هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۸:۳۴ شنبه ۴ آذر ۱۳۹۶

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 1272
آفلاین
ارباب!
نهایت زورم این بود..این بود؟




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲:۱۴ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۰۳:۴۴ پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6959
آفلاین
سلام نارسیسا


بررسی پست شماره 410 انجمن تفرقه، نارسیسا مالفوی:


نقل قول:
مادر دامبلدور که درون تابلوی مقابل مرگخواران جا خوش کرده بود، هر از چند گاهی رو به یکی از مرگخواران مینمود و او را به راه راست فرا میخواند. و این بار نوبت رودولف بود.
_ من پاکی و خلوص رو در تو میبینم... تو را به رهایی از تاریکی ها فرا میخوانم فرزندم... به آغوش ما بیا!
شما مسئولیتی به عهده داشتین! تعیین این که مادر دامبلدور چه رفتاری داشته باشه و چه مزاحمتی برای مرگخوارا ایجاد کنه. البته سر نخش قبلا داده شده بود، ولی شما هم باید همون سر نخ رو می گرفتین و ادامه می دادین. که همین کار رو هم انجام دادین.
تو همچین موقعیت هایی می تونین کمی جلوتر برین. مثلا اشکالی نداره که یه مرگخوار رد بشه و مادر دامبلدور یهو دستشو از تو تابلو دراز کنه و یقه شو بگیره! شخصیت هاتونو هل بدین جلو. وادارشون کنین شجاع باشن.


نقل قول:
برای رودولف تنها جنسیت اهمیت داشت. سن و سال ، شکل و قیافه و حتی واقعی بودن یا تابلو بودن هیچ کدام اهمیتی نداشتند. بنابراین با رویی گشاده به سمت تابلوی مادر دامبلدور شتافت.

هیچ لزومی نداشت این همه توضیح بدین. در واقع، توضیحتون تاثیر حرکت بعدی رودولف رو کم کرده. همه می دونن رودولف همچین عکس العملی نشون می ده. منطقی و قابل باور بود. یا حداقل بهتر بود که بعد از دیالوگ، توضیح رو می نوشتین. اینجوری کاری که انجام گرفته عادی تر جلوه می کرد. هدف هم همین بود. که بگیم این رفتار عادی رودولفه.


نقل قول:
متاسفانه رودولف خشک شده بود و قادر به ابراز خجالت خود نبود.
_
شکلک خیلی خوب بود! یه صحنه ساده رو با شکلک درست، جالب تر کردین.


نقل قول:
مادر دامبلدور برای اولین بار بعد از ورود لرد به خانه، بلاخره متوجه وی گردید.
_ به به! چه مرد جوان با صلابتی... به مسکن مهر خوش آمدی فرزند!
اشاره خوبی بود. جواب لرد هم خوب بود.


نقل قول:
_ پیرزن گستاخ! الان واضحا کچلی مارو مسخره کردی؟ این بازتاب نور روی سر ماست عجوزه! نه هاله نور!
پست شما مسئولیتش رو به خوبی انجام داده. مسیر رو تعیین کرده! که قراره مادر دامبلدور بره رو اعصاب سیاها و مخصوصا لرد. در ادامه می تونه بیشتر اغراق بشه. شورش در بیاد! مرگخوارا می تونن درگیر تلاش برای خلاص شدن از شر تابلو بشن...سوژه جای کار داره. و این خیلی خوبه.


خوب بود.

..............

پاتریشیا


نقل قول:
با درود ؛
می دونم سرتون شلوغه ولی اگه می شه اینو
نقد کنین.
درود بر شما.
شکایتی نداریم. پذیرای درخواست ها می باشیم!


بررسی پست شماره 609 خانه ریدل ها، پاتریشیا وینتربورن:


