هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۲۲ شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۸

هریت السمیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۲ جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۰ پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸
از وستروس،هاگوارتز،کمپ دورگه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 16
آفلاین
تصویر کوچک شده

نام شخصيت انتخابي:روونا ریونکلا(پراسپرو)
گروه :(یکی از گروه های چهارگانه گریفندور، اسلایترین، ریونکلاو و هافلپاف که کلاه گروهبندی تعیین کرده است.):ریونکلا
ویژگی های ظاهری: درست مثل عکس ظاهرم هست. موی نقره ای با رگه آبی و چشم بنفش و عمیق. پوست سفید و قدنسبتا بند.
پاترونوس:گرگ
شخصیت:کنجکاو و عاشــــــــق کتاب. دوست دارد خودش تاریخ دنیا رو از نگاه جادوگران بنویسد. برونگرا ولی تا حدی برای دوست شدن با افراد محتاط است. کتاب هایی درباره زنان جنگجو و قوی خوانده ولی خودش نتوانسته به خوبی مثلا گودریک که شمشیرزن خوبیست، قوی شود. برای همین در پشت صحنه و استراتژی کمک میکرده در جنگ ها. به شدت گودریک را تحسین می کرده، با هلگا دوست صمیمی بوده و در دوران کودکی روی سالازار کراش داشته، و تنها کسی بود که اندکی موافق بیرون انداختن مشنگزاده ها بود. به شکل وحشتناکی رک و با بزرگترها جدی است.
چوبدستی:هسته پر ققنوس، انعطاف پذیر، چوب توس، 32 سانت
جارو: ندارد. همین نیبموس 217 داغانش هم دارد خاک می خورد.
معرفی کوتاه:(معرفی کوتاه یا داستانی از زندگی شخصیت مورد نظر):او از مریا اسمیت،هافلپفی، و نورمن پراسپرو در دوران پس از جنگ با ولدرمورت، بدنیا آمد. مادرش یکی از ماموران وزارت خانه بود و زیاد خانه نمی آمد، ولی پدر عاشق کتابش وقتش را مدام با او و کتاب میگذراند و از راه نوشتن مقاله برای پیام امروز پول در می آورد. در 10 سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند. و در 11 سالگی همزمان با آلبوس پاتر نامه هاگوارتز گرفت و به مدرسه رفت. همه چیز خوب بود تا زمانیکه کلاه گروهبندی روی سرش قرار گرفت. همان لحظه بود که همه خاطراتش از زندگی قبلیش به اد آورد. او روونا ریونکلاو بود که بار دیگر بدنیا آمده بود. البته قدرت جادویی و دانایی او را نداشت، ولی هوش سرشارش هنوز باقی مانده بود. کلاه به او گفت که در این مورد به کسی چیزی نگوید و مثل کودکی عادی زندگیش را آغاز کند. روونا هم که بدش نمی آمد یکبار هم شده عادی زندگی کند، قبول کرد و به ریونکلاو رفت.
او روی جیمز پاتر کراش بدی زده است :) :)
بخشید من چرا نمی تونم عکس پروفم رو عوض کنم؟

ببین، ایفای نقش ما بر اساس کتابه. در نتیجه نمیشه همچین چیزایی که مثلا روونا در جسم یه شخص دیگه بیاد به زمان هزاران سال بعد خودش، رو پذیرفت. یا یه شخصیت دیگه رو انتخاب کن، یا معرفی دیگه ای برای روونا بنویس که خارج از چهارچوب کتاب نباشه.

فعلا تایید نشد.

برای عکس آواتار هم باید از بلاک منوی کاربر، نمایش ویژگی های فردی رو انتخاب کنی. اونجا یه گزینه هست به اسم تصویر اصلی که وقتی بزنی، با همچین چیزی مواجه میشی.
دو بخش هست و هر کدوم، کلید ارسال جدا داره. بخش اول، برای انتخاب فایل از سیستم خودته که باید سایزش طبق چیزی که نوشته، باشه. برای تغییر سایز هم می تونی از سایت های تغییر سایز عکس استفاده کنی.
بخش دوم هم عکساییه که توی خود سایته و بعد از انتخابش، باید کلید ارسال مربوط به بخش خودش رو بزنی که پایینشه.


