هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۸:۳۷ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷

هافلپاف، مرگخواران

سدریک دیگوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۳ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
دیروز ۲۳:۱۱:۳۵
از خواب بیدارم نکن!
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
هافلپاف
کاربران عضو
گردانندگان سایت
پیام: 699
آفلاین
سلام استاد!

1. یه صورت فلکی رو در نظر بگیرین و توضیح بدین که شکل چیه.

من وقتی به اسمون نگاه کردم برای بار اول متوجه شکل خاصی تو ستاره ها نشدم. برای بار دومم که نگاه کردم نشدم؛ برای بار سوم و چهارمم نشدم! ولی... پنجمین بار که نگاه کردم متوجه یه شکل شدم. بعدش فکر کردم شاید چون خوابم میاد همچین چیزی میبینم، ولی وقتی با دقت بیشتر نگاه کردم بازم همونو دیدم! برای این که شکلم کامل تر بشه ستاره هارو به هم وصل کردم؛ با چند تا خط صاف و چند تا منحنی شکلم کامل شد: یه اردک که دورش ستاره های فراوونی میدرخشیدن و یه گل به نوکش گرفته بود.

2. نقاشی همون صورت فلکی رو بکشین.

صورت فلکی من

3. حالا بر اساس همون صورت فلکی تحلیل کنین که چه اتفاقی قراره بیفته.

این اردکه با اون گلش یعنی این که قراره یه دسته اردک بهمون حمله و همه ی گل و بوته هارو از بین ببرن! اون ستاره های دور اردک نشونه ی اینه که تعدادشون زیاده و گل توی نوکشم همونطور که گفتم یعنی میان و کلک گل و بوته هامونو میکنن!


فقط ارباب!
هستم...ولی خستم!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۲ جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۹۷

آلکتو کرو old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۴ جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۰:۰۰ سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸
از ما هم شنفتن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین

1. یه صورت فلکی رو در نظر بگیرین و توضیح بدین که شکل چیه.

اولش که ما هیچی ندیدیم!( قبلا گفته بودیم ما اصن چیزی ع پیشگویی سرمون می شه!)

اما بعد که یکم دقت کردیم یه چیزایی رو دیدیم!
ستاره های وسط به هم وصل می شدن و یه بیضی مانند می ساختن! و ا هر طرف بیضی دوتا چیز بیض مانند دیگه وصل می شدن شبیه گوش بودن، بالا تر از گوشا دوتا، شکل مخروطی به بیضی اولیه وصل می شدن که شکل شاخ بودن؛ داخل بیضی چند تا ستاره دو تا شکل مخروطی دیگه می ساختن، که شکل چشم بودن و کمی بالا تر از چشما چند تا ستاره با وصل شدن بهم؛ شکل ابروی بالا رفته رو نشون می دادن که نشونه عصبانیتِ؛ وسط بیضی بزارگ یه شکلی بود که نفهمیدم چیه، ولی ما رو یاد دماغ گاو می انداخت، پایین دماغ هم چند تا ستاره به شکل دهن اخمو بودن.

بعد از کمی فکر کردن به این نتیجه رسیدیم که صورت فلکی گاو عصبانیِ رم کرده ست!


2. نقاشی همون صورت فلکی رو بکشین.

گاو عصبانیِ رم کرده!


3. حالا بر اساس همون صورت فلکی تحلیل کنین که چه اتفاقی قراره بیفته.

خب... ما گاوا رو خوب می شناسیم! اصلا می دونیم نشانه این صورت فلکی چیه. این صورت فلکی اینو می گه که: تا چند وقت دیگه قرارِ یکی ع گاوای لیتل میش آباد ( زادگاه بارفیو فقید) به یه راسوی بوگندو (تو ستاره ها حرفی نزده بود غریزه مون اینو می گه! )، که برحسب تصادف یوآن بمپتونه یه شاخ حسابی بزنه؛ که دل ما رو خنک کنه!


