خلاصه :گیاه مورد علاقه لرد سیاه داره خشک می شه و چاره اش، چند قطره از اشک قدرتمند ترین جادوگر حاضر در اون مکانه. مرگخوارا راه های مختلفی رو برای درآوردن اشک لرد سياه امتحان می کنن اما موفق نمی شن و در نهايت تصمیم می گیرن لرد رو حتى براى چند دقيقه از خونه دور كنن تا قوى ترين جادوگر جمع، شخص ديگرى بشه.
بعد از دوئل بین مرگخوارا، هکتور انتخاب می شه و حالا مرگخوارا قصد دارن با پاشیدن فلفل توی چشم هکتور، اشکشو در بیارن.ولی هکتور گریه نمی کنه و می خوان با نصف کردنش کراب رو جایگزینش کنن.
******
-یکی بیاد هکتورو نصف کنه تا به کارمون برسیم .
-معجون هکتور نصف کن بدم؟
-نقشه ی قتل خودت رومی کشی هکتور؟عقلت کجا رفته؟
-وینکی هکتورو نصف کرد. وینکی جن هکتور نصف کن خوب؟؟
((این قسمت به دلیل خشن بودن و وجود خوانندگان زیر 🔞سال حذف شده است .))
استوریا در حالی که وانمود چرکی خیالی را اززیر ناخن هایش پاک می کند، گفت : خوب ازشرش راحت شدیم یکی بره کراب رو بیاره .
-من برم ؟ وینکی جن همه کاره و هکتور نصف کن بره؟وینکی کنتراتی خوب خانه ریدل بود؟
-ارباب کنتراتی خانه ی ریدله وینکی ،ارباب.همه کاره اونه
حالا برو کراب رو بیار
دقایقی بعد در محضر کراب :
کراب روی صندلی نشست و با قیافه ای سیامک انصاری مانند به مرگخوارا خیره شد.
-گریه کن دیگه کراب الانه که ارباب بر گرده.
کراب از زیر چشم نگاهی به مرگخواری که اینو گفته بود انداخت و گفت :گریه درخواستی؟
ارسینوس در حالی که کراوتش را صاف می کرد ،گفت :اره.
کراب به ارسینوس نگاهی انداخت ،نه یه نگاه معمولی از اون نگاه هایی که ادم روجزقاله می کنه:
-چرا باس کسایی که قدرم رو. نمی دونن اشک بریزم ؟من با شما ها قهرم
-این دیالوگ منه کراب ، فقط من . باهات قهرم .
مرگ خوارا:
لیسا :
کراب:
ملت به لیسا زل زدند فقط به لیسا .عادت بدی در پرت کردن اعضا از پنچره پیدا کرده بود.
-خب تقصیر خودش بود نباید از دیالوگ من استفاده می کرد.
ارسینوس درحالی که هنوز تو شوک حرکت ناگهانی لیسا بود،گفت:
حالا چی کار کنیم ؟
و درست در همین لحظه زنگ خانه ی ریدل به صدا در امد.