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۲۳:۵۴:۴۴

من دیوانه ام
اگر چیپس ها،کتاب ها، هارد ها و فلش های پر از فیلمتان را دوست دارید، از من فاصله بگیرید.
با عشق
نویسنده قلابی، دختر کاغذی، هلن پراسپرو
*اینجا دنیا آرام است.*


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۵۸ شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۸

پنه‌ لوپه کلیرواتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹
از فلکه آلیس، جنب کوچه گربه ملوسه، پلاک نوشابه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
نام :پنه‌لوپه
نام خانوادگی :کلیرواتر
درجه خونی :دورگه
گروه : ریونکلاو
جنس :ساحره
تولد :1976
نوع چوب : پر ققنوس
پاترونوس :عقاب نباشه خودمو خفه میکنم " هنوز نساختم"
شخصیت : یک دختر با مو های بلند فرفری خوش رنگ از چشام نگو که اینقدر خوشگله که هرکی تو چشام نگاه کنه مبهوت میشه . بی نهایت باهوش و علاقه مند به کوییدیچ خیلی دوست دارم کوییدیچ بازی کنم ولی مهارت ندارم با دوست پسرم پرسی ویزلی که هم سنمه در یکی از بازی های گیریفیندور - ریونکلا سر ده گالیون شرط بستیم البته از بخت بدم همون سال توسط باسیلیسک اسلیترین سنگ شدم و به لطف معجون مهر گیاه از تا عبد سنگ شدگی نجات پیدا کردم . فکر کنم سال 1993 بود آره همون سال بود . اون سال سالی بود که من ارشد گروهم بودم . هر وقت مهارتام زیاد شد میخوام وارد محفل ققنوس بشم آخه به چوبمم میاد .

معرفیت خیلی کوتاه بود. حتما حتما برگرد و تکمیلش کن. بیشتر توصیف کن شخصیتت رو. از خصوصیات اخلاقیش بگو.
در ضمن، ابد درسته. عبد کلا یه معنی دیگه داره.

تایید شد.
به ایفای نقش خوش اومدی!


ویرایش شده توسط تراول در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۱۳:۱۴:۴۸
ویرایش شده توسط تراول در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۱۳:۵۵:۵۸
ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۲۳:۲۵:۳۳

به ریونی و محفلی و جوز و ری و اما و پروفمون نگاه چپ کنی چشاتو از کاسه در میارم.
من و اما همین الان یهویی
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۵:۳۱ شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۸

فلور دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۴۷ جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۶:۲۲ یکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام: فلور
نام خانوادگی:دلاکور
گروه:گریفندور
جنسیت : ساحره
درجه خونی : اصیل زاده
وضعیت ازدواج : متاهل
چوبدستی:موی پریزاد(موی مادر بزرگم),چوب صندل سرخ,24سانتی متر,خشک و انعطاف ناپذیر
محل زندگی :ویلای صدفی در حومه تین ورث
همسر:بیل ویزلی
فرزندان:ویکتوار,دومینیک,لوییس
پاترونوس:آهو
توضیحات : من مدتی پس از مسابقه سه جادوگر از مدرسه فارغ تحصیل شدم و برای تقویت زبان انگلیسیم در گرینگوتز مشغول به کار شدم و بیل هم در آن زمان برای نزدیک شدن به قرارگاه محفل ققنوس از مصر به بریتانیا برگشت وبا من همکار شد بیل داوطلب شد که به من انگلیسی یاد بدهد وما به این صورت باهم آشنا و به هم علاقمند شدیم سپس باهم وصلت کردیم البته عروسیمان با سقوط وزارت سحر وجادو و هجوم مرگخواران به پناهگاه به هم خورد اما بالاخره ازدواجمان سر گرفت و زن و شوهر شدیم و حالا صاحب دو دختر به نام های ویکتوار و دومینیک ویک پسر به نام لوییس هستیم

امیدوارم توضیحاتم کافی باش

توضیحاتت خیلی سریع و خلاصه بود. مسلما جزئیات بیشتری می تونی درباره شخصیت فلور بگی. درباره مسابقه سه جادوگر اصلا توضیح ندادی.
بعدا حتما برگرد و تکمیلش کن.

