محتوای نامه که در دست دامبوله و داره می خونه:
- " دامبلدور عزیز من اسمم رگناک د فرست یا همون رگناک اول که شمشیر گودریک رو ساختم همون که باهاش نامه رو باز کردی. مشکل من اینه که یک موجود جادوئیم که به تنهایی قادر به جادو کردن نیست اما در محیط کوچکی از اطرافم جادو رو جذب خودم می کنم و از این طریق می تونم جادو کنم که البته بسته به نوع جادویی که جذب کردم فقط جادوئی شبیه و از اون دست رو می تونم اجرا کنم. نیازی به چوبدستی برای جادو کردن ندارم اما مشکل اصلی و دلیل اینجا اومدنم اینه که اغلب توانایی کنترل این جادو ها رو ندارم. و نیاز به آموزش دارم و خب به همین علت پیش شما اومدم. لازم به دکره که اغلب شبیه به جادویی که جذب کردم می شم و هیچ شکل خاصی به طور دقیق ندارم اما با جذب کمی جادو می تونم به این شکل انسانی خودم و یا شکل گوبلینی که شمشیر رو به گودریک داد حفظ کنم. درسته که توانایی جادویی خاصی در من نیست اما در مواردی می تونم اشیائی بسازم یک نمونه همین شمشیر که با جادوئی که از اطرافم جذب کردم اونهارو پر می کنم و از اونها می تونم استفاده کنم یا به دیگران برای استفاده بدم. به علت اینکه وزارت سحر و جادو من رو مورد خطرناکی دیده بود در اتاقی در قسمت اسرار زندانی بودم اما با جذب جادوی چاقوی سیریوس تونستم از اونجا فرار کنم و خودم رو اینجا برسونم. من برای زنده موندن و نگه داشتن فرم و شکل انسانی حیوانی یا گوبلینی خودم باید به طور مداوم جادو جذب کنم."
دامبول :
- " اینارو می تونستی خودت بگی چرا نامه؟"
- " آره ولی اینجوری دراماتیک تر بود. در ضمن فک نکنم کلاه گروه بندی بتونه منو جایی بفرسته آخه جادوش ممکنه توسط من جذب شه. نظرت با ریون چیه؟ اونها هم باهوشن هم اینکه اکه شانسی برای پیدا کردن راهی برای بقا ی من باشه اونجاست."
- " خب باید دو تا قول بدی؟ یک اینکه وزارت هرگز متوجه وجودت اینجا نشه. و دو اینکه سلامت دانش آموزا رو در نظر بگیری و بهشون آسیبی نزنی."
رگناک لحظه ای اتفاقات گذشته اش رو مرور کرد چطور چندین ریلم (قلمرو، دنیا، جهان سیاره) رو به نابودی کشیده بود تا این اطلاعات رو کسب کنه و این مقدار از کنترل رو روی بدنش داشته باشه. برای یه لحظه تردید کرد که قول بده یا نه اما اگر قول نمی داد شانسی برای یادگیری جادو و کنترل کامل بدن و جادوش نداشت پس.
- " قول میدم که وزارت نمی فهمه و سلامت دانش آموزا رو به خطر نمی اندازم" نیازی نبود به قول هاش پایبند باشه اما حداقل تا زمانی که خوب تو جادو کردن و کنترل روی بدنش خبره نشده باید این بازی رو ادامه می داد و نشون می داد که به قولش پایبنده.
- " از این طرف بیا تا به خوابگاه ریونکلاو معرفیت کنم"
--------------------------------------------------------------------------------------------
خب چیزایی که دستگیرتون شاید نشده باشه ایناست:
نام: رگناک اول
چوبدستی و چوب جارو ندارد.
توانایی ها: جذب جادو و اجرای جادویی از همان قدرت و نوع که گاهی از کنترلش خارجه. نکته تا حالا طلسم ها نابخشودنی روش اجرا نشده و هنوز اطلاعی نیست که اونها رو هم جذب می کنه یا ...
اگر جادوی مناسبی جذب کنه می تونه به شکل حیوانات هم در بیاد. بدون جذب جادو یه موجود در حال مرگه که از جادو کردن عاجز و حتی فرم و شکل خودش رو به زور نگه می داره.
گروه ریونکلاو اگه لینی بوقی و فلیت ویک بذارن.
سن: فقط یه عدده و معنی نداره
تایید شد.
خوش برگشتید!