هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۳:۱۱ سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵

وندلین شگفت انگیز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۲ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
از اون طرف از اون راه، رفته به خونه ی ماه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 382
آفلاین
با سلام؛
درخواست دوعل پذیرفته نمی شود.
با تشکر.


تصویر کوچک شده


دیدمش از این جا رفت، اون بالا بالاها رفت!


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴ دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵

ربکا جریکو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۶ شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۷:۱۳:۱۰ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲
از Recycle Bin!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 49
آفلاین
هی، یو!
می‌دونم حتی در حد سلام‌علیک هم برخورد نداشتیم. ولی من تسترال‌صفتم، هیچی حالیم نیس. باهات دعوا دارم! بدجورم دعوا دارم! سه هفته هم باهات دعوا دارم! آره گیاهِ خارخاریِ عزیز، اینجوریاس!

ویرایش: خب، مث اینکه رز فعلاً توی باغچه‌ی خونه‌ی ریدل مشغول رشد کردن و آپگرید شدنه برای روزای آتی.
در نتیجه من حریفِ درخواستیِ جدیدم کسی نیس جز وندلینِ جبارسینگ! شعله‌ور!


ویرایش شده توسط ربکا جریکو در تاریخ ۱۳۹۵/۵/۱۹ ۰:۱۴:۳۸
ویرایش شده توسط ربکا جریکو در تاریخ ۱۳۹۵/۵/۱۹ ۰:۱۵:۵۴

خدافظ جادوگران!
Fox Life!


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۹:۵۳ یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵

وینسنت کراب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۰ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۵۴ سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸
از هر جا ارباب دستور بدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 595
آفلاین
نتیجه دوئل لادیسلاو زاموژسلی و ربکا جریکو:


توضیح: یکی از داورها(که ممکنه خودم هم باشم) امتیاز نداده.
پست نتیجه توسط لردولدمورت نوشته شده.


امتیاز داور اول:
لادیسلاو زاموژسلی: 28 امتیاز - ربکا جریکو: 26.5 امتیاز

امتیاز داور دوم:
لادیسلاو زاموژسلی: 27.5 امتیاز – ربکا جریکو: 26 امتیاز

امتیاز های نهایی:
لادیسلاو زاموژسلی: 28 امتیاز – ربکا جریکو:26 امتیاز


برنده دوئل: لادیسلاو زاموژسلی!



-این چرا نمیاد بیرون؟ مردم از استرس!

ربکا جریکو جلوی در دفتر دوئل نشسته بود و چشمش را به در دوخته بود. لادیسلاو تقریبا چهل و پنج دقیقه که وارد دفتر شده بود. ربکا نمی فهمید چرا داوران تصمیم گرفته بودند نتیجه را جداگانه به طرفین اعلام کنند...و بیشتر از آن نمی فهمید چرا باید لادیسلاو نفر اول می بود.
-خب معلومه...چون مرگخواره! چون عقرب داره... و چون روش زیاده.

نفسش را به تندی بیرون داد و سرگرم شمردن ترک های میز چوبی روبرویش شد. به ترک بیست و سوم رسیده بود که در باز شد و ربکا ناخودآگاه از روی صندلی به جلو جهید.

لادیسلاو از اتاق خارج شد...ولی نه با پای خودش. روی برانکاردی که در هوا معلق بود خوابیده بود...با وجود بی هوش بودن بسیار کلافه به نظر می رسید...و عقربش...دنگ...روی سینه اش ایستاده بود و سراسیمه بر سر خود می زد.

-حریف! بیاد داخل!

ربکا نفس عمیقی کشید و وارد اتاق شد. میز نیم دایره ای در وسط اتاق قرار داشت و سه داور پشت آن نشسته بودند. با این تفاوت که یکی از آن ها به پشتی صندلی تکیه داده بود و پاهاش را روی میز گذاشته بود و نوشیدنی اش را می نوشید.
ربکا حدس زد این شخص همان داوری باشد که امتیاز نداده...پس با انزجار صورتش را برگرداند.

-بخون!

با شنیدن صدای لرد ولدمورت کمی دستپاچه شد. روی میز، روی دیوار ها به دنبال کاغذی گشت که نتیجه را اعلام کرده باشد. ولی خبری نبود.
-شرمنده ها...چیو باس بخونم؟

-نتیجه رو...در ذهن ماست. الان داریم بهش فکر می کنیم. تو یک ساحره ای. بخونش!

ربکا تازه فهمید منظور لرد چیست. ذهن خوانی؟ مهارت زیادی در این مورد نداشت...ولی باید تلاشش را می کرد.
چشم هایش را به چشم های سرخ رنگ لرد تاریکی دوخت.

