هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۹:۳۹ پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
نتیجه دوئل لینی وارنر و حسن مصطفی:

امتیاز های داور اول:
لینی وارنر: 27.5 امتیاز – حسن مصطفی: 25.5 امتیاز

امتیازهای داور دوم:
لینی وارنر: 27.5 امتیاز – حسن مصطفی: 28 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
لینی وارنر: 27 امتیاز – حسن مصطفی: 27.5 امتیاز

امتیاز های نهایی:
لینی وارنر: 27.5 امتیاز – حسن مصطفی: 27 امتیاز


برنده دوئل: لینی وارنر!

................................

حسن مصطفی روی جاروی پرنده ی 2050 خودش نشسته بود و با سرعتی بیش از حد مجاز مشغول روندن به سمت اجلاس جاروسواران مدرن بود. این اجلاس برای اون خیلی مهم بود. چون میتونست امتیاز میزبانی جام ملت های کوییدیچ رو بگیره و با این کار میلیون ها گالیون پول به جیب بزنه. اما وقت کم بود و باید هر چه زودتر به محل اجلاس می رسید.
مطمئن بود که محل اجلاس یه جایی همون دور و براست. نگاهی به زیر پاش انداخت و بلاخره ساختمون اجلاس رو دید. نوک جاروش رو به سمت پایین گرفت و یه کم به سمت چپ رفت تا روی باند مخصوص فرود بیاد.

بــــــــــــــــــــــــــــــوم!

ضربه ی سنگین و محکمی خورد تو ملاج حسن مصطفی و چشم هاش سیاهی رفت.

فلش بک- حیاط خونه ریدل

- من من!
- تو تو!
- کشیدم!
- کیو؟

هکتور نگاهب به دو نفر باقی مونده میندازه تا بینشون یکی رو به عنوان یار آخر انتخاب کنه. هوریس و بلاتریکس مونده بودن. از اونجایی که اگه هوریس رو انتخاب می کرد عملا یک مبل رو انتخاب کرده بود، ریسک دو نیم شدن توسط بلا رو می پذیره و اونو انتخاب میکنه.
- بلا رو!

هر دو تیم سر جاهاشون قرار میگیرن تا با سوت داور بازی رو شروع کنن.

- ما سوت نمیزنیم. ابهتون زیر سوال میره!
- ارباب مطمئن باشید نمیره. خیالتون راحت باشه. شما داورید کسی جز شما که نمیتونه سوت شروع بازی رو بزنه!
- نمیخوایم. ما سوت نمیزنیم.
- خب پس ارباب به روش دیگه ای اعلام کنید که بازی شروع شده.
- اجازه میدیم بازی رو شروع کنید.

با شنیدن این جمله همه به سمت توپ حمله ور شدن و لینی و هکتور هم که جستجوگر های دو تیم بودن برای پیدا کردن اسنیچ حرکت کردن. از اونجایی که هکتور اهل بازی جوانمردانه و عادلانه نبود، پاتیلی رو از جیبش در میاره و محکم تو ملاج لینی میکوبونه.

- هک ما دیدیم چی کار کردی. مایلیم این رو خطا بگیریم.

اما از اون جایی که سر و صدا زیاد بود صدای لرد به کسی نرسید.

- ما فرمودیم این دگورث خطا کرد.

باز هم کسی نشنید.

- ما نمیخوایم سوت بزنیم. به ما توجه کنید.

کسی توجه نکرد.
همین طور که لرد سعی داشت توجه ملت رو به خودش جلب کنه حال لینی جا اومده بود و دوباره داشت پرواز می کرد. درست در همون لحظه که لینی پرواز کرد، یک بازدارنده از سمت مخالف به طرف هوریس اومد و اون هم طی یک واکنش دفاعی خودش رو به مبل تبدیل کرد و راهی زمین شد.
در نتیجه بازدارنده رفت و رفت و رفت و درست در محل نیش لینی فرود اومد و نیش لینی تا نصفه توی ترک بازدارنده فرو رفت!

لینی که هنوز متوجه سنگینی بازدارنده روی خودش نشده بود، داشت پرواز میکرد. که در اثر نیروی برخورد بازدارنده و نیروی پرواز لینی، لینی شروع به چرخیدن دور خودش کرد.

