هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۴۵ دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸

هلن داولیش


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۲:۵۶ چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
نام و نام خانوادگی:هلن داولیش
گروه:ریونکلاو
پاترنوم:گربه
چوب دستی:چوب درخت گردو با موی اسب تکشاخ ۲۸ سانتی منر
جارو :اذرخش
محل زندگی:شهر ماگلی لندن

ویژگی های ظاهری :موی بلند خرمایی پوست روشن قد بلند رنگ چشم قهوه ای
لاغر

ویژگی های اخلاقی
باهوش ،کنجکاو ،خونسرد و شجاع

توضیح کوتاه:
اسم من هلن داولیشه ،ماگل زاده ام و جادوگری را از مادربزرگم به ارث بردم و در شهر لندن زندگی میکنم در ۱۱ سالگی یک نامه از طرف هاگوارتز برای من امدو اینطور شد که من به هاگوارتز امدم وبه خاطر هوش و کنجکاو بودنم به گروه ریونکلاو فرستاده شدم و عضو باشگاه دوءل مدرسه شدم و سرگرمی مورد علاقه ام خواندن کتاب های جادویی و کلاس مورد علاقه ام هم معجون سازیه


بهتر شد ولی هنوزم کوتاهه. لطفا بعدا حتما برگرد و معرفی شخصیتت رو کامل کن.
تایید شد.



ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۷ ۱۹:۵۸:۰۰

Only Raven

cat and bock



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۳۲ دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸

هلن داولیش


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۲:۵۶ چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
نام و نام خانوادگی:هلن داولیش
گروه :ریونکلاو
چوبدستی:چوب درخت گردو با موی تکشاخ ۲۸ سانتی متر
پاترنوم:گربه
محل زندگی:لندن

ویژگی ظاهری و اخلاقی
به دلیل هوش و عطش یادگیری به گروه ریونکلاو فرستاده شدم وخوشحالم سرگرمی مورد علاقه کتاب خواندن و ساختن معجون های جادویی

توضیح:
من درشهر لندن زندگی میکنم و ماگل زاده ام و جادوگری را از مادربزرگم به ارث بردم و در مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز درس میخوانم و عضو باشگاه دوءل مدرسه ام درس مورد علاقه هم معجون سازیه


معرفیت خیلی کوتاهه!
از ویژگی های ظاهری و خصوصیات اخلاقی شخصیتیت بیشتر بگو. درباره زندگیش بیشتر توضیح بده.
با یه معرفی بهتر برگرد.

تایید نشد.



ویرایش شده توسط razo در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۷ ۱۷:۵۲:۴۵
ویرایش شده توسط razo در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۷ ۱۷:۵۳:۱۸
ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۷ ۱۸:۱۷:۵۲
ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۷ ۱۸:۱۸:۲۷

Only Raven

cat and bock



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۲۶ یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۸

