نقد پست 44 پناهگاه نوشته شده توسط ماتیلدا استیونزماتیلدای عزیزم،
خیلی زود دوباره پیشم برگشتی. هنوز نتونستم ببینم اون نکاتی که تو نقد قبلی گفته شد رو انجام دادی یا نه. پست های زیادی بینشون نیست که بتونم بررسی کنم. وقتی نتونم مطمئن شم که رو نکات قبلی خوب کار کردی و بهشون مسلط شدی، درست نیست که نکات جدید بگم. ممکنه بپرسی چرا؟ چون که مطالب جدید آموزشی زیادی یه دفعه جلوت قرار میگیره و باعث میشه که به هیچ کدوم عمل نکنی و یا تسلط کامل پیدا نکنی. این تجربه قبلا با محفلی ها دیگه داشتم و نتیجه اش جالب نشد.
من خیلی دوست دارم که اینقد با انگیزه هستی و دوست داری پیشرفت کنی. در حال حاضر یکی از فعال ترین اعضای محفل هستی که همین نشون میده چقد موفق بودی. سطح پست هات هم خیلی از قبل بهتر شدن و اصلا دیگه اثری از تازه واردی تو پست هات وجود نداره.
دفعه بعدی که خواستی دوباره اینجا سر بزنی، یه 5 تا پست تو انجمن محفل بزن. پست 6 ام دوباره بیا. من هر 6 تا پست رو میخونم و اگر دیدم نکات گفته شده رو تونستی تسلط پیدا کنی میریم سراغ مطالب بعدی. اینقد با انگیزه و استعداد هستی که سریعا بتونی نکات رو یاد بگیری و در این مورد شکی ندارم.
خب بریم سراغ پستت،
توصیفاتت بهتر شده بود این دفعه. نکاتی که تو نقد قبلی بهت گفته بودم رو تا حد خوبی انجام داده بودی، اگرچه هنوز جای کار داره. ولی اینقدر خوب بود که محیط دستشویی رو کاملا تو ذهنم به وجود آورد (
دستت درد نکنه بابتش در ضمن
). طنز خوبی هم تو پستت بود که باعث شد خیلی از جاهاش خندم بگیره. جالب بود واسم که اونجا رو انتخاب کردی اول پست ولی تا آخر دیدم که چه سوژه های طنز خوبی داشتی واسش.
دو تا پیشنهاد دارم برات ولی، اول اینکه سعی کن دیالوگ ها و توصیفاتت رو با هم قاطی کنی. 15 خط دیالوگ آخر پستت بود که باعث میشه خوندنشون یه ذره خسته کننده بشه. میتونی بعضی دیالوگ ها رو حذف کنی، یا تو یه جمله قرار بدی. وسطشون هم یه ذره توصیف قیافه کنی.
نقل قول:
این دیالوگت مثلا خیلی حیف شد توصیف قیافه نکردی واسش. خیلی جالب میتونستی کار کنی روش که مثلا قیافه ماتیلدا عوض میشه، خودش رو جمع و جور میکنه انگاری که به سختی جلوی چیزی رو داره میگیره و بعد میگه کار دارم. حالا این رو من همینجوری در لحظه گفتم، با شناختی که ازت پیدا کردم خودت خیلی بهتر میتونستی این توصیف ها رو انجام بدی.
مساله دوم، مشخصات شخصیت خودت هست. چنین تاپیک هایی برای این هست که شخصیت خودت رو پرورش بدی. مخصوصا شخصیت تو که جزء معروف ترین ها نیست خیلی جای کار داره. من الان چیز زیادی در مورد شخصیتت نمیدونم. آیا شجاع بیش از حدی؟ ترسوئی؟ عاشقی؟ خسته ای همیشه؟ تنبلی؟ خیلی باهوشی ؟ رو این ها میتونی کار کنی تو چنین پستی و شخصیتت رو جا بندازی. هم برای خودت و هم برای بقیه ماها که میخوایم بعدا از شخصیتت استفاده کنیم. یه خصوصیت طنز جالب هم میتونی واسه خودت انتخاب کنی. برای مثال آملیا ستاره شناس هست و با ستاره ها مشورت میکنه برای تصمیم هاش. باهاشون میتونه حرف بزنه و اینجور موارد. رز زلر می لرزه و ویبره میره و بعضی اوقات این ویبره ها باعث میشه خونه رو سر محفلی ها خراب بشه.
این دو نوع خصوصیات رو باید به خودت اضافه کنی. یه خصوصیت عادی مثلی باهوشی یا تنبلی و غیره و یه کار خاصی که فقط شخصیت تو انجام میده.
واسه جا انداختن اینا یه پست کافی نیست. اینجوری نیست که یه پست بزنی و انجام بشه. باید تو پست های ایفای نقشت و پست های عادیت به کارشون بگیری. یه مدت بنویسی باهاشون تا بالاخره واسه خواننده ها جا بیفته ماتیلدا چجور آدمیه.
الان با نقد قبلی، چند تا نکته مطرح شد که تو اون 6 تا پست بعدیت تو محفل دنبالشون خواهم بود. توصیفات صحنه و شخصیت های داستانت (که تا حد خوبی جلو رفتی ولی بازم جای کار داره)، میزان دیالوگ و توصیف کنار هم، خصوصیت های شخصیت خودت.
در کل از پستت راضی بودم، اثرات پیشرفت همینطور که بالاتر گفتم دیده میشه.
در پناه عشق دستشوئی تمیز کردن به گردنت نیفته دیگه.