خلاصه:تسترالهای لرد گذاشتن رفتن.
لرد از مرگخوارا میخواد براش تسترالهای جدید تهیه کنن. مرگخوارا در بازار موفق میشن یه تسترال پیدا کنن. ولی تستراله هم حرف میزنه و هم خیلی پرروئه!
مرگخوارا به هرطریقی تسترال رو قانع میکنند تا همراه مرگخوارا با دوچرخه راهی خانه ریدل ها بشه. اما وسط راه لینی که میبینه دوچرخه کند حرکت میکنه ایده میده دوچرخه رو بذارند روی کول هکتور!
کرابم بین راه جا میمونه تو مغازه مواد آرایشی؛ حالا مرگخوارا جلوی دروازه خانه ریدلن و دنبال کراب میگردن.
* * *_بذار ببینم تو این بوته ها نیست.
_آخه احمق مگه وینسنت تو این بوته کوچولو جا میشه؟
_خب خودش میاد...بریم داخل.
_چی چیو خودش میاد! اون با اون حجم از ریمل جلو پاشم به زور میبینه!
_پس برگردیم تو راه پیداش کنیم. هکتور... دوچرخه!
هکتور که تمام راه، دوچرخه را روی کولش آورده بود، توانایی دوباره برگرداندنش را نداشت.
_خب این تسترال بازیا چیه؟
_با من بودی؟
_اممم نه شما راحت باش!
منظورم اینه حالا که دیگه نیاز نیست دوچرخه رو باخودمون ببریم...خب میذاریمش دم دروازه بعدش خودمون میریم!
همه مرگخوارا در فکر فرو رفتند. یکبار هم که شده هکتور نبوغ به خرج داده بود اما رهبر گروه دیکتاتور بود! لینی دور سر هکتور بال بال زد، نگاهی خشمگین به او انداخت.
_همین که گفتم دوچرخه باید باشه!
_
لینی رهبری بی رحم بود!
سو لی که کلاهش را آماده سفری دوباره میکرد، گفت:
_تموم شد؟ حالا میتونیم بریم دنبال کراب؟
همه آماده شدند هنوز قدم های اول را برنداشته بودند که:
_من نمیام!
مرگخوارا که پشتشان به گوینده بود، هنوز چهره اش را ندیده بودند.
_چه جسارتا... بی جا میکنی! راه بیفت دیره.
_به من گفتی جسارت میکنم؟ الان که راهمو کشیدم برگشتم به بازار و به خونه ریدل نیومدم بهتون نشون میدم کی جسارت میکنه.
مرگخوار ها سریع برگشتند. تسترال به شکل عجیبی مانند انسان ها روی زمین نشسته بود، سم هایش را در هم کرده بود و اخمی شدید بر صورت داشت که مرگخواران را ترساند!
ظاهرا تسترال مصمم و لجبازانه قصد بازگشت به دنبال کراب را نداشت، بنابراین مرگخواران باید هرطور که بود دنبال راهی برای قانع کردنش می گشتند.
مغازه مواد آرایشی
_پیداش کردم اینم همون ریمل صورتی پاستیلی! خب این چند گالیونه؟
صدایی به گوش نرسید. کراب دو متر روی سکوی جلوی فروشنده خم شد تا پایین را که فروشنده از شدت فشار قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرده بود، ببیند.
_مرلین رحمتت کنه...ریمل های خوبی داشتی... خب پس حالا که دیگه نیستی میگردم چندتا رژ و خط چشم و مژه مصنوعی و مواد آرایشی دیگم که در حال تموم شدنه هم بر میدارم ...مرلین خیرت بده.
کراب دوباره مشغول جست وجو شد!