یه موضوعی در مورد سوژه ها وجود داره که همیشه باید بهش توجه کنین. درجه بندی سوژه ها. سوژه اصلی...سوژه فرعی...سوژه فرعی تر...
سوژه اصلی سوژه ایه که در جریانه.هدف اصلی داستان. سوژه فرعی سوژه هاییه که از گوشه و کنار سوژه اصلی پیدا می شه. این سوژه ها باید کمرنگ تر از سوژه اصلی باشن و در مدت محدودی به نتیجه برسن. و سوژه های فرعی تر! سوژه هایی که داخل سوژه های فرعی داده می شن. اینا خیلی سریع باید تموم بشن. ترجیحا در یک پست.
الان سوژه چیه؟
لرد دستور داده مرگخوارا آراگوگ رو بیرون کنن. مرگخوارا برای بزرگ شدن به تاز آراگوگ احتیاج دارن و نمی خوان بیرونش کنن. حداقل نه قبل از بزرگ شدن. و آراگوگ هی داره بهانه میاره و اینا رو می پیچونه! تو پست هکتور بهشون گفته باید بندری بزنم و شما برقصین.
این سوژه خیلی فرعیه! نباید کش داده بشه. جای کار هم نداره اتفاقا. کششش به همون اندازه بود. ولی تو دو پست بعد از هکتور هم ادامه داده شد. برای همین پتانسیلش رو از دست داده.
بلاتریکس در نقدایی که برای شناسه قبلی شما انجام داده بود، گفته بود سوژه رو سریع پیش می برین...براش مسیر تعیین می کنین. که منم کاملا باهاش موافق بودم. همون کارو انجام می دادین.
این جا دقیقا برعکسش عمل کردین. سوژه رو کلا ول کردین و درباره موقعیت نوشتین. البته موقعیت خیلی کشش ادامه دادن نداشت. حد وسط رو کم کم یاد می گیرین. ولی این روشتون خیلی غیر مضر تر از قبلیه. این سوژه رو خراب نمی کنه. بهتره.


تو این پست طنز خوبی ندیدم. اینو راحت می گم برای این که تو پستای دیگه تون طنز خوب دیده بودم. خیالم راحته که می تونین طنز خوب بنویسین.


نقل قول:
- حالا ...
آراگوگ دوتا از دست هایش را زیر چانه ش گذاشت که «دارم فکر می کنم» و بعد از کمی مکث گفت :
- خب خب ، حالا بریم سراغ ... یکی اونو خفش کنه!

با دست به رودولف اشاره کرد که بر خلاف بقیه هنوز در حال رقصیدن بود سپس برای نشان دادن ، اراده ی محکمش بر سر رودولف کوبید.
- خب ، از این یارو بدم اومد - اشاره به رودلف- ام می خوام یکی دیگه بیاد ولی اون یارو- اشاره به آرسینوس- خوبه ! حالا بیاد ...
این قسمت یه حالت نامتعادل و بلا تکلیف داره! معلوم نیست آراگوگ داره چیکار می کنه.
اول می گه یکی رودولف رو خفه کنه(در حالی که رودولف داشت می رقصید. سرو صدا نمی کرد)...بعد خودش می زنه تو سر رودولف(برای نشون دادن اراده محکم انجام این کار لازم نبود. ربطی نداشت)...بعد به آرسینوس اشاره می کنه و می گه حالا بیاد(ولی کسی حرکتی نمی کنه).
کلا مشخص نیست چی به چیه!


نقل قول:
کلاه گروهبندی: این کار مال منه ، وینتربون خنگ !
وینتربون: عاقو خب چه اشکالی داره باید بدانند ...
کلاه گروهبندی : به تو چه؟ مگه تو مسئول دانش ملتی؟
وینتربون: نمی دانند خب!-بعداز
چشم غره ی کلاه- خیلی خب ، حالا بزار اینو بنویسم ، بعدش می تونی غر بزنی و صورتت رو کج و کوله کنی یا هر کاری که یه کلاه متمدن می کنه...
این قسمت در مبهم بودن دست کمی ار قسمت بالا نداره.
پاتریشیا چیه این وسط؟ این دیالوگا برای چیه؟ اصلا واضح نیست که هدف چیه. این قسمت نه طنز خاصی داره و نه منظور خاصی رو می رسونه. اگه هدفی دارین، باید کمی واضح تر و رسا تر بنویسین. خواننده گیج نشه! خواننده وقتی گیج بشه فرار می کنه!
من فهمیدم منظورتونو...کلاه اومده می گه این کاری که انجام می دی وظیفه منه و نویسنده از خودش دفاع می کنه. ولی اصلا واضح نیست. لزومی هم نداره حواس خواننده رو از صحنه پرت کنیم. گاهی اینجور صحنه ها رو می شه بدون به هم زدن تمرکز خواننده نوشت. مثلا کلاه شخصا وارد صحنه بشه و بگه این کار منه! به نویسنده نگه...به آراگوگ بگه. مستقیم. یا نامه عربده کش بفرسته مثلا. اینجوری صحنه عوض نمی شه.