تایید شد!
به ایفای نقش خوش اومدی.


ویرایش شده توسط narges1386 در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۸:۴۵:۲۲
ویرایش شده توسط narges1386 در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۱۰:۱۶:۱۵
ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۲ ۱۲:۴۶:۵۰


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸

دیانا کارتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۰۰ پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۷:۲۷ یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸
از معمولا هرجا که ارباب حضور داشته باشه🐱
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 242
آفلاین
عه من دوباره مزاحم شدم؟
-نه شما مراحمی!

خب اینو جایگزین کنین لطفا!

نام:دیانا،دی،پیشی🐈

نام خوانوادگی:کارتر

نژاد:اصیل زاده. گروه:اسلیترین
جانور نما:گربه ، درواقع دیانا یه نکو هست!(گربه نما )

قدرت:پیشی شدن ، پرش های بلند ،پنجول های تیز و خوشگل(دیانا به ناخوناش میگه پنجول)آویزون شدن.

خصوصیات ظاهری: همون طور که در پروفایل مشاهده نمی کنین
میکنین ، موهایی که هردفعه رنگ میشن ، چشمایی به رنگ رایین(یه چیزی مثل سفید و یاسی) که گاهی مجبور میشه بخاطرش لنز بذاره!(خب عجیبه رنگش)
پوست شیری رنگ و بسیار حساس-لبای سرخ و بینی کوچولو-لاغر اندام و ریزه میزه -قد کوتاه و بیبی فیس😺

خصوصیات اخلاقی: علاقه ی زیادی به چسبیدن به اربابش داره! و همیشه ازش آویزونه یا زیر رداش قایم شده!
لوس و حساس -عاشق جاهای نرم و گرم و پشمی(مثل شکم فنریر)
مغرور -دمدمی مزاج و شیطون😼
عاشق نوتلا و بستنی مشنگی!
فقط کمی پاچه خوار!

خوانواده:
پدر:ریچارد کارتر، اینگلیسی و کاپیتان تیم کوییدیچ گریف...
مادر:پارک یونا ، کره ای و دانش آموز مهوتوکوروی ژاپن!

زندگی نامه: دیانا دور از پدرش در سئول کره ی جنوبی زندگی میکرد و پس از یازده سالگی که نامه ی هگوارتز رو دریافت کرد به آنجا رفت و درس خواند،در زمان نوجوانی فهمید که ذاتش از همان بچگی خراب است و نباید گول ظاهرش را بخورد.
پس به ارتش لردسیاه پیوست و مرگخوار شد. و حالا دیانا کاری بجز کشتن و خوردن و خوابیدن و خواندن موسیقی نداره و بیکاره.بخاطر ظاهرش کسی جدی نمیگیرتش اما فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه!
گربه ی مخصوص و تنها گربه ی ارباب تاکیید میکنم تنها گربه ی ارباب!😾

جایگزین شد!


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۳۰ ۲۱:۳۰:۰۸

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۳۷ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸

گلرت پرودفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۳ یکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱
از قلعه ی نورمنگارد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 512
آفلاین
نام: گلرت پرودفوت
سن:31 سال
گروه: ریونکلا
وضعیت خون: اصیل زاده
جنسیت: مرد
وضعیت ازدواج: مجرد
چوبدستی: چوب گردوی سیاه و موی تک شاخ. 11 و سه چهارم اینچ و غیر قابل انعطاف
پاترونوس: بوف اروپایی (Nightjar)
حیوان دست آموز: هیپوگریف (پنجه ی توفان)
فرمانده ی نگهبانان زندان: آوندیر (جن آزاد)

گلرت پرودفوت، سر زندانبان و ارباب قلعه ی نورمنگارد، دوران تحصیل خود را در مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز و گروه ریونکلا گذراند. او نواده و وارث گلرت گریندل والد بزرگ و زندانبان مخصوص اوست.