دراكو مالفوى old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۹ پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۱:۰۲ سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 37
آفلاین
شخصیت نام:دراکو مالفوی
تولد:5 ژوئن
چوبدستی:چوب دزخت زالزالک و موی اسب تک شاخ
گروه:اسلترین
پدر:لوسیوس مالفوی
مادر:نارسیسیا مالفوی
جارو:نیمبوس 2001
بسیاری از رفتارهای دراکو در مدرسه از تاثیرگذارترین شخصی که او میشناخت، پدرش، الگوبرداری شده بود و او صادقانه رفتار سرد و تحقیرآمیز لوسیوس نسبت به همه افراد خارج از دایره نزدیکانش را تقلید میکرد. دراکو که از نظر جسمی چندان با اباهت نبود با جذب کردن مرید دوم (کراب پیش از هاگوارتز در این مقام قرار داشت) در قطاری که به مدرسه میرفت، در طول شش سال تحصیلش از کراب و گویل به عنوان ترکیبی از مرید و محافظ استفاده میکرد.احساسات دراکو نسبت به هری همیشه تا حد زیادی به خاطر حسادت بود. با وجودی که او هرگز طعم شهرت را نچشیده بود، هری بیشک آدمی بود که بیشترین حرف درباره او زده میشد و مورد تحسین ترین فرد در مدرسه بود؛ این موضوع طبیعتا برای پسری که با چنان تصوری بزرگ شده بود که جایگاهی تقریبا شاهانه در جامعه ی جادوگری دارد، آزاردهنده بود. از آن فراتر هری در پرواز از او با استعدادتر بود؛ یعنی همان مهارتی که مالفوی مطمئن بود در آن ، میتواند همه را در سال اول تحت تاثیر قرار دهد. این حقیقت که استاد معجونسازی، اسنیپ از مالفوی خوشش میآمد و هری را تحقیر میکرد تنها یک جبران مختصر بود.دراکو که شیفتهی تصور خود به عنوان یک مرگخوار واقعی شده بود، با عزمی راسخ راهی هاگوارتز شد. او که به تدریج متوجه شده بود ماموریتش بسیار دشوارتر از آن چیزی است که تصور میکرده و پس از آن که نزدیک بود دو نفر دیگر را به جای دامبلدور بکشد، کم کم اعتماد به نفسش را از دست داد. دراکو که خطر آسیب دیدن خود و خانوادهاش را بر فراز سرش حس میکرد، کم کم شروع به خرد شدن زیر فشار کرد. تصورات دراکو دربارهی خودش و جایگاهش در جهان داشت از هم میپاشید. او در تمام زندگیاش از پدری بت ساخته بود که از خشونت حمایت میکرد و هیچ ابایی نداشت خود نیز از آن استفاده کند و حال پسرش دریافته بود که تمایلی به قتل ندارد و او این را شکستی شرمآور میدانست.زمانی که لوسیوس کمی بعد از آزکابان آزاد شد، خانواده اجازه پیدا کردند که زنده بمانند و به عمارت مالفوی باز گردند. گرچه اکنون دیگر کاملا بیاعتبار بودند. مالفویها از رویاهای رسیدن به بالاترین موقعیتها در حکومت ولدمورت به پایینترین مرتبه مرگخوارها تنزل پیدا کرده بودند؛ بیعرضهها و افراد ضعیفی که از این پس مورد تحقیر و تمسخر لرد سیاه بودند.


اگه ممکنه دسترسی منو برگردونید.


انجام شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۶ ۱۲:۱۱:۲۱

JUST SLYTHRIN


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۰۶ پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸

آستوریا گرینگرسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۳ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸
از خانه اربابی گرينگرس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
نام: آستوریا نی (nèe) گرینگراس / آستوریا مالفوی

تولد: 1982 در بریتانیای کبیر

مرگ: 2019

گروه: اسلیترین (شخصیت. خودم هنوز بدون گروه هستم)

مشخصات ظاهری:
رنگ مو: قهوه ای
رنگ پوست: روشن
رنگ چشم: سبز
لاغر اندام و قد بلند

ویژگی های اخلاقی:
صبور - مهربان - معروف به شیرینی - آرام

پاترونوس: نامشخص

چوبدستی: نامشخص

وضعیت خون: خالص

وضعیت تاهل: متاهل

خانواده:
دافنه گرینگرس (خواهر)
دراکو مالفوی (همسر)
اسکورپیوس مالفوی (پسر)

خلاصه زندگینامه:
در خانواده گرینگراس متولد شدم به هاگوارتز رفتم و به اسلیترین پیوستم. دو سال از خواهرم دافنه و دراکو مالفوی کوچکتر هستم. در دومین جنگ جادوگران شرکت داشتم بعد از اون با دراکو مالفوی ازدواج کردم و صاحب پسری به نام اسکورپیوس هایپریون مالفوی شدیم.
خانواده ام در گروه 28 تقدیس شده عضو هستند و من در اعتقادات اصیل زاده ها بزرگ شدم ولی برخلاف این عقاید هستم و به پسرم هم این ها رو تحمیل نکردم.
اجداد من بخاطر طلسم زندگی عمر کوتاهی دارند که من هم به این طلسم دچار شدم و همین باعث مرگم شد.


