هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۱۸ یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقد پست 90 ویلای صدفی نوشته شده توسط رون ویزلی

رون،

چند تا نکته میگم که به نظر من بیشتر میتونی روشون کار کنی در آینده ، معنیش این نیست که پستت نکات مثبت نداشت. سوژه رو خوب جلو بردی، چند تا چیز جدید اضافه کردی که نفر بعدی بتونه باهاش کار کنه. اما تو این نقد میخوام نکات مثبت رو وقتی روشون نذارم که سعی کنیم با هم یه گامی به سمت بهتر شدن برداریم.

-یه چیزی که من شخصا تو پست های جدی سایت جادوگران خیلی دنبالشم این هست که فضاسازی زیادی نوشته بشه. فضاسازی خیلی مهمتر از دیالوگ هست تو پست های جدی. حتی اگر یه دیالوگ هم ننوشتی اشکالی نداره ولی با توصیفات و فضاسازی هات باید نویسنده رو به عمق داستان ببری. وقتی میخوای یه پست جدی بنویسی، اولین کاری که میکنی شروع به تایپ کردن نیست. باید اون محلی که میخوای توصیف کنی و شخصیت هایی که توش هستن رو تصور کنی تو ذهنت. حالا که گوشه ای از فکرت هستن، با توجه به توصیفات پست های قبلی، به ما بگو که چه خبره تو اتاق. یه شومینه اون گوشه اتاق نیست؟ روشنه ؟ خاموشه ؟ هوا سرده و باید روشن بشه ؟ شاید یکی از شخصیت ها گرمشه و از قصد خاموش کرده. دامبلدور نگرانه ؟ شاید داره قدم میزنه تو اتاق و میره میاد و آرامش نداره. شاید دستای پیرش می لرزن یه ذره. ققنوس اونورا نیست بهش آرامش بده ؟ رون میخواد یه مساله جدی رو به دامبلدور بگه در مورد هری پاتر. دوست صمیمی و قدیمیش. آیا همینجوری میشینه و میگه ؟ یا اونم شک داره که به هری خیانت کنه ؟

اینا چیزایی که من الان تو چند ثانیه وقتی به شرایط پستت فک کردم به ذهنم رسید. خودت حتما میتونی خیلی بهتر و بیشتر از اینها هم پیدا کنی و بنویسی. تو سایت جادوگران، جدی نوشتن خیلی بیشتر از طنز نوشتن وقت فکر کردن نیاز داره. باید از قبل همه تو تو فکرت باشه و بعد بیایی بنویسی.


- توصیف شخصیت نسبتا خوب کار کردی، الان یه چیزایی در مورد رون میدونم، شعر دوست داره بگه که خوبه. شاید چیزای دیگه هم میخواستی بگی ولی به اندازه شعر پر رنگ نشده بود که نظر من رو جلب کنه. برای شروع خوبه که رون شاعر باشه، کم کم باید خصوصیت های ساده تری بهش اضافه کنی. رون شجاعه یا ترسو ؟ عاشقه یا تنفر؟ خشنه یا مهربون ؟ حتی چیزهای طنز تری مثل، شکموئه ؟ تنبله ؟ زیاد میخوابه ؟
یه چنین چیزای ساده ای هم میتونه شخصیتت رو متفاوت کنه با بقیه. یه شاعر شکمو برای مثال. فعلا با همین شاعر کار کن چون واسم جالبه که چجوری میخوای شاعر بودن رون رو تو داستان ها وارد کنی به سوژه کمک کنه. فک کنم نقشه های خوبی واسش داری و خیلی هیجان زدم که ببینم چه اتفاقاتی واسش میفته. شاید تو دوئل به جای چوب دستی با شعر میخواد حریفش رو شکست بده؟ خیلی طنز خوبی میشه.