از توانایی های خاص او میتوان به مهارت بالای او در تغییر شکل، از جمله نامرئی شدن بدون نیاز به شنل نامرئی کننده، و استفاده از جادوی بی کلام اشاره کرد.

بزرگترین مشکل هر سر زندانبان، زندانی های فراری هستند، و گلرت نیز از این قائده مستثنا نیست. اگرچه بسیار نادر، اما هرگاه از زندان نورمنگارد فراری رخ می دهد، سر زندانبان شخصا مسئولیت بازگرداندن فراری را به عهده می گیرد. طلسم امضای او، طلسم بدن بند کامل و طلسم بیهوشی است، اما در صورت لزوم، میتواند عناصر اطراف خود را بر حسب نیاز، برای دفاع یا حمله، تغییر شکل دهد.

از خصوصیات اخلاقی او میتوان به شوخی های تلخی که در لحظات سخت انجام می دهد اشاره کرد. سر زندانبان نورمنگارد نیرویی است که از تاریکی ها ضربه می زند و شکارش را به هر قیمت ممکن پس می گیرد!

آوندیر، به سرزندانبان بسیار وفادار است. با وجود سن کم (فقط 52 سال)، مهارت بالایی در مبارزه دارد و به جایگاه خود به عنوان فرمانده ی زندانبان های نورمنگارد بسیار افتخار می کند.

تایید شد.
خوش برگشتین!


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۳۰ ۲۱:۲۶:۱۶

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

!Only Raven
!Only Raven

تصویر کوچک شده

!I am THE PROUDFOOT
!Only Raven
OnlyRaven


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۸

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۱:۲۹ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نام: مرلین

نام خانوادگی: آمبروسیوس

گروه: گریفیندور

خون: نیمه انسان، نیمه شیطان

چوبدستي:تنها تکه چوب بازمانده از درخت بلوط سفید کهن، تار موی سبیل خودم آغشته به قطره خون اولین جادوگر تاریخ، 32 سانتي متر، انعطاف ناپذیر، خویش ترمیم پذیر

تاريخ تولد: unknown


توانايي نادر: هوش بالا، زیرک، غافلگیرکننده، پلک های قوی، دسترسی به جادوهای باستانی اصیل، تبدیل خون آشام به انسان، کنترل ژن گرگینگی، کنترل ذهن از طریق چشم، ریش نسوز، جان بخشیدن به اشیاء فقط با یک بشکن

پاترونوس: اسب تک شاخ

تغيير شكل دهنده: اژدها

ظاهر: دامبلدور رو دیدی؟ اون نه. قد بلند، چشمان زیتونی، ریش سفید بلند، اصلا همون دامبلدور

درون: آقا دیگه به جاهای خصوصی آدم که کار نداشته باشید

توضیحات بیشتر:
مرلین کبیر رو همه میشناسن. هر چند هزار سال یک بار ظاهر میشه یه دوری میزنه و میره. حالا هم بعد از چند هزار سال برگشتم شاید بتونم نقشی ایفا کنم.