تایید شد.
لطفا حواست باشه که برای ورود به سایت از شناسه کاربری Astoria.Greengrass استفاده کنی.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۲۳ ۱۱:۳۰:۲۳

The world is quiet here


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۲۸ یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸

آلبوس دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۳ یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۰:۴۶ یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
از دست شما
گروه:
کاربران عضو
شناسه های بسته شده
پیام: 454
آفلاین
به نام خدا




نقل قول:
دامبلدور در دره گودریک زندگی می‌کرد که محل تولد گودریک گریفندور بود. در زمان کودکی، پرسیوال دامبلدور (پدر آلبوس) به دلیل حمله وحشیانه به سه ماگل جوان دستگیر و محکوم به حبس ابد در آزکابان شد. آلبوس دامبلدور در یازده سالگی وارد مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز شد. در اوایل به دلیل رفتار پدرش در برابر ماگل ها (اصطلاح جی.کی. رولینگ برای غیرجادوگرها در متن کتاب) در مدرسهٔ هاگوارتز شهرت داشت، ولی پس از چند ماه شهرت خود او از سوء شهرت پدرش پیشی گرفت. او یکی از ممتازترین دانش آموزان مدرسه علوم و فنون جاودگری هاگوارتز تا آن زمان بود. به‌طوری‌که به هجدهمین سالگرد تولدش نزدیک می‌شد در باافتخارات و سربلندی زیاد هاگوارتز را ترک کرد. سرپرست دانش آموزان، دانش‌آموز ارشد، برنده جایزه بارنابس فینکلی برای طلسم‌اندازی استثنایی، نمایندهٔ جوانان بریتانیایی در وینزنگاموت، برنده مدال طلای مقاله ابتکارآمیز همایش بین‌المللی کیمیاگری در قاهره از افتخارات اوست. زمانی که دامبلدور می‌خواست به یونان برود، ناگهان کندرا مادر دامبلدور مرد و او نتوانست به یونان برود. درمراسم خاکسپاری کندرا، ابرفوت برادر دامبلدور که او را مقصر می‌دانست بینی دامبلدور را شکست. چندی بعد، او با گریندل‌والد دوست شد و رابطه‌ای عاشقانه با او برقرار کرد، جادوگری که بعدها به پلیدترین جادوگر نسل خودش تبدیل شد. در درگیری‌ای که بین او و آلبوس و ابرفوت رخ داد، تصادفاً طلسمی به آریانا خواهر دامبلدور برخورد کرد و او مرد. در نتیجه این مرگ، ضربه روحی سختی به خانواده دامبلدور وارد شد. اما او از تلاش دست برنداشت و توانست دوازده خاصیت خون اژدها را کشف کند که بسیار باارزش بود. در چند سال بعد دامبلدور با گریندوالد، سیاه‌ترین جادوگر جهان در آن زمان به مبارزه تن به تن پرداخت و توانست او را دستگیر کند. این کار بسیار مهم بود زیرا در تمام اعصار تا آن زمان جادوگری مثل گریندل‌والد ظهور نکرده بود. پس از آن دامبلدور به شهرت زیادی رسید و استاد درس تغییر شکل در هاگوارتز شد. همچنین مقاله‌های مهمی همچون معجون‌ساز واقعی و نام تغییرشکل امروز در روزنامه جادوگری پیام امروز نوشت. دامبلدور چند سال بعد به مقام مدیریت هاگوارتز رسید. به‌دلیل مهارت‌های فوق‌العاده او، سه بار مقام وزارت سحر و جادو به او پیشنهاد شد اما او به دلایلی نپذیرفت. حدود سه سال بعد تام ریدل که یکی از ممتاز ترین دانش اموزان اسلیترینی بود نام لرد ولدمورت را برای خود انتخاب و با تشکیل گروه مرگ‌خوارها با دوستانش در هاگوارتز، به استفاده از جادوی سیاه پرداخت و به سیاه‌ترین جادوگر هزاره اخیر بدل شد. در زمان قدرت ولدمورت (لرد سیاه)، هاگوارتز به دلیل وجود دامبلدور در آنجا، امن‌ترین مکان در دنیای جادوگری بود. اولین حضور دامبلدور در اولین سکانس فیلم هری پاتر و سنگ جادو بود یعنی هنگامی که دامبلدور هری پاتر را جلوی خانه دورسلی‌ها (خاله و شوهر خالهٔ هری) گذاشت. ده سال بعد که هری پاتر به هاگوارتز آمد دامبلدور هنوز مدیر هاگوارتز بود.


این چیزیه که راجع به من می گن.

تایید شد.