-وارد کردن "واقعیت" تو پست ها جای مناسب خودش رو داره. نه اینکه حتما باید تو پست های طنز باشه ، جدی هم میتونی واقعیت رو که ما داریم تو یه سایت پست میزنیم رو وارد کنی ولی اینجا جاش نبود. به جای پست زدن کاش از چیزهای دیگه استفاده میکردی. مثلا خیلی وقته وزارت خونه ندیدمت یا چرا نمیایی به من سر بزنی و اینا. موضوع و سوژه این تاپیک یه جوری جلو رفته که "واقعی" کردنش یه ذره عجیب به نظر میرسه چون همه چیز خیلی دنیای هری پاتریه و یه دفعه تو بیایی بگی که چی میگید بابا من پست کم زدم دامبلدور ناراحته.


در کل پست خوبی بود ولی بعد از پست قبلیت انتظارم خیلی ازت بیشتر از اینا شده. طنز نویسی به نظرم پیشرفت خوبی کردی، تو جدی نویسی باید بیشتر کار کنی و تجربه کسب کنی.



موفق باشی شاعر محفل




پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۱۸ شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۶

رون ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱
از میتوکندری به راکیزه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 129
آفلاین
سلام پروف.
بیزحمت درخواست نقد این رو داشتم.
ببخشید که زحمت دادم.




تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۵:۴۲ یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقد پست 82 شوالیه های سپید نوشته شده توسط آبرفورث دامبلدور

چقد زود برگشتی پیشم برادر عزیز

نکته ای که درمورد توصیف احوالات شخصیت های داستانت گفتم رو انجام دادی. خوبه که نقد رو خوندی و ازش چیزهای مفیدی تونستی دربیاری و اجرا کنی. این نشونه خوبیه.
حالا که توصیف شخصیت رو شروع کردی، باید گام بعدی رو به سمت اینکه توصیف ها رو بهتر انجام بدی برداریم.

نقل قول:
و آلبوس با چهره ای پکر فیسی و رونالد با چهره ای خندان و ملت محفلی با چهره ای تجعجب بودند که آلبوس ۵ثانیه بعد رونالدو با دستهای خودش از آستین از اتوبوس پرد کرد پایین.


خوبه که توصیف کردی ولی نگاه کن که چقد عجله کردی و سریع توصیفات رو انجام دادی. تو یه جمله چندین نفر رو سریع توصیف کردی و ازشون گذشتی. بهتره که هر کدوم رو جدا و با توصیفات کامل تری جلو ببری. اینکه سریع بگی هرکی چجوریه به خواننده وقت نمیده که بتونه پیش خودش تصور کنه همه اینارو.
اول از آلبوس شروع کن. چهره پوکری داری، شاید دستی به ریشش میکشه، شاید دست تو جیباشه. شاید بر میگرده و به ققنوس یه نگاهی میندازه. اینارو میتونی کامل تر کنی و چند تا مورد و به صورت جدا بگی. آلبوس اینجوریه ، این دیالوگ هم میگه حالا نوبت رون میشه. تو پاراگراف بعدی رون اینجوری، نگرانه، یا میخنده. شاید میترسه یه ذره و دندون هاش به هم میخورن. دوباره اینارو در مورد رون میگی و دیالوگش رو اضافه میکنی.
محفلی های پشت صحنه قیافشون تغییر میکنه هربار که این صحنه ها رو میبینن. میتونی اونا رو در کنار دامبلدور توضیح بدی. اگر فک میکنه که نیازه، در کنار رون قیافه محفلی ها رو تغییر بده.
با عجله توصیف نکن. سعی نکن همه توصیفات رو تو یه جمله بیاری که تموم شه بره با خیال راحت بری سراغ بقیه داستان. توصیف اینجوری نیست که انجامش بدی و بذاریش کنار. تا آخر داستان باید بیاد باهات. همش یه جا نباشه که خواننده مهلت داشته باشه تصورشون کنه.


