سلام به همه این کلاسای عمومیه. کلاسای اختصاصی رو بعدا در اختیارتون می ذاریم.
کلاس مراقبت از موجودات جادوییسلام سلام. ممنون از طرح کردن دو سوال ( البته فکر کنم همه دو سوال میدن.اما به هر حال...)
۱- یه جانوریو فرض کنین که همه معتقدن تخم ارزشمندی داره. علت با ارزش بودن این تخم رو شرح بدین.
ققنوس دامبلدور.( نمی دونم که اون بچه به دنیا میاره یا نه. اما شما فکر کنید که یه ققنوس باهاش جفت شده!)
خب اون ققنوس خیلی مهمه. اشکش، پراش( برا تزیین خونه و...) و کلی چیز دیگه اش. حالا چرا تخمش نباید مهم باشه؟ چون اون ارزشمنده، پس همه معتقدن که ارزشمنده.
خب وقتی این بچه به دنیا بیاد، خیلی خوب میشه. چون مثلا یکی تو دستشویی تو خطر افتاده یکی تو تالار اسرار. حالا ققنوس بره سر کدوم یکی؟ ( با توجه به این که جفتش مرده) پس بچشو میفرسته توالت، خودش میره تالار. اگه بچش نبود، اونی که تو دستشویی بود، نمیمرد؟ پس خیلی اون مهمه.
و تخمش. (من بالا به خودش اشاره کردم. گفتم یه مثال برای بچه هم بزنم. قهر نکنه بگه چرا برا تخمم مثال زدی، برا من نه!)
تخمش یه خال خالایی داره که برای سلامتیمون خوبه. یعنی ویتامین سه داره! می تونیم با کاردک از رو تخم بکنیمشون و بزنیم رو بدنمون. پوستمونم ویتامیناشو جمع میکنه و بعدش شبیه آدمای عجیب الخلقه میشیم. چون رومون از این دون دونا داریم، بعدش ما رو می برن سیرک عجایب!
دومیش اینه که تخمش سفید نیس و مکانیکیه و در کل شبیه سرخگونه! پس ما می تونیم، وقتی سرخگونمون سوخت تموم کرد، از اون به جاش استفاده کنیم.
سومین خاصیتش اینه که این تخم بعضی وقتا ویبره میره( بچه ققنوس نه! خود تخم) و ما از این می تونیم چند تا استفاده کنیم.
۱- توی لباسمون پنهانش کنیم و وقتی رسیدیم سر کلاس رز، زلزله دوازده ریشتری راه بندازیم و به رز بگیم:" ببین چقدر خوب رکوردتو شکوندم!"
۲- می تونیم به عنوان ماساژور ازش استفاده کنیم.
۳- با تخم و ویبره اش عکس بگیرم و بزارم تو اینستا( باور کن، این یه آرزو شده برام!)
و در آخر، اینه که من باهاش فوتبال و کوییدیچ و بسکتبال و والیبال و... بازی کنم( با اینکه دستام و پاهام برای ضربه زدن به این تخم میشکنه، اما ارزش داره.)
۲-از کجا میشه فرق یه جانور واقعی از جانورنماش رو فهمید؟ می تونین فقط یه حیوونو در نظر بگیرین و تفاوتش با حالت جانورنماش رو توضیح بدین.
گربه بهترین گزینست. خب...
گربه ی خیابونی و خونگی: ۱- خیلی وحشین. ۲- سنگین نیستن که! همش می خوان که نازشون کنیم.۳- احمق هستن. ۴- دماشون پایینه. اصن اعتماد به نفس ندارن.
جانورنمای گربه: دقیقا همونایی که در بالا گفتم، فقط برعکسش! و چند تا نکته دیگه بگم.
۱- پروون. ۲- هر وقت دوس دارن حرف می زنن. ۳- پای همه رو گاز می گیرن. ۴- منطقین( چون فکر آدم تو کله شونه.)
و دو تا از مهم ترین تفاوتشون.
۱- چون مغز جادوگری داره، سرش بیست برابر سر یه گربه ی خیابونیه بدبخته!
۲- وقتی که به جانور نما ها بگیم "مجید" بر نمی گردن!!
با تشکر از همه ی زحماتتون خانوم وارنر. خدانگهدار.
اینا چهار تا پستامه:
۱:۲:۳:۴:
معجون سازی.
سلام رزی. من بعدا یه بحثی با شما تو تالار خودمون داشته باشم. البته اگر منو نینداختی باشی بیرون!
۱- استفاده ی زیاد از فیلیکس فلیسیس چه عوارضی داره؟
۱- مغزش تعطیل میشه.
۲- دستو پاهاش فلج میشه.
۳- همه خواستگاراش میپرن!
۴-میشه انگل جامعه!
۵-به مواد مخدر رو میاره!
۶- از هاگوارتز اخراج میشه و میره زندان آزکابان.
۷- میزنه همه هم گروهیاشو می کشه.
۸- هم پروفسور دامبلدور، هم لرد ولدمورت رو می کشن و تشکیل یه قطب جدید میده.
۹- و در آخر، دستشوییش میگیره. هم یک هم دو و هم سه!
۲- دو مورد از فایده های پاتیل معجون سازی را بیان کنین. استفاده از پاتیل برای معجون سازی، جزو فواید استفاده نمیشه!
