هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۴۶ جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نام کامل:آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور
تاریخ تولد: 1881
تاریخ مرگ: ژوئن 1997

تبار: دورگه (مادرش کندرا مشنگ زاده بود.)
مادر: کندرا دامبلدور، در سال 1899 در یک حادثه توسط دختر 14 ساله اش آریانا، که از نظر روحی بی ثبات بود، کشته شد.
پدر: پرسیوال دامبلدور، در سال 1890 وقتی آلبوس تقریبا 10 ساله بود به جرم حمله به چند مشنگ در آزکابان زندانی شد.
خواهر یا برادر: یک برادر کوچکتر آبرفورث (متولد 1883 یا 1884) و یک خواهر آریانا (تولد 1884 یا 1885، مرگ 1899)؛ هر دو برادر از مرگ تصادفی خواهرشان در عذاب بودند.
روابط: وقتی 17 ساله بود عاشق گلرت گریندل والد شد، ولی وقتی فهمید گلرت قادر به چه کارهایی ست «به شدت از او ناامید شد»
حیوان دست آموز: فاوکس، یک ققنوس


خصوصيات ظاهري:

رنگ چشم: آبی
رنگ مو: سفید (در جوانی طلایی)
خصوصیات بارز: جای زخمی به شکل نقشه مترو لندن روی زانو . از تابستان 1996، دست راستش (دست چوبدستی) چروکیده و سیاه شد.

مرد بلند قامت و لاغراندامی بود. از مو و ریش نقره فامش معلوم بود که خیلی پیر است. ریش و مویش چنان بلند بود که می توانست آن را در کمربندش جا دهد. ردای بلندی به تن داشت و شنل ارغوانیش روی زمین کشیده می شد. پوتین های پاشنه بلند و سگک داری به پا داشت. چشم های آبی روشن او از پشت شیشه های نیم دایره ای عینکش شفاف و درخشان بود. بینی اش آنچنان کشیده و کج بود که بنظر می رسید دست کم سه بار شکسته باشد.
شیشه های عینکش نیم دایره ای بود، بینی کج و کشیده ای داشت و مو، ریش و سبیلش نقره ای بود.»


دامبلدور در هاگوارتز:

تاریخ حضور: 1892-1899

گروه: گریفیندور

امتیازات در مدرسه: «من خودم در درس های تغییر شکل و وردهای جادویی ازش امتحان گرفتم... کارهایی با چوبدستیش کرد که قبلا هرگز ندیده بودم...» گریسلدا مارچ بنکز .
«سرپرست دانش آموزان، دانش آموز ارشد، برنده جایزه بارناباس فینکی برای طلسم اندازی استثنائی، نماینده جوانان بریتانیایی در ویزنگاموت، برنده مدال طلای مقاله ابتکارآمیز همایش بین المللی کیمیاگری در قاهره.»

شغل: در سال 1938 استاد درس تغییر شکل هاگوارتز بود ؛ مدیر هاگوارتز از سال 1955 تا زمان مرگ.

چوبدستی: ابر چوبدستی یاس کبود، یکی از یادگاران مرگ

تایید شد.


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۸ ۲:۱۴:۱۳



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۲۲ پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶

رگناک اولold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۲ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۳:۲۷ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶
از تالار ریون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 23
آفلاین
محتوای نامه که در دست دامبوله و داره می خونه:

- " دامبلدور عزیز من اسمم رگناک د فرست یا همون رگناک اول که شمشیر گودریک رو ساختم همون که باهاش نامه رو باز کردی. مشکل من اینه که یک موجود جادوئیم که به تنهایی قادر به جادو کردن نیست اما در محیط کوچکی از اطرافم جادو رو جذب خودم می کنم و از این طریق می تونم جادو کنم که البته بسته به نوع جادویی که جذب کردم فقط جادوئی شبیه و از اون دست رو می تونم اجرا کنم. نیازی به چوبدستی برای جادو کردن ندارم اما مشکل اصلی و دلیل اینجا اومدنم اینه که اغلب توانایی کنترل این جادو ها رو ندارم. و نیاز به آموزش دارم و خب به همین علت پیش شما اومدم. لازم به دکره که اغلب شبیه به جادویی که جذب کردم می شم و هیچ شکل خاصی به طور دقیق ندارم اما با جذب کمی جادو می تونم به این شکل انسانی خودم و یا شکل گوبلینی که شمشیر رو به گودریک داد حفظ کنم. درسته که توانایی جادویی خاصی در من نیست اما در مواردی می تونم اشیائی بسازم یک نمونه همین شمشیر که با جادوئی که از اطرافم جذب کردم اونهارو پر می کنم و از اونها می تونم استفاده کنم یا به دیگران برای استفاده بدم. به علت اینکه وزارت سحر و جادو من رو مورد خطرناکی دیده بود در اتاقی در قسمت اسرار زندانی بودم اما با جذب جادوی چاقوی سیریوس تونستم از اونجا فرار کنم و خودم رو اینجا برسونم. من برای زنده موندن و نگه داشتن فرم و شکل انسانی حیوانی یا گوبلینی خودم باید به طور مداوم جادو جذب کنم."