پست ها رو اگر خونده باشی میدونی که سوژه داستان این بود که هرکی میومد پیشنهادی میداد. بعد یه مدت که اکثرا پیشنهاد هاشون رو دادن سوژه به این سمت رفت که دیگه پیشنهاد ندن و برن در عمل یه کاری کنن. شما اینجا تصمیم گرفتی که دوباره به همون پیشنهاد برگردیم. اینکه سوژه رو چیکار کنی در اختیار خودت هست و تصمیم خودته. باید همه چیز رو ولی در نظر بگیری. مخصوصا نفر بعدی رو. پست شما پست آخر محسوب نمیشه که نفرات بعدی رو فراموش کنی. توصیف و دیالوگ هرچی میخوای میتونی انجام بدی و به نفر بعدی ربطی نداره ولی سوژه کار پست بعدی رو میتونه آسون یا سخت کنه. هر فردی باید وقتی مینویسه به این فک کنه که نفر بعدی میتونه راحت این داستان رو ادامه بده ؟
به نظر من اشتباه بود که دوباره به سوژه پیشنهاد برگردیم. چون اکثر چیزهایی که میشد در اون مورد نوشت رو انجام داده بودیم و نیاز به سوژه های جدید داشتیم.

مورد آخر اینکه ، بین دیالوگ هات نباید فاصله خالی بذاری. یا باید بین دیالوگ ها رو با توصیف پر کنی، یا همه پشت هم باشن. زیبایی پستت از بین میره وقتی بین هر خط یه فاصله اضافی میذاری. قیافه پست اینجوری باید باشه :

توصیف
-دیالوگ
-دیالوگ

توصیف
-دیالوگ
-دیالوگ

منظورم این نیست که به این تعداد. یعنی محدود نیستی به تعداد 2 دیالوگ بعد توصیف. منظورم این هست که بعد هر توصیف و دیالوگ هاش یه فاصله میذاری و میری بخش بعدی. میتونی حالا یه توصیف کنی 5 تا دیالوگ بذاری و توصیف بعدی 3 تا دیالوگ مثلا. به عددش کاری ندارم و منظورم ساختار کلی پست هست.


به این نکات توجه کن آبرفورث عزیز، ولی بلافاصله اینجا برنگرد. باید 5 یا 6 تا پست بزنی تا من ببینم که این نکات رو رعایت میکنی یا نه. وقتی پشت سر هم بیایی اینجا من نمیتونم بفهمم که این نکات رو تو یه پست فقط انجام داری میدی یا واقعا یاد گرفتی و همیشه استفاده میکنی. پیش افراد دیگه هم برو نظرات اونها رو هم بپرس. چون نقد نظر شخصیه منه و از چند نفر دیگه بپرسی شاید نظرات دیگه ای داشته باشن. نظرات مختلف بهت کمک میکنه که بتونی چند تا پیشنهاد جمع و جور کنی و یه قالب مخصوص خودت در بیاری. قرار نیست که دقیقا مثل من بنویسی یا فردی دیگه ، قرار هست که نقد ها بهت کمک بکنه که سبک خودت رو پیدا کنی.

هفته دیگه منتظر درخواست نقد بعدیت هستم، پست بزن و من دنبال میکنم و میخونم. بعد که دوباره اومدی میتونیم با هم گام بعدی رو برداریم.


در پناه عشق باشی




پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۱۳ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶

آبرفورث دامبلدور old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۰ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۱:۲۴ سه شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱
از اتاق مدیریت هاگزهد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 78
آفلاین
سلام و درود و دوصد بدرود بر برادر عزیزم آلبوس.
میشه این رولرو نقد کنی،مرسی.

زیر نور و سپیدی محفل باشی



قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!

تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۷:۵۷ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقد پست 302 پادگان ققنوس نوشته شده توسط آبرفورث دامبلدور

معمولا پست های پادگان ققنوس رو نقد نمیکنم چون که اون تاپیک برای این زده شده که هرکی خواست بیاد راحت بنویسه. همونطور که حدس میزنم خودت هم همین رو در نظر داشتی. پادگان ققنوس برای این اختصاص داده شده که با صرف زمان کم هرکی یه پستی بزنه و بره. برای همین پستهایی که زده میشه اینجا نیازی به نقد ندارن. اما این یه بار نقد میکنم و یه سری نکات مهم رو بهت پیشنهاد میکنم.

