هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۶:۱۵ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶

خانوم فیگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۱ شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۵:۳۰ دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۹
از این گردش گردون، نصیبم غم و درده!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 38
آفلاین
- بفرمایید ... دوئل دارین؟

خانم فیگ که با دیدن بازوان قطور و شانه‌های پهن کراب یاد یکی از شوهران بادیبیلدینگی‌اش افتاده بود گفت:

- دوئل؟ نه دوئل چرا ... اومده بودم خودتو ببینم گل پسر!

کراب که مشغول جاسازی پرونده دوئل‌ها در زونکن‌های مربوطه بود، با تعجب برگشت و به خانم فیگ خیره شد.

- منو؟

خانم فیگ با دیدن آرایش غلیظ کراب فهمید که اشتباه می‌زده و بدون توضیحی لینک حریفش را روی پیشخوان انداخت و دفتر دوئل را با عجله ترک کرد.

http://www.jadoogaran.org/userinfo.php?uid=35814


هیچ‌وقت یک پیرزن رو از خونه خالی نترسون! هیچ‌وقت!


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۴۹ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۱:۴۸ شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل لیسا تورپین و گرگوری گویل: اتاق ضروریات!

توضیح: می دونین که این اتاق، مکانیه که بسته به این که احتیاج به چه چیزی دارین، تو هاگوارتز غیب و ظاهر می شه.
سوژه شما هم همینه. تو هاگوارتز هستین(فرقی نمی کنه به چه دلیل و به چه عنوانی)...و موضوعتون اتاق ضروریاته. مهم نیست که براتون ظاهر می شه یا نه. پیداش می کنین یا نه.


برای ارسال پست در باشگاه دوئل، ده روز(تا دوازده شب چهار شنبه 8 شهریور) فرصت دارید.

معجون نیمه کاره شوید!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۱۱ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۶

گرگوری گویلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۴ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۸:۲۲ دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷
از زیر سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
درخواست دوئل!
حریف:لیسا تورپین
زمان:10 روز



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۴۸ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶

لوسیوس مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۳۶ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 9
آفلاین
*این پست توسط لرد ولدمورت سابق نوشته شده*



نتیجه دوئل پروتی پاتیل و آنجلینا جانسون:

امتیازهای داور اول:
پروتی پاتیل: 26.5 امتیاز – آنجلینا جانسون: 26 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
پروتی پاتیل: 27 امتیاز – آنجلینا جانسون: 26.5 امتیاز

امتیازهای داور سوم:
پروتی پاتیل: 26.5 امتیاز – آنجلینا جانسون: 26 امتیاز

امتیازهای نهایی:
پروتی پاتیل: 26.5 امتیاز – آنجلینا جانسون: 26 امتیاز

برنده دوئل: پروتی پاتیل!


.....................

تابش شدید نورحتی از پشت پلک های بسته اش هم اذیتش می کرد.
چشمانش را به سختی باز کرد.
سرش سنگین بود و گردنش درد می کرد. با بررسی وضعیتش متوجه شد که این حال و روز کاملا طبیعی است.
تکه کاغذی در دست داشت. یادش آمد که قبل از این که به خواب فرو برود، در حال نوشتن لیست خرید بود. لیست را مچاله کرد و در جیبش گذاشت. چوب دستی اش را که کمی دورتر، جلوی پایش افتاده بود دید ...و ساعتی که در مقابلش قرار داشت!
-واااااای! دیرم شد! من چرا این جا خوابیدم اصلا؟

آنجلینا با چابکی از جا پرید و خودش را به کمد لباس رساند.
-ردام...ردام...ردای مشکیم...کجاس...کجا گذاشته بودمش! مامان! ردام!

حتی فکر این که دیر سر دوئلش با پروتی برسد، وحشت زده اش می کرد. در واقع این فکری بود که هر گریفیندوری ای را وحشت زده می کرد. ترس از فرار...از جا زدن!
بالاخره ردا را پیدا کرد و در یک چشم به هم زدن پوشید. دوان دوان به طرف در خروجی رفت و جارویی را که به دیوار تکیه داده شده بود سر راه قاپید!

چند دقیقه بعد، با موهایی پریشان، و سرو وضعی آشفته، به باشگاه دوئل رسید.
با عجله چوب دستی اش را برای کنترل هویت جلوی ناظر دوئل گرفت و وارد ساختمان شد.
همانطور که حدس می زد، پروتی زودتر از او رسیده بود.

-هه...تو هم ردای رسمی پوشیدی؟ فکر می کردم دوئل با منو زیاد جدی نمی گیری!

