هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶

آستوریا گرینگرس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۲۴ چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۹:۳۴ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶
از زير سايه ى ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 240
آفلاین
نتیجه دوئل آرنولد پفکی و الکتوکرو:


امتیازهای داور اول:
آرنولد پفکی: 27 امتیاز – الکتو کرو: صفر امتیاز

امتیازهای داور دوم:
آرنولد پفکی: 27.5 امتیاز – الکتو کرو: صفر امتیاز

امتیازهای داور سوم:
آرنولد پفکی:27 امتیاز – الکتو کرو: صفر امتیاز

امتیازهای نهایی:
آرنولد پفکی: 27 امتیاز – الکتو کرو صفر امتیاز

برنده دوئل: آرنولد پفکی!
از الکتو کرو دیگه هیچ دوئلی پذیرفته نمی شه.

.............................

-با اين چوبدستى، من ديگه حتما ميبرم!

آلكتو با خوشحالى روى نيمكت نشست و جعبه ى چوبدستى جديدش را باز كرد.
اولين چيزى كه توجهش را جلب كرد، دفترچه ى راهنما بود.
-دفترچه راهنما؟ چوبدستى مگه دفترچه راهنما ميخواد؟ معلومه ديگه! اين سوسول بازيا چيه؟!

ولى باز دفترچه را باز كرد و مشغول خواندن شد.
-حتما چوبدستى را در آتش و نور مستقيم خورشيد نگه دارى كنيد...چرا؟!

كمى فكر كرد. در نهايت تصميم گرفت به گفته ى دفترچه اعتماد كند.

ساعاتى بعد، محل برگزارى دوئل

دو داور دوئل، دور ميز مخصوصشان نشسته و مشغول صحبت بودند.

-هى...! جنابان داور؟

كراب به دنبال منبع صدا، به اطرافش نگاه كرد. كسى نبود.

-هى...اينجا...بالا، بالا تر! بابا ميگم بالا، چرا پايين رو نگاه ميكنى؟!

كراب، با تعجب به گربه ى زرشكى رنگى كه روى ميز پريد نگاه كرد. گربه ى زشتى كه با دستكش هاى مخصوص بوكسى كه به دست كرده بود، به سختى تعادلش را حفظ ميكرد.

-رو ميز داورا چيكار ميكنى؟ برو پايين ببينم...پيشته!

آرنولد پفك پيگمى، از روى ميز پايين پريد.
-تا كى بايد منتظر نمونم؟ چرا آلكتو مياد؟
-هكتور رفته دنبالش. برو تو رينگ و منتظر بمون.

پفك زير لب چيزي گفت و سر جايش برگشت.
لحظاتى بعد، هكتور پيدايش شد.
-آلكتو در اثر انفجار چوبدستيش، تو راه اينجا تركيده!
-تركيده؟! چجورى آخه؟

هكتور روى صندلى نشست.
-نميدونم. فقط جايي كه تركيده، اين دفترچه راهنما رو پيدا كردن.

كراب دفترچه را گرفت.
-توش نوشته چوبدستى رو تو آتيش و نور مستقيم خورشيد نگه داريد و...و مولفش، آرنولد پفك پيگميه!

هر سه داور به گربه اى كه به سمت در خروج ميدويد خيره شدند.





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶

آراگوگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۶ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۳۱ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 57
آفلاین
سوژه دوئل دافنه مالدون و آملیا فلیتلیتووورووووت: شغل موقت!


توضیح: شما قصد دارین چیزی برای خودتون یا شخص دیگه ای بخرین... و پول ندارین! سریعا مجبورین یه کار موقت پیدا کنین که پول در بیارین. و این کار موقت نگهداری از یه چیزیه.
می تونه نگهداری از بچه، موجود جادویی و غیر جادویی، اشیا یا هر چیز دیگه باشه. یه نفر یه چیزی بهتون می ده که موقتا ازش نگهداری کنین. هیییییچ محدودیتی ندارین.
نکته:شغل رو تغییر ندین!
سوژه رو می تونین درباره هر شخصیتی که دوست دارین بنویسین. لازم نیست حتما درباره شخصیت خودتون باشه.

اگه سوالی داشتین بپرسین.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل ده روز(تا دوازده شب یکشنبه 9 مهر) فرصت دارید.

(این تا یکشنبه که می گم شامل خود یکشنبه هم می شه. یعنی تا یکشنبه شب وقت دارین).