اول از همه اینکه آبرفورث عزیزم، خیلی با دقت پست قبلی رو باید بخونی. قشنگ باید ببینی نفر قبلی چه کارهایی با سوژه کرده، شخصیت ها رو کجا برده، هرکی چه بلاهایی سرش اومده و این صحبت ها. وقتی پست قبلی رو با دقت نخونی، مثل این دفعه باعث میشه که نتونی به بهترین نحو ادامه بدی. تو پست آرتور خیلی ها وارد تونل شده بودن، شما این تیکه رو خوب نخوندی و بهش توجهی نکردی. به جاش همه رو بیرون فرض کردی دوباره و فقط دو نفر رو فرستادی تو.
بعضی اوقات ناظرها یا نویسنده های خوب سایت میان یه سری تغییرات تو پست قبلی میدن. برای اینکه احساس میکنم سوژه آسیب دیده یا داره خیلی بیراهه میره. در اینجور مواقع اینها طبق نظر خودشون بخشی از سوژه پست قبلی رو حذف میکنن. این کار هنوز برای شما زود هست و بهتره که دقیقا از پست نفر قبلی ادامه بدی بدون اینکه چیزی حذف بشه.

دوم اینکه فقط چند تا دیالوگ پشت هم نوشتن یه پست خوب نمیسازه. باید یه ترتیب خاصی به پستت بدی. یه سری اتفاقات بیفته. نه که حتما اتفاق مهم، کوچیکترین تغییری هم قابل قبوله. باید همه چی ترتیب داشته باشه، اینکه هی آرنولد یه چیزی بگه دوباره آملیا بگه دوباره آرنولد بگه باعث میشه خواننده خسته بشه. شخصیت ها رو عوض کن، هرکی یه چیزایی بگه. یه توصیف کوچیکی انجام بده. الان که آملیا داره این رو میگه نگرانه؟ خوشحاله؟ توصیف کمک میکنه که خواننده راحت بفهمه چه اتفاقاتی داره میفته. من نمیدونم الان احساسات شخصیت های نوشته ات چجورین. باید بیشتر توصیفشون کنی.
همچنین نظم هم یادت نره. اتفاقات رو آروم ، به ترتیب و بدون عجله جلو ببر. تصمیم میگیرن بازی کنن همچنان آملیا اینا؟ چند خط رو همین تمرکز کن و بنویس در موردش.
برای ابراز احساسات علاوه بر توصیف، شکلک هم کمک زیادی میتونه بکنه. استفاده شکلک کاملا اختیاری و به انتخاب خودت هست ولی بعضی جاها که توصیف سخته یا نیازی نیست میتونی با یه شکلک منظورت رو برسونی.

سوم اینکه پستت طنز تقریبا خوبی داشت. چند جاش به اندازه کافی خنده دار بودن و از این نظر فک نمیکنم مشکلی داشته باشه، حتی شاید خیلی هم کارت قوی باشه. همین مسیر رو پیش ببر و سعی کن تیکه های خنده دار تر اضافه کنی. حتما نیاز نیست تیکه خنده دار از خودت باشه، شاید تو یه فیلمی دیدی و میتونی از اون استفاده کنی. در صورتی که بتونی خوب توصیفش کنی و باعث شی که خواننده هم بتونه بفهمه و بخنده.

چهارم اینکه بد نیست به بعضی از غلط های املایی هم دقت کنی ولی خب من شخصا دلیلی نمیبینم که نقد کننده این ایرادات رو بگیره و این چیزی هست که خودت باید روش کار کنی.


تلاش بسیار خوبی داری آبرفورث، این نشون میده که انگیزه هم داری و دوست داری که بهتر بشی. همین انگیزه و تلاش زیاد باعث میشه که خیلی زود بتونی پیشرفت کنی و جز بهترین های سایت بشی. الف دال و گروه خصوصی یادت نره و حتما رو اونها حساب ویژه ای باز کن. بذار بهت کمک کنن، ازشون سوال بپرس، نقد بخواه، حتی ماموریت درخواست کن از آملیا. راه پیشرفت رو با همین سرعت جلو برو که تا ماه دیگه از خود منم جلوتر میزنی.