نقل قول:
خب ، آراگوگ فقط به صورت آن ها نگاه کرد . به قیافه هاشان . به قد رعناشان . سپس ساحره ای را پسندید . ابرو بالا انداخت .
خب نه!
خب رو نباید بنویسین. شما خاطره تعریف نمی کنین. صحنه رو توصیف می کنین.


نقل قول:
نقد کننده : خب شکلک بزار ، این چه کاریه؟
نقل قول:
ابرو بالا انداخت

اصلا خوب نبود ! اضافه بود!
نویسنده :
بذار درسته.
برای بار دوم از داستان جدا شدین. دو بار پشت سر هم کمی زیاده. این کار رو فقط در مواقع ضروری انجام بدین. و باز هم مثل قسمت بالا، مبهمه! خواننده کل انرژیشو برای فهمیدن منظورتون می ذاره. نمی خنده!


از شخصیت ها خوب استفاده می کنین. این مهمه. کلید طنز نوشتن همینه. بشناسین و استفاده کنین.
دیالوگ های خوب می تونین بنویسین. تو این پست نبود. ولی قبلا دیدم که می تونین. روی همین شخصیت ها و دیالوگ ها تمرکز کنین. در مورد سوژه ها هم بهتره به همین شکل پیش برین که کاری به کار سوژه نداشته باشین. درباره موقعیت ها و شخصیت های حاضر در صحنه بنویسین.
زیاد به نویسنده اشاره نکنین. مگه این که اشاره کردن واقعا لازم و یا جالب باشه.


موفق باشید.




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۳:۵۵ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶

ویزنگاموت، مرگخواران

بلاتریکس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱:۴۴:۵۴ یکشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۲
از زير سايه لرد سياه
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 828
آفلاین
بررسى پست شماره ١٥٣، جانورنماها، شما ايچيكاوا:

نقل قول:
-ما چیه؟ تو تویی، فقط ماییم که ما حساب میشیم، و بله، شما! آرسینوس دیگه ای که نداریم!


شما، بخش اول ديالوگ خوب بود، اما بقيه اش تكرارى... عينا از پست قبل برداشته بود. يه كم خلاقيت ميتونست بهترش كنه. مثلا لرد بگه نه، اون يكى آرسينوس.
و آرسينوسم با جديت دنبال اون يكى آرسينوس مى گشت.
نقل قول:
با صدای قیچی های ادوارد، آرسینوس به خودش آمد. او شاه مملکت بود.


با صدای قیچی های ادوارد، آرسینوس به خودش آمد...
او شاه مملکت بود!


اين فاصله، به خواننده اين اجازه رو ميده كه صحنه رو درك كنه و شاه بودن آرسينوس رو جدى بگيره.
نقل قول:
آرسینوس یک قدم هم برنداشت اما سایر مرگخوران از ترس اینکه نفر بعدی باشند آرسینوس را بلند کرده و روی صندلی نشاندند. با صدای قیچی های ادوارد، آرسینوس به خودش آمد. او شاه مملکت بود.
_نههههههههه!
_چی نه؟
_من شما رو خیلی دوست دارم ارباب.
_چه ربطی داشت؟! ادوارد کارتو بکن.
_ادوارد کارتو نکن! ارباب من استایل خاص خودمو دارم. شما منو میشناسید. ارباب من وقت ازدواجمه اصلا!
حقیقتا وقت ازدواج آرسینوس نبود. اما او برای حفظ موهایش هر کاری می‌کرد.
_اره، میشناسیم سینوس! ادوارد کارتو بکن.
_ادوارد کارتو نکن. ارباب کلید ازدواج کردن من فقط شمایید!
لرد کمی سکوت کرد.
_مارو دوست دارید؟
_بله!
_وقت ازدواجتونه؟
_بله!
_کلید ازدواجتون ماییم؟
_بله!


شلوغه! خيلى هم شلوغه.
ما بين ديالوگ و توضيحات بعديش هميشه يه فاصله ميذاريم كه اين هارو از هم جدا كنه.
اما در مورد توضيحات بعد از ديالوگ، اگه توضيحاتمون راجع به لرده، ديالوگ بعدش هم ديالوگ لرده، فاصله لازم نيست. اما اگه توضيحات راجع به آرسينوسه(مثل بالا) و ديالوگ متعلق به لرد، يه فاصله ميذاريم كه معلوم شه ديالوگ متعلق به شخص ديگه ايه. البته اين فاصله ها رو شما هم ميذاريد هميشه. اينبار فراموش شده احتمالا.

