نام شخصيت انتخابي:میوکی سوجی
گروه :ریونکلاو
سپر مدافع:روباه
ویژگی های ظاهری :موهای اصلیش قهوه ایه ولی اکثرا رنگ سبز بهشون میزنه. معمولا به صورت دو تایی می بافه و روی شونه هاش میندازه.
چشماش نقره ایه؛ جوری که به سفیدی میزنه. بچه که بود مامانش " چش سیفید" صداش میکرد.
یه کیمونو"لباس سنتی ژاپنی" ی گل گلی قرمز داره که از ننه ی خدا بیامرزش به ارث رسیده و همیشه ی خدا همون تنشه.
سال اول هاگوارتز که بود به سرش زد جانورنما بشه. که خب... همچینم اون چیزی که میخواست در نیومد.
در واقع فرمول معجون با دستور غذایی که از مامان بزرگ مامان بابای عمه ی شوهر خاله ی بابا بزرگش" یانگوم السلطنه" دست به دست چرخیده بود رو قاطی کرد و جای روباه، تبدیل به به موجود عجیب الخلقه شد. شکل انسانی خودشو حفظ کرد و دوتا گوش و یه دم روباهی رو بدنش سبز شدن. از اون به بعدم دیگه به شکل طبیعیش بر نگشت.
یه عروسک فیلی کوچیک هم همیشه روی شونش قرار داره.
ویژگی های اخلاقی: کل صفات بارز سوجی رو میشه تو یه کلمه خلاصه کرد."روباه"...
بیشتر از هر چیزی اون یه روباه مکاره.
یه روده ی راست تو شکمش نیست و به هیچ عنوان نمیتونه حقیقتو بگه. اگه فکر میکنین برای تفریح و سرکار گذاشتن این
کارو میکنه...خب کاملا در اشتباهین!دست خودش نیست. چیزیه که با وجودش عجین شده.
یه نمه دست و پا چلفتی و سر به هوا هم هست.
خیلی دوست نداره با بقیه جور بشه. یه عروسک فیلی به نام"کومولونیمبوس" داره که وانمود میکنه سخن گوئه - کسی چه میدونه شاید واقعا هم باشه- و همیشه باهاش مشغوله.
چوبدستی:۲۳ سانتی متر، چوب درخت سپیدار، موی دم سنتور
توضیحات:میوکی سوجی تو یه خانواده ی 16 نفره ی نسبتا فقیر ژاپنی به دنیا اومد.
با این که اجدادش خیلی خفن و پولدار بودن- جومونگ و یانگوم و اوشین و در کل این چشم بادومیا- ولی یکی اون وسط پیدا شد که خون کل خاندانو کرد تو شیشه و ثروتشونو هدر داد.
10سالش بود که با خانوادش به لندن مهاجرت کردن و اونجا ساکن شدن.
هنوز کامل انگلیسی رو یاد نگرفته و یکی در میون انگلیسی و ژاپنی حرف میزنه.
وقتی از هاگوارتز فارغ التحصیل شد، رفت تو کار صادرات و واردات چای
از چای سبز گرفته تا چای کاپیتان...:|
شخصیتی که انتخاب کردم در اصل مال ریونه ولی چون ظرفیتش پره ترجیح میدم بدون گروه بمونم تا جا باز شه
تایید شد.ویرایش مجدد: با هماهنگی کلاه، دسترسی گروه ریونکلاو داده شد.