در پناه عشق باشی آبرفورث




پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۱:۱۲ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۶

آبرفورث دامبلدور old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۰ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۱:۲۴ سه شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱
از اتاق مدیریت هاگزهد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 78
آفلاین
سلام بر برادر عزیزم پروفسور آلبوس پرسیوال ولفریک برایان دامبلدورگرامی.
بی زحمت اگه میشه اینرول رو نقد کنید.


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۶/۱۱/۱۲ ۲۱:۲۵:۵۸


قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!

تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۳:۴۷ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقد پست 79 شوالیه های سپید نوشته شده توسط رون ویزلی

رون عزیز،

بسیار پست خوبی نوشته بودی. اول ها که به سایت اومدی و شروع به نوشتن کردی یادمه. همون موقع هم پست هات نشون میداد که یه تازه وارد عادی نیستی. الان هم که این پست رو میخونم واقعا لذت میبرم که اینقد پیشرفت کردی. تلاش زیاد خودت و افرادی که بهت کمک کردن برای بهتر شدن واقعا جواب داده. از نظر من این پستی که درخواست نقد دادی به طور کاملا یه نمایشنامه ای هست که تو جادوگران انتظار میره از اعضا بنویسن.

از نظر سوژه که واقعا خوب عمل کرده بودی. چرا تاحالا کسی بهش توجه نکرده بود که چرا دامبلدور داره محفلی ها رو از پنجره بیرون پرت میکنه؟ نکته ریز و قشنگی بود که تونستی از داستان های دیگران در بیاری و ازش استفاده کنی تا پست خودت رو قشنگ تر کنی. رون هم به خوبی وارد داستان کردی و اتفاقاتی که افتاد کلا خوب بود.

شاید یکی از اشکالاتی که بتونم ازت بگیرم این هست که به نظرم شما رون رو سپردی به خودمون تا تصوری ازش داشته باشیم با توجه به اتفاقات کتاب. خودت خیلی کم داری روش کار میکنی و این هم میتونه خوب باشه هم بد. خیلی ها عقیده دارن که شخصیت های کتاب باید دقیقا همونطوری ایفای نقش بشن. در واقع یعنی اگر هرمیون باهوش و مهربونه، همونطوری ما هم ایفای نقش کنیم. بعضی ها هم ، مثل من، فکر میکنیم که شخصیت رو خود فرد باید بسازه و ایفا کنه. نیازی نیست حتما رون کتاب اجرا بشه، بلکه میتونی تغییرات خودت رو توش ایجاد کنی. این شخصیت رون رو خاص تو میکنه. قبل تو هم خیلی ها رون رو برداشتن و باهاش کار کردن و قرار نیست که همه شبیه هم باشن. بعد از یه مدت این خیلی خسته کننده میشه. مخصوصا اینکه رون یا هرمیون تو کتاب رولینگ خیلی خوب پرورش داده شدن.
برای همین تاکید میکنم که این فقط یه پیشنهاد هست و فقط نظر شخصی خودم. چند تا خصوصیت به شخصیت رون اضافه کن که سوپرایزمون کنه. یادت باشه وقتی من هرمیون بودم، شخصیت خشنی ازش ساخته بودم. چیزی که کسی انتظار نداشت. کسی تاحالا کار نکرده بود روش. برای همین کلی سوژه و ایده تازه جلوم بود که ازشون استفاده کنم. عجله هم نکن، کم کم فکر کن و چند تا خصوصیت به مرور زمان به شخصیتت اضافه کن.

دیالوگ هات واقعا خوب و خیلی هاشون خنده دار بودن. مزه طنز رو خوب تونستی بودی در بیاری. مخصوصا التماس رون خیلی منو خندوند. شاید چند تا توصیف اضافه کنی به دیالوگ هات که خیلی دیالوگ پشت هم نباشه بهتر هم بشه. مثلا دامبلدور از سر جاش پا میشه یا با موهاش بازی میکنه و بعد به مینروا میگه ققنوس رو بیدار کنه. خیلی راحت میتونی چنین توصیفی اضافه کنی که خواننده بتونه قشنگ درک کنه اوضاع رو. یه چیزایی که آدم رو بتونه تو اتاق مدیریت همزمان با دامبلدور، مینروا و رون قرار بده. حتی شاید بادی از پنجره میاد و پرهای ققنوس رو تکون میده. میبینی چطوری میگم ؟


در آخر باز بگم که واقعا لذت بردم از این پستت. خیلی خوب نوشته بودی و ایراد زیادی نمیشد ازش گرفت. در واقع اصلا نقد نیاز نداشت و بالا هم پیشنهاداتی بود که بهت گفتم.