دامبول :

- " اینارو می تونستی خودت بگی چرا نامه؟"

- " آره ولی اینجوری دراماتیک تر بود. در ضمن فک نکنم کلاه گروه بندی بتونه منو جایی بفرسته آخه جادوش ممکنه توسط من جذب شه. نظرت با ریون چیه؟ اونها هم باهوشن هم اینکه اکه شانسی برای پیدا کردن راهی برای بقا ی من باشه اونجاست."

- " خب باید دو تا قول بدی؟ یک اینکه وزارت هرگز متوجه وجودت اینجا نشه. و دو اینکه سلامت دانش آموزا رو در نظر بگیری و بهشون آسیبی نزنی."

رگناک لحظه ای اتفاقات گذشته اش رو مرور کرد چطور چندین ریلم (قلمرو، دنیا، جهان سیاره) رو به نابودی کشیده بود تا این اطلاعات رو کسب کنه و این مقدار از کنترل رو روی بدنش داشته باشه. برای یه لحظه تردید کرد که قول بده یا نه اما اگر قول نمی داد شانسی برای یادگیری جادو و کنترل کامل بدن و جادوش نداشت پس.

- " قول میدم که وزارت نمی فهمه و سلامت دانش آموزا رو به خطر نمی اندازم" نیازی نبود به قول هاش پایبند باشه اما حداقل تا زمانی که خوب تو جادو کردن و کنترل روی بدنش خبره نشده باید این بازی رو ادامه می داد و نشون می داد که به قولش پایبنده.

- " از این طرف بیا تا به خوابگاه ریونکلاو معرفیت کنم"

--------------------------------------------------------------------------------------------

خب چیزایی که دستگیرتون شاید نشده باشه ایناست:

نام: رگناک اول

چوبدستی و چوب جارو ندارد.

توانایی ها: جذب جادو و اجرای جادویی از همان قدرت و نوع که گاهی از کنترلش خارجه. نکته تا حالا طلسم ها نابخشودنی روش اجرا نشده و هنوز اطلاعی نیست که اونها رو هم جذب می کنه یا ... اگر جادوی مناسبی جذب کنه می تونه به شکل حیوانات هم در بیاد. بدون جذب جادو یه موجود در حال مرگه که از جادو کردن عاجز و حتی فرم و شکل خودش رو به زور نگه می داره.

گروه ریونکلاو اگه لینی بوقی و فلیت ویک بذارن.

سن: فقط یه عدده و معنی نداره

تایید شد.
خوش برگشتید!


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۷ ۱۵:۵۵:۲۱

شناسه قبلیم

یاد مری و لینی (بوقی) و لونا و ققی و زینو و آسپول و فلیت و چو (بوقی) و هلنا و .... خیلی بودن نمیشه همه رو گفت خوب بخیر بازم من اومدم،

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۰۳ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۶