جان سالم به در ببرید!



!If you can't handle me at my worst, you dont deserve me at my best


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۵۱ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۶

دافنه مالدونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۶ جمعه ۲۶ خرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۵:۵۴ یکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶
از این دنیا اخرین چیزی که برایم باقی می ماند،خودم هستم.
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 229
آفلاین
اعلام امادگی دویل.
حریف املیا فیتلوورت.
هر سوژه ای صلاح میدونین بدین.
هماهنگ شدس.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۰۸ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل گرگوری گویل و آدر کانلی: پشت هاگوارتزی!


توضیح: شما بچه ای دارین که به یازده سالگی رسیده...ولی دعوتنامه ای از هاگوارتز دریافت نکرده!
طبیعتا به شما برخورده. می رین هاگوارتز که ببینین دلیل این اتفاق چیه.
نکته: مدیر هاگوارتز هر کسی می تونه باشه. خودتون انتخابش کنین. در مورد دلیل نفرستادن یا نرسیدن دعوتنامه هم کاملا آزاد هستین.

سوژه رو می تونین درباره هر شخصیتی که مایلین بنویسین. لازم نیست حتما درباره شخصیت خودتون و بچه اش باشه.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل، سه هفته( تا دوازده شب پنجشنبه 20 مهر) فرصت دارید.

در این راه منفجر شوید.


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶

وینسنت کراب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۰ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۵۴ سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸
از هر جا ارباب دستور بدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 595
آفلاین
نتیجه دوئل آملیا فیتلوورت و لایتینا فاست:


امتیاز های داور اول:
آملیا فیتلوورت:25 امتیاز – لایتینا فاست:25.5 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
آملیا فیتلوورت: 25 امتیاز – لایتینا فاست:26 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
آملیا فیتلوورت: 25 امتیاز – لایتینا فاست:25.5 امتیاز

امتیازهای نهایی:
آملیا فیتلوورت: 25 امتیاز – لایتینا فاست:25.5 امتیاز


برنده دوئل: لایتینا فاست!

.......................

-برم تو... نرم تو...برم تو...نرم تو...

لایتینا روی تخته سنگی در نزدیکی باجه تلفن عمومی نشسته بود. گل کوچکی را در دست گرفته بود و در حالی که گلبرگ هایش را یکی یکی میکند، برای رفتن یا نرفتنش فال میگرفت. وقتی آخرین گلبرگ توصیه به "نرفتن" کرد، با عصبانیت ساقه گل را به طرفی پرتاب کرد.
-خب نرم چیکار کنم؟ همینجا بشینم و فکر کنم که برای چی ازم خواستن برم؟ بال لینی رو رنگ کردم که کردم! خوب کردم. استعدادم شکوفا شد...میگم...موقع فال گرفتن، ساقه رو نمیشمرن؟ اگه بشمرم برو در میاد!

ولی دلِ رفتن هم نداشت.

تا جلوی در وزارتخانه رفت. از دم در خم شد و نگاهی به داخل انداخت.
وزارتخانه شلوغ تر از همیشه بود.
دل به دریا زد و وارد شد. کسی نپرسید چه کسی است و برای چه کاری آمده. وزارتخانه ای که تحت نظر یک جن باشد...

-به اجنه توهین کردی!

جن کوچکی یقه اش را گرفت و کشان کشان به طرف اتاق وزیر برد.
-توهین به اجنه جزو جرائم نابخشودنیه. الان تو نابخشودنی محسوب میشی. یه چیزی در حد کله زخمی. همینجا بشین تا جلاد رو صدا کنم.

لایتینا به طرف صندلی خشمگینی که جلوی در اتاق وزیر قرار داشت پرتاب شد و صندلی مشتاقانه، قربانی جدیدش را در آغوش گرفت. دست ها و پاها و سر لایتینا به صندلی قفل شده بود. صندلی با عصبانیت اصرار میکرد که دست از تقلا برداشته و آرام بگیرد!

لای در کمی باز مانده بود. گوشه ردای ساحره ای را از لای در میدید. ردا بسیار برایش آشنا بود.
-این...ردای کی بود؟...دورا؟...دافنه؟...نه نه...خودشه...ردای آملیاس. هی...پیست...پیست...آملیا!