موفق باشی رون عزیز




پاسخ به: نقد پست های انجمن محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۴:۲۳ یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶

رون ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۲:۴۰ چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱
از میتوکندری به راکیزه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 129
آفلاین
سلام خسته نباشید
اگه زحمتی نیست درخواست نقد این رو داشتم.




تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۱۴:۲۱ جمعه ۲۹ دی ۱۳۹۶

ادوارد بونز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۵ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۱۹ جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۹
از اینوره!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 475
آفلاین
نقد پست شماره 142 خاطرات یاران ققنوس الستور مودی

خوش اومدی الستور!

الستور الستور.. من می خوام برگردیم و همون نقد بر شخصیت پردازی ای که شونصد سال قبل انجام شد و ازش اسم بردی شروع کنیم.. اگه بدونی چقدر دنبالش گشتم تا پیداش کردم!

نقل قول:
آلستور مودی در ابتدای مسیر که جدی هم هست یه کارآگاه خیلی بزرگه و در جنگیدن نظیر نداره، بعد از دامبلدور هماهنگی های محفل رو اون به عهده میگیره و طلسم ضد اسنیپ روی خونه ی گریمولد می ذاره و هفت پاتر رو راهنمایی می کنه و چیزهای دیگه که خودت ازشون مطلعی، این ها همه نقطه های قوت شخصیت مودی مد آی ـه..

اما در طرف منفی، مودی مدآی خیلی مبادی آداب نیست، جلوی جمع چشمشو از کاسه در میاره می ندازه تو لیوان آب و می شوره و اصلا هم واکنش بقیه براش مهم نیست! مودی مدآی شکاک و بدبینه، از لحاظ ظاهری تیپ داغونی داره، بدخلاقه و البته در برخورد با مرگخوارها خشنه!

حالا می تونیم همین نقاط قوت و ضعف شخصیتی آلستور مودی رو که لیستشون کردیم به طنز تبدیل کنیم. (تو پرانتز بگم که این روند مثل الان تئوری وار و حساب شده جلو نمیره بلکه طی زمان فعالیت یه سری از اینها خودشون خود به خود ایجاد میشن و یک سری خصوصیات جدید که تا به حال در شخصیت آلستور مودی وجود نداشته هم اضافه میشن.) قوی بودنش می تونه بزرگنمایی بشه و ازش یه ژانگولر لحظه ای بسازه، شکاک بودن مودی می تونه بزرگنمایی بشه حتی به دامبلدور هم مثلا شک کنه، اون مبادی آداب نبودنش می تونه بزرگنمایی بشه و مودی وسط جمع هر کاری کی می خواد بکنه!! خشن بودنش می تونه بزرگنمایی بشه اتاق خون راه بندازه! و همه ی اینها باید در رولها به صورت مکرر از طرف خودت و دیگران تکرار بشه تا تثبیت بشه!


حالا از اون چیزایی که در گذشته گفتیم کدوماش انجام شده؟! هیچ کدوم! :دی در واقع به خاطر همینم بهت گفتم که این قضیه مثل چیزی که گفتیم تئوری وار پیش نمیره.. یه چیزایی از دل فعالیتت در میاد که پیش بینی نشده مثل همین داستان سالی سی و شش بار میرم و میام این که دیگه تعجب نداره! :))

الان هم همینطوریه.. ممکنه من الان یه سری چیزا بهت بگم پس فردا یه راه نوینی در پیش بگیری بعد ما بشیم هویج!