اگر بار گران بودیم رفتیم!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۹:۰۷ شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۷

ماتیلدا استیونز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۱ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۹
از کالیفرنیا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 359
آفلاین
به به! استاد چقدر بهتون عینک میاد. هدفونم می ذاشتین، تیپتون بهترم میشد.

۱-یه صورت فلکی رو در نظر بگیرین و توضیح بدین که شکل چیه.

من هر شب که میومدم، هیچی دستگیرم نمیشد و می رفتم. اما یکی از شبا، دیدم که پنج تا ستاره برق می زنن. یعنی انقدر زیاد بود که ماه انگار بی نور بود. کنار هم که گذاشتمشون، یعنی چند بار موجی وصلی کردم، چند بار زیگزاگی، که بالاخره فهمیدم که باید خط صاف بکشم. کشیدم و کشیدمو از اولین ستاره به دومین. دومین به سومی.

سومی رو ضربدری به سمت عقب یعنی به چهارمی وصلوندم. چهارمی رو از سومی گذروندم و به ستاره ی آخری که سمت راست ستاره سومی بود، خط کش کردم. و تازه فهمیدم این یه فلشه. اما این اصل کاری نبود. سر فلش به ستاره هایی که مثل خورشید بودند، اشاره می کرد. پس رفتم اون سمت. انقدر ستاره ها در هم بر هم بودن که خدا می دونه. پس سریع رفتم یه دفتر نقاشی آوردم.

خودکارو برداشتم. و اون شکل ستاره ای رو کشیدم. همش وصل کردم. از هر نوعی که فکر کنین. که باز به این نتیجه رسیدم، بازم باید صاف بکشم تا در بیاد. و بعدش باور نمی شد که چی در اومده بود! همه چی رو به همه چی وصل کردم. ستاره هایی که توی چند تا ستاره ای دیگه بودن رو بهم و دوریا رو به هم.

۲-نقاشی همون صورت فلکی رو بکشین.

ببینی، باور نمی کنی. ( می دونم زشت شد و همینطور که دست خطم بده!) پس برات می نویسم چی نوشتم.

وسط آسمون: یه ماشینه
زرد نوشته ی توی ماشین: توش نوشته زرد.
اون پایین: فلش.
اون شکلکه: می دونم مربوط به درس نیست. اما برای این دو جلسه ای که برامون زحمت کشیدی، یه شکلک برات کشیدم.


۳-حالا بر اساس همون صورت فلکی، تحلیل کنین که چه اتفاقی قراره بیفته!

خب این که معلومه. اون یه ماشینه و توش نوشته زرد. زردم یعنی هافلپاف. پس... این جمله ی تحلیل منه:
" نگاه کنین( فلشه) هافلپافی ها دارن فرار می کنن"
آره دیگه... خب برای این فرار می کنیم که: یکی از هافلپافی ها می گوید، ما از دست کلاسا دیوونه شدیم به طوری که داریم موهای کلمونو می کنیم. ما از دست هوریس با این ترمش، فرار می کنیم."


Cause i don't wanna lose you now
I'm looking right at the other half of me



پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۲ شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۷

آرتمیسیا لافکین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۳ پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۳:۱۳ سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
از زیرزمین هافلپاف و خانهٔ شمارهٔ ۱۲ گریمولد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 72
آفلاین
1. یه صورت فلکی رو در نظر بگیرین و توضیح بدین که شکل چیه.
ایندفعه تصمیم گرفتم با فشار آوردن به مخم زودتر یه صورت فلکی بیابم.واسه همینم با دقت بیشتری به ستاره ها نگریستم.طولی نکشید که ستاره هایی رو دیدم که یه دایره درست کرده بودن و دقیقا زیر اون یه لایه دایره شکل دیگه بود و زیر اون لایه هم یه لایه دایره شکل دیگه!دور تا دو اون لایه دایره شکل اولی ستاره ها به شکل استوانه بودن و وسط اون لایه دایره شکل اول...ستاره ها یه هلال با سری شبیه به سر کوزه تشکیل داده بودن!

