هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۳:۴۸ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶

گیبنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۵ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ سه شنبه ۷ تیر ۱۴۰۱
از زیر سایه ی هلگا به زیر سایه ی ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 255
آفلاین
گیبن آرام و بی سر و صدا وارد پژوهشگاه زیرزمینی هکتور واقع در عمارت ریدل شد. سریع به قسمت معجون های سیاه رفت و دنبال بطری خاصی گشت.
-فکر میکنم همین باشه. معجون زیرآب نزنی و شایعه نپراکنی هکتور!

بطری را تا آخر سر کشید.
کمی بعد جثه اش تغییر کرد. نقابش رفت و موهایش بلوند شد. گیبن خودش را در آینه نگاه کرد. قیافه ی ریتا را می پسندید. به سمت در خروج رفت و از خانه ی ریدل خارج شد. اولین نفری که جلوی در دید دیانا ویلیامسون بود که داشت از پنجره داخل را نگاه میکرد تا با جزئیات خانه ی ریدل اشنا شود.
-هی سلام دیانا بیا اینجا.
-باشه چون تو میگی میام.

گیبن با خودش فکر کرد "چه ساده لوح"، دست دیانا را گرفت و به سازمان ملل تلپورت کرد. دیانا را بالای سکو نشاند و خودش هم به سرعت پایین رفت و جلوی یکی از میکروفون ها نشست.

-خب دیانا ویلیامسون. مدعی ام شما در حادثه ی 11 تیرداد سال 4367 باعث و بانی حمله ی به برج های دوقلو هستین.
-اسمشونم نشنیدم.
-مهم نیست به هر حال شما مجرمید من خودم بودم دیدم. تو طبقه 103 هم بودم. نصف صورت من سر همون ماجرا از بین رفت. میگذریم شما کمتر از سه ماه پیش باعث باخت تیم کوییدیچ مشهور پایتخت در مقابل تیم عربی شدین. دانش آموزهای مدرسه ی جادوگری السِحر از خوشحالی میخواستن خودشونو منفجر کنن.
-من؟ اما من که...
-توجیه چرا؟ من خودم بودم دیدم شما تو قسمت تماشاچیا، لوموس مینداختی تو چش دربازه بان خودی. واقعا چطور میخواید توجیح کنید. خبر نگارا، دوربین ها روشنه دیگه؟

و نگاه دیانا به ده ها دوربین غول پیکری که در حال فیلم برداری از او بودند افتاد. گیبن روی سِن پرید. چندین پرونده ی دیگر را جلوی دیانا روی میز کوبید.
-به تازگی با خبر شدیم که شما حدود دو ملیون گالیون از وزارت خانه اختلاص کردین.
-من؟ من اصلا ریاضیم خوب نیست. بعدشم حتی اگه درست باشه فکر نمیکنم دوملیون مبلغ زیادی...
-فکر میکنید نیست؟ مطمئنم میدونید تعداد ساکنین شهر های جادویی واقعا کم شده. و کسی نیست که مالیات بپردازه. این پولی که شما اختلاص کردین. غذای بیست ملیون محفلی روی برای بیست سال تامین میکرده و تازه اخرش هم اضافه میومده. چطور میخواید جلوی مرلین جوابگو باشید؟
-باور...
-کافیه! دیگه نمیخوام گوش کنم. امثال شما، قلب خبرنگاری مثل من رو به درد میارید .

و دستهایش را جلوی صورتش گرفت و الکی گریه کرد.
-نه من دیگه نمیتونم ادامه بدم. این مصاحبه رو تموم میکنم. تو خودت باید جوابگو کارهایی که کردی باشی، محض اطلاع این مصاحبه برای تمام جهان مخابره میشده کِسای زیادی هستن که میخوان تو تاوان بدی. به خاطر کارایی که کردی.

و همین که سرکله ی افرادی برای گرفتن دیانا داخل سالن پیدا شد. گیبن به جلوی در خانه ی ریدل تلپورت کرد. سنگینی نقابش که برگشته بود را حس میکرد و همینطور موهای بلوندی که جلویش به زمین ریختند. محکم در را باز کرد و با صدای بلند فریاد زد.
-من برگشتم!


ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۰:۳۰:۴۰
ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۰:۳۱:۳۷
ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۰:۳۲:۴۱
ویرایش شده توسط گیبن در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۵ ۱:۳۷:۲۶

هافلپافی خندان
تصویر کوچک شده



دنیا چو حباب است ولکن چه حباب؟! نه بر سر آب، بلکه بر روی سراب.
آن هم چه سرابی، که بینند به خواب آن خواب چه خواب؟ خواب بد مست خراب.


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۰:۲۵ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶

دورا ویلیامز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۷ شنبه ۳ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۱:۰۶ دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹
از اتاق مد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 206
آفلاین
20
واقعیت که درباره ی آملیا فیتلورت نمیدانستید!



1_آملیا در موهایش رگه های خاکستری و سفید دارد که نشانه های پیری زودرس در این خاندان است.
2_وی با ستاره ها راز و نیاز میکند که نشانه ی دیوانگی و جنون است!
3_آملیا با تلسکوپ خویش بر فرق سر و پس سر میکوبد که منجر به قطع نخاع و مرگ میشود. بدین سان او میتواند قاتل نیز باشد.
4_او قابلیت نگهداری از چوب دستی های خود را ندارد و روزانه به خرید چوب دستی میرود.
5_فیتیله بسیار دمدمی میباشد و هرگز نمیتوان رفتار های او را پیش بینی کرد، با در نظر گرفتن این قضیه میتوان نتیجه گیری کرد که او نیازمند راهی شدن به سنت مانگو است.
6_وی میتواند خود را شبیه یک گربه شرک کند. گربه ی شرک شدن او هنگام گول زدن افراد برایش کاربرد دارد پس او میتواند به راحتی ما را گول بزند.
7_او در خانواده فردی گوشه گیر تلقی میشود که خود یک بیماری دیگر است.
8_آملیا روزی قصد داشته است یک شهاب سنگ را به انباری خانه ی خود ببرد.
9_با برادرش نمیسازد.
10_از استایل دامبلدور خوشش میاد.
11_با این که یک محفلیست اما بارها قصد داشته است که کروشیو بزند و این نشانه ی وجود سیاهی در یک فرزند روشنایی است.
12_ او رنک بهترین دانش آموز هاگوارتز را با اختلاف یک امتیاز از دورا ویلیامز ربود.
13_آملیا عاشق سینه چاک دیانا ویلیامسون است. دیانا ویلیامسونی که نسبت دوری با بهترین دوست درگذشته‌اش، دافنه مالدون دارد.
14_وی در هافلپاف افتاد اما عاری از هر گونه مهربانی است.
15_شایعاتی مبنی یر این وجود دارد که تکالیف آملیا توسط جن خانگی محفل نوشته میشود تا بتواند نور چشمی دامبلدور بماند.
16_او در محفل برای خود اتاقی مجزا دارد. امتیازی که بسیاری از محفلی ها ازش بی نصیب بوده‌اند.
17_وی همیشه رداهایی صورتی بر روی لباس‌هایش میپوشد. این نشان دهنده‌ی برتری رگ مشنگی است زیرا اغلب اصیل ها و حتی دو رگه ها از رنگ صورتی متنفر‌اند.
18_صورت او همچون اتوبان هاگوارتز_جزیره بلک (!) باریک است.
19_فیتیله سلیقه ی دخترانه ندارد. بازی های جنگی را ترجیح میدهد و ابراز احساسات بلد نیست.
20_در قبل یاد اوری کردیم که او با ستاره ها صحبت میکند. او در روز ها با ستارگان کجا حرف میزند؟ مرلین رحم کنه یا تسترال!



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۶:۰۹ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶

آملیا فیتلوورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۵ چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۹:۲۱ شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱
از پشت بوم محفل!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 503
آفلاین
حقایقی باور نکردنی درمورد بهترین دانش آموز هافلپاف که دوتا رنک از من دزدید! یعنی:
دورا ویلیامز!


