به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر داستان و اینا نکند.
آقا سلام، سلام آقا!
قبل از شروع، عرضم به حضورتون که من
اینجا یه عرضی داشتم که اصن توجه نشد بهش!
خب حالا...
قسمت اول-در مدح و ثنای مدیریت روا نیست. هیچ اعتراضی به مدیریت روا نیست.
مدیریت کاملا واضح اعلام کرده بود که نمیتونه بیخیال عرق ملیش بشه و گفته بود که یه نفر عادل بیاد مدیر بشه.
ولی هیچ عادلی حسشو نداشت، درنتیجه لینی و رز ناگزیر اومدن مدیر شدن. این رو نباید فراموش کنیم که به راحتی میتونستن اصلا هاگ رو برگزار نکنن...
به هر حال الان هرکاری هم بکنن، عذرشون موجهه. خیلی دلمون آشوبه؟ می خواستیم خودمون درخواست مدیریت هاگ رو بدیم.
حالا از این هم که بگذریم، انصافا سعیشون این بود که عدالت رو رعایت کنن دائما و دمشون گرم چون موفق ظاهر شدن!
قسمت دوم-به من چه؟انصافا چرا هی منو میندازید جلو؟
گرمه عزیزان. گرمه!
من الان تو سنی هستم که دچار گُرگرفتگی هستم و می سوزه...آوخ!
قسمت سوم-به شما چه؟ما بچه بودیم جرئت نداشتیم پامونو جلو آقامون دراز کنیم. داستان چیه زرتی اعتراض میدین؟
یک بار نشد یه داوری یه حرکتی بزنه، شما قانون سوم نیوتون بازی در نیارید.
یه روز در عنفوان جوانی یه مرد بزرگ بهم گفت:
-اسمت چیه؟
-آلبوس هستم.میگیرین چی میگم؟ عه! نمیگیرین؟ خوب چون قسمت اشتباهی رو نقل قول کردم. این تیکه رو منظورم بود:
یه روز در عنفوان جوانی یه مرد بزرگ پس از اینکه اسمم رو پرسید، بهم گفت:
-تو زندگیت سعی بکن شل بیگیری آلموس!
و خوب منم پاسخ دادم:
-آلموس نه! آلبوس هستم.
می بینین؟ ما همیشه در عنفوان جوانی، معترضیم و میخواهیم اصلاح کنیم ولی جای اشتباهی رو اصلاح میکنیم. از تشخیص اصل مطلب عاجزیم.
میگه موهامو آلمانی بزن، ما مدل علی منصور میزنیم.
میگه پیتزا میخوام، ما میگیم لازانیاهامونم خوبه!
پس چه بهتر که بکشیم بیرون و زیاد معترض نباشیم چون خیلی کم پیش میاد که یه نفر به اون حد از بزرگی رسیده باشه که به اعتراضات -هرچند به حق- ــمون جامهی عمل بپوشانه وسط سرما.(البته من گُر گرفتم سردم نیس.)
قسمت چهارم-چه داوری چه لعبتی!یک روز حسنی به داوری کچلیک اعتراض داشت. رفت به کچلیک گفت ریز نمرات بده و پس از دادن ریز نمرات، معلوم شد که کچلیک حتی از تعداد اینتر ها هم نمره کم کرده و چقد سختگیری بیجا. حسنی از این سختگیری بیجا به هم ریخت و حرفای زشت زد ولی خالی نشد. در ادامه حدس میزنید چیکار کرد؟
به تلافی، در وقت داوری خودش، از تعداد اینتر های گروه کچلیک اینا نمره کم کرد.
و بدین سان، حرفه شریف و عادل و میانه روی داوری کوییدیچ به خرابات رفت. و مدیر هم اگر مجسمه بازی در میاره هیچ تقصیری نداره! از اول هم گفته بودن "گر تو بهتر میزنی بستان بزن" که متاسفانه موقع حمل و نقل، مورچه داستان کرد روی نقطه های کلمه ی"بستان" و اشتباه تایپی شد و سایتو
کردن.
نهایتاًبرنده ی نهایی هاگ، کسی نیست جز اون عضوی که بلیت زد:
نقل قول:
هری پاتر چیه بابا؟ دیوانه اید؟ اگه راست میگین یکم جادوی واقعی کنید!
روانیا رو ببینا. هری پاتر! ههههه.