2. نقاشی همون صورت فلکی رو بکشین.
صورت فلکی

3. حالا بر اساس همون صورت فلکی تحلیل کنین که چه اتفاقی قراره بیفته.
با توجه به لایه های دایره شکل ستاره ای و ستاره های استوانه شکلی که دور لایه دایره شکل اول قرار دارن با اون ستاره های هلالی که سری شبیه سر کوزه دارن و وسط اون لایه دایره شکل اول هستن...
احتمالا امروز هلگا یه کیک موزی بززززرگ با شمع برامون درست میکنه!
شکمم داره قار و قور میکنه بهتره خودمو واسه کیک موزی بزرگ با شمع هلگا آماده کنم...!


ویرایش شده توسط آرتمیسیا لافکین در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۲۰ ۲۰:۵۷:۳۵
ویرایش شده توسط آرتمیسیا لافکین در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۲۰ ۲۰:۵۹:۱۶
ویرایش شده توسط آرتمیسیا لافکین در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۲۰ ۲۱:۰۰:۱۹
ویرایش شده توسط آرتمیسیا لافکین در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۲۰ ۲۱:۰۱:۵۷

در کشاکش شجاعت و اصالت، در هیاهوی هوش و ذکاوت، اتحاد و پشتکار سوسو می‌زنند... فرزندان هلگا می‌درخشند!
***

شادی رو می‌شه در تاریک‌ترین لحظات هم پیدا کرد، فقط اگه یه نفر یادش باشه که چراغ رو روشن کنه!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۲:۴۳ جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۹۷

ریونکلاو، مرگخواران

لایتینا فاست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۳ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
دیروز ۲۰:۲۷:۲۴
از زیر بزرگترین سایه‌ جهان، سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
مرگخوار
ریونکلاو
ایفای نقش
گردانندگان سایت
پیام: 375
آفلاین
🔮 تدریس جلسه چهارم 🔮


جادوآموزان این جلسه میدونستن که باید برن تو حیاط چون استادشون اصولا آدم نرمالی از نظر فکری محسوب نمیشد. اونا همین طور منتظر شدن مثل جلسه قبل. میدونستن که باید صبر ایوب و ده بیست نفر دیگه رو هم داشته باشن که بتونن تحمل کنن.
اما این دفعه دقیقه ها گذشت، ساعت‌ها، کم کم خورشیدم یه سر به نشونه تاسف برای جادوآموزای اسکل شده تکون داد و غروب کرد. بعدش ماه درحالی که داشت خمیازه میکشید تو آسمون پدیدار شد. اما لایتینا نیومد.

جادوآموزان که داشتند چرت میزدند کم کم میخواستند بند و بساطشونو جمع کنند که لایتینا سوت زنان وارد حیاط هاگوارتز شد.
- خب چه جادوآموزای باهوشی که خودشون اومدن تو حیاط و برای درس آمادن.

جادوآموزا میخواستن هرچی که دم دستشونه رو به سمت لایتینا پرت کنند. نه حالا بر اساس عرف این کار که گوجه پرتاب میشه، بلکه کتاب ودفتر و موبایل هایی که توی کیفشون قایم کرده بودن. ولی وقتی فکر کردند متوجه شدن جلسه آخره و به نفعشونه امتیاز گروهشونو به قهقرا نبرن.

- خب درس امروز درباره ستاره‌هاس. میدونین که من از بس استاد خفنیم بر چندتا درس تسلط دارم.

لایتینا یه عینک آفتابی از جیبش در آورد و رو چشمش زد که خفنیتش چندبرابر شه.

- آفتاب بدم خدمتتون استاد؟

این بار لایتینا لنز عینک رو پرت نکرد بلکه یه تراکتور از تو کیفش بیرون آورد و روی جادوآموز انداخت!