خیلی فایده ها داره. تو خبر نداری. ولی باشه دو تا مینویسم.
۱- پاتیلای معجون سازی... عالین. می تونیم زلزله، مواد مذاب آتشفشان، دیوانه ساز و جادوی سیاهو توش بذاریم و مهمتر از همه اینه که چون معجونای کلاس معجون سازی خاصن و عمیقن( یعنی اینکه خیلی مادش زیاده مثل اقیانوس) این پاتیل ها مثل کیف هرمیون گرنجر شده.
۲- هکتور پاتیلای آشغال به درد نخور زنگ زده ی غیر استاندادشو می ندازه دور و از اینا استفاده می کنه. البته ما از شر اون پاتیلای غیر بهداشتیش راحت میشیم. اما بدبختی اینه که وقتی هکتور این پاتیلو به دست میاره،هفت برابر قبل معجون درست میکنه. و تازه، اون کلی مواد مذاب میاره میریزه تو این پاتیل و با بقیه ی ماده هاش قاطی میکنه.
بعدشم یه خورده جادوی سیاه میریزه توش و وقتی ماده اش تموم شد، همشو میریزه رو چوبدستیایه مرگخوارا. یعنی هکتور یه طلسم جدید اختراع کرده. و این برای مرگخوارا مفیده. ولی نصفه کار میکنه. یعنی بعضی وقتا جادوی سفید ازش میزنه بیرون که این مساویه اینه که برا محفلی ها هم خوبه. ولی اگه پاتیل معجون سازی نبود که چنین چیزی امکان پذیر نبود!
دستت درد نکنه واقعا! تو مایه ی افتخار هافلپاف و هلگایی.
اینم چهار تا کلاسم.
یکمیدومیسومیچهارمیپیشگوییسلام لا یعنی... استاد! من هنوز تو کف اون هدفون قشنگتم. یعنی یه بارم به من قرض نمیدی؟ در ضمن، به گفته ی رز، من اومدم پناهنده گیه ریون!
۱-کدوم یکی از روش های پیشگویی رو می پسندین؟ چرا؟ (گوی پیشگویی،تشخیص احتمال چه چیزی از رو ابرا، صورت فلکی)
گوی پیشگویی. من چند تا دلیل قانع کننده دارم. اولیش اینه که بعضی وقتا ممکنه هوا آفتابی باشه و ابر نباشه. منم اونموقع نیاز به پیشگوییم ولی نمی تونم پیشگویی کنم. دومیش اینه که من اون تحلیلی که از ستاره ها کردم، پدرم در اومد. من مثل ریونیا مغز ندارم که! برو دفتر بیار. ستاره ها رو بکش. به هم با بدبختی وصلشون کن و در آخر تحلیل کن. عه! یعنی چی؟! خیلی سخته پس گوی بهتره.
من چند تا دلیل برا گوی بگم:
۱- همیشه در دسترسه. چون همیشه می تونیم از کلاس پیشگویی گوی بدزدیم. راه بازه، جاده ام درازه!
۲- سریع تر نشون میده. یعنی مثلا تو ماهواره پخش میکنه بهترین راه شستشوی ماشین، فلانه. با هفت سری متفاوت. به جای شلنگ( ابرا) و سطل آب و اسکاج( صورت فلکی).
۳- مثلا من به یکی حسودی میکنم که چرا انقدر خوش هیکله. بعد تو گوی پیشگویی که پیشگوییشو می کنم، چون همه چیزو گرد نشون میده، اونم بیست برابر و مثل یه توپ قلقلی نشونش میده!
۲-در چه مواقعی برا پیشگویی، ما از گوی پیشگویی استفاده میکنیم؟(۴ مورد)
۱- وقتی که روز و آفتابیه. یعنی نه ستاره ای هست، نه ابری!
۲- وقتی می خوایم سریع پیشگویی کنیم.
۳- وقتی که می خوایم ببینیم که چه اخلاقی داریم( با توجه به رنگ). و وقتی رنگ و اخلاقمون مورد پسند نبود.( یعنی مثلا رنگ آبی بود و یعنی خوشحالیم) میریم یه کاری می کنیم که رنگ مورد علاقمونو تو گوی نشون بده. ( مثلا میرم خودمو می ریزم تو رنگ زرد و میرم مهربون میشم که رنگ زردو نشون بده!)
۴- وقتی که می خوایم آینده ی یه نفرو پیش بینی و پیشگویی کنیم که دوسش نداریم( ازش متنفریمو می خوایم که آینده ی بدشو ببینیم و بهش بخندیم.)، از اون استفاده می کنیم. چون معمولا وقتی با گوی کار میکنی، همش چیز منفی و بدو نشونت میده و صد البته که همه چیزو گرد نشون میده!
با تو و لیسا بهم خوش گذشت. خسته نباشید. با ریونکلاوی ها و طرز قضاونشون بیشتر آشنا شدم. به لیسا سلام برسون!
پستام تو کلاست:
اولدومسومچهارمپ.ن( واسه ی همه ی استادا):
لینکارو که گذاشتم، اگه یکیش اشتباه بود، ببخشید دیگه! اما بدونین که من همه رو نوشتم.