لینی چرخید و چرخید...

و همچنان میچرخید...

- یکی اینو بگیره سرمون گیج رفت!

اما لینی باز هم چرخید. اونقدر چرخید تا یهو بازدارنده از نیش لینی جدا شد، از دو میلی متری گوش لرد گذشت، مستقیم به سمت آسمون رفت و تو افق محو شد.

- بازی تعطیله. امنیت ما اینجا در خطره!

در نتیجه ی این دستور لرد ملت مرگخوار ناراحت و افسرده وسایلشونو جمع میکنن و میرن پی کار و زندگیشون.

اما بازدارنده به راه خودش ادامه میده و میره و میره تا صاف به سر حسن مصطفی برخورد میکنه و اون رو از روی جاروش پایین میندازه.

البته هیچکس متوجه نمیشه که چرا به جای خود حسن، روح شفافش با مغزی له شده در جلسه ی اجلاس ظاهر شده. حتی خود حسن هم هرگز نفهمید بازدارنده ای که باعث مردنش شد از کجا پیداش شد.


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۵:۳۶ چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۹:۱۴:۰۸
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
نتیجه دوئل اشلی ساندرز و یوآن بمپتون:


امتیاز های داور اول:
اشلی ساندرز: 25 امتیاز – یوآن بمپتون: 25.5 امتیاز

امتیازهای داور دوم:
اشلی ساندرز: 25 امتیاز – یوآن بمپتون: 25.5 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
اشلی ساندرز: 24.5 امتیاز – یوآن بمپتون: 25 امتیاز

امتیاز های نهایی:
اشلی ساندرز:25 امتیاز – یوآن بمپتون: 25.5 امتیاز


برنده دوئل: یوان بمپتون!

..............

-فنجونتو آروم بردار. اگه صدایی مثل "لوپ" داد یعنی جواب مثبته!

اشلی سرش را خاراند.
-جواب چی؟

-نیتت دیگه...نیت کن و بردار. بعد بده به من.

اشلی خنده بلندی کرد.
-دست بردار یوآن...تو نمی تونی فال قهوه بگیری...تو فالگیر نیستی. تو حتی آدمم نیستی. فقط یه راسویی...برو تو جنگل شکار کن. از درختا برو بالا... راسوها چی می خورن؟

یوآن اصلا نمی خواست در آن لحظه روی غذای مورد علاقه راسوها تمرکز کند...
-امتحان کن...می بینی که واقعیت داره. همین چند هفته پیش به پنه لوپه گفتم طی سه وعده نامه ای به دستش می رسه. سه ساعت...سه روز...سه هفته...سه ماه...
-خب؟ رسید؟
-نه...هنوز وقت داره...سه ماه...سه سال...

اشلی فنجانش را بلند کرد. هیچ صدای "لوپ"ی در نیامد.
یوآن فنجان را به زور از اشلی گرفت.
-ببین. این جا می بینم که طی سه وعده...نه...اونو ولش کن. اینجا...همین بالا... می بینم که تو... می میری!ذوب می شی. هیچ اثری ازت نمی مونه.
-طی چند وعده؟ بیخیال...سیبل تریلانی شدی؟ چطور ممکنه هیچی از آدم نمونه؟

یوآن تا بینی داخل فنجان قهوه فرو رفت.
-به من چه...فنجون می گه. مواظب خودت باش. اوخ...دماغم قهوه ای شد...


اشلی کوله پشتی اش را برداشت و از کافه خارج شد.

به خانه رفت و برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش را تماشا کرد.
جلوی تلویزیون خوابش برد...و وقتی بیدار شد با احساس خستگی مفرط به حمام رفت...

نیم ساعت بعد صدای تق و تق کوبیده شدن جغدی مصر به پنجره به گوش رسید.
جغد نامه ای به پا داشت...نامه ای که چندان صبور به نظر نمی رسید.
وقتی جغد موفق به باز کردن پنجره نشد، نامه سریعا خودش را از پای جغد نجات داد و از لای پنجره به داخل خانه خزید.

باز شد!