جادوآموزان:

- خب داشتم میگفتم. هرچندتا ستاره یه صورت فلکی رو تشکیل میدن، حالا ما از روی صورت فلکیا میتونیم اتفاقات آینده رو پیش بینی کنیم!

بعد از این لایتینا میخواست یه صورت فلکی رو روی آسمون نشون بده و تحیلیلش کنه که متوجه شد همه چی زیاد تاریکه. در همین لحظه صدای جادوآموز کتلت شده تو ذهنش اکو شد... اصلا آفتاب نبود که.
لایتینا سوت زنان عینک شو در آورد و بعد به جادوآموزانی که چهارچشمی بهش خیره شده بودن، نگاه کرد. به نظر میومد اصلا متوجه نشده بودن که لایتینا عینک زده بود. لایتینا هم خوشحال شد و توضیحاتشو ادامه داد و به سمت آسمون پر ستاره اشاره کرد.
- اون سه تا ستاره رو میبینین؟ اون صورت فلکی بوقه! و من از اونجایی که ستاره هاش خیلی کم نور شدن میتونم بفهمم بوق گرون شده!

جادوآموزان که بازم پوکر شده بودن. نه به خاطر تحلیل لایتینا بلکه به خاطر این که اصلا متوجه نمیشدن لایتینا کدوم ستاره ها رو میگه!
اما به نظر نمیومد لایتینا براش مهم باشه چون شروع کرد به گفتن تکالیف این جلسه.

~ تکالیف ~


1. یه صورت فلکی رو در نظر بگیرین و توضیح بدین که شکل چیه.
2. نقاشی همون صورت فلکی رو بکشین.
3. حالا بر اساس همون صورت فلکی تحلیل کنین که چه اتفاقی قراره بیفته.


سوال یک: به هیچ عنوان از صورت فلکی های واقعی استفاده نکنین. از ذهن خودتون کمک بگیرین و خلاقیت فراموش نشه. مثلا میتونین بگین که دوتا ستاره‌س و میشه بین‌ش خط مواج کشید و حالا این یه دریاس. این یه مثال خیلی ساده‌س. انتظار خلاقیت بیشتری دارم.
سوال دوم: مثل همونی که توی خود متن درسم گذاشتم.
سوال سوم: بازم نمونه‌ش توی درسنامه‌م هست. محدودیتی ندارین. هرچی خلاقانه تر و بامزه تر خیلی بهتر.


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۰ جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۹۷

ریونکلاو، مرگخواران

لایتینا فاست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۳ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
دیروز ۲۰:۲۷:۲۴
از زیر بزرگترین سایه‌ جهان، سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
مرگخوار
ریونکلاو
ایفای نقش
گردانندگان سایت
پیام: 375
آفلاین
🔮نمرات جلسه سوم 🔮


همه خیلی خوب و بامزه نوشته بودین و کلا خیلی حال کردم با تکلیفا.مخصوصا سوال اول و سعی کردم نقاط قوت هر تکلیف و چیزایی که خیلی بولد و جالب بودن رو بگم.

اسلیترین

نجینی: 8+2 : 10
سوال دوم خیلی خوب بود. خیلی هوشمندانه و همین طور خلاقانه جواب دادی. =)))

گریفیندور

آلکتو کرو: 8+2 : 10
سوال اول بامزه بود. همین که آخرش به علامت ها دقت نکردی و گفتی قراره گاو بباره خوب بود.

پروتی پاتیل: 4+2: 6
کلی ناراحت شدم که چرا به سوال اول دقت نکردی و وقتی که براش گذاشتی عملا هدر رفته.
من گفته بودم که پیشگویی کنین چی از آسمون قراره بباره، اما تو درمورد اتفاقات و حوادث پیشگویی کرده بودی. به هرحال احساس کردم حداقل اون زمانی که برای تکلیف گذاشتی شایسته نمره‌س.