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۹ ۱۰:۴۳:۳۵


...Io sempre per te


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۸

نارسیسا مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۵۷ سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۲۲:۲۴ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۸
از اونور دنیا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 13
آفلاین
اسم : نارسیسا مالفوی (بلک)

گروه : اسلیترین

خصوصیات ظاهری : مو های همیشه شانه کشیده شده‌ی بلوند روشن با رگه های مشکی مادرزاد(از قدرت جادوی سیاه درونش و خاندان بلک نشئت میگیرد)، قد بلند، لاغر و استخوانی، چشمان نافذ آبی و اکثرا دیده شده با لباسی ابریشمی، به سیاهی خاندانش

خصوصیات اخلاقی : اصیل زاده ای از جنس بلک ها، مادری مهربان، در عین حال جدی، شجاع، مقید به اصول اخلاقی و اصیل زادگی

چوب دستی : چوب درخت گردو با ریسه قلب اژدها، انعطاف پذیر

معرفی کوتاه : وی در سال 1955 در خانواده ای تهی دست و مذهبی و پرجمعیت چشم به جهان گشود، خانواده ی او که یکی از برترین خاندان های اصیل زادگان بودند، با قناعت و فروتنی روزگار خود را میگذراندن. نام برده کودکی سختی را طی‌کرده بود. دوران کودکی او پر از عبادت برای مرلین و رستگاری به سوی او بود، زمانی که درس خود را در هاگوارتز شروع کرد، تمایلی عجیب به جادوی سیاه در خود دید، سرانجام اصول های اخلاقی خود (عبادت تا آخر عمر در درگاه مرلین و همانند راهبه ها زیستن) را کنار گذاشت و به همسری لوسیوس مالفوی در آمد، بعد از مدتی همانند خواهر و همسر خود به خدمت لرد ولدمورت درآمد و برای او جان فشانی ها کرد ، سرانجام در نبرد هاگوارتز به اشتباه خود پی برد، به درگاه خداوند متعال توبه کرد و همانند گذشته از رستگاران شد.

تایید شد.
خوش برگشتید.


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۵ ۱۵:۵۸:۴۴

Toujours pur

اصالت جاودان

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۳۹ دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸

پروفسور تافتی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۸ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۴۳ چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹
از آمدنم نبود گردون را سود!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 88
آفلاین
نام: پروفسور تافتی (وی آن‌قدر پروفسور است که پروفسور بخشی از نام وی حساب می‌شود.)

گروه: هافلپاف

خصوصیات ظاهری: موهایش قهوه‌ای روشن است و تا شانه‌هایش می‌‌رسد. سبیل کم‌پشتی دارد. گاهی بر چانه ریش پروفسوری می‌رویاند. وقتی لبخند می‌زند چشم‌هایش ریز می‌شوند. ۱۸۰ سانتی‌متر قد دارد. به ظاهرش می‌رسد. موهایش همیشه مرتب است و آراسته لباس می‌پوشد. معمولاً توسط دیگران جذاب و خوش‌تیپ ارزیابی می‌شود.

خصوصیات اخلاقی: به دنبال دل بردن از دیگران است و با توجه به جذابیت‌های ظاهری در این کار موفق است. همواره به شروع یک رابطه‌ی عاطفی مشتاق است. بذله‌گو و شوخ‌طبع است. شاید به‌نظر نرسد، ولی دل مهربانی دارد. میل زیادی به شیطنت و سر به سر دیگران گذاشتن دارد.

چوب جادو: ۳۰ سانتی‌متر طول دارد. از چوب درخت افرا ساخته شده و در مغز آن موی تک‌شاخ به کار گرفته شده است.

معرفی کوتاه: پروفسور تافتی جادوگر حاذقی است. وی در زمینه‌ی نجوم و ریاضیات جادویی متخصص است و تا کنون کتاب‌های قابل توجهی از خود به جا گذاشته. وجه رفتاری کودکانه‌ی او در کنار خصوصیات علمی‌اش شخصیت او را ویژه می‌کند. وی همچنین جادوگر توانایی هم هست. در دوران تحصیل و در دروس مختلف عمدتاً بالاترین نمره‌ها را کسب می‌کرد. پدر و مادرش کارمندان وزارت سحر و جادو بودند و همانند او از نظر علمی در جامعه‌ی جادوگران شناخته‌شده به‌شمار نمی‌روند. شاید مهم‌ترین نکته‌ درباره‌ی خانواده‌اش آن باشد که برادری دوقلو داشت، که از نظر ظاهری کاملاً مشابه او ولی از نظر اخلاقی بسیار آرام بود. برادرش در ده سالگی درگذشت. پروفسور تافتی هم‌اکنون دوران میان‌سالی خود را پشت سر می‌گذارد.