آرسینوس یک قدم هم برنداشت اما سایر مرگخوران از ترس اینکه نفر بعدی باشند آرسینوس را بلند کرده و روی صندلی نشاندند. با صدای قیچی های ادوارد، آرسینوس به خودش آمد. او شاه مملکت بود.
_نههههههههه!
_چی نه؟
_من شما رو خیلی دوست دارم ارباب.
_چه ربطی داشت؟! ادوارد کارتو بکن.
_ادوارد کارتو نکن! ارباب من استایل خاص خودمو دارم. شما منو میشناسید. ارباب من وقت ازدواجمه اصلا!

حقیقتا وقت ازدواج آرسینوس نبود. اما او برای حفظ موهایش هر کاری می‌کرد.

_اره، میشناسیم سینوس! ادوارد کارتو بکن.
_ادوارد کارتو نکن. ارباب کلید ازدواج کردن من فقط شمایید!

لرد کمی سکوت کرد.
_مارو دوست دارید؟
_بله!
_وقت ازدواجتونه؟
_بله!
_کلید ازدواجتون ماییم؟
_بله!


شروع پست خوب بود، روند پست خوب بود. آرسينوس رو شروع كرديد و خودتون هم تمومش كرديد. ديالوگ ها و طنزشون خوب بودن(اون "ميخوايد با ما ازدواج كنيد" هم خنده دار بود حتى!) اما شكلك هاى آرسينوس تكرارى بود. يعنى معمولا هرجا حرف از آرسينوسه، اين شكلك رو هم مى بينيم. و اين خوب نيست. يه شكلك رو به يه شخصيت اختصاص نديد. وسطاى پست، حوصله خواننده سر ميره و ديگه براش جذابيت نداره.
خب... برسيم به پايان... پايان پست يه كم جاي حرف داره. لرد به اين سادگى كوتاه نمياد. بهتر بود يا به دليل خيلى احمقانه كوتاه ميومد، يا به يه دليل واضح و ساده.
اما رو هم رفته پست خوبى بود.

موفق باشيد.




I was and am the Dark Lord's most loyal servant
I learned the Dark Arts from him


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۳:۵۴ یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۰۳:۴۴ پنجشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6959
آفلاین
ادوارد

قیافه تو درست کن در محضر لرد سیاه!


بررسی پست شماره 152 جانورنماها، ادوارد:


نقل قول:
-سرورم؟ من؟
-بله تو, به نظرت ادوارد دیگه ای هم توی این جمع داریم؟
-
- رز, تو اول برو.
- چشم ارباب.
شروعتون خوب بود. البته به نظر من تا جایی که ممکنه باید هر جمله، هر دیالوگ و هر توضیحی از سادگی در بیاد. مثلا من اگه جای شما بودم این قسمت رو هم به این صورت می نوشتم که لرد با جدیت بگه نه...با تو نیستم! و همه شروع به جستجو کنن که پس منظور لرد کی بوده؟ آخرش بپرسن که مگه ادوارد دیگه ای تو جمع هست؟ و لرد بگه وقتی نیست، چرا می پرسی؟
این شکلی که شما نوشتین هم، ساده نیست. خوبه. فقط برای استفاده هرچه بیشتر از سوژه ها و موقعیت ها گفتم.

تو پست قبلی گفته شده:
نقل قول:
- دستور میدیم ادوارد تصویر جانورنمایِ بانز رو روی موهای شما اجرا کنه تا ما با مهارت‌های مرگخوارمون بیشتر آشنا بشیم!

لرد داشت با بلا حرف می زد. منظورش موهای بلا بود، نه همه مرگخوارا. منطقیش هم همینه که منظورش موهای بلا باشه. موهای بلا برای این کار مساعده! شما با انتخاب رز سوژه موهای بلاتریکس رو از دست دادین و به جاش سوژه رز رو بدست آوردین که اینم خوبه...ولی این یکی رو همیشه می شد استفاده کرد. شاخ و برگ های رز و قیچی های ادوارد.


نقل قول:
رز روی صندلی که لرد جلوی ادوارد ظاهر کرده بود نشست و منتظر شد؛ چند لحظه بعد ادوارد یواش یواش لرزون لزرون رفت پشت صندلی ایستاد, دستشو کرد داخل جیبش و یه پیش‌بند آرایشگری در آورد و به گلدون رز بست.
اینجاش خیلی خوب بود. ساده و قشنگ. سادگیش وقتی با شخصیت های ادوارد و رز که اونا هم ساده هستن، ترکیب می شه، قشنگ تر می شه.