در مجموع موارد شخصیت پردازی هایی که توی این پست دیدیم به نظر من یکی همون شمه ی کارآگاهی زیاد مودی بود و یه نموره ای از بداخلاقی مزمنش و همون خشونتش که مربوط می شد به اتاق خون. غیر از اینا دیگه نمی دونم چه آپشنی می خوای برای مودی در نظر بگیری که بگم چطور باید انجامش بدی. الانم فقط گفتی راجع به شخصیت پردازی حرف بزنیم دست و پای ما رو بستی اصن! :دی

و اینکه تو پست طنز باید اغراق به کار ببری این توی ماندگاری موضوع خیلی جواب میده. من انتظار داشتم که بدبینی مودی یا شم کارآگاهیش یا هر مورد دیگه ای رو که قراره جا بندازی یه کم درشت تر و اغراق تر شده تر به چشم بیاد و راحت دیده بشه ولی اینجا و در این زمینه یه داستان عادی روایت کرده بودی که شخصیت اصلیش مودی بود. این برای هدفی که داشتی کفایت نمی کرد.

ولی هیچ وقت برای یه پستی که قراره شخصیت پردازیت رو جا بندازه از زاویه ی دید اول شخص استفاده نکن. زاویه ی دیدت که سوم شخص باشه چیزهای بیشتری می تونه ببینه و بگه تا خود شخص که می خواد خودش رو تعریف کنه.

و اینکه اون چیزی رو که می خوای جا بندازی باید تکرار بشه، نباید بری سی و شش بار در سال بیای و بری، خب خیر ببینی پدرجان همه یادشون میره که کی بودی و چه کردی! حتی مثلا تو پست هایی که برای این منظور می نویسی باید اون قسمت رو دو سه بار تکرار کنی تا جا بیوفته.. الان ببین من این بخش رفتن و اومدن رو یادم مونده چون چند بار تکرار شده

و این که این آخرین بار نباشه که میای اینجا.. این روند باید تکرار بشه و ذره ذره خطاهاش گرفته بشه نه که بری بعد سی و شش سال یه بار بیای، در مورد سبکت نوشتن و این حرفا هم بیا بعد از شخصیت پردازیت یه صحبتی داشته باشیم.

پیشنهادی هم که برای ادامه ی این روند دارم اینه که بیای نقاط ضعف و قدرت مودی خودت رو توصیف کن. از بوگارتش بگو از سپر مدافعش.. از ترس هاش گذشته ش و هر چیزی که می تونه بیشتر ما رو باهاش آشنا کنه و به کارمون بیاد تو نوشتن برامون تعریف کن تاپیک های مناسبی هم وجود داره تو کل سایت. توی آینه ی ویزنگاموت هم می تونی از شخصیت پردازیت و چیزایی که تو دل مودی هست می تونی بنویسی.

موفق باشی الستور..


می تراود مهتاب..


"وقتش رسیده که همه‌ی ما بین چیزی که درسته و چیزی که آسونه، یکی رو انتخاب کنیم."
- پروفسور دامبلدور



پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۰:۱۲ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۶

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۷ جمعه ۹ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۰۶ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 615 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقد پست 299 پادگان ققنوس نوشته شده توسط آستریکس

آستریکس عزیز، از دفعه پیش که پستت رو نقد کردم بسیار بهتر مینویسی. دلیل اینکه بهت دفعه پیش هم گفتم که بین پست هایی که درخواست نقد میکنی یه 5 یا 6 تا فاصله بنداز همینه. الان من دقیقا میتونم ببینم که خیلی از مشکلات دفعه پیش رو برطرف کردی. این بهم انگیزه میده که نکات بیشتری رو بهت بگم چون میدونم که رعایت میکنی.

یه چیزی که باید بهش توجه کنی این هست که احساسات شخصیت هات نباید سریعا تغییر کنن. یعنی باید یه سری مراحل بگذرونی شخصیت رو که احساساتش نسبت به چیزی تغییر کنه. برای مثال تو همین پستت، سر کادوگان عصبیه که باید بره مهمونی ولی با پوشیدن یه دست لباس ماگلی جدید یه دفعه خوشحال میشه و دوست داره بره مهمونی. این تغییر احساس سریع کادوگان نسبت به مهمونی رفتن منطقی به نظر نمیرسه. خودت گفتی که کادوگان از پیش ماگل ها رفتن ناراحته ، چجوری پس لباس ماگل ها رو پوشیدن نظرش رو کاملا عوض کنه؟ به نظر من اتفاقا باید خیلی عصبانی ترش هم بکنه. علاوه بر اینکه مجبوره ماگل ها رو تحمل کنه، لباس های مسخرشون رو هم باید بپوشه ؟
مثلا میتونستی یه ساحره ای مطرح کنی که به این دلیل کادوگان یه دفعه خوشحال میشه از مهمونی رفتن.