دورا ویلیامز، دختر مغرور هافلپافی که اخیرا سرو صدای زیادی (حداقل در تالار هافلپاف ) راه انداخته، اخیرا درحال انجام کارهای عجیبی دیده شده. توجه شما را به مصاحبه ی زیر جلب میکنیم:

"آملیا فیتلوورت، هم اتاقی دورا که بیشتر از همه، آماده زیر آب زنی این شخص بود حاضر به همکاری با ما در تهیه این مقاله است. خوب، آملیا، از کی رفتارای عجیب دورا شروع شد؟
- خب، حقیقتش، از یه هفته پیش، وقتی تلسکوپمو زدم تو سرش... چیز... سر خورد سرش خورد تو دیوار!
- خب، حالا... از رفتارای عجیبش بگو. چیکار میکرد بعدش؟
- قسمت مورد علاقم! نمیدونم از کجا شروع کنم... این یه هفته همش لباس صورتی ساده میپوشید!

- به علت غش کردن گزارشگر از تعجب، مصاحبه را با گزارشگر دیگری دنبال میکنیم -


از لباسای صورتیش شروع کردین... دیگه چیکار میکرد؟ هنوز هم با هم بگو مگو میکنید؟
- اگه بگو مگو نکنه که اسمش دورا نیست! فقط کمتر تو ذهن مردم فضولی میکنه!
- واقعا؟
- آره. شاید ذهنش اشکال پیدا کرده! این اواخر هرچی از ذهنم درومد تو ذهنم گفتم بش، ولی چیزی نگفت!
- خیلی خب، میشه بگین مشکلاتون از کجا شروع شد؟
- ام، از وقتی به بچه ها رشوه داد، که هروقت من یه رنکی گرفتم، بهش توی هافل رای بدن! عجیب نیست من بهترین تازه وارد سایت بشم ولی بهترین تازه وارد گروهم نشم؟ راجب بهترین دانش آموز هم همینطور!
- چرا واقعا! حالا از کجا مطمئنی که رشوه داده؟ شاید تو هافلپاف محبوبتره!
- محبوبتره چون پولدارتره! وگرنه آملیای ستاره شناس محبوب دل همه ست!
- راسته که میگن با ستاره ها حرف میزنی؟

متاسفانه از آن لحظه به بعد، از گزارشگر مذکور خبری نیست. امیدواریم این خبر به گوش دامبلدور برسد و این اتفاق را پیگیری کند که ما از پیگیری آن عاجزیم!



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۲:۴۷ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۶

دیانا ویلیامسون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۸:۰۹ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 36
آفلاین
-سلام به بینندگان عزیز، به برنامه ی "هرکی خودش رو لو بده" خوش آمدید.
اینجانب دیانا ویلیامسون در اینجا ملقب به "خبرنگار آبی" می خواهم زیر آب یکی را...اممم چیزه ببخشید، میخواهم از آقای گیبن درخواست کنم تا برای مصاحبه بیان.
این شما و اینم گیبن خفن هافل!داداداااام!
-بله من خیلی خفنم.
-آقای گیبن به اطلاع ما رسیده که شما باعث شدید که برادرتون برن زندان؟
- نه ،من کاری نکردم، تقصیر خودش بود.
-خوب میریم سر سوال بعدی...چرا شما لقب گیبنشتاین رو گرفتید؟
-چرا شما ایقدر سوال میپرسید؟
- من قراره با تو مصاحبه کنم...حالا جواب بده.
- باشه الان میگم، من کلی لقب دارم مثل راهرو، گیبن خفن و...

بعد از کلی حرف خسته کننده، بازم گیبن سوال اصلی رو جواب نداد.

-خوب داشتم میگفتم، دلیل اینکه چرا به من میگن"گیبنشتاین" اینه که خودم خواستم.
-نمیشد اینو زود تر میگفتی؟ و در ضمن دلیلش این نیستش به نظر من اشتباه گفتی.
- کاملا درست گفتم.
- راستشو بگو...آملیا چند بار تلسکوپشو تو سرت شکونده؟
-خیلی کم.
- من هی میام شایعه سازی کنم تو...اممم چیزه ببخشید...خوب از یک تا صد یه عدد رو انتخاب کن.
-رادیکال پنجاه و یک.
- نمیشه یه عدد بهتر بگی؟
-نه.
-یکی از ترساتون؟
-اینکه تو یه سوال دیگه ازم بپرسی.
-مطمئن باش میپرسم...میشه یه لبخند بزنید؟
گیبن:
-خوب خودمم خسته شدم...میتونی بری.