پروتی نیم نگاهی به او انداخت و سرگرم بافتن موهایش شد. آنجلینا دستی به موهای نه چندان مرتب خودش کشید. بافتن موها کاملا منطقی به نظر می رسید. ولی می ترسید که او را متهم به تقلید کنند.
-مهم نیست. یه جوری باهاش کنار میام.

ناخودآگاه صحنه ای را تصور کرد که قصد زدن طلسم بیهوشی به پروتی را دارد. با وزش نسیم خفیفی، دو تار مو وارد چشمش می شود و همین برای انحراف طلسم کافیست!

شکست به خاطر دو تار مو!

غرق در افکارش بود که هکتور دگورث گرنجر وارد اتاق مخصوص دوئل کننده ها شد.
-آماده ای پروتی؟

پروتی با چهره ای سرد و جدی سرش را به نشانه تایید تکان داد.

-منم آماده هستم.

هکتور سرش را به نشانه فهمیدن تکان داد. جمله بعدی اش، با قطره اشکی که از روی گونه پروتی سر خورد و روی زمین افتاد، همراه شد.
-به خانوادش خبر دادیم...الان می رسن. مطمئنی می خوای این جا باشی؟ ممکنه برخوردشون خوب نباشه.

-انگار فراموش کردی...منم یه گریفیندوری هستم. فکر می کنم باید بمونم و مسئولیت کاری که کردم قبول کنم.

هکتور از اتاق خارج شد.

آنجلینا گیج شده بود...پروتی چه کاری انجام داده بود؟ اصولا خانواده ها را در جریان دوئل قرار نمی دادند. زیر لب زمزمه کرد:
-قوانین مسخره! اگه وسط دوئل مامانم جیغ بکشه چی؟ آبروم می ره!

احساس سرما کرد. طبق عادت، دست هایش را در جیب ردا فرو کرد. لیست خرید هنوز آن جا بود.
پروتی هم پشت سر هکتور از اتاق خارج شده بود.
کمی نگران شد. تازه داشت متوجه اوضاع می شد.
-خدای من...دیر رسیدم. اینا برای همین اینجوری توهم هستن! وقت دوئل گذشته. لعنتی...چرا باید درست تو همون لحظه خوابم ببره!

از شدت خشم، تکه کاغذ داخل دستش را بیشتر مچاله کرد، و بعد، در اوج ناچاری دوباره بازش کرد که نگاهی به آن بیاندازد.
-حداقل برم کارامو تموم کنم...

کلماتی که روی کاغذ برق می زدند، برایش غریب و ناآشنا بود.

برنده دوئل: پروتی پاتیل...

منتظر جرقه ای در ذهنش بود. ولی این اتفاق نیفتاد. همه چیزگنگ و مبهم بود. چند دقیقه ای سر جایش ایستاد و تمرکز کرد. فکر کرد و فکر کرد.
کم کم همه چیز را به خاطر می آورد. دوئل، ساعتی قبل تمام شده بود. صحنه های مبهمی از طلسم قفل کننده پروتی در ذهنش جرقه زدند. و برخورد غیر قابل کنترل سرش با دیوار...

حالا علاوه بر سرما احساس سبکی هم می کرد. دوئل تمام شده بود. لبخند شجاعانه ای زد.
دیر نرسیده بود...



پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۷:۰۵ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۶

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۱۵:۰۶ جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5472
آفلاین
× نوشته شده توسط وینست کراب ×


نتیجه دوئل نیوت اسکمندر و لادیسلاو زاموژسلی:

امتیاز های داور اول:
نیوت اسکمندر: 26 امتیاز – لادیسلاو زاموژسلی: 27 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
نیوت اسکمندر: 26 امتیاز – لادیسلاو زاموژسلی: 27 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
نیوت اسکمندر: 26 امتیاز – لادیسلاو زاموژسلی: 27 امتیاز

امتیازهای نهایی:
نیوت اسکمندر: 26 امتیاز – لادیسلاو زاموژسلی: 27 امتیاز


برنده دوئل: لادیسلاو زاموژسلی!



-سریع تر حرکت بنما!

لادیسلاو بازوی نیوت را گرفت و به طرف جلو کشید.
در نگاه اول، دو جادوگر در غار تاریکی در حال اکتشاف به نظر میرسیدند.
ولی در نگاه دوم که اصولا نگاه دقیق تری است، میشد فهمد که غار مورد اشاره، چیزی جز درون نجینی نیست!

-لادیسلاو...از من برای این گردش کوتاه سی گالیون گرفتی. این تو تاریکه خب. من هیچی نمیبینم. جی لو هم داره اعتراضش رو اعلام میکنه.

لادیسلاو چوب دستی اش را که به هر حال به درد نمیخورد داخل کلاهش جاسازی کرد.
-اعتراض منما! واپسین تحقیقات ثابت کرده که آنزیم های معده به نور واکنش نشان داده و بسیار خشم بر گرفته و اتفاق های بدی خواهد افتاد!