پانزده سال پیش، اوایل زمستانی سرد و پر برف، مرلین کبیر پای در رستورانی گذاشت که در نگاه اول کسی جز عده ای نوجوان در آن دیده نمی شد، اما با نگاهی دقیق تر می شد رد پای جادو را در چشمان تک تک آنها دید. هری پاتر معروف با آن چهره ی مظلوم نمای احمقش با سادگی خاص و مهربانی غم انگیزش از او استقبال کرد. او را با دامبلدور خدا بیامرز اشتباه گرفته بود و وقتی فهمید که به جای دامبلدور، با مرلین کبیر قدرتمند و باستانی مواجه شده است، با ذوق و شوقی دوچندان او را به جمع خود پذیرفت.
پس از چندی، مرلین کبیر به پیر دانای جمع بدل شد و با سختگیری خاص خودش، سعی در هدایت خاله بازها به راه راست داشت؛ اما در نهایت چیزی جز خاکستر باقی نماند. رفت و آمد مرلین به آن جمع زیاد بود؛ نقش لرد ولدمورت و دامبلدور را نیز گاهی به جان خرید. مدتی در ورزش کوییدیچ توپ زد و سپس داوری کرد. مدتی فرماندار مدرسه ی هاگوارتز شد. خلاصه به هر ترتیب خود را به هر سختی به دنیای هری پاتر چسباند و ماند. حال این پیر مرد به ظاهر نحیف و از کارافتاده با قدرت های خاص و باورنکردنی اش بازگشته... پلک می زند و پیش می آید... مراقب باشید!

تایید شد.
خوش برگشتید!


ویرایش شده توسط مرلین (پیر دانا) در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۵ ۲۲:۰۶:۴۳
ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۶ ۰:۰۴:۳۸
ویرایش شده توسط مرلین (پیر دانا) در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۶ ۷:۰۸:۰۲

امضا چی باشه خوبه؟!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۰۹ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۹ یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۴:۱۰ سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 37
آفلاین
نام:استفان

نام خانوادگي:كرنفورت

گروه:ريونكلاو

خون:اصيل زاده(مادر:ساحره پدر:جادوگر)

چوبدستي:چوب گردو،ريسه ي قلب اژدها،٢٧ سانتي متر،انعطاف ناپذير

تاريخ تولد:٧ جولاي ١٩٧٧

نام پدر:فادريكال

توانايي نادر:ذهن خواني،بي حد باهوش

پاترونوس:اژدها

تغيير شكل دهنده:عقاب

ظاهر:موي بلند قهوه اي روشن،چشم آبي،درون گرا و خشن

درون:بي حد باهوش و پيچده



ببین، اول اینکه، طبق لیست اسم این شخص استفن کورنفوت هست. دوم، معرفی ای که اینقدر کوتاه باشه، اصلا تایید نمیشه. باید از زندگی شخصیت یه توضیح یا داستان بنویسی. به خواننده معرفیش کن. چجور آدمیه؟
و مهم تر از همه اینکه این شخصیت گرفته شده. لطفا یه شخصیت دیگه رو انتخاب کن و معرفی کامل تری براش بنویس.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۴ ۲۲:۳۵:۲۳


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۵۳ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸

مرگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۷ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۵:۳۵ پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 48
آفلاین
سلام مجدد

شخصیتی که من انتخاب کردم تو لیست شخصیت های سایت نیست ولی تو کتاب بیدل نقال این یه شخصیته...مرگ!
آقا اذیتمون نکنید بگید این شخصیت نیست دیگه! تقصیر لیست شماست اصن! تازه اینهمه مرگخوار داریم.

من مرگ هستم. سیاه، سرد و تاریک، مرموز در کل لولو!
همه از من میترسن. کوچیک و بزرگ و فقیر و غنی برام فرق نداره. در انتها همه تون گذرتون به من و داسم می افته.
در طول تاریخ خیلی ها تلاش کردن از من مخفی بشن یا از دست من نجات پیدا کنن ولی در نهایت من از رگ گردن به شما نزدیکترم...اصلا خونه م همونجاست!
منو می تونین هرجایی پیدا کنید. توی بدترین و بهترین لحظات زندگیتون حضور دارم و کافیه فقط دستمو دراز کنم...
از هر جا که فکرشو بکنید عبور میکنم و میام سر وقتتون...الا شنل نامرئی! کلا به شنل های نامرئی حساسیت دارم ببینم جیغ میکشم!
لامصبا اون که دست شماست یه تیکه از شنل خودم بود.امانتی مارو پس بیارین سر سیاه زمستون خودم لازمم میشه.

