد از سی و هشت روز متوقف شد!

-هوراااااا....کامل شد. آخرین ماده، یک ساحره پیر و بدخلق بود. من به مک گونگال فکر می کردم. ولی تو هم خوب بودی ایرما....حالا می تونم تشه مو ببرم ارباب امتحان کنه...راستی...دوئلم نبردی! ولی فکر نمی کنم دیگه برات مهم باشه. بذار کمی همت بزنم خوب مخلوط شو. این مهم ترین نقشیه که تو زندگیت بهت داده شده.

اندکی بعد، ایرما جزئی از معجون هکتور شده بود.




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۴۱ سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل ایرما پینس و گابریل دلاکور: راه مخفی!

توضیح: شما در حال گشت زدن، کار کردن یا هر عمل مجاز و غیر مجاز دیگه ای در هاگوارتز هستین....که ناگهان بطور اتفاقی یه راه مخفی رو کشف می کنین.
این راه مخفی کجاست؟ چه شکلیه؟ به کجا ختم می شه؟ و شما بعد از پیدا کردنش چیکار می کنین.

بعد از شروع دوئل، مهلت دوئل حتی با رضایت دو طرف هم قابل تمدید نیست.


برای ارسال پست در باشگاه دوئل، هفت روز(تا دوازده شب چهارشنبه 29 اردیبهشت) فرصت دارید.

اگه سوالی در مورد سوژه داشتین می تونین از طریق پیام شخصی از داورا بپرسین.

به تشه (تولیدات شرکت هکتور) پناه ببرید!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۴:۱۱ سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵

گبریل دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۴۲ شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۷:۵۹ یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۹
از محبت خار ها گل می شود
گروه:
کاربران عضو
پیام: 143
آفلاین
با سلام و عرض احترام به ناظر محترم تالار

طبق هماهنگی که با بانوی کتابدار- ایرما- صورت گرفته است؛ قصد دوئل با ایشان را دارم . باشد که پاهایم در دوئل بشکسته که نه خسته شود و دست از دویدن بردارم.

در کل درخواست دوئل با ایشان را داشته _هماهنگ شده_ به اینجا آمده جهت کسب اجازه . اگر امکان داشته باشد زمان دوئل یک هفته تعیین شود.

با تشکر.


[Steve Jobs]
Ooh, everybody knows Windows bit off apple

[Bill Gates]
I tripled the profits on a PC

[Steve Jobs]
All the people with the power to create use an apple!

[Bill Gates]
And people with jobs use a PC

[Steve Jobs]
You know I bet they made this beat on an apple

[Bill Gates]
Nope, Fruity Loops, PC

[Steve Jobs]
You will never, ever catch a virus on an apple

[Bill Gates]
Well you could still afford a doctor if you bought a PC








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.