صدای بلندی از نامه به گوش رسید.
-خانم ساندرز...کجایین...سریع بیایین یه چیزی هست که باید بهتون بگم...شما صبر نکردین...


فلش بک...


ساحره ای که پیشبند سفیدی روی ردایش بسته بود دستی به صورت اشلی کشید.
-چطوره خانم ساندرز؟ راضی هستین؟ مزیت این روش اینه که فورا تاثیر خودش رو نشون می ده. برای همین قیمتش بالاست.

اشلی ذوق زده به پوست صاف و درخشانش داخل آینه خیره شده بود. با عجله از جا بلند شد و به طرف در رفت.
-عالیه....فوق العاده اس. باور نکردنیه. فورا باید به تاتسو نشونش بدم.

ساحره فریاد زد.
-هی...صبر کنین...خانوم...ساندرز...نکات ایمنی...

ولی اشلی غیب شده بود!


پایان فلش بک


نامه همچنان فریاد می زد.
-خانم ساندرز...مواظب باشین. بعد از استفاده از این لوسیون نباید آب به پوستتون بخوره...بیست و چهار ساعت...خیلی خطرناکه. مواظب باشین. آب باعث می شه تاول های بزرگی بزنین...و مواد شوینده تاثیر بدتری دارن...با لوسیون واکنش نشون می دن و تبدیل به اسید قدرتمندی می شن که پوست رو...

ذوب می کرد!


شیر آب حمام باز بود...حمامی که ظاهرا خالی به نظر می رسید...و چیزی که کف حمام جاری شده بود مخلوطی بود از آب و کف و ...اشلی!





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۴۵ شنبه ۷ مهر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۹:۱۴:۰۸
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
نتیجه دوئل لودو بگمن و سلینا مور:


امتیازهای داور اول:
لودو بگمن: 25 امتیاز – سلینا مور: 27 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
لودو بگمن:24 امتیاز – سلینا مور: 26.5 امتیاز

امتیازهای داور سوم:
لودو بگمن:24 امتیاز – سلینا مور: 26 امتیاز

امتیازهای نهایی:
لودو بگمن: 24.5 امتیاز – سلینا مور: 26.5 امتیاز


برنده دوئل: سلینا مور!

...............................

-باز کن!
-خودت باز کن!

سلینا و لودو در دو طرف میز ایستاده بودند و هر کدام سعی می کردند فاصله خودشان را از میز حفظ کنند.

پاکت بزرگی وسط میز قرار داشت که دو حرف اس و ال روی آن می درخشید.

سلینا با احتیاط پاکت را به طرف لودو هل داد.
-به نظرم برای تو فرستادنش. "ال" کمی بزرگ تر نوشته شده. به نظرم اون یکی هم قرار بوده "بی" باشه...ولی اینا اسمتو نمی دونستن. فکر کردن لودو سگمن هستی!

لودو با چوب دستی اش جلوی نزدیک شدن پاکت را گرفت.
-شایدم فکر کردن تو سلینا لور هستی! ببین من کلا اهل ریسکم...ولی در مورد پاکتی که نمی دونم چیه و از کجا اومده ریسک نمی کنم. شاید توش طلسم باشه...شاید پودر سمی باشه و به محض باز کردن تو هوا پراکنده بشه و من بمیرم! برای من خیلی زوده که بمیرم! ولی برای تو زود نیست...تو بمیر!

سلینا نفس عمیقی کشید و پاکت را برداشت.
اگر قرار می شد به امید لودو بماند، باید کل روز به پاکت سر بسته خیره می شدند.
برای احتیاط دستکش های پوست اژدهایش را به دست کرد و پاکت را باز کرد.
یک تکه کاغذ ساده بود!

لودو با خوشحالی جلو رفت.
-هی...طلسم نیست...هیچ پودر زهرآلودی هم در کار نیست...نمردم! نامه مو بده به من.

سلینا در حالی که به کاغذ خیره شده بود لبخند زد.
-چرا اتفاقا...نتیجه دوئلمونه...و تو قطعا مردی!





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۹:۱۴:۰۸
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
نتیجه دوئل یوآن بمپتون و اشلی ساندرز:


امتیازهای داور اول:
یوآن بمپتون: 26 امتیاز - اشلی...