-اوهوی...زل نزن به ما! خوشمون نمیاد.
-راستیتش منم خوشم نمیاد. ولی...زل نزنم که نمی تونم بخونم. این اولین قدم تمرکزه.
-به ما ربطی نداره. از قدم دوم شروع کن. سی ثانیه بهت وقت می دیم. وگرنه از نتیجه خبری نیست.

ربکا باید سعی می کرد. گرچه برای لحظه ای دستش به طرف کمربندش رفت. جایی که اسلحه وفادارش همیشه در انتظارش بود...ولی منصرف شد.
چشمانش را به داور بی خیال دوخت...طلسم را زمزمه کرد...و سعی کرد وارد ذهن لرد سیاه بشود.
تنها چیزی که در مقابلش می دید دیوار سیاه رنگی بود...سخت و محکم...غیر قابل نفوذ!
در ذهنش به دیوار نزدیک شد...و تا جایی که در توانش بود به آن فشار آورد...ولی دریغ از یک تکان.
ثانیه ها در حال سپری شدن بودند. ربکا برای این دوئل زحمت کشیده بود و گرفتن نتیجه حقش بود. ناخودآگاه فکر کرد:
-کی از سیاها انتظار داره حق و حقوق ملتو رعایت کنن؟

صدای قهقهه کوتاهی را شنید که بدون شک به لرد سیاه تعلق داشت. او را برای اعلام نتیجه دعوت کرده بود و حالا داشت تحقیرش می کرد.
ربکا خشمگین شد...نفرت درون قلبش جوشید...و همین نفرت به او قدرت داد. دیوار سیاه رنگ درون ذهنش کمی لرزید...
لرزید و لرزید...
و ترک برداشت!

ربکا لبخند پیروزمندانه ای زد.


ده دقیقه بعد:

-ارباب...جواب پدرمادرشو چی بدیم الان؟

لرد سیاه با بی خیالی نتیجه دوئل را روی کاغذی نوشت.
-بگین تو دوئل کشته شد...کی به کیه. اون لادیسلاو چی شد؟

-نمرده...فقط از شدت فشار ذهنی بی هوش شده. جسارتا ربکا رو برای چی کشتین؟
-وقتش تموم شده بود خب...

لرد سیاه خوب می دانست که وقت ربکا تمام نشده بود...حتی در صورت تمام شدن وقت هم قرار نبود کشته شود. اتفاقی که افتاده بود این بود که دیوار مقاومتش را از دست داده بود...و ربکا برای چند ثانیه وارد ذهن لرد سیاه شده بود. چیزی که لرد هرگز تصورش را نمی کرد. یک ثانیه نفوذ...و یک دنیا اطلاعات!
-نمی تونستیم بذاریم زنده بمونه...ریسک بزرگی بود...



ارباب فقط یکی...همین یکی!تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۵۷ چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۱:۴۸ شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل روفوس اسکریم جیور و رودولف لسترنج: وصیت نامه!

توضیح: بمیرین!
به شکل مسخره و دور از انتظاری بمیرین. پس از مرگتون، دوستان، بستگان و نزدیکانتون دور هم جمع بشن و وصیت نامه شما رو بخونن.


برای ارسال پست در باشگاه دوئل 18 روز (تا دوازده شب دو شنبه 25 مرداد) فرصت دارید.


در پناه معجون، معجون شوید.


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۹:۰۴ سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵

روفوس اسکریم جیور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۶ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
از دواج يك امرحسنه است !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 689
آفلاین
به ! چه اکور پکورایی اینژان

اینجانب روفوس آبگون درزی مبدع فن میلو دریم ، کژدم ، میمون مست و کرکس ورق باز تقاضای دوئل با رودولف سیب سرخی رو دارم . هماهنگ شده و مدتشم باشه دو هفته و نیم :| باشه ممنون میشم .

گود ایونینگ
قلمتون مانا
مرسی که هستین
اجازه اد کردن میفرمایید بانوی آب و دریا؟
ساشو


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۷:۱۵ سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ چهارشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۸:۳۸ سه شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 371
آفلاین
نتیجه دوئل وندلین شگفت انگیز و رودولف لسترنج:

امتیاز های داور اول:
وندلین شگفت انگیز: 27.5 امتیاز – رودولف لسترنج: 26.5 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
وندلین شگفت انگیز: 27.5 امتیاز – رودولف لسترنج: 25.5 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
وندلین شگفت انگیز: 27.5 امتیاز – رودولف لسترنج: 26 امتیاز

امتیاز های نهایی:
وندلین شگفت انگیز:27.5 امتیاز – رودولف لسترنج: 26 امتیاز


برنده دوئل: وندلین شگفت انگیز!