چند روز بعد در روزنامه ها:

نقل قول:
گیبن خفن ملقب به "گیبنشتاین" از این مصاحبه ترس داشت، البته بیشتر از اینکه من ازش سوال بپرسم استرس داشت، ایشون همیشه یه هافلیه خندانن به این صورت هم هستنتا الان رادیکال پنجاه و یک بار عضو مرگخواران شده، مشکلی نیست، حتما خودشون دوست داشتن و همچنین کلی تلسکوپ آملیا فیتلوورت، خورده تو سرش.البته ایشون یه شخص کاملا وفادار هستن و یکی از اشخاصین که من خیلی دوسشان دارم.:))
خوب برای اطلاعات بیشتر میتونید خودتون برین اطلاعاتی رو جمع کنید.
پایان.
امضا:دی ملقب به ساز دوست!



Im a haffley
Where words fail, music speaks.تصویر کوچک شده
🎵🎼Dιαɴα Wιllιαмѕoɴ🎹🎶
just lord
تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۷:۲۳ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۶

رون ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱
از میتوکندری به راکیزه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 129
آفلاین
سلام میکنم خدمت شما جادوگران عزیز که این بار هم پای تلویزیون های مشنگی تون نشستید و دارید به برنامه اخبار نوین گوش میدید.
سر تیتر خبرها :
شما رو به تماشای مصاحبه جالب رون ویزلی( خبرنگار  اجباری که به علت المپیک دیاگون عضو ما شده) با هری پاتر مشهور دعوت میکنم.
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
- سلام هری چطوری ؟
- من شما رو نمی شناسم آقا.
- هوی! من رون هستم.
- اوه حواسم نبود. اصلا تو کی خبرنگار شدی؟!
- ریتا اسکیتره دیگه. آدم رو مجبور به هر کاری میکنه.
- خخخ
- خب گفتم ریتا؛ به نظرت ریتا چطور آدمیه؟
- خب بذار فک کنم ... بسیار ضعفی و عاشق شایعه پراکنیه و کمی هم دورو. میره جلوی ولدمورت ارباب ارباب میگه بعد میاد پیش من میگه قربون اون زخمت برم!!
حالا همین ریتا اسکیتر شایعه کرده که تو دیشب توی کافه سه جارو در هاگزمید ملاقاتی با بلاتریکس لسترنج داشتی! حقیقت داره ؟ هری بهت اعتماد داشتم که خواهرمو سپردم دستت.
- آها! میدونی چیه. دامبلدور رفته دانشگاه مشنگی. اونجا با بلاتریکس هم کلاسه. از من خواست برم چند تا جزوه از بلاتریکس بگیرم بدم بهش.
- گفتی دامبلدور . راستش میدونی راز بلندی ریش هاش چیه ؟
- اگه راستش رو بخوای ، اون یه روز بهم گفت. اون قبلا هیچی ریش نداشت. بعدش رفت از هکتور معجون خرید تا ریش هاش یه کم بلند شه، ولی معجون چینی در اومد و ریش هاش رشد اضافی کرد و شد این !!!
- خب نظرت چیه که ولدمورت بهت میگن کله زخمی ؟
- اشکالی نداره ام یعنی داره ام خب .. منم بهش میگم کله تاس بی دماغ!!!!
- هههههه
-خخخخخخ
- خب نظرت درباره آرسینوس چیه ؟ این که اون گریفیندوره ولی مرگخوار هم هست. یعنی این دو تا با هم جور در میان ؟
- برای من مهم نیست رون. خب هر کسی انتخاب شخصی خودش رو داره. بعدی !!!
- خب دیگه خیلی ممنونم هری امیدوارم موفق باشی. خیلی ممنونم که به این مصاحبه گوش دادید. رون ویزلی - خبر گذاری سایت جادوگران -کوچه دیاگون




تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۲:۰۶ شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶

هرمیون گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۴ سه شنبه ۸ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۱۱ جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۶
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 239
آفلاین
ریتا اسکیتر:
"چند روز پیش به مهمونی محفل دعوت شده بودم و وقتی وارد شدم متوجه شدم که اونجا اتاق خون محفله و هرمیون با پیشبندی سفید و به همراه چندین دستگاه شکنجه منتظرمه. 3 یا 4 روز که تو اتاق خون زندانی بودم و رسما تمام خون بدنم کشیده شد ،برای نجات پیدا کردن مجبور به انتشار این خبر شدم. "