نه...صبر کنین...این نبود...



سوژه دوئل یوآن بمپتون و اشلی ساندرز: راه حل!


توضیح نداریم! آزادانه بنویسید!


برای پست زدن در باشگاه دوئل دو هفته(تا دوازده شب پنجشنبه 19 مهر) فرصت دارید.


حتی اگر 26 گرفتید هم جان سالم به در ببرید.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۷/۷/۵ ۰:۲۱:۳۰



پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۹۷

اشلی ساندرز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۹:۳۱ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۸
از لندن گرينويچ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 205
آفلاین
فکر نکنم بالاى 15 بگيرم ولى هستم


ویرایش شده توسط اشلی ساندرز در تاریخ ۱۳۹۷/۷/۴ ۱۸:۲۸:۱۷

تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۷:۳۰ چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۹۷

یوآن بمپتون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۹ سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۵:۵۴:۳۲ جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲
از اکسیژن به دی‌اُکسید کربن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 65
آفلاین
اشلی، من همیشه ۲۶ می‌گیرم. ینی همیشه ۴ تا نمره از دس میدم و به ۳۰ نمی‌رسم.
این ۴ نمره یه طرف، این ۲۶ ـی که می‌گیرم یه طرف.
نمره‌ی ۲۷ رو به رولای در حد استاندارد میدن. من معمولاً ۲۶ می‌گیرم. پس میشه گفت که من حتی استاندارد هم نیستم. ینی من مث خودت، کاملاً متوسطم و در نتیجه، اعلام دوئل می‌کنم باهات.
دو هفته.



پ.ن: +


ویرایش شده توسط یوآن بمپتون در تاریخ ۱۳۹۷/۷/۴ ۱۷:۴۵:۲۳

How do i smell?


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۰۸ سه شنبه ۳ مهر ۱۳۹۷

اشلی ساندرز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۹:۳۱ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۸
از لندن گرينويچ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 205
آفلاین
يکى.در حد خودم(متوسط) بياد دوئل حوصلم سر رفته


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ یکشنبه ۱ مهر ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۹:۱۴:۰۸
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
نقل قول:
همینطور که مستحضرید هماهنگ هم هست.
کی مستحضر شدیم؟ از کجا مستحضریم؟


نقل قول:
زمانش هم هرچی صلاح می‌دونین فقط حتما جمعه این هفته رو شامل بشه.
الان مثلا بگیم سه روز و جمعه این هفته؟

به من هر چی بگن حداکثرشو در نظر می گیرم...در نتیجه نه روز!


سوژه دوئل لینی وارنر و حسن مصطفی: ضربه!


سوژه توضیح نداره. فقط باید بگم که ضربه مادی و معنوی و روحی و جسمی فرقی نمی کنه و برای ما فرقی نمی کنه که ضربه رو اول پست بخورین و بعد درباره ادامه و عوارضش بنویسین یا وسط پست بخورین یا آخرش.

ضربه رو مجبور نیستین بخورین...می تونین بزنین!


برای ارسال پست در باشگاه دوئل، نه روز (تا دوازده شب سه شنبه 10 مهر) فرصت دارید.


جان سالم به در ببرید.




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۱۶ شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷

ریونکلاو، مرگخواران

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
دیروز ۲۱:۰۸:۲۵
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
گردانندگان سایت
پیام: 5462
آفلاین
سلام.

ایشون بسیار علاقمند به دوئل بودن، منم روشو زمین ننداختم.

زمانش هم هرچی صلاح می‌دونین فقط حتما جمعه این هفته رو شامل بشه. 👀 مثلا هشت روز و نیم چطوره؟ همه‌ش تقصیر این مصطفی خانه که گفت هشت نه روز. خب وسطش می‌شه هشت و نیم.

همینطور که مستحضرید هماهنگ هم هست.