نیوت قانع شده به نظر نمیرسید!
-سی گالیون! من با اون سی گالیون میتونستم غذای سه ماه برقکمو تامین کنم. تازه این تو اصلا جالب و دیدنی نیست.

-بسیار هم دیدنیست اسکمندر! ولی ما توانایی دیدن نداریم. چرا که این دهار بسی داج است.
-هار؟ کی هاره؟ چی داری میگی؟ داجه؟
-غار...منظور ما این غار درون نجینی میباشد که بسی تاریک و ظلمانی میباشد. و به گمانمان به انتهای مسیر رسیدیم.

نیوت کاملا شاکی به نظر میرسید. برای دیدن و اکتشاف درون نجینی سی گالیون پرداخته بود و حالا به انتهای مسیر رسیده بود و تقریبا هیچ چیز ندیده بود.
-خب...عالیه! ازت شکایت میکنم. برگردیم.
-در مورد شکایت تو خود، مختار میباشی. ولی در مورد بازگشت گمان نمیکنیم! چرا که هیولا بیدار شده است.

نیوت تکان های ضعیفی را احساس میکرد.
-بیدار شده است؟ مگه این نمرده؟ تو گفتی مرده و جسدشو انداختن نزدیک خونه ریدل ها.

لادیسلاو سرش را تکان داد.
-تکذیب مینمایم. من گفتم خسبیده! یعنی به خواب فرو رفته و هم اکنون بیدار شده است.

نیوت کم کم داشت نگران میشد. او اطلاعات زیادی درباره جانوران داشت. ولی نجینی یکی از آن جانوران نبود. برای همین امروز با ذوق و شوق برای مطالعه همراه لادیسلاو آمده بود.
-خب حالا باید چیکار کنیم؟

-باید دفع شویم!

نیوت متعجب به جمله لادیسلاو فکر کرد. هر چه بیشتر فکر کرد بیشتر حالش به هم خورد!
-خودت دفع شو...من...هرگز...از اون راه...نمیرم...من برمیگردم...هی...اونا چین دارن میان طرفمون؟

لادیسلاو آماده شیرجه زدن به بیرون شد.
-خود دانی...آن ها اسید معده میباشند که به سمتت شتافته اند. هم اکنون ذوب خواهی شد. من رفتم!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۶:۰۲ جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۱:۴۸ شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
دوئل کنندگان محترم!

توجه بفرمایید که همه ی دوئل ها مطابق معمول و با داور های قبلی به روال خود ادامه دارند و هیچ گونه تغییری در روندشان به وجود نخواهد آمد.



ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱:۲۳ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۱:۴۸ شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل آنجلینا جانسون و پروتی پاتیل: جاروی دیوانه!


توضیح: شما وسط یک مسابقه کوییدیچ هستین. ناگهان به هر دلیلی از مسیرتون منحرف می شین و از محل مسابقه دور می شین(خواسته یا ناخواسته) و بالاخره از روی جارو سقوط می کنین.
بنویسین که چی شد. چرا از محل مسابقه دور شدین؟ چرا سقوط کردین؟ و به کجا افتادین؟

محل سقوطتون می تونه دور یا نزدیک...جادویی یا غیر جادویی باشه. کاملا آزادین.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل بیست روز (تا دوازده شب دو شنبه 9 مرداد) فرصت دارید!

ملاقه شوید!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱:۵۶ سه شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۶

آنجلینا جانسونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۴ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶
از یو ویش!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 127
آفلاین
فعلا تا نیوت سرش خلوت شه میشه من و دوستم پروتی دوئل کنیم؟ مهلتش هم بیست روز باشه لطفا.

مرسی.


کتی بل عشق منه، مال منه، سهم منه!
قدم قدم تا روشنایی،
از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!





?You want to know what Zeus said to Narcisuss
"You better watch yourself"



پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۴۲ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
نیوت

جانوری تو دست و بالت داری که آدم بزنه؟

بفرستش بیاد این جا و بهش یاد بده که از ما اطاعت کنه...چون قصد داریم مورد ضرب و شتم قرارت بدیم!

مگه شما با لادیسلاو دوئل نداری؟! دوئل در دوئل؟

دوئل قبلیتو تموم کن، بعد برو سراغ بعدی!

هماهنگ هم کرده سر من!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۰۸ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۶

نیوت اسکمندر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۱:۳۰ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲
از دپارتمان جانور شناسی یو سی برکلی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 144
آفلاین
بسم المرلینم

بنده یک عدد درخواست دوئل داشتم با آنجلینا جانسون. هماهنگه مهلتش هم دو هفته باشه.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.