تصویر کوچک شده

فقر در خانه ریدل

عکس بالا بر روی تمام بیلبورد های دیاگون دیده میشه. اگر دیده نشد هرمیون بهم گفت که برید اتاق خون دیده میشه از اونجا.
خونه ریدل که روزی پر از پولدارترین جادوگران زمانه بود از خط فقر عبور کرده و گفته میشه حتی پول خرید موش برای نجینی هم در خزانه مرگخواران وجود نداره و به همین دلیل آستوریا یکی از وفادارترین مرگخوارای ارباب، چند روز پیش به نجینی تحویل داده شد تا یک هفته غذاش تامین بشه. هیچکس نمیدونه دلیل اصلی این فقر ناگهانی خونه ریدل چیه و جز هرمیون گرنجر کسی هم اعتقاد نداره چنین فقری وجود داره اصلا. اما چیزی که مهمه اینه که با چاقو از پشت بهم اشاره میکنن که این عکس فوتوشاپ نشده وکاملا واقعی هست.

اسمشو نبر کبیر، بزرگ مرگخواران ، سیاه زمانه، کچل ترین جادوگر، مجبور به شرکت در تبلیغ خمیر دندون و مسواک ماگلی شده تا شاید بتونه کمی پول به خونه ریدل بیاره و مرگخوارهاش رو از گرسنگی نجات بده. گویا واسه شرکت تو این تبلیغ، 1000 گالیون به اسمشو نبر داده و تمام این پول همون روز اول خرج وسایل آرایشی کراب شده. فعلا مرگخواران در انتظار وینکی هستن که شاید از وزارت بتونه گالیون به خونه ریدل تزریق کنه ولی متاسفانه باید بگم که هرمیون بهم میگه که وینکی بهش گفته که تمام پول وزارت رو خرج "جن خوب شدن" کرده و خزانه فعلا خالی به نظر میرسه. آرسینوس ولی فرستاده شده که از گروه های هاگوارتز مالیات بگیره ولی فعلا تو مکانی به نام شکنجه گاه گریفیندور گیر افتاده و خیلی وقت هست که خبری ازش نیست. هر از گاهی یه انگشتش توسط جغدی به وزارت خونه ارسال میشه ولی وینکی مطمئن هست که آرسینوس به زودی به همراه کلی پول برمیگرده. هرمیون از پشت بهم اشاره میکنه که از همینجا به وینکی بگم که بهتره به دنبال معاون جدیدی باشه.

هرمیون در حالی که چاقوش رو هرچه بیشتر تو کمرم فرو میکنه، بهم اشاره میکنه که بگم که الان وقت عضویت در گروه مرگخواران نیست و بهترین انتخاب عضویت در محفل می باشد. محفل به تازگی یه عالمه پول از طرف خانواده سیریوس به دستش رسیده و گویا بیمه بزرگی روی مردن اسنیپ داشتن که اون رو هم بالاخره تبدیل به گالیونش کردن. میگن که ذکر کنم حتما که محفل بسیار فعال می باشد و اعضاش مدام پست های جدی و طنز تو انجمن محفل میزنن و همین باعث میشه که اگر عضو شید کلی عشق و حال کنید.

در پایان این خبر باید عرض کنم که بالاخره مامورین وزارت متوجه تماس های من شدن و ریختن تو دفتر پیام امروز. هرمیون گرنجر هم فرار کرد ولی متاسفانه چاقوش رو تو کمر من جا گذاشت.

