هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۱۳:۲۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

بانز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۴ شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۷:۳۸ دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸
از زیر سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 539
آفلاین
اربابا!

دو روز تمام به دنبال ضرب المثلی مناسب برای وضعیت فعلی خودم گشتم و سر انجام پیداش کردم.

دیوار حاشا بلند است!

معنیشم این میشه: حاشا کردن و انکار کردن حد و مرزی ندارد و حرف یا عمل خود را میتوان به راحتی و تا حد غیر ممکن و نامحدود انکار کرد!

در نتیجه...گواهی میدهم که هیچ شخصی بانز رو در نزدیکی و دور و بر لرد دروغین شکلاتی ندیده و احساس نکرده. هر حرفی بر خلاف این رو از الان انکار میکنم و سو لی و لینی رو مشترکا مقصر میدونم.

مجازاتشون کنین ارباب. اینا رو به سزای اعمالشون برسونین. جهان رو از وجود این دو تا پاک کنین!


چهره و هویتم مال شما...از زیر سایه ی ارباب تکان نخواهم خورد!


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۱۳:۲۵ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

هافلپاف، مرگخواران

سدریک دیگوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۳ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
امروز ۲:۳۱:۲۷
از خواب بیدارم نکن!
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
هافلپاف
کاربران عضو
گردانندگان سایت
پیام: 699
آفلاین

سلام ارباب!
حالتون خوبه ارباب؟
ارباب خیلی خوشحالم که برگشتین، خیلی!

ارباب ببخشید! ارباب من از اولشم باور نمی کردم این اتفاقو، شواهدشم موجوده، ولی کم کم گول خوردم!

اولش که اعلامیه ی لرد جدیدو دیدم، طرفشم نرفتم ارباب، ولی بعدش که بصورت رسمی دعوت شدیم، گول خوردم و باور کردم!

ارباب منو از راه راست و مستقیم به راه کج کشیدن! ارباب من الان خیلی پشیمونم، خیلی! ارباب ببخشید! می شه بازم برگردم؟ ارباب منو دوباره راه می دین تا جزو یاراتون باشم؟ ارباب آرم قشنگ سیاهمو بهم پس می دین؟

ارباب من واقعا پشیمون و ناراحتم؛ منو ببخشین، می بخشین ارباب؟




ویرایش: ارباب من تازه پست هوریسو خوندم! نمی دونستم باید الان به این اقدام فداکارانه که برای شناسایی مرگخوارانِ خیانتکار با هاگرید بیعت کردم رو، نشون بدم؛ فکر می کردم همچنان باید در نقشم پنهان باشم و روی حقیقیمو نشون ندم! بخاطر همین اون حرفای بالا رو گفتم تا به وظیفم به خوبی عمل کرده باشم و یه وقت کسی شک نکنه!

هوریس منم از شما بخاطر مدیریت این برنامه خیلی تشکر می کنم، تو این راه خیلی زحمت کشیدی و حرفای زیادی تحمل کردی! ولی در نهایت این کار ما بیهوده نبود و موجب شناسایی مرگخواران خیانتکار شد.
در اخرم باید بگم که خواهش میکنم هوریس، من که کاری نکردم؛ فقط برای انجام این نقشه ی عالی و بی نقص، برای مدت کوتاهی با هاگرید بیعت کردم تا منم به نوبه خودم کمکی در این راه کرده باشم!




ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۳۹۸/۷/۳ ۱۴:۲۷:۲۵

فقط ارباب!
هستم...ولی خستم!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۹:۲۵ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

آلکتو کرو old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۴ جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۰:۰۰ سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸
از ما هم شنفتن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 204
آفلاین
ارباب!

ما نبودیم هوریس بود... تقصیر این رودولف بود!
ارباب طلب عف می کنیم!
به جان چوب بیسبالمون اینا ما رو گول زدن گفتن شما رفتین.
ارباب ببخشین.
ما جزو یاران وفا دارتونیم!


اگر بار گران بودیم رفتیم!


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۸:۰۳ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

هوريس اسلاگهورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۲۳ جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۰:۳۳ شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰
از می عشق تو چنان مستم، که ندانم که نیست یا هستم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 279
آفلاین
خوب خوب خوب! بازی تموم شد! این هم یک آزمون و بلای الهی بود برای این که فرق مرگخواران حقیقی و منافقین مشخص بشه. خوش به حال کسانی که از این آزمون سربلند بیرون اومدن و وای بر منافقینی که دستشون رو شد. چترهای صورتی در پروفایل‌های شما باقی می‌مونن و اگر گناهتون رو تکذیب کنید، علیهتون شهادت می‌دن. جا داره در پایان، به عنوان مجری این آزمون، تشکراتی داشته باشم.

اول از همه از ارباب متشکرم که من رو به عنوان مجری این آزمون قابل دونستن و اجازه دادن این توفیق نصیبم بشه که من مثل یک سانتریفیوژ، مرگخوار سره رو از ناسره جدا کنم.