-ساحره قادر نبود به پیست پیست مجرم جواب داد. حالا پا شد و به اتاق وزیر رفت تا اعدام شد.

لایتینا میدانست اعدام شدن به این سادگی نیست. جن ها کلا همیشه اغراق میکردند. ولی از این که آملیا جوابی به او نداده بود، تعجب کرد.
-حتی برنگشت نگاهم کنه...دوئل داریم که داریم. انگار دشمن خونی...

-مجرم دهنش رو بست!

جنی که دستگیرش کرده بود تکه پارچه ای نه چندان تمیز در دهان لایتینا چپاند و او را به داخل اتاق هل داد.
داخل اتاق، آرسینوس پشت میز معاونتش نشسته بود و کلاه وزارت، روی صندلی دیگری قرار گرفته بود. آملیا درست پشت لایتینا ایستاده بود.

کلاه تکانی خورد و پرسید:
-تو به اجنه توهین کرد؟

این جا بود که لایتینا فهمید کلاه نیست که حرف میزند. صدا، صدای وینکی بود که ظاهرا موقع سفارش دادن کلاه، مغلوب زیاده خواهی و حرص و طمعش شده بود و کلاهی بزرگ تر از کلاه همه وزرای قبلی سفارش داده بود...و طبیعتا حالا زیر کلاه گم شده بود.

لایتینا با سر جواب منفی داد.
دستی از زیر کلاه بیرون آمد و به پشت سرش اشاره کرد.
-مهم نیست که تکذیب کرد. ساحره لایتینا به اون جرم به اعدام محکوم شد. حکم غیر قابل اعتراض بود. ولی دلیل دیگه ای هم برای احضارش داشتیم. این ساحره اون ساحره رو شناخت؟

لایتینا با بی میلی به "اون ساحره" که مسلما آملیا بود نگاه کرد...

و این جا بود که متوجه وضعیت غیر عادی آملیا شد.
آملیا روی زمین نایستاده بود. در واقع به فاصله چند سانتی متر از زمین، روی هوا معلق بود. چشمانش باز بودند و مستقیم به روبرو خیره شده بود.

لایتینا به سختی پارچه داخل دهانش را در آورد.
-این...این چش شده؟

وینکی به سختی کلاه را بلند کرد و سرش را بیرون آورد.
-چیزیش نشده. کمی مرده!

-مرده؟...ولی...ما...دوئل...

-بله...بله...دوئل داشت. و برای همین شما مظنون اصلی قتل آملیا بود. امروز به همین شکل، نزدیک هاگزمید پیدا شد. جن وزیر هم که کشک نبود. باهوش بود. فوری همه چیز رو فهمید. وینکی مطمئن بود لایتینا آملیا رو کشت که نتونست دوئل کرد. لایتینا قاتل بود و دوباره به اعدام محکوم شد. وینکی جن مکشوف المعمای خوب؟

آرسینوس همچنان سرگرم رسیدگی به پرونده ها بود...دهان لایتینا از این همه عدالت و دقت در کشف جرم و مجرم، از شدت حیرت باز مانده بود!

-آملیا جن مرده...و لایتنا جن قاتل ولی زنده. و در نتیجه برنده دوئل. الان وینکی رفت لباس جلادیشو پوشید و اومد. آرسینوس برای صرفه جویی در بودجه، جلادها رو اخراج کرد. وینکی برای این کار کافی بود. زود با تبر تیزی برگشت و سر لایتینا را از دو محل قطع کرد. لایتینا برای چند دقیقه جن صبور! در این فاصله تونست برای برد بی ارزشش شادی کرد!



ارباب فقط یکی...همین یکی!تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۱۷ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶

آراگوگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۶ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۳۱ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 57
آفلاین
هر کی تشریف فرما می شه می شه سوژه خوب بدین!

سوژه خوب یعنی چی؟

تعریف "خوب" برای هر عضوی متفاوته.

الان هشت سالی می شه که این تاپیک کار می کنه...تا حالا بیشتر از صد سوژه متفاوت دادیم. کلا معمولا ملت، سوژه خودشونو نمی پسندن و عاشق سوژه های دیگران می شن. همیشه سوژه همسایه غازه!