🙋‍♀️ فقط اربـاااااااب! 🙋‍♀️

فقط بلده بشینه یه جا، بدون این‌که بدونه چرا!
تصویر کوچک شده




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۳:۴۸ پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۷

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
نتیجه دوئل لایتینا فاست و گرگوری گویل:

امتیاز های داور اول:
لایتینا فاست:26 امتیاز - گرگوری گویل: صفر امتیاز

امتیاز های داور دوم:
لایتینا فاست:26 امتیاز - گرگوری گویل: صفر امتیاز

امتیاز های داور سوم:
لایتینا فاست:26 امتیاز - گرگوری گویل: صفر امتیاز

امتیاز های نهایی:
لایتینا فاست:26 امتیاز - گرگوری گویل: صفر امتیاز

برنده ی دوئل: لایتینا فاست!

..................

لایتینا با لبخندی عجیب و غریب به گویل نگاه می کرد.
- از اونجایی که من لایتینای بسیار فداکاری ام میخوام بهت کمک کنم.

گویل متفکرانه به لایتینا خیره شده بود.
- چه کمکی؟
- میدونم که تو چقدر دوست داری بتونی هکتور رو ببینی درسته؟

گویل با شنیدن اسم هکتور کلا از خود بی خود شده بود.
- استاد؟ استاد کو؟ استااااااااد!
- خب ببین آروم باش من یه راهی برات دارم. یه شغل هست که به من پیشنهاد شده. توی جایی که هکتور زندگی میکنه. منم با فداکاری کامل میدمش به تو.

گویل بدون چون و چرا و حتی بدون پرسیدن اینکه اون شغل چیه اون رو پذیرفت.

فلش بک- چند ساعت قبل:

نگاه لایتینا به زنگ در خانه ریدل ها دوخته شده بود. همه ی آرزو هایش، همه ی رویاهایش برای پذیرفته شدن در گروه مرگخوار ها پشت این در بود. رویایش برای حک شدن علامت شوم روی دستش.
ناخود آگاه دستش رو بالا برد و پیچ و تابی به اون داد، چشم هاش رو بسته بود و غرق در رویاش بود. لرد داشت علامت شوم رو روی دستش حک می کرد. فقط چند چند لحظه مونده بود تا...

تــــــــق! بــــــــــــوم!

دستی محکم پس کله اش خورد و اون رو با مغز به در زد و از رویای شیرینش بیرون آورد. چشم هاش رو باز کرد و با هیکل لرزون هکتور مواجه شد که درست جلوش وایساده بود و زل زده بود تو چشم هاش.
- بیا بریم هر چه زودتر کارتو برات توضیح بدم.
لایتینا داشت با خودش فکر میکرد" کار؟ کدوم کار؟ من قراره مرگخوار بشم."
هکتور که انگار ذهن لایتینا رو خونده بود، جوابش رو داد.

- این کار مقدمه ی پذیرفته شدنت توی گروه مرگخوار هاست. باید از این مرحله رد بشی.
لایتنینا با شنیدن این جمله با قاطعیت سرش رو تکون داد.

هکتور بعد از بردن لایتینا جلوی در اتاقی که بسیار بزرگ و عریض و طویل به نظر می رسید، مشغول توضیح دادن شغل لایتینا به اون شد.
- تو مسئول نگهداری از تسترال هایی!
- تسترال ها؟
- آره، خیلی چهارپاهای خوبین. فقط مشکل اینجاست که چون الان یک هفته است غذا نخوردن و یه کوچولو گرسنشونه.

صدای عربده های تسترال های توی اتاق نشون میداد یه کم بیشتر از یه کوچولو گرسنه بودن!

پایان فلش بک- جلوی در اتاق تسترال ها:

گویل با ذوق و اشتیاق به در پیش روش خیره شده بود که به شدت می لرزید و صدای بوم بومی هر از گاهی با لرزش کل اتاق همراه می شد.
- این آزمایشگاه استاده؟
- آره میبینی که از صدا و لرزشش کاملا مشخصه. فقط کافیه بری تو تا بتونی بری پیش هکتور. درست پشت همین دره. داره معجو...

هنوز جمله ی لایتینا تموم نشده بود که گویل در رو باز کرد و با کله توی اتاق پرید و در رو پشت سرش بست. و دو ثانیه بعد صدای خرچ خرچ و جیغ داد گویل نشون میداد که تسترال ها تا چند روزی به غذا نیاز ندارن!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.