نقد پست 299 پادگان ققنوس نوشته شده توسط آستریکسآستریکس عزیز، از دفعه پیش که پستت رو نقد کردم بسیار بهتر مینویسی. دلیل اینکه بهت دفعه پیش هم گفتم که بین پست هایی که درخواست نقد میکنی یه 5 یا 6 تا فاصله بنداز همینه. الان من دقیقا میتونم ببینم که خیلی از مشکلات دفعه پیش رو برطرف کردی. این بهم انگیزه میده که نکات بیشتری رو بهت بگم چون میدونم که رعایت میکنی.
یه چیزی که باید بهش توجه کنی این هست که احساسات شخصیت هات نباید سریعا تغییر کنن. یعنی باید یه سری مراحل بگذرونی شخصیت رو که احساساتش نسبت به چیزی تغییر کنه. برای مثال تو همین پستت، سر کادوگان عصبیه که باید بره مهمونی ولی با پوشیدن یه دست لباس ماگلی جدید یه دفعه خوشحال میشه و دوست داره بره مهمونی. این تغییر احساس سریع کادوگان نسبت به مهمونی رفتن منطقی به نظر نمیرسه. خودت گفتی که کادوگان از پیش ماگل ها رفتن ناراحته ، چجوری پس لباس ماگل ها رو پوشیدن نظرش رو کاملا عوض کنه؟ به نظر من اتفاقا باید خیلی عصبانی ترش هم بکنه. علاوه بر اینکه مجبوره ماگل ها رو تحمل کنه، لباس های مسخرشون رو هم باید بپوشه ؟
مثلا میتونستی یه ساحره ای مطرح کنی که به این دلیل کادوگان یه دفعه خوشحال میشه از مهمونی رفتن.
نکته بعدی این هست که یه سوژه خوبی در جریان بود تو پست های قبلی، اینکه مصی اینا میخوان پول زیادی بگیرن از آرتور اینا برای اجاره یه اتاق. این سوژه رو کاملا نادیده گرفتی. یعنی اصلا هیچ اشاره ای بهش نکردی و مصی رو شخصیتش رو به یه دوست خوب که داره چند نفر جدید رو میبره مهمونی که حال کنن تبدیل کردی. حالا ممکنه تو ذهنت این بوده باشه که اینا برن تو مهمونی بعد سرشون کلاه بذاره اونجا. شایدم به این فکر نکردی در هر صورت. سوژه های طنز پست های قبلی رو نباید نادیده بگیری و یه سری چیزهای جدید وارد کنی. پست ادامه دار یه همکاری هست که همه باید با هم انجام بدن و به سوژه های هم احترام بذارن. اگر هرکی بیاد یه چیز جدید وارد کنه هیچ سوژه ای جلو نمیره.
سوژه تولد جادوگران رو هم که تو یه خط کلا از بین بردی. درسته که گفتی دیرتره ولی مثلا 5 تا پست که بیاد بعد پست تو، کم کم فراموش میشه کامل. برای اینکه تو روشون به اندازه کافی کار نکردی.
نقل قول:
بعد از چند دقیقه کتی از اتاق بیرون اومد و ارتور و سر برگشتن تا ببینن اون چجوری شده ولی هردو...
_
وقتی که یه دیالوگ رو به شکلک خلاصه میکنی خیلی باید دقت کنی. برای شخص من دقیقا مشخص نیست الان این شکلک یعنی چی. یعنی آرتور و کادوگان خنگ شدن یه دفعه با دیدن کتی تو لباس جدیدش ؟ دارن لذت میبرن ؟ تعجب کردن؟ اصلا مشخص نیست.
یا باید یه دیالوگ کوتاهی بذاری و بعد شکلک بذاری و یا اینکه خیلی رو شکلک فکر کنی که دقیقا کدوم میتونه منظورت رو برسونه. هیچ کدوم از این راه ها بهتر از اون یکی نیست. بعضی اوقات شکلک کافیه. بعضی اوقات توضیح نیاز داره.
این یه شکلک خاص برای من مثلا همیشه معنیش این بوده که یکی یه سری توضیحات سختی بده و نفر دوم که اونارو شنیده این شکلک رو بزنه یعنی اینکه وات د فاز آر یو تاکینگ ابوت؟
من دقیقا نمیدونم چه منظوری رو میخواستی برسونی، ولی مثلا این شکلک (
) شاید میتونست مناسب تر باشه. خیلی های دیگه هم هستن که خودت یه ذره بگردی میتونی پیدا کنی.
مشکلات املایی هم داشتی که اونارو دیگه خودت در نظر بگیر.
در کل پست خوبی بود، سوژه های قبلی رو جلو نبردی ولی سوژه ای که خودت وارد کردی رو خوب جلو برده بودی. اگر همین کار خوبت رو با سوژه های قبلی میکردی خیلی بهتر میشد. طنز خوبی بود، یه سری چیزهای جدید هم وارد کردی که نفر بعدی بتونه راحت دنبال کنه و ادامه بده. لباس کتی مخصوصا خیلی جای کار داره که باید دید نویسنده های بعدی باهاش چیکار میکنن.
5 یا 6 پست دیگه که زدی تو انجمن محفل رو میخونم من، دوباره بعدشون بیا درخواست نقد بده که ببینم از نظر سوژه پردازی و شخصیت هات چیکار کردی.
در پناه عشق باشی ، خون آشام گریفیندوری