لیزا چادکس: 8+1.75: 9.75
سوال اول بامزه بود خیلی. همین گاز زدنا جالب بود.
ولی سوال دوم... احساس میکنم کم توضیح دادی. چون مثلا یه شی‌ای که برای یه نفر ارزشمنده رو که پرت نمیکنن تو حلق یه نفر دیگه. نتیجتا منظور رو به نظرم درست نرسوندی.

آرتور ویزلی: 8+2: 10
اون حلق دانش آموز لایق لنزه خیلی باحال بود.

هافلپاف


آرتمیسیا لافکین: 8+2: 10
دقت به نور خورشید و رنگ ابرا خوب و جالب بود.

ماتیلدا استیونز: 8+2: 10
توجه به این که بارم سوال اول زیاد بود و سعی کردی متناسب باهاش بنویسی رو خیلی خیلی تحسین کردم. بامزه و خلاقانه هم نوشتی.

نیمفادورا تانکس: 8+1.5: 9.5
همونطور که خودتم گفتی یه کم دلیلت به نظرم بی ربط بود. یعنی جا داشت که بازم روش فکر کنی یه چیز خلاقانه تر بنویسی.
و این که مثلا درسته.

ریونکلاو

پنه لوپه کلیرواتر: 8+1.5: 9.5
سوال اول خیلی خوب بود. همین سادگی ابرا رو که استفاده کردی خیلی خیلی خوشم اومد.
اون نیم نمره از سوال دومم برای این کم کردم که به نظرم جا داشت بیشتر تحلیل کنی و بنویسی درمورد سوال دوم.

لاتیشا رندل: 8+1.75: 9.75
این پیش‌زمینه‌ای که ساختی که لاتیشا همه چیو تلویزیون میدید به شدت جدید و جالب بود برام. آفرین.
فقط کاش یه دلیل بهتر مینوشتی برای سوال دوم. یعنی یه کم خلاقانه تر و این صبتا.

تری بوت: 8+1.75: 9.75
اون مخروطی بودن لنز رو هوشمندانه نوشتی و جالب بود واقعا. با این حال انتظار داشتم کلیت ایده‌ت یه کم بهتر باشه.


ویرایش شده توسط لایتینا فاست در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۱۹ ۲۱:۲۴:۱۲

The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۰:۲۰ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۷

آرتور ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۰۲ جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۳:۲۰ جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱
از خانه ویزلی ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
1. برام از روی ابرا پیشگویی کنین که قراره چه چیزی ازشون بباره و چرا؟ مثل تحلیلی که من کردم تو درسنامه. به طبع هرچی خلاقانه تر بهتر. (8 نمره)

از اونجایی که ابرها، ظاهری مخروطی دارن و انتهاشون پف کرده و رنگشون نارنجیه، امروز بارش هویج داریم. لذا از تمامی جادوآموزان، اساتید و مدیران تقاضا دارم که داخل مدرسه بمونن و بیرون نیان تا شاهد کور شدگی چشم و سوراخ شدن اعضا و جوارحتون نباشیم. همچنین این بارش هویج، با سس فرانسوی نیز همراه بوده و لطفا هاگرید رو ببندید به صندلی و صندلی رو هم به زمین میخ کنید. نه با میخ ساده بلکه با میخ طویله. با تشکر ویژه.