تا ماه دیگه که از سنت مانگو مرخص بشم،
باتشکر
ریتا اسکیتر


ویرایش شده توسط هرمیون گرنجر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۲ ۲۲:۱۲:۰۱
ویرایش شده توسط هرمیون گرنجر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۳ ۱۴:۲۷:۳۰



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۸:۵۴ شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶

مرگخواران

ادوارد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۳ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۹:۰۲ پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲
از باغ خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 196
آفلاین
"گزارشی جنجالی با ریتا اسکیتر"



امروز یکی از خبرنگار های جوان و تازه کار ما به سراغ یکی از جنجال برانگیز ترین خبر نگار ما ریتا اسکیتر رفته و مصاحبه ای جالب و عجیب با وی کرده است. صفحه 2


صفحه 2:
طبق گفته های ریتا اسکیتر او در تمام مدت به شایعه پراکنی برای افراد مختلف پرداخته است. و همینطور اسرار زیادی را به من گفته که تا بحال در هیچ کجا آنها را بازگو نکرده است, بشنویم از خود او.
_ خب ریتا, حقیقت داره که تو شایعه پراکنی می کنی؟
_ معلومه که حقیقت داره پس چی.
_ سوال بعدی, ریتا مردم میگن که تو از هری پاتر متنفری. راسته؟
_مردم چی گفتن؟ کی همچین حرفی زده؟ من عاشق هری پاترم.
_
_ فقط بهش نگیا خجالت می کشم.
_ باشه. پس چرا اینقدر بر علیهش مطلب می نویسی؟
_نباید مسائل رو باهم قاطی کرد, پول پوله.
_ خب. دامبلدور چی؟ شنیدم که تو با اونم مشکل داری.
_ کی گفته؟ من... خب راست گفتن. من یه کم بهش حسودیم میشه.
_ میشه بگی به چیه دامبلدور حسودی میکنی؟
_به ریش هاش. منم ریش میخوام.
_ ... به نظرت اداره بهداشت نباید ریش های دمبلدورو جمع کنه؟
_ نه...ینی آره. ازش بگیرن بدن به من.
_ خیلی ازت ممنونم که درخواست مصاحبه ی من رو قبول کردی ریتا.

خبرنگار افتخاری پیام امروز "ادوارد" از رم دفتر ریتا اسکیتر.


ویرایش شده توسط ادوارد در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۲ ۱۹:۰۵:۱۷

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده

نهی از معروف و امر به منکر.


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۳:۱۶ چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 1272
آفلاین
ستونِ "نویسنده مهمان" روزنامه ی پیام امروز


این یک تبلیغ انتخاباتی نیست..یعنی هست،لاکن تبلیغ نیست..صرفا یک شفاف سازی است!
ایده ها،وعده و وعیده ها و یا اونطور که کاندیدها دوست دارن بگن برنامه های مختلفی و مشترکی این روز ها داره از سوی نامزدهای انتخاباتی مطرح میشه..کارت قورباغه شکلاتی،مجلس،ترین ها و غیره!

رودولف لسترنج،با کارنامه ای معلوم،رو و بدون مخفی کاری این را مگوید:"برنامه های کاندیدها آشغالی بیش نیستند!"

وزیر آینده نباید پایش را از گلیمش فراتر بگذارد،وزیر اینده لطف کند کلا کار خاصی نکند که گند نزدن به جامعه جادوگری خود بزرگترین نیکی به جامعه جادوگری است!

همه از وزارت های پیشین بد میگویند و خود را ناجی وزارت و جامعه جادوی میدانند،اما هیچکدام توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند!
وزارت ائتلافی ایده و استارت طرح ازکابان و استفاده مفید از انجمن ازکابان را مطرح کرد!
وزارت جیگر یکی از درگیراننده ترین فعالیت ایفای نقش را در این مدت انجام داد(فرار از آزکابان!)
وزارت بارفیو بیش از هر وزارت دیگر طرح های و ایده های فوق العاده ی بیشتری داشت...

ایا شما فکر میکنید نصف کاری که این سه وزارت،نه...نصف کاری که وزارت اخر بارفیو انجم داد را میتوانید انجام دهید؟

وزارت شکست نخورد،این جامعه بود که شکست خورد..با عدم استقبال،فعالیت و مشارکت...هیچکدام از کاندیدهای عزیر توان اینکه بهتر از وزارت پیشین عمل کنند را ندارند!