نکته بعدی این هست که یه سوژه خوبی در جریان بود تو پست های قبلی، اینکه مصی اینا میخوان پول زیادی بگیرن از آرتور اینا برای اجاره یه اتاق. این سوژه رو کاملا نادیده گرفتی. یعنی اصلا هیچ اشاره ای بهش نکردی و مصی رو شخصیتش رو به یه دوست خوب که داره چند نفر جدید رو میبره مهمونی که حال کنن تبدیل کردی. حالا ممکنه تو ذهنت این بوده باشه که اینا برن تو مهمونی بعد سرشون کلاه بذاره اونجا. شایدم به این فکر نکردی در هر صورت. سوژه های طنز پست های قبلی رو نباید نادیده بگیری و یه سری چیزهای جدید وارد کنی. پست ادامه دار یه همکاری هست که همه باید با هم انجام بدن و به سوژه های هم احترام بذارن. اگر هرکی بیاد یه چیز جدید وارد کنه هیچ سوژه ای جلو نمیره.
سوژه تولد جادوگران رو هم که تو یه خط کلا از بین بردی. درسته که گفتی دیرتره ولی مثلا 5 تا پست که بیاد بعد پست تو، کم کم فراموش میشه کامل. برای اینکه تو روشون به اندازه کافی کار نکردی.

نقل قول:
بعد از چند دقیقه کتی از اتاق بیرون اومد و ارتور و سر برگشتن تا ببینن اون چجوری شده ولی هردو...
_


وقتی که یه دیالوگ رو به شکلک خلاصه میکنی خیلی باید دقت کنی. برای شخص من دقیقا مشخص نیست الان این شکلک یعنی چی. یعنی آرتور و کادوگان خنگ شدن یه دفعه با دیدن کتی تو لباس جدیدش ؟ دارن لذت میبرن ؟ تعجب کردن؟ اصلا مشخص نیست.
یا باید یه دیالوگ کوتاهی بذاری و بعد شکلک بذاری و یا اینکه خیلی رو شکلک فکر کنی که دقیقا کدوم میتونه منظورت رو برسونه. هیچ کدوم از این راه ها بهتر از اون یکی نیست. بعضی اوقات شکلک کافیه. بعضی اوقات توضیح نیاز داره.
این یه شکلک خاص برای من مثلا همیشه معنیش این بوده که یکی یه سری توضیحات سختی بده و نفر دوم که اونارو شنیده این شکلک رو بزنه یعنی اینکه وات د فاز آر یو تاکینگ ابوت؟

من دقیقا نمیدونم چه منظوری رو میخواستی برسونی، ولی مثلا این شکلک () شاید میتونست مناسب تر باشه. خیلی های دیگه هم هستن که خودت یه ذره بگردی میتونی پیدا کنی.


مشکلات املایی هم داشتی که اونارو دیگه خودت در نظر بگیر.


در کل پست خوبی بود، سوژه های قبلی رو جلو نبردی ولی سوژه ای که خودت وارد کردی رو خوب جلو برده بودی. اگر همین کار خوبت رو با سوژه های قبلی میکردی خیلی بهتر میشد. طنز خوبی بود، یه سری چیزهای جدید هم وارد کردی که نفر بعدی بتونه راحت دنبال کنه و ادامه بده. لباس کتی مخصوصا خیلی جای کار داره که باید دید نویسنده های بعدی باهاش چیکار میکنن.


5 یا 6 پست دیگه که زدی تو انجمن محفل رو میخونم من، دوباره بعدشون بیا درخواست نقد بده که ببینم از نظر سوژه پردازی و شخصیت هات چیکار کردی.


در پناه عشق باشی ، خون آشام گریفیندوری











شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.