وندلين چوبدستى به دست وارد تالار عمومى شد.
- هى فندک! زود باش خودت رو نشون بده! کجا قايم شدى؟

از صبح فندکش را گم کرده بود. و از صبح هزار بار به دنياى جادويى که در آن فندک ها اجازه ى قايم شدن داشتند لعنت فرستاده بود.

- خودت رو نشون بده!

در گوشه ى سالن دخترها کنار شومينه جمع شده و گرم صحبت بودند. با داد و بيداد هاي وندلين هر از گاهى سکوت کرده و صدايشان را پايين مى آوردند.

با کمى فاصله از آن ها، يک مبل تکى درست رو به شومينه و رو به دخترها قرار داشت. وندلين حاضر بود قسم بخورد قبل تر چنين مبلى را آنجا نديده است. آن هم مبلى که رويش طرح قمه باشد!

- اى فندک وروجک! خودت رو شکل مبل درآوردى و نشستى کنار شومينه از آتيش لذت مى برى؟

و بعد متوجه دخترها شد.
- ولى خب... ساحره ها رو واس چى ديد مى زدى؟ انگار خودت رو مبل کردى که دخترا رو نگاه کنى نه آتيش رو! فندک؟

وندلين چوبدستى اش را به سمت مبل نشانه گرفت.
- خيلى منو اذيت کردى! از صبح دنبالتم... حالا هم که دختر ديد مى زنى! ديگه به دردم نمى خورى! متأسفم. آواداکداورا!

طلسم سبز رنگى به مبل برخورد کرده و آن را متلاشى کرد. سپس مبل به جاى تبديل شدن به جسد يک فندک، تبديل به رودولفى شد که حالا بى جان روى زمين افتاده بود.


Do you hate people
I don't hate them...I just feel better when they're not around




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۰۰ سه شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۲۱:۱۳:۲۵
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
سوژه دوئل لادیسلاو...زاموژسلی و ربکا جریکو: ذهن خوانی!


توضیح: شما به شکل ناگهانی توانایی ذهن خوانی پیدا کردین. خوندن ذهن هر شخص یا اشخاصی که دلتون می خواد. و کسی نمی تونه جلوتون مقاومت کنه.
پستتون هم باید درباره موقعیت و ماجرایی مربوط به این توانایی تون باشه.


برای ارسال پست در باشگاه دوئل ده روز(تا دوازده شب جمعه 15 مرداد) فرصت دارید.


جان سالم به در ببرید!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۲۹ یکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵

ربکا جریکو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۶ شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۷:۱۳:۱۰ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲
از Recycle Bin!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 49
آفلاین
لادیسلاو الی آخر..
این سومین باره که بهم درخواست دوئل می‌دی، هاه؟! تا سه نشه، بازی نشه؟
اوکی!
Here We Go, Junior!


خدافظ جادوگران!
Fox Life!


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۱۱ یکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵

ریونکلاو، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

لاديسلاو زاموژسلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۵ دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
امروز ۰:۰۴:۳۴
از یترومایسین
گروه:
کاربران عضو
ناظر انجمن
ریونکلاو
ایفای نقش
مترجم
مرگخوار
پیام: 552
آفلاین
درودی چونان سیل حوادث بر بزرگ لرد تاریکی!

اربابا! تاریکا! محیر العقولا! این جانب سر خویش بر روی دو شانه بر محضرتان حاضر آمده ام تا باری دگر شخص دیگری را بهر جدالی اسفناک و دهشتناک و خطرناک و من حیث المجموع ناکی دعوت بنمایم و بعدش بیایند بگویند که حاشا و کلا و این جانب سر در گریبان فرو برده و خوشحال خندان به میدان نبرد واترلو بیاندیشیده و بر روح ناپلئون بناپارت نفرین بفرستم! باشد که نباشد هر آنچه که بوده و هست و نخواهد بود.

اربابا در این سرای ربی کوچک بدیدیم که خودش را رب های کوچک خطاب می نمود و ... اربابا من حیث ذلک که از نیمه شب پاسی بگذشته فصاحتا ایشان را به دوءل دعوت می نماییم.

ز کم بود خواب خفه می شویم!


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵

هری پاتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۶ پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۹:۳۱ یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۸
از فضا آورد منُ پایین بین شما بر زد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
با عرض سلام.باید بگویم من نه تنها وقتم در دنیای واقعی پر است بلکه وقتم در سایت نیز با گریفیندور، محفل و هاگوارتز پر می‌باشد، بنابراین ذره‌ای وقت و حوصله برای دوئل زدن نخواهم داشت. با عرض تاسف به آقایی که از موسیقی دیس لاو متنفر است، نمی‌توانم با شما دوئل به عمل آورم. امیدوارم در آینده بتوانیم دوباره دیدار کنیم و هم دیگر را بیازماییم. بدرود.


All you touch and all you see, is all your life will ever be


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.