2. چرا لایتینا لنز دوربین رو پرت کرده بود تو حلق جادوآموز مذکور؟ چرا وسایل دیگه نه؟ (2 نمره)

دلایل زیاده. میتونه لنز دوربین، دم دستش بوده باشه. میتونه به جز لنز دوربین، چیز دیگه ای دم دستش نبوده باشه. میتونه ارادت خاصی به لنز دوربین داشته باشه. اصا شاید حلق دانش آموز مذکور، لایق لنز دوربین بوده باشه و نه چیز دیگه ای. خلاصه پروفسور یه چیزی میدونستن که لنز دوربین رو پرت کردن تو حلق دانش آموز مذکور.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۵:۱۹ یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۷

پروتی پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۸:۱۰ یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
از آغازی که پایانم بود...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 483
آفلاین

1. برام از روی ابرا پیشگویی کنین که قراره چه چیزی ازشون بباره و چرا؟ مثل تحلیلی که من کردم تو درسنامه. به طبع هرچی خلاقانه تر بهتر. (8 نمره
)
سلام.
من تمام ساعت های امروزم رو به بررسی آسمون اختصاص دادم تا تکلیف مورد قبولی ارائه کنم.
صبح امروز با وجود هوای نسبتا خنک صبحگاهی، هیچ ابری در آسمون مشاهده نمیشد و نتیجه گیری من از این وضعیت این بود که هوا قراره خیلی غیرمنتظره و ناجوانمردانه عمل کنه.
باید بگم پیش بینی من درست از آب در اومد و ظهر ما با آفتاب وحشتناکی روبه رو شدیم. زاویه ی تابش خورشید کمی ناعادلانه بود و من پیش گویی کردم که امروز شاید عدالت به نحو دیگه ای هم بازیچه قرار بگیره.
وقتی خواهرم گرمازده شد؛ فکر نمیکردم پیش بینیم نه تنها درست باشه بلکه مربوط به خواهرم باشه! پادما به خاطر گرمازدگی از استاد درس معجون سازی اجازه گرفت تا به درمانگاه برگرده ولی به دروغگویی، ظاهرسازی و فریب به عمد استاد متهم شد.
با اینکه به خاطر جریانات پیش اومده سر کلاس معجون سازی متاثر و عصبی بودم تکلیفم رو رها نکردم و بعد از ظهر هم به تماشای آسمان نشستم.
نزدیک های غروب ابر سفید رنگ تپلی رو دیدم که به نظر من شبیه دختر جوان با طراوتی بود که مستقیم به خورشید نگاه میکرد. دامنش از ابرهای خاکستری رنگ پرمانند دوخته شد بود و موهای فِر و سفید شدش در پس زمینه ی آبی آسمان پخش شده بود.
باید بگم من از دیدن این صحنه ی غمگین به شدت در رویا فرو رفتم. اما اجازه ندادم رویا هام منو تحت تاثیر قرار بدن و پیش گویی بی کیفیتی به جامعه عرضه کنم.
من فکر میکنم جامعه ی جادویی در خطره!
چرا؟
ابر دیده شده به خورشید نگاه میکرد. خورشید را اگر نماد قدرت در نظر بگیریم به وزیر سحر و جادو میرسیم.ایشون در جامعه ی جادوگران قدرتمند و منشا اقتصاد جادویی هستن. اما یک دختر تو پر با موهای سفید و چهره ای مهربون و باطنی سیاه به ایشون قلاده ی از طلا و مزین به سنگ های جادویی ارزشمند هدیه میده و به این ترتیب جایگاه ارزشمندی در نظر جناب وزیر پیدا میکنه.
این موضوع مطمئنا خیلی از تصمیمات آینده ی وزیر سحر و جادو رو تحت تاثیر قرار میده و آینده ی همه ی ما به خطر خواهد افتاد.



2. چرا لایتینا لنز دوربین رو برای پرت کردن تو حلق جادوآموز مذکور انتخاب کرد؟ چرا وسایل دیگه نه؟ (2 نمره)


استاد من اونجا خودم شاهد بودم لنز دوربین دم دست ترین شی ممکن بود. اما با این حال تصمیم آنی شما رو میشه از دیدگاه های دیگه هم تایید کرد.
برای مثال قطر لنز با قطر دانش آموز مذکور هم خوانی داشت و نه تنها بهش آسیب نمیزد بلکه کمک شایانی بود تا بهتر صداش در گلو خفه بشه.
دومین مثال رو میتونم از موضوع ساده ای بزنم که نباید سرسری ازش بگذریم. لنزی که شما پرت کردید بدنه ی سیاه رنگی داشت و این باعث میشه جادوآموز هدف اگر خواست لنز رو در بیاره با این مشکل روبه رو نشه که دکترها لنز رو نبینن. تصور کنید اگر لنز با رنگ گلوی جادو آموز یکی بود. واقعا فاجعه ی بزرگی در علم پزشکی رخ میداد.