اسم مستعار: اجل!

وعده دیدار ما تو قبر!


تایید کنید دیگه ناموسا. مرگم دل داره.دلش میشکنه.

تایید شد.
خوش اومدید.
منتها معرفی شخصیتتون یه مقداری کوتاهه. بعدا برگردید و کامل ترش کنید.


ویرایش شده توسط مرگ در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۳ ۲۳:۰۸:۰۴
ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۴ ۱۷:۴۰:۴۶


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۳۲ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۹ یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۴:۱۰ سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 37
آفلاین
نام:بارتی
نام خانوادگی:کراوچ

گروه:ریونکلاو

جبهه:مرگخوار

نام پدر:بارتیمیوس

تولد:۲۳ مارس ۱۹۶۱

چوبدستی:ریسه ی قلب اژدها،چوب گردو،۲۲ سانتی متر،انعطاف ناپذیر

پاترونوس:به خاطر تاریک بودن درون نداریم

مدرسه:مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز

علاقه:کشتن افراد،دفاع در برابر جادوی سیاه

رگ:اصیل زاده

جارو:اذرخش ۲۳

ظاهر:صورت کک و مکی،موی کوتاه و سیاه،چشم ابی

درس مورد علاقه:دفاع در برابر جادوی سیاه
زندگینامه:بارتی کراوچ پسر، تنها فرزند مقام رسمی وزارتخانه بارتی کراوچ پدر و از مرگ خوارانی بود که لانگ باتم ها را شکنجه کردند و در زمستان 82-1981 وقتی او تقریباً 19 ساله بود به جرم جنایت دستگیر و به آزکابان فرستاده شدند . کمتر از یکسال بعد، بارتی کراوچ پسر بوسیله مادرش که پدرش را راضی کرده بود اجازه دهد او جایش را با پسرش عوض کند نجات پیدا کرد. بارتی پدر فوراً وسعت وفاداری بارتی به ولدمورت را دریافت و با زحمات فراوانی پسرش را در خانه زندانی کرد. اینکار برای بیشتر از ده سال موثر بود، ولی بارتی کراوچ پدر قدرت مقابله با لرد سیاه را نداشت. وقتی ولدمورت دوباره قدرت هایش را به دست آورد، به سراغ خادم وفادارش رفت.
ولدمورت اطلاعات زیادی را از شکنجه دادن برتا جورکینز بدست آورده بود و از آنها در کشیدن یک نقشه استادانه برای دور زدن اقدامات امنیتی قویی که دامبلدور برای هری پاتر ترتیب داده بود استفاده کرد. بارتی کراوچ پسر جزیی از نقشه او بود که باید معجون مرکب پیچیده را می خورد و نقش مودی چشم باباقوری (کارگاه و معلم جدید دفاع در برابر جادوی سیاه هاگوارتز) را بازی می کرد. در مسابقه سه جادوگر دخل و تصرف می کرد تا هری به آن وارد و در آن برنده شود و بعد جام مسابقه را به یک رمز تاز تبدیل می کرد تا هری را نزد ولدمورت ببرد.
نقشه موفقیت آمیز بود و ولدمورت توانست با استفاده از خون هری بدن خودش را دوباره بسازد، ولی هری از دست ولدمورت فرار کرد و به هاگوارتز برگشت. خیلی زود تغییر شکل کراوچ آشکار، و مودی چشم باباقوری اصلی آزاد شد. بارتی کراوچ پسر بعد از خوردن مقداری معجون حقیقت، تمام داستان را تعریف کرد. کرنلیوس فاج یکی از اشتباهات بزرگش را مرتکب شد و اجازه داد یک دیوانه ساز کراوچ را ببوسد و او را در وضعیتی بدتر از مرگ قرار دهد.