باز تکرار می کنم. هیچ سوژه ای رو هیچ داوری به تنهایی نمی ده. همه سوژه ها رو با مشورت هم می دیم. و موقع سوژه دادن مجبوریم خیلی چیزا رو در نظر بگیریم که احتمالا شما بهش توجه نمی کنین.
سبک نوشتن هر دو طرف...سطح هر دو طرف(که گاهی ممکنه سطح یکی خیلی بالا و سطح یکی خیلی پایین باشه)...سوژه هایی که قبلا بهشون داده شده....جبهه و گروه...رفتار...

باید توجه داشته باشین که سوژه برای هر دو طرف به یک میزان سخت یا آسون باشه.

یه سوژه ای رو اگه به یه نویسنده بدیم، نویسنده حیف می شه و یه سوژه ای رو اگه به یکی دیگه بدیم، سوژه حیف می شه!
خیلی پیش میاد یکی از داورا یه سوژه ای پیشنهاد می کنه و یکی دیگه می گه سوژه خوبه...ولی در سطح فلانی نیست! یا فلانی نمی تونه اینو بنویسه.
برای نویسنده های خلاق نمی شه سوژه های محدود و بسته داد. این کار محدودشون می کنه.
دادن سوژه گاهی ده دقیقه طول می کشه و گاهی یک روز تمام. گاهی سوژه مناسبی پیدا نمی کنیم و قرار می شه تا فردا فکر کنیم و فردا دوباره دربارش حرف بزنیم.

سوژه، با توجه به شما داده می شه. بنابراین اگه سوژه خوب نیست...

دیگه خودتون به نتایج لازم برسین!



الان گویل می خواد با دیدن عنوان قهقهه بزنه...ولی سوژه باید طوری باشه که اگه طرف خواست، بتونه جدی هم بنویسه!


همین دیگه. توضیحاتی چند دادم!


!If you can't handle me at my worst, you dont deserve me at my best


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۹:۲۷ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶

گرگوری گویلold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۴ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۸:۲۲ دوشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۷
از زیر سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
آمادگی دوئل
حریف:آدر کانلی
مهلت سه هفته!
هماهنگ شده

سوژه خوشکل بده دیگه!
عنکبوتی ، کراب یکیتون آنچنان سوژه ای بدین که اصلا از عنوان سوژه مردم قهقهه بزنن!



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۹:۲۵ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۶

آدر کانلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۳ جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۶:۴۸ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 87
آفلاین
اعلام آمادگی دوئل
حریف:گرگوری گویل
مهلت سه هفته!
هماهنگ شده


من رو از روی طرز فکر و گفتار و رفتارم بشناس ، نه از روی ظاهرم.


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۰۱ دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶

آراگوگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۶ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۳۱ چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 57
آفلاین
سوژه دوئل گیبن و جسیکا ترینگ: تکلیف اشتباه!

توضیح: شما در هاگوارتز هستین. یکی از تکالیفتون رو روی یکی از هم کلاسیاتون اجرا کردین و یه بلایی سرش اومده! بنویسین که چیکار کردین و چی شده! درباره بعدش هم بنویسین که با طرف، چیکار می کنین.

توجه داشته باشین که تکلیف، می تونه مربوط به هر درسی باشه. چه یکی از درس های کتاب...چه سایت...و چه حتی یک درس خیالی!
همکلاسی، هر شخصیتی می تونه باشه. از هر گروهی. کتابی...سایتی یا خیالی.

اگه سوالی داشتین این جا یا با پیام شخصی بپرسین.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل، دو هفته(تا دوازده شب دوشنبه 10 مهر) فرصت دارید.


جان سالم به در ببرید!





!If you can't handle me at my worst, you dont deserve me at my best


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۱:۰۳ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶

گیبنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۵ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ سه شنبه ۷ تیر ۱۴۰۱
از زیر سایه ی هلگا به زیر سایه ی ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 255
آفلاین
سلام درخواست دوئل دو هفته ای با جسیکا رو دارم. امیدوارم که قبول کنند. در مورد زمان هم ایشون اختیار تام دارن هر زمانی که خواست همون قدر. من مشکلی با زمان ندارم.
سوژه لطفا طنز باشه. جالب باشه. گوگولی مگولی باشه که اگه مردیم هم خیلی cool بمیریم.


هافلپافی خندان
تصویر کوچک شده



دنیا چو حباب است ولکن چه حباب؟! نه بر سر آب، بلکه بر روی سراب.
آن هم چه سرابی، که بینند به خواب آن خواب چه خواب؟ خواب بد مست خراب.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.