ویرایش شده توسط پروتی پاتیل در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۱۴ ۱۵:۲۳:۳۹

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.



پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۶:۵۴ جمعه ۱۲ مرداد ۱۳۹۷

لیزا چارکس old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۲ یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۳:۵۶ سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷
از دشت مگس‌ها!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 54
آفلاین
1. برام از روی ابرا پیشگویی کنین که قراره چه چیزی ازشون بباره و چرا؟ مثل تحلیلی که من کردم تو درسنامه. به طبع هرچی خلاقانه تر بهتر. (8 نمره)

ابرهایی که همین الان من در آسمان آفتابی و گرم نمیتوانم ببینم، بسیار بسیار سفید هستند و مرا یاد پشمک‌های حاج ‌برتی‌باتی می‌اندازد.
البته کمی تو رفتگی دارند که میتوان گفت کسی قبل از اینها از آن بالا آن‌را گازی کوچک زده است و دهنی و دستمالیش کرده است.

خب پیشگویی این است که فردا بامدادگاه برفی‌ پشمکی میبارد و موهای حاج برتی‌باتی را میریزد. اما نظر من این است که تا بامدادگاه فردا بروید ابرها را با قرمز رنگ کنید تا حداقل پشمک آلبالویی حاج برتی‌باتی را بچشیم.


2. چرا لایتینا لنز دوربین رو برای پرت کردن تو حلق جادوآموز مذکور انتخاب کرد؟ چرا وسایل دیگه نه؟ (2 نمره)


لایتینا به وسایل گران قیمت علاقه‌ی زیادی دارد، لنز دوربین هم از همان وسیله‌هاست. راستش لنز دوربین گران قیمت هم خودش دیازپام لازم شد با این حرکت لایتینا و به بخش منتقل شد.

خب وسایل دیگه هم گران قیمت شده‌اند. مخصوصا خود دوربین یا قلم پر طلایی بنده یا آن کاتانای تاتسویا موتویاما.


Courage doesn’t mean
.you don’t get afraid
Courage means you don’t
.let fear stop you



پاسخ به: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۰:۰۸ جمعه ۱۲ مرداد ۱۳۹۷

نیمفادورا تانکس old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۶ شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۲۳:۵۲ جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 114
آفلاین
سلام پرفسور فاست. خوبید ؟ خوشید؟ سلامتید؟

سوال اول:

روی چمن های سبز و نرم محوطه ی هاگوارتز دراز کشیده و به آسمان آبی نگاه می کردم.
ابر هایی سفید و پنبه ای در آسمان درست مانند گالیون هایی طلایی می درخشیدند.
چون انگار شکلی دایره ای به خود گرفته بودند و آسمان نیلگون، با نور خورشید آن هارا طلایی می کرد.

اگر درسی که پرفسور فاست آن روز سر کلاس پیشگویی تدریس کرده بود واقعی بود، آن شب، زمین گالیون باران می شد.

سوال دوم:

فکر می کنم لنز دوربین برمی گرده به خاطرات گذشته ی لاتانیا، مصلا شاید او در جوانیش دلش می خواسته به جای اینکه برای بچه های کند مغز درس پیشگویی را تدریس کند عکاس حرفه ای شود.

وقتی هم آن دانش آموز سوال از او پرسیده بود عصبانی شده و لنز دوربین پرت کرده است.
شاید از نظر شما ربطی نداشته باشد اما خب حدس من این است.


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.