نقل قول:
- شروع کن قیچی.
لقب خوبیه. به موقع و از طرف شخصیت درستی هم استفاده شده.


نقل قول:
- نه نه نه, اون نه اونو خیلی دوست دارم. صبر کن اونو بگیرم پایین که قیچی نشه بعد.
- باشه, آماده ای؟
- نه نه... اون شاخه رو م دوست دارم, بذار اونم بگیرم پایین.
- باشه.
- نه نه واستا... صبر کن اینم بیارم پایین تا نبریش.
دیالوگ های رز کمی تکراری بودن...بهتر بود برای هر کدوم یه بهانه متفاوت و مسخره میاوردین، و یا شکل جمله ها رو عوض می کردین. مثلا:" اون شاخه مو دوست دارم...اون یکی رو حتی از قبلی هم بیشتر دوست دارم...این که محبوب ترین شاخه منه!". دیالوگ چند دقیقه بعد رز خوب بود. فرق می کرد:
نقل قول:
- خب, اینو هم خیلی دوست دارم, اصن مثل بچمه. اینم می‌کشم پایین که قیچی نشه.



نقل قول:
- پاشو رز, یه نه نفر دیگه بیاد تا ادوارد موهاشو مثل جانورنمای بانز بکنه.
موهای مرگخوارا خیلی کشش نداره برای این سوژه. شاید فوقش یکی دو نفر. ولی به هر حال بد هم نشده. فعلا که داره پیش می ره. به بلاتریکس هم می رسه احتمالا.


ادوارد شما کار خاصی انجام نداده...حتی دیالوگ مشخص و طولانی ای نداره. یکی دو کلمه حرف زده. اونا هم خیلی ساده هستن. به نظرم کارتون خیلی درست بود. ادوارد به همین سادگی قشنگه. تو سوژه مناسبی حضور داره و داره بی سرو صدا کارخودشو انجام می ده. همین باعث شده که بدون انجام کار یا حرف خاصی، دوست داشتنی باشه.


این پست شما بهتر از قبلیا بود. خیلی منظم تر بود. تکلیفش روشن بود. می دونستین چی قراره بنویسین. طنزش ساده و دلنشین بود. از شخصیت ها خوب استفاده کردین. چه از رز و چه ادوارد.
دیالوگ اضافی داشت. ولی اونقدر نبودن که آزاردهنده باشن.
سوژه رو خوب پیش بردین و خوب تموم کردین.


خوب بود. همینجوری بنویسین! ادواردش هم خوب بود.




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶

پاتریشیا وینتربورن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۵:۳۰ سه شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷
از همون اول هم ازت خوشم نمی اومد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 146
آفلاین
با درود ؛
می دونم سرتون شلوغه ولی اگه می شه اینو
نقد کنین.


I'm learning that who I'm is'nt so bad.The things that make me different are the things that make me





پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶

شما ایچیکاوا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۷ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۰:۳۲ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 38
آفلاین
سلام.
ایشون خدمت شما.
خیلی هم ممنون.



پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۹:۵۵ یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶

نارسیسا مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۶ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۲
از سرتم زیادیه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 110
آفلاین
با سلام و درود؛

درخواست نقد این پست رو داشتم لطفاً.

پیشاپیش هم نهایت تشکر رو دارم.


?Why so serious


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۵۲ شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۶

مرگخواران

ادوارد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۳ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۹:۰۲ پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲
از باغ خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 196
آفلاین
سلام, درخواست نقد این رول رو داشتم. ممنون.


تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده

نهی از معروف و امر به منکر.


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۴:۰۹ شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۶

گریفیندور

آستریکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۹ شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۴:۲۹:۱۹ دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳
از شبانگاه توی سایه ها.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
گریفیندور
پیام: 275
آفلاین
سلام درخواست نقد این رول رو دارم. بو

و خلاصه مختصر اون در اینجا میتونید ببینید. { ماجراهای مرموز هاگوارتز}


بو؟
چرا به زبان محلی نقد می خوایین؟
ممنون بابت خلاصه.


نقد ارسال شد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۷ ۲۲:۵۳:۵۸

Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۲۴ جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶

گریفیندور

آستریکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۹ شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۴:۲۹:۱۹ دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳
از شبانگاه توی سایه ها.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
گریفیندور
پیام: 275
آفلاین
سلام . درخواست نقد این رول رو داشتم. مرسینگ.


نقد ارسال شد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۶ ۱۹:۱۱:۳۸

Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.