این به این معنی نیست که که کاندید ها نباید وزیر شوند یا خیر،صرفا نباید وعده ای بدهند و یا تلاشی بکنند که اصولا به جایگاهشان ربط ندارد!
مجلس ربطی به وزارت ندارد...هیچ ربطی!
ترین ها ربطی به وزارت ندارد!
نهایتا کارت قورباغه شکلاتی یک نیمچه ربطی دارد که خب...آن هم بیشتر به ناظر موزه بستگی دارد...ناظر موزه شما کیست؟
بر چه اساسی وعده کارت قورباغه میدهید،در حالی که هنوز مورخ خود را پیدا نکردید؟یا پیدا کردید و اعلام نمیکنید؟شما کل برنامه تان بر اساس کارت است،پس مگر بهتر نیست که کاربران بر اساس "ناظر موزه" ای که خودتان انتخاب کردید،رای بدهید؟(هرچند که عزیزان اصولا از حالا رای هایشان را داده اند!)

من احساس خطر میکنم...من هشدار میدهم...من تو دهن جادوگرها میزنم...من به ساحره ها ابراز علاقه خاص میکنم!
من اعلام میکنم همینجا که وزیر مدیر نیست...وزیر نهایتا ناظر سه انجمن بیشتر نیست،و سه انجمن دیگر را هم یک ناظرش را صرفا پیشنهاد میدهد...در حد و اندازه های یک وزیر باشید و نه بیشتر!

به رودولف رای بدهید...یا ندهید اصلا...من انچه شرح بلاغ است گفتم رفت پی کارش،بقیه اش به من چه!




پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۴:۴۰ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶

پیوزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۱۱ جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱:۰۵ شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 49
آفلاین
توهین یا احترام؟!

طی این یک سال تلاش بی وقفه وزارت ، شیری و کیکی کردن آن را نمیتوان نادیده گرفت. از آنجایی که مرد روستایی باروفیو نام نتوانست به خوبی مملکت را اداره کرده و از کارآگاهان خود تقدیر و تشکری بنماید. برخلاف وعده های اتحاد کیک خوران و شیر گاو پسندان لهجه دار، وزارت نه تنها رنگو رویی تازه نگرفته است بلکه بدتر پشم خورده به زندگی مملکت جادوگر و ساحره.

خیلی از مردم از انتخاب شدن باروفیو به عنوان کاندیدای اصلی و وزیر منتخب جادوگران و ساحره ها بسیار معترض بودند و به سوی لوئیس ویزلی رقیب بزرگ انتخاباتی وی تمایل نشان میدادند. حتی در پاره ای از این یک سال مشاهده شده بود که شایعه پراکنی های بسیاری در مورد تقلب شدن در شمارش آرا وجود داشته است و اذهان ملت را مورد آسیب های روحی و فیزیکی قرار داد.

اما امروز، واقع در شهر لندن در کافه ای به نام پاتیل درزدار که بیش از نیمی از مردم دارند شمبلیله پخته با آلکوهول آسلامی مینوشند، من درحال خواندن گزارشاتی از کاندیدا های آینده بودم که به نکته بسیار بسیار مهمی بر خوردم و آن هم یک توهین بسیار بزرگ به دو کاندیدای دیگر در حال ثبت نام بود و این خطر بسیار بزرگی برای نابودی این انتخابات میتواند باشد.

اگر چه که عوام مردم به این مورد اهمیت خاصی نمیدهند ولی برای بعضی از آنان این نکات نشان دهنده ضعف چند تن از کاندیدا های در حال ثبت نام میباشد.یک مورد توهین بسیار بزرگ یکی از کاندیدا هایی که هنوز صلاحیت وی مشخص نشده است به دوتن از همکارانش و بروز دادن مخالفت او با غیره کاندیدا نظر بسیاری از جادوگران را به خود جلب کرده است که من بخشی از سخنان و نوشته های وی را برای شما بازگو میکنم.

نقل قول:
گاف.میم:

هرچی که "کاندید" وینکی و "کاندید" فنگ گفتن، برعکسش!


!!!!!!!!
بسیاری از مردم کاندید را به عنوان یک داوطلب میدانند ولی آنان از فلسفه ای که پشت این کلمه پنهان است خبر ندارند.

طبق آخرین اخباری که از همکار جادوکارم در فرانسه به دستم رسیده است کلمه "کاندید" یکی از بزرگترین توهین ها در زبان فرانسوی میباشد. کلمه "کاندید" به معنای "احمق" در سخنان ساحره ای که خود را داوطلب وزارت سحر و جادو نامیده است نمایان میکند و به وضوح هرچه تمامتر در حال درخشش است. بسیاری از واکنش ها به این کلمه بسیار زشتی که ساحره گاف.میم در فرم ثبت نام خود به کار برده است با سکوت همراه بوده است، ولی کمی هم جنجالی میباشد.