دیانا ویلیامسون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۵ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۸:۰۹ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 36
آفلاین
سلام به همگی!
من دیانا ویلیامسون ملقب به ساز دوست()هستم از گروه هافل.
سپر مدافعم، گرگ است.
یه برادر به اسم پیتر و یه دخترخاله دارم که اسمش آملیا فیتلوورت است.
معمولا آپارات میکنم تا اینکه با جارو پرواز کنم، بوگارتم اینه که "یکی بیاد بهم بگه که دیگه نباید ساز بزنم
درس های مورد علاقم، "دفاع در برابر جادوی سیاه" و "ریاضیات جادویی" است.
همه جا یه کتاب موسیقی همراهمه.
یه دختر با مو و چشمایی آبی فیروزه ای هستم.موهایم بر اساس احساستم فقط روشن تر یا تیره تر میشن.رنگ پوستم سفیده، قدم هم 175cm است.
عاشق گروه مرگخواران هستم.()
فهمیدم که میتوان به کمک ساز و موسیقی، هیبنوتیزم کنم.
-ادامه بده.
خوب من عاشق خرابکاریو گند زدن به کارای آقای هکتور() و موسیقی هستم.
اسم جغدم نویس است.
تولدم، 5 اکتبر است.
مشخصات چوب دستیم، از درخت البالو، پر ققنوس، یازده اینچ، انعطاف پذیر.
وقتی عصبانی بشم دیگه هیچ کسو نمیشناسم و تا گوش اشخاص رو با ساز زدن نابود نکنم، ول کن نیستم.""
تیکه کلامم:
•ساکت باشید دارم کتاب میخونم.
همیشه یه ساقه ی پیازچه تو دستمه که باهاش ضرب میگیرم.یه دوتا چیز قلمبه رو گوشامه که هم باهاشون آهنگ گوش میدم، هم به عنوان میکروفون عمل میکنه.
رنگ مورد علاقم، آبی فیروزه ای است و مدافعان ساز ها هستم...
-چرا میزنی؟
-بسه دیگه، وقتت تموم شد، حالا برو بیرون.
-باشه.:|




---------------------------------------------------------
جایگزین شه لطفا.

انجام شد.


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۳ ۱۸:۱۴:۲۵

Im a haffley
Where words fail, music speaks.تصویر کوچک شده
🎵🎼Dιαɴα Wιllιαмѕoɴ🎹🎶
just lord
تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
بسم رب الهاگوارتز

مدیریت محترم ایفای نقش،
با سلام و عرض احترام

با توجه به اینکه کاربر پیوز بیش از یک ماه و نیم از آخرین فعالیتش می گذرد، بنده، پیوزبین‌الهلگا خواستار برگشتن تمامی امتیازات مربوط به این شخصیت به اینجانب می باشم.

به پیوست، معرفی شخصیت من برای جنابعالی ارسال می گردد ...

و من المرلین توفیق ...

<><><><><><><><><><><><>

نام: پیوز
نام وسط: پیوز
نام خانوادگی: پیوز
نام مستعار : پیوز
نام جعلی : پیوز
نام ایفای نقش: پیوز
نام پدر: پیوز سینیور ()
نام مادر: پیوزه !!
سن: زیاد
پاترونوس : فحشه ؟ خودتی
وضعیت خونی: HIV+
چوبدستی ها!: چوب رز ، مغز ریسه قلب اژدها، هفت اینچ
گروه: هافلپاف
کوییدیچ: همیشه به عنوان دروازه بان بازی میکردم تا وقتی بعد از مرگم تبدیل به یک روح شدم ، این حقیقت که توپ از بدنم عبور میکرد باعث شد به مهاجم تغییر پست بدم

ویژگی های ظاهری و اخلاقی:


کیه که پیوز رو نشناسه ! یک روح که بدنش نسبت به بقیه روح ها پر رنگ تر و صورتش از بقیه موذی تره !! از زمان حیاتم چیزی یادم نیست فقط یادمه که کل عمرم رو صرف خدمت به گروهم یعنی هافلپاف کردم. بعد از مرگم به خاطر احساس تعلقی که به هافلپاف داشتم به صورت یک روح سرگردان توی هاگوارتس و تالار هافلپاف موندم. اون زمان ها هافلپاف برای خودش ابهتی داشت ولی بعد کم کم تبدیل به مهجور ترین گروه هاگوارتز شد. همین باعث شد به صورت یک واکنش دفاعی ناخودآگاه احساس تعلق و از خودگذشتگی من به بچه های هافل، برای بچه های بقیه گروه ها به صورت آزار و اذیت و شوخی های زننده بروز بکنه. پیوز به طور کلی قلب پاکی داره و بخصوص برای اعضای گروهش یعنی هافلپاف، همیشه اونه که حاضره و هرکاری از دستش بر بیاد میکنه، ولی علاقه شدیدی هم به خرابکاری و شیطنت داره! آماده برای پرت کردن گلوله های جوهری ! همیشه آماده کمک به دوستاش و هافلپافی ها ! فداکار و شوخ طبع !به شدت بیناموسم و زیر دست بورگین بزرگ در تمام فنون بیناموسی توانا شدم ! با کمک لودو بگمن فنون سرپرستی تالار را آموختم و در جوار دنیس کبیر در نظام فمینیست جادوگری سر بلند کردم ! من بهترین دانش آموز تازه هافل بودم ! وقتی سال اول بودم تونستیم هافلپاف رو برای اولین بار قهرمان هاگوارتز کنیم ! بعد ها هم که ارشد گروه شدم هافلپاف با کمک های من قهرمان کوییدیچ شد ! تمام سعیم رو کردم که برای هافل مفید باشم ! تمام تلاشم رو کردم که برای دوستام رفیق خوبی باشم !! تمام تلاشم رو کردم و هرچی بودم ، بهترین چیزی بود که میتونستم باشم ! شاید یک نواده واقعی هلگا ...