هنوزم که نصف بیشترش کپی شده س!
اگر از این شخصیت اطلاعاتی ندارید که بتونید خودتون معرفیش کنید، نیازی نیست حتما این شخصیت رو بردارید. شخصیتای زیاد دیگه ای هم هستن که قابل برداشتن باشن.

فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۴ ۱۷:۴۴:۴۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۹ یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۴:۱۰ سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 37
آفلاین
نام کامل: بارتی کراوچ (پسر)
تاریخ تولد: حدودا سال 1963
تاریخ مرگ: 24 ژوئن 1995
تبار: به احتمال زیاد اصیل زاده
چوبدستی:ریسه ی قلب اژدها،۲۵سانتی متر،انعطاف پذیر،چوب درخت گردو
گروه:ریونکلاو
جبهه:مرگخوار
توضیح کوتاه:بارتی کراوچ پسر شخصیت باهوش – هرچند پیچیده ای – داشت. اگر هذیان گویی های پدرش درست بوده باشد، بارتی 12 سمج کسب کرده بود, کاری که هرمیون هم نتوانست انجام دهد. او با اینکه بیشتر عمر بالغش را در آزکابان یا خانه پدرش زندانی بود، موفق شد برای تقریباً 8 ماه نقش مودی چشم باباقوری را به خوبی بازی کند.
مادر: خانم کراوچ ساحره کوچک و ظریفی بود که تجربه تلخی از تماشای محاکمه و فرستاده شدن پسرش به آزکابان توسط همسرش داشت. او در آن زمان مریض و در حال مرگ بود. به همین دلیل همسرش را راضی کرد که اجازه دهد او جایش را با پسرش در زندان جادوگران عوض کند. مادر و پسر برای عوض کردن ظاهرشان معجون مرکب پیچیده خوردند. خانم کراوچ کمی بعد در آزکابان مرد و بوسیله دیوانه سازها در بیرون دیوارهای قلعه با نام پسرش به خاک سپرده شد .
پدر: بارتیموس کراوچ (پدر) ,مقام رسمی وزارتخانه که به تحت تعقیب قرار دادن خشونت آمیز جادوگران سیاه در روزهای اوج قدرت ولدمورت مشهور بود. این اشتیاق شدید او را به تصویب روش هایی به بدی روش های مرگ خوارهای تحت تعقیب کشاند؛ او به کاراگاهان اجازه داد که از نفرین های نابخشودنی استفاده کنند و افرادی مانند سیریوس بلک را بدون محاکمه در آزکابان زندانی کرد ... کراوچ در آن زمان بیشتر از هر زمان دیگری مورد تحسین بود ولی حدود سال 1982، بعد از اینکه پسر خودش به جرم مرگ خوار بودن و نقش داشتن در شکنجه لانگ باتم ها به آزکابان فرستاده شد، از اوج افتخار سقوط کرد. کراوچ در عوض وزیر سحرو جادو شدن، از جلوی چشم عموم دور شد و به سازمان همکاری های بین المللی جادویی، جایی که مهارت های زبانی شگفت انگیزش به کار می آمد فرستاده شد . پرسی ویزلی که کراوچ به اشتباه او را «ودربی» می نامید، در سال 1994 دستیار او شد ... کراوچ راز وحشتناکی داشت؛ او بخاطر همسر در حال مرگش، پسرش را از آزکابان بیرون آورده بود ولی بعد مجبور شده بود او را مهار و مخفی کند . سرانجام، بارتی کراوچ پسر به وسیله ولدمورت آزاد و بارتی کراوچ پدر اسیر شد. او بعداً فرار کرد و سعی کرد دامبلدور را از نقشه ای که برای گرفتن هری کشیده شده بود آگاه کند، ولی پسرش او را گرفت و کشت (ژوئن 1995) ... شکل ظاهری: بارتی کراوچ پدر ظاهر عصا قورت داده ای داشت، موی سیاه (بعداً خاکستری) خود را درست از وسط باز می کرد و سبیل مسواکی هیتلری و به دقت کوتاه شده ای می گذاشت.
خواهر یا برادر: هیچ خواهر یا برادری ندارد , تک فرزند
پدر بزرگ :بارتیموس کراوچ پدر، پدربزرگی داشت که صاحب یک قالی پرنده دوازده نفره آکسمینستر بود که تمام خانواده روی آن جا می شدند. البته این موضوع مربوط به قبل از ممنوع شدن قالی های پرنده در بریتانیاست.