به سمت و سوق مورد دوم میرویم، ترویج بیناموصی در جامعه جادوگران و ساحره ها که یکی از کاندیدا ها چنان از این موضوع بدش نمی آید. هاپویی با نام تخلص شده "ف" در این جریانات نقش موثری داشته است و با سابقه ای که وی به قول خود چهره ای در سایه تلقی کرده نظرات را به نوشته های او بعید کرد و دوستداران وی را به جنبشی بر علیه او شیردالی کرده است.

مورد سوم شعاری عجیب که ایهام و ابهام عجیب تری را به دنبال داشته است. "آه" در شعار "لپخکجپعز" به چندین معنی مختلف تعبیر شده است که البته به گفته او آهی است که از دل سوخته اش نشتی داده دارد او را خفه میکند.
تعبیرات رودولوف پسندانه از این موضوع کار را برای لپخکجپعز سخت کرده است و نشان دهنده گمراهی در نسل آینده ای میباشد که از گاتیفا به هپیفا مهاجرت میکنند.

با زمن عرز خدانگحداری،
خبرنگار پیام دیروز
پپیوز معروف به کاربر13 ساله.


ویروسر!

آیم ناثینگ برو!


کن آی هّو ا لیدل پرّویسی پلیز؟!


عمق داره!

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیجنگم بــــــــــــــــــرای خودم...!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۶:۵۴ چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶

نیوت اسکمندر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۰ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۱:۳۰ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲
از دپارتمان جانور شناسی یو سی برکلی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 144
آفلاین
ساعت به وقت تو چند است؟

یک سال از انتخابات جامعه جادوگری گذشته است. انتخاباتی که باعثی شیری شدن دولت شد. یکسال پیش جادوگران به باروفیو، روستایی ساده، رای دادند. روستایی که شهری آن هم از آن بالا شهری ها در آمد. این روستایی با دادن شیر و کیک به همراه دست راستش هاگرید به کارزار وارد شد. وی گاومیشان زیادی داشت. این گاومیشان طبق اطلاعات رسیده به دست ما تراژنی هستند. دولت تمامی بنود عهدنامه حمایت و نگهداری از جانوران رانقض کرده است. آن ها فکر کرده اند ما حامیان، مرتلپ* هستیم.

بنده شاهد این بوده ام حتی از تسترال ها هم استفاده ابزاری شده است. کورممد خانی که نخواست نامش فاش شود دربان ساده وزارتخانه است. او به ما گفت که به دستور آقای وزیر مقادیر ده کانتینر شیر حاوی کشف رازی به کشورهایی که حامی آستاکبار جهانی هستند صادر شده است. آیا این همان آرمان های ما است؟
به خیال خودمان آرمانشهری ساخته بودیم که تمامی موجودات جادویی به راحتی در کنار هم زندگی کنند. باری از سردمداران خودمانضربه خوردیم. چه کسی جواب آن دخترک بی گناه را میدهد که در قابلمه شیر گاومیش غنی سازی می کرد. در این دولت جز تحقیر و حصر چیزی ندیدم. در این دولت وزیر آرسینوس را بدون دلیلی زندانی کرده اند. حتی در گزارش هایی که به دفتر مجله آمده است گفته شده است که میخواستند نقاب وی را هم بردارند. بنده به شدت این کار ضد آسلامیک و مردمیک را محکوم میکنم.

باری ما از گرگی چوپانمان ضربه میخوریم. دوستان 6 ساعت تا طلوع افتاب مانده است. 6 ساعت دیگر بهار آزادی است. قدر ازادی هایمان را بدانیم و شیر نخریم و آن را تحرمی کنیم تا شخص مورد نظر تیرش به سنگ بخورد.
نیوتون آ.ف. اسکمندر
رییس بنیاد خیریه حمایت از جانداران(بخا)

--------------------------------
مرتلپ: نوعی موش کوچک است. ن




ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۱ ۱۳:۳۸:۰۶
ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۱ ۱۴:۳۳:۰۷







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.