خلاصه:
آرسينوس میخواد بره خواستگارى لاكرتيا بلك بره. به دستور لرد، رودولف مشغول آماده کردن آرسینوس برای مجلس خواستگاریه و به همراه بلاتریکس برای خرید لباس مناسب به دیاگون رفتن ...
بلاتریکس و رودولف در کوچه دیاگون قدم میزدند و آرسینوس نیز در سکوت پشت سرشان میآمد.
- لباسای ارباب هیچ جذابیتی نداره بلا! دست بردار!
- تو الان ارباب رو فاقد جذابیت دونستی؟
- نه!
منظورم این بود که خود ارباب به اون لباسها جذابیت دادن! پوشش مناسب رو باید از من بپرسی که خدای جذابیتم حتی وقتی کریه المنظرم!
در این هنگام اتوبوس شوالیه که در حال عبور از کوچه دیاگون بود در کنار خانواده لسترنج از سرعت خود کاست و استن شان پایک سر از پنجره بیرون آورد و سو کشید! بلاتریکس کروشیویی به اتوبوس ول داد و فریاد زد:
- برید گم شید احمقهای بی اصل و نسب! مزاحم نشید!
- مزاحم چیزه ... مراحمیم!
استن پیش از این که پدال گاز را تا آخرین حد بفشارد این را گفت و سپس لایی کشان دور شد و کروشیو نیز به دنبالش!
- نگفتم؟!
اگر مثل من پوشش مناسب داشتی این طور نمیشد!
- نمیدانم رودولف! شاید حق با تو باشد! حالا میگویی چه کنیم؟
- تقسیم کار میکنیم.
سرش مال تو، پایینش با من!
لرد ولدمورت در صدر مجلس نشسته بود و آرسینوس و سپس باقی مرگخوارها سمت چپش قرار داشتند. در آن سمت نیز لاکرتیا و در کنارش باقی خاندان بلک، حاضران سالن ویلای آبا و اجدادیشان را تشکیل داده بودند.
- ما مایلیم بریم سر اصل مطلب. آرسینوس؟ :yeyevrow:
- بله ارباب درست میگن! بهتره بریم سر اصل مطلب و ببینیم به هر حال هر خانواده چی داره ... چی نداره!
ما که هیچی به هیچی!
آرسینوس با چهرهای سیاه و نور نخورده و چشمهای گود افتاده سر بلند کرد و با لپهای سرخ شده نگاه چپی به لودو انداخت. نگاهی که اگر چشمهای به نور عادت نکردهی آرسینوس اندکی بازتر بود میشد در آن «کی گفت تو زر بزنی؟
» را خواند! لرد با تاسف چشم از شلوارک آدیداس سه خط آرسینوس که تجانس خاصی با کراواتش داشت، برداشت و دوباره عنان مجلس را دست گرفت.
- ما برای مهریه رسمی قدیمی داریم که به تعداد روزهای عمر مسن ترین فرد خاندان گالیون میگیریم.
آرسینوس که نمیدانست لرد طرف آنهاست یا خانواده عروس سر بلند کرد تا مسن ترین فرد جمع را شناسایی کند ..
- نوهایَم من را میگوییَد!
- ای بابا! این سخت گیریا برای چیه؟ دو تا جوونن دستشون رو میذاریم تو دست هم و هیچی به هیچی دیگه!
- خفه شو لودو.
ضمنا جهیزیه عروس به نظر ما ناقصه. نوه عمهی ما تخم تسترال پز و نوشیدنی کرهای جوش هم داشت!
آرسینوس همچنان نمیتوانست بفهمد لرد کدام طرفیست!