تایید شد!
خوش برگشتید.


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۳ ۸:۴۳:۰۳


کامل کردن معرفی
پیام زده شده در: ۱۵:۲۷ یکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸

گیلدروی لاکهارت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۵ شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۶:۴۷ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸
از جهنم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 33
آفلاین
اسم:گیلدروی لاکهارت

جنسیت:مذکر

نژاد:دو رگه

شغل:نویسنده، معلم دفاع در برابر جادوی سیاه در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز

رنگ مو: بلوند

رنگ چشم: آبی

چوبدستی: چوب درخت آلبالو و رگ قلب اژدها( 9 اینچ)

بوگارت:اسلایتی بندی
Slighty bendy

گروه:ریونکلاو

ویژگی های اخلاقی:جادوگر خوب ولی تنبل که به همین دلیل به جای تلاش برای کسب شهرت به تقلب روی آوردم.

ویژگی ظاهری:قد متوسط رو به بلند مو های حالت دار بلوند و لبخند دلنشین و در کل چهره جذاب.

افتخارات:برنده 5 دوره زیباترین لبخند.

خلاصه زندگی:
کودکی:
گیلدروی لاکهارت که از مادری ساحره و پدری مشنگ زاده شد و دو خواهر بزرگتر داشت، تنها
فرزند از سه فرزند پدر و مادرش بود که توانایی جادو کردن داشت.پسرکی باهوش و خوشقیافه
که مشخص بود مادرش او را بیشتر از خواهرانش دوست دارد و این حقیقت که اویک جادوگر
هم بود باعث شد غرور مانند علفی هرز در وجودش رشد کند.
تحصیل:
ورود الکهارت جوان به مدرسهی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز به آن اندازه که او و مادرش
انتظار داشتند رضایتبخش نبود.در مدرسهای پر از جادوگر که تعداد زیادی از آنها هم از الکهارت
زبردستتر بودند، به اوچندان توجه نمیشد.)در حقیقت تصور لاکهارت از ورودش به هاگوارتز
دقیقا مخالف تصوری بود که هری پاتر چند دهه بعد قبل از ورود به هاگوارتز داشت. او در ذهن
خودش تجسم میکرد که در راهروها قدم میزند و از گوشه و کنار پچپچهای بقیه درباره ی
تواناییهای جادویی اش بلند میشود.اما هرگز به ذهنش خطور نکرده بود که همه ی دانشآموزها
قبل از ورودشان به مدرسه همین خیالات را درباره ی خودشان دارند.( او در ذهنش خودش را
یک قهرمان و نابغهی تمام عیار میدید و فهمیدن اینکه سرشناس نیست، تواناییهایش ویژه
نیستند و هیچکس تحت تاثیر موی فرِ طبیعیاش قرار نمیگیردبزرگترین شوک ناخوشایندی
بود که به او وارد شد.
البته اینطورنبود که لاکهارت هیچ استعدادی نداشته باشد.برعکس، معلمهایش حس میکردند
که هوش و تواناییاو از میانگیندانشآموزان بالالتر است و اگر سخت تالش کند میتواند برای
خودش کسی شود، حتی اگرنمیتوانست به جاهطلبیهایی که باهمکالسیهایش در میان
میگذاشت جامه ی عمل بپوشاند )لاکهارت به هرکسکه به حرفهایش گوش میکرد میگفت
که او تا پیش از پایان تحصیلش یک سنگ جادو خواهد ساخت وقصد دارد قبل از آنکه سخت
تالش کند تا تبدیل به جوانترین وزیر سحر و جادوی بریتانیا شود، به مقام کاپیتانی تیم کوییدیچ
انگلستان برسد و جامجهانی رابالای سر ببرد(
پس از هاگوارتز:وقتی که لاکهارت بالاخره از هاگوارتز رفت، معلم های مدرسه نفس راحتی کشیدند.خیلی زود
خبر کارهایش از گوشه و کنار رسید و کارهای متهورانهاش او را مشهور و مشهورتر کرد. بسیاری
از اساتید سابقش با خود فکر کردند که شاید دربارهی او در اشتباه بوده اند چون لاکهارت با سفر
کردن به محل دورافتاده ی زندگیِ چند جانور خطرناک و شوم، از خودش شجاعت و انعطافپذیری
نشان داده بود.
حقیقت آن بود که لاکهارت سرانجام شغل حقیقی اش را پیدا کرده بود.او هیچوقت جادوگر بدی
نبود، فقط یک ساحر تنبل بود،و تصمیم گرفته بود تمامی استعدادهایش را در یک زمینه به کار
ببندد: افسون حافظه.با حرفه ای شدن در اجرای این افسون توانست خاطرات تعداد زیادی از
جادوگران زبردست و شجاع را دستکاری کند و همین به او اجازه داد که بتواند کارهای دلیرانه ی
آنها را به نام خودش تمام کند. هر بار پس از پایان یکی از »ماجراجوییهایش« با کتابی آمادهی
چاپ به بریتانیا باز میگشت که در آن شاهکارهای شجاعانه ی »او« با جزئیات فراوان مندرآوردی
بازگو شده بود.

