خلاصه:
مرگخوارا از حقوقشون راضی نیستن. لرد بهشون اجازه می ده که شغل های جانبی جادویی یا غیر جادویی برای خودشون پیدا کنن. به این شرط که هر هفته نصف در آمدشونو به لرد بپردازن.
کراب یک مغازه وسایل آرایشی باز می کنه و رودولف سالن ماساژ! لادیسلاو دیکتاتور شده!...هکتور نوشیدنی فروشی باز کرده...سیبل فالگیر شده...آماندا بازیگر شده...لیسا کلاس کنکور باز کرده.
...................
ساعتی از ظهر گذشته بود...
بیشتر مغازه داران دیاگون، مغازه هایشان را باز کرده بودند و حتی عده ای از آن ها برای صرف ناهار در حال ترک مغازه بودند.
ولی جادوگری تنها، روبروی مغازه ای تعطیل، به دیوار تکیه داده بود.
کلید مغازه را در دست می چرخاند.
-افت داره...به جان خودم برای من افت داره! هنوز سرم بوی کلاه وزارت رو می ده. اون وقت برم مغازه باز کنم؟ ارباب داره با آبروی من بازی می کنه.
آرسینوس هم مثل همه جادوگران به پول احتیاج داشت.مغازه اش آماده بود...ولی خودش دل و جرات شروع کار را نداشت.
نگاهی به تابلوی مغازه انداخت.
-جیگر اسم مناسبیه؟...ساحره ها رو فراری نده؟ به چشم بد به ما ننگرن؟!
آرسینوس متوجه شد که در اثر ایستادن بیش از حد زیر آفتاب، کم کم شروع به صحبت به سبک لرد سیاه کرده. برای همین عزمش را جزم کرده و به طرف مغازه حرکت کرد و کرکره را بالا کشید.
ساعتی بعد اولین مشتری وارد مغازه شد!
-نقاب دارین؟
آرسینوس توجه زیادی به مشتری نکرد!
-نقاب فروشیه خب...احتمالا داریم!
-نه خب...منظورم نقاب خاصیه. نقاب مرگخواری دارین؟
آرسینوس زیر چشمی نگاهی به مشتری انداخت.
-برای گرفتن نقاب مرگخواری، باید به خانه ریدل ها مراجعه کرده و درخواست عضویت بدی! ممنوعه آقا...فروش نقاب مرگخواری به غیر مرگخوارا ممنوعه. اون بیرونم نوشتیم.
-خب...کلاه وزارت داری پس؟ ارزون حساب کن یه نقاب دلقکم ببرم!
-این کراوات قرمزه چنده؟
صدای مشتری دیگری بود.
آرسینوس به طرف صدا برگشت و با دیدن مشتری که کراوات محبوبش را به شکل بی احتیاطانه ای در دست گرفته بود، برق از سرش پرید!
-دست نزن خانوم. بذار سر جاش. فروشی نیست....نخیر..اون یکی هم فروشی نیست. این یکی که اصلا...اون وری هم عمرا...آخری هم که اصلا فکرشو نکن!
ساحره به تابلوی مغازه اشاره کرد.
-وا...نوشتین کراوات فروشی و نقاب فروشی جیگر...
آرسینوس تی دسته بلند جادویی اش را برداشت و دو کلمه "فروشی" را پاک کرد.
-نیست آقا...نیست خانوم...فروشی نیست. برای نمایش گذاشتم اصلا! هر کی بیاد تو و تماشا کنه باید پول بده. شما هم نفری ده گالیون بدین و برین بیرون. شما رو چه به کراوات...شما رو چه به نقاب!