تایید شد.
خوش بازگشتید!


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۲۱ ۱۶:۴۸:۴۱

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶

ویزنگاموت، مرگخواران

بلاتریکس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱:۴۴:۵۴ یکشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۲
از زير سايه لرد سياه
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 828
آفلاین
نام: بلاتريكس
نام خانوادگى: لسترنج
گروه: اسلیترین

معرفى شخصيت:
وى در سال ١٩٥١، در خانواده اى اصيل متولد شد.
در هاگوارتز، در گروه اصيل زادگان، اسليترين جاى گرفت و پس از اتمام تحصيل، به خدمت ارتش لرد سياه درآمد و در همان دوران با رودولف لسترنج ازدواج كرد.
در راه لرد سياه از هيچ كار و فدا كردن هيچ چيز ابايى نداشت. و به سرعت، تبديل به يكى از افراد مورد اعتماد لرد سياه شد.
او ساحره اى بى پروا، قدرتمند و ماهر در انواع جادوهاى سياه بود. او را خطرناك ترين مرگخوار لرد سياه ميدانند.
او به جرم شكنجه كردن فرانك و آليس لانگ باتم، دو تن از بزرگترين كارآگاهان وقت، به آزكابان افتاد.
و در زمان غيبت لرد سياه، سال هاى زيادى را با وفادارى به ايشان در آزكابان گذراند و در سال ١٩٩٦، موفق به فرار شد و پس از ظهور دوباره ايشان، جزو اولين حاظرين در حلقه مرگخواران بود.
و در نهايت تا لحظه ى مرگ، به اربابش وفادار مانده و در كنارشان شجاعانه جنگيد.
در نبرد وزارتخانه، پسر عمويش سيريوس بلك را به قتل رساند و همچنين در نبرد هاگوارتز، جان فرد ويزلى را گرفت. همینطور دابی، جن خانگی مورد علاقه هری پاتر نیز به دست او کشته شد.

تایید شد.


ویرایش شده توسط ریتا اسکیتر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۸ ۲۳:۳۵:۱۰

I was and am the Dark Lord's most loyal servant
I learned the Dark Arts from him


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۳۱ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶

الا ویلکینسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۹ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۰:۳۱ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۶
از عمق تاریکی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام:الا
نام خانوادگی:ویلکینس
سن:١٨
اسلیترین
پاترونوس:عقاب
نژاد:اصیل زاده
چوبدستی:۲۵ سانتی از چوب افرا با ریشه ی رگ قلب ققنوس
خصوصیات ظاهری:قد بلند،لاغر،موی بلندمشکی،چشمای درشت مشکی که ازعمقشون تنفر و سردی حس میشه صورت کشیده و جدی لبهای قلوه ای اما کوچیک بدون لبخند
خصوصیات باطنی:شخصیتی مبهم،پیچیده و غیرقابل پیش بینی. سرد مثل برف، استاد در متقاعد کردن دیگران،بیش از حد بلند پرواز و جاه طلب،خونسرد و با آرامش اونم تحت هر شرایطی،مصمم و مطمئن،چیزی نیست که بخواد و نتونه بدستش بیاره،مسولیت پذیر و وفادار، ی سیاستمدارفوق العاده هوشمند ؛ همه چیزو در حد کمال میخواد،تا حدی دیکتاتور عاشق ریاست و قدرت.
بی رحم ،توی راه رسیدن به هدف از هر چیزی میگذره.کلا مرموزه و برا بقیه دست نیافتنیه، زیبا اما همونقدر بی رحم و خطرناک، ترس واسش بی معنیه ،تا نخواد هیچکس هیچ چیزی ازش نمی فهمه و نمیشنوه،دنبال ریسک و هیجان و دردسر و ی قانون شکن حرفه ای و به هیچکس غیر خودشم اعتماد نمیکنه.ی مدلیه که نا خودآگاه سردی و اقتدارش باعث میشه با احترام کامل مطیعش باشی شایدم ازش بترسی و حساب ببری؛
خلاصه که ی اسلیترینی واقعی.


