- Hello everyone! It's John Champion and alongside me in the Riddle's house, is Jim Beglin.
- Hello john, Hello everyone, I'm really looking forward to this match ...
جماعت مرگخواران رداهای سه خط ورزشی به تن کرده و در حیاط خانه ریدل، لرد به دست به این سو و آن سو میدویدند.
- بابا یه دیقه اون لرد لامصّبو بذارین کنار تیم کشی کنیم مثل آدم کوییدیچ کوچیکمونو بزنیم دیگه!
بلاتریکس که کلافه شده بود لرد را گرفت پشت خود و با یک چشم غره سایرین را از او دور نگه داشت.
- من من!
- تو تو!
- کشیدم!
- قبول نیست آقا! چرا جاهای بیناموسیش میفته به من؟ اصلا من قهرم!
پس از کش و قوسهای فراوان عاقبت هوریس اسلاگهورن و بلاتریکس لسترنج برای یارکشی جلو آمدند و بنابر معاهده دفاع از حقوق کودکان (COPPA) به جای بازی شیرین من من تو تو با سنگ کاغذ قیچی تکلیف شروع کننده کار را مشخص کردند. بال بال زدنهای رودولف که نمیخواست در بازی کوییدیچ نیز زیر بلیط همسرش باشد باعث شد دل هوریس که در سنگ کاغذ قیچی پیروز میدان بود، بسوزد و رودولف را برگزیند.
- بذار من به جات بکشم اسلاگ! من از بچگی عاشق یارکشی بودم!
- برو کنار حواسمو پرت نکن بذار تمرکز کنم.
- زودباش باکمالاتاشو سوا کن.
همه سرگرم یارکشی بودند که بانز چشم بلا را دور دید و لرد را برداشت تا به سمت دروازه شوت کند. لرد به صورت موزی شکل روانه دروازه شد اما ارتفاع او زیاد بود و باعث شد سر از خانه همسایه درآورد.
- خروسای بی محل! برین یه جای دیگه بازی کنید! دفعه دیگه اربابتون بیفته اینجا پارش میکنما!
بانز که راهی جز فرار از دست بلاتریکس خشمگین در مقابل خود نمیدید، سوییشرت مرئیاش را درآورد و با بدن برهنهی نامرئیاش دوان دوان دور شد. لرد از بالای دیوار همسایه به حیاط برگشت و مرگخواران بازی را آغاز کردند. اولین لرد در اختیار آرسینوس قرار گرفت. آرسینوس از جناح راست نفوذ کرد و روی خط توپ را جلو برد و با تمام قدرت او را به آسمان پرتاب کرد.
- عه! این سانترش با دایرهاس؟
مرگخوارها اما اهمیتی به این که شوت با دایره است یا سانتر نمیدادند. آنها مسیر اربابشان را دنبال میکردند که رفت و رفت و وارد پیوزی که تصادفا آنجا شناور بود شد و سپس از حلق او خارج شد و دوباره در حیاط همسایه فرود آمد.
-