جایگزین شد!


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۲ ۱۹:۵۸:۱۳

گیلدروی لاکهارت عظیم


تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده






پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۰۴ شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸

برد لیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۲۳ یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۷:۵۸ شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
نام: برد لی


گروه:ریونکلاو


سن:18

گروه خونی :اصیل


چوب دستی:ریشه درخت بلوط مغز پر دم ققنوس 25 سانتی متر انعطاف پذیر


خصوصیات ضاهری:مو های مشکی ،قد بلند هیکلی ،چشم های یخی.

جارو: اذرخش


پاترونوم:ققنوس


بوگارد:گرگ

محل زندگی : لس انجلس


خصوصیات اخلاقی: شجاع اهل تلاش و کوشش، خیلی کتاب میخونم استاد در درس دفاع در برابر جادوی سیاه ،خلاصه جادوگر قوی هستم.



معرفی کوتاه :من در یک خوانواده اصیل زندگی میکردم.
خیلی سخت بود از علایقم چشم پوشی میکردم،تا مثلا خوانواده ام پیش خوانواده های اصیل دیگه سر بلند باشه .تمام خوانواده من اهل اسلیترین بودن ولی من دوست نداشتم مثل اونها باشم ، خوشبختانه کلاه گروهبندی منو به ریونکلاو فرستاد.
من دوستانه زیادی داشتم که پدر یا مادرشون ماگل بودن به همین خواطر نمی تونستم بااونها ارتباط برقرار کنم.



تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۱ ۲۱:۱۳:۰۰

ماگل زاده ولی بالا تر از هر اصیل زاده.


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۰۲ شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸

کارلوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۶ یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۸:۱۶ دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
اسم : کارلوس پاتر

گروه : هافلپاف

پاترونوس : خرس قهوه ای

چوب دستی : راش 27 سانتی متری با ریشه قلب اژدها

ویژگی های ظاهری : مو هاش مشکی بلند که همیشه بهم ریختس . قد متوسط . هروقت ببینیم کتاب دستمه و جزئی از ویژگی های ظاهریم شده .

توضیحات : تنهایی به مدت طولانی تاریکی مطلق و خواندن کتاب های زیاد به مدت زیاد. به گروه و گروهبندی اعتقادی ندارم . به رده بندی هم اعتقادی ندارم چون همیشه تمام تلاشم میکنم و دیگه نتیجه برام مهم نیس که بازم همیشه موفق بودم . ادمه خفنی نیستم ولی باهام خوش میگذره . وقتی کلاه گروه بندی رو گذاشتم چند دیقه باهم درگیری داشتیم تا تونستیم گروهه خوبی رو انتخاب کنیم . گروهی خوبیه و مطمئنم داخلش چون تعداد زیاده بقیه راحت میتونن گروه پیدا کنن و من زیاد درگیر نمیشم .



چرا معرفی شخصیت کوتاهتو اینجا ارسال کردی؟ متن پستتو با اون یکی معرفی شخصیتت که اشتباها تو یه تاپیک دیگه ارسال کرده بودی و کامل‌تر بود جایگزینش کردم.

تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱۱ ۲۱:۱۱:۰۱







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.