تایید شد.


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۶ ۱۵:۴۹:۲۳

F/-\teme


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۰۵ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶

الا ویلکینسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۹ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۰:۳۱ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۶
از عمق تاریکی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام:آلیشیا
نام خانوادگی:رز
سن:١٨
اسلیترین
پاترونوس:عقاب
نژاد:اصیل زاده
چوبدستی:۲۵ سانتی از چوب افرا با ریشه ی رگ قلب ققنوس
خصوصیات ظاهری:قد بلند،لاغر،موی بلندمشکی،چشمای درشت مشکی که ازعمقشون تنفر و سردی حس میشه صورت کشیده و جدی لبهای قلوه ای اما کوچیک بدون لبخند
خصوصیات باطنی:شخصیتی مبهم،پیچیده و غیرقابل پیش بینی. سرد مثل برف، استاد در متقاعد کردن دیگران،بیش از حد بلند پرواز و جاه طلب،خونسرد و با آرامش اونم تحت هر شرایطی،مصمم و مطمئن،چیزی نیست که بخواد و نتونه بدستش بیاره،مسولیت پذیر و وفادار، ی سیاستمدارفوق العاده هوشمند ؛ همه چیزو در حد کمال میخواد،تا حدی دیکتاتور عاشق ریاست و قدرت.
بی رحم ،توی راه رسیدن به هدف از هر چیزی میگذره.کلا مرموزه و برا بقیه دست نیافتنیه، زیبا اما همونقدر بی رحم و خطرناک، ترس واسش بی معنیه ،تا نخواد هیچکس هیچ چیزی ازش نمی فهمه و نمیشنوه،دنبال ریسک و هیجان و دردسر و ی قانون شکن حرفه ای و به هیچکس غیر خودشم اعتماد نمیکنه.ی مدلیه که نا خودآگاه سردی و اقتدارش باعث میشه با احترام کامل مطیعش باشی شایدم ازش بترسی و حساب ببری؛
خلاصه که ی اسلیترینی واقعی.


شخصیتای ساختگی تایید نمی‌شن. لطفا یه شخصیت گرفته نشده از لیست شخصیت‌ها انتخاب کن. برای اینکه بتونی از همین معرفی شخصیت استفاده کنی، کافیه یه شخصیت ناشناخته‌تر انتخاب کنی و همین ویژگی‌هارو برای اون شخصیت در نظر بگیری.
تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۶ ۱۴:۰۱:۱۸

F/-\teme


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۵۹ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۶

مرگخواران

ادوارد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۳ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۹:۰۲ پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲
از باغ خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 196
آفلاین
اگه میشه با معرفی قبلیم جایگزین بشه.
*************************************************

نام:
ادوارد

لقب:
Dark Phoenix

سن:
15

گروه:
گریفیندور

سپر مدافع:
ققنوس

جارو :
نیمبوس 2003

چوبدستی:
ترکیبی از خمیر درخت افرا , زبان گنجشک و سرو است و در وسطش یک تار موی دم تک شاخ و مقداری پودر شاخ تک شاخ قرار دارد.

نژاد :
پرد اصیل زاده و مادر مشنگ زاده

ویژگی ها" شخصیت"
خونسرد است و شجاع , تشنه یادگیریه و وقتی وارد یه کاری میشه تا آخرش میره. همیشه سعی میکنه اول باشه , زود با محیط سازگار میشه و برای دوستاش حاضره هر کاری بکنه. از نامردی خوشش نمیاد و همیشه برای عدالت می جنگه. هیچ کدوم از کاراش رو بدین فکر انجام نمیده.

زندگی نامه:
پدر و مادرش رو از دست داده و تا الان روی پای خودش ایستاده. تاحالا دوست نزدیکی توی هاگوارتز نداشته. هیچ وقت به کسی وابسته نبوده و به هیچ کس احتیاج نداره.


انجام شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۵ ۲۲:۰۶:۳۷

تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده

نهی از معروف و امر به منکر.


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۹ جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۶

پنه‌لوپه کلیرواترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۳ جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۱ جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶
از مرگ خوشم نمی آد، ولی ازش نمی ترسم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 104
آفلاین
نام : ليتا لسترنج

سن:١٦

گروه: ريونكلاو.

پاترونوس:خرگوش

چوبدستي : ريسه ي قلب اژدها و چوب درخت بلوط

توانمندي ها: مي تواند به بك جانورنما (خرگوشي سفيد رنگ) تبديل شود.