توضیحات :
توضیح کامل: بارتی کراوچ پسر، تنها فرزند مقام رسمی وزارتخانه بارتی کراوچ پدر و از مرگ خوارانی بود که لانگ باتم ها را شکنجه کردند و در زمستان 82-1981 وقتی او تقریباً 19 ساله بود به جرم جنایت دستگیر و به آزکابان فرستاده شدند . کمتر از یکسال بعد، بارتی کراوچ پسر بوسیله مادرش که پدرش را راضی کرده بود اجازه دهد او جایش را با پسرش عوض کند نجات پیدا کرد. بارتی پدر فوراً وسعت وفاداری بارتی به ولدمورت را دریافت و با زحمات فراوانی پسرش را در خانه زندانی کرد. اینکار برای بیشتر از ده سال موثر بود، ولی بارتی کراوچ پدر قدرت مقابله با لرد سیاه را نداشت. وقتی ولدمورت دوباره قدرت هایش را به دست آورد، به سراغ خادم وفادارش رفت.
ولدمورت اطلاعات زیادی را از شکنجه دادن برتا جورکینز بدست آورده بود و از آنها در کشیدن یک نقشه استادانه برای دور زدن اقدامات امنیتی قویی که دامبلدور برای هری پاتر ترتیب داده بود استفاده کرد. بارتی کراوچ پسر جزیی از نقشه او بود که باید معجون مرکب پیچیده را می خورد و نقش مودی چشم باباقوری (کارگاه و معلم جدید دفاع در برابر جادوی سیاه هاگوارتز) را بازی می کرد. در مسابقه سه جادوگر دخل و تصرف می کرد تا هری به آن وارد و در آن برنده شود و بعد جام مسابقه را به یک رمز تاز تبدیل می کرد تا هری را نزد ولدمورت ببرد.
نقشه موفقیت آمیز بود و ولدمورت توانست با استفاده از خون هری بدن خودش را دوباره بسازد، ولی هری از دست ولدمورت فرار کرد و به هاگوارتز برگشت. خیلی زود تغییر شکل کراوچ آشکار، و مودی چشم باباقوری اصلی آزاد شد. بارتی کراوچ پسر بعد از خوردن مقداری معجون حقیقت، تمام داستان را تعریف کرد. کرنلیوس فاج یکی از اشتباهات بزرگش را مرتکب شد و اجازه داد یک دیوانه ساز کراوچ را ببوسد و او را در وضعیتی بدتر از مرگ قرار دهد. (24 ژوئن 1995)
معنی اسم: crouch از ریشه فرانسوی crochir به معنی خم شدن است. خم شدن به منظور مخفی و پنهان شدن.
بازیگر نقش در فیلم : بارتی کراوچ پسر توسط دیوید تنانت ایفا شد.


شکل ظاهری :
رنگ چشم: نامعلوم
رنگ مو: به رنگ کاه
خصوصیات بارز: پسر نوجوان رنگ پریده ای با صورت کک مکی, خیلی باهوش و کاملا پیچیده.

لطفا معرفی شخصیتتون رو کپی نکنید و از خودتون بنویسید. معرفی شخصیت کپی شده تایید نمیشه. این شخصیت رو به شکلی که توی کتاب اومده، از خودتون معرفی کنید و بعد تایید میشید.

فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط R.BLACK در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۳ ۲۱:۳۸:۲۸
ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۳ ۲۱:۵۱:۱۹







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.