رتبه ي خوني :اصيل زاده(لسترنج)

علاقه مندي ها: كتاب ، مشنگ كشي، استفاده از طلسم هاي سياه ، خوراندن معجون هاي هكتور به مردم.

خانواده : زيادن (عمو رودولف و زن عمو بلاتريكس و...باقي لسترنج ها ، بلك ها و مالفوي ها از اقوام دورش حساب مي شوند)

ويژگي هاي ظاهري: قد بلند و لاغره چشم هاش مثل زغال سياهه و موهاش مشكي پر كلاغيه و تا پايين كمرش مي رسه با اين كه به روى خودش نمي ياره ولي دختر جذابيه .

ويژگي هاي اخلاقي: بهش اعتماد نكنين حتي براي يك لحظه ، غيرقابل اعتماده ، ساكته و جوري به ادم نگاه مي كنه انگار مي خواد نقشه ي قتلش رو با مافيا بكشه.





رز /ليني مي شه شناسه قبليه رو ببندي عزيزم؟ ممنونت مي شم اينو جايگزين كني خانمي.


اول از همه اینکه این شخصیت به تازگی گرفته شده و به کسی واگذار نمی‌شه.
دوم هم اینکه برای تغییر شخصیت باید مطابق قوانین تغییر شخصیت عمل کنی و قبلش از طریق تماس با ما بلیت ارسال کنی و تایید مدیریت ایفای نقش رو بگیری.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۴ ۱۸:۳۳:۰۲
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۴ ۱۹:۳۷:۴۴

نگاه کن ، خون زیادی ازت می رود!
درد داری!
داری می میری!
آیا این آخر کار است؟
از مرگ می ترسی؟
یک ریونکلاوی نباید از مرگ بترسد !
مرگ چیزی جز افق نیست!
و افق فقط محدوده ی دید ما است!
و مرگ نیز چیزی جز پیمان با تاریکی نیست!
پس؛
«روحش هنوز زنده س»


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۴۰ چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶

بکی آرنکلیف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۲ چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۱:۴۱ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۱
از بالای درخت
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام: بکی

نام خانوادگی: آرنکلیف

ریونکلا

پاترونوس: قوی سفید!

چوبدستی: یاس کبود و ریسه ی قلب اژدها. 13 اینچ!!

سن: 17

نژاد: اصیل زاده

خصوصیات ظاهری: چی بگم والا؟ تعریف از خود نباشه بکی ـمون یه نمه قدش بلنده. موهاش مشکی و چشمای آبی یخی داره که خب یه نمه ترسناکه. چشماش نافذه و لبخند شیطانی باحالی داره همیشه!

بریم خصوصیات باطنی: کلا اخلاق و اعصاب لاموجود! ینی مثن در خوشال ترین حالت ممکن این دختره بازم همون لبخند کوفتی ای رو داره که روز مرگ مادرش داش. اخلاقشم مثن اون جوریه که از یکی بدش میاد یه جور میزنه غیر مستقیم لهش میکنه طرف بعد قرنی دوزاریش بیفته و اینا. حالا اونوخ ع یکی که خوشش میاد هی به طرف بی محلی میکنه! هی میشینه ع دور یارو رو نگا میکنه هی مراقبشه بعد هی جلو روش هیچی نمیگه بعد مثن بعد 4 سال سگ محلی به اون بنده خدامیره بش میگه "عاه من عاشقت بودم و تو نفهمیدی" عاره کلن موجود بی شعور و عوضیه. وقتی یه چی تقصیر اونه یه جوری قضیه رو با استدلال و منطق میچرخونه که طرف جدی جدی باورش شه تقصیر بک نبوده. دوستاشم بش میگن "بک" گرچند حالا خیلی دوستیم نداره. کلن عادم ساکت و کم حرف طوریه بعد که دهنشو باز میکنه تازه متوجه میشی با کی طرفی. معتقده ماگلا احمقن و دقیقا همه ی قوانین هاگوارتز رو بدون گیر افتادن شکونده که هیچ، دو بار کامل "اکیدا انجام نشود" ها رو فتح کرده گذاشته کنار. دیگه بگم براتون ... همی دیگه از پسرای سمج مو مشکی هم خوشش میاد


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۳ ۱۰:۴۸:۴۵
ویرایش شده توسط بکی آرنکلیف در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۱۳ ۱۲:۰۶:۱۰

میبینیش رو لبه ی جوب را میره؟:))))







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.