از برادر ارجمندم رودلف، که این مسیر رو با پیشنهاد دادن هاگرید به من هموار کرد.

از آقای گری بک که سریعا در لباس میشی ظاهر شد تا مبادا منافقی او رو در جبهه مرگخواران وفادار ببینه و از ترس دندون فنر، روی سفیدش رو آشکار نکنه.

از تام جاگسن، سو لی، سدریک دیگوری، هکتور دگورث گرنجر و آلکتو کرو که خیلی زود به صف بیعت کنندگان نمادین پیوستن تا عرصه برای نافقین واقعی باز بشه.

از رکسان خالی که بعد از تهدیدهای توخالی و تلاش برای اعمال نفوذ وزارتخونه‌ای‌ها در ارتش شما، دوباره اولین شخصی شد که به صورت نمادین بیعت می‌کنه و اجازه نداد منافقین حقیقی از این اشخاص بترسن و پنهان بمونن.

از کنت الاف که برای تلطیف فضای جامعه، از طرف وزارتخونه به صورت نمادین بیعت کرد تا کسی تصور نکنه وزارتخونه تماما مخالف لرد تقلبی هست.

از بانز که در این مدت ندیدیمش.

اربابا! جز افرادی که نام بردم و قصد داشتن فضا رو برای آزمون الهی آماده کنن، بقیه از ته دل با هاگرید بیعت کردن و به شما پشت کردن. اگر بررسی کنید قطعا متوجه می‌شید منافق واقعی چه کسانی هستن. البته من برای این که زحمت شما کم نشه، از لیست چترصورتی‌ها، اشخاص بالا رو حذف کردم و به لیست زیر رسیدم:

نقل قول:
1. لینی وارنر


شما می‌دونید و اعضای لیست ...

سایه‌تان جاودانه.


ز خاک من اگر گندم برآید،
از آن گر نان پزی مستی فزاید! تصویر کوچک شده


پاسخ به: سلام بر ولدی کچل ... درود بر روح پروفسور بینز
پیام زده شده در: ۱:۰۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

گریفیندور، محفل ققنوس

سیریوس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۹ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
امروز ۰:۴۷:۰۲
از خونِ جوانان محفل لاله دمیده...
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
گریفیندور
ناظر انجمن
پیام: 170
آفلاین
ولدی جون!
عجب زمانه‌ یست! این روزگار به تو هم وفا نکرد. مدتها به دنبال راز جاودانگی بودی و قطره‌ای از آن نوشیدی. اما حالا که میبینی یارانت تو را به شکلات فروختن، حتما سخت دلگیر و سرخورده هستی. البته ناگفته نماند که جادوگر بصیر آن کسی است که نه تنها به لرد شکلاتی، بلکه به هیچ لردی مخصوصا از نوع کچل و بی nose ـش نپیوندد. در کلام اول وظیفه خود می‌دانم اکنون که با خاک یکسان شده‌ای و وجدانت در حال قل قلی ‌ست، تو را به آغوش گرم و نورانیِ آسلام دامبلی دعوت کنم. دست از لرد پرستی خویشتن بردار، با تبر درونت آن را بشکن و به یگانه گرداننده کره‌ی زوپس ایمان بیاور. خب بسه دیگه، بیش از حد مرلینی شد.

ببین لردک جون!
خوشحالم که برگشتی. چون قراره این مرگخوارها رو مجازات کنی، و ما کلی میخندیم. و هم اینکه باور کن وقتی نبودی، کلی دلمون گرفت. توی چت باکس، رول، اینور، اونور، (این خوبه، اون خوبه!)، اگر نبودی ما کیو مسخره می‌کردیم ؟ شنیدی میگن یه مَرده میخوره به نرده برمیگرده؟ میگن یکی بود دنبال جاودانگی می‌گشت، زودتر از بقیه به غضب الهی پیوست. مرسی که هستی. به این مرگخواران چتری و غیرچتری هم توصیه میکنم توبه کنن که راه توبه همیشه بازه. هم از غضب این ولدی در امان میمونید، هم آپشن های ویژه‌ای وجود داره که اگر خواستید تشریف بیارید خصوصی خدمت تون عرض میکنم. مثلا محفل یک لاک پشت داره، با توپ جام جهانی روپایی میزنه. یا ققنوس دامبل جون، وقتی غمگین میشه، یه گوشه ای میشینه سیگار میکشه! هرچند ما این عملش رو همیشه تقبیح می‌کنیم.

اینجا، از بهشت جادوگری و در کنار حوری‌ها دارن بهم اشاره میکنن که زمانم تمونه. الان میام عزیزانم. از بلاتریکس خیلی تشکر کن که مرا به خیل شهیدان پیونداند. دیدار به قیامت.

فرت!


تصویر کوچک شده

We've all got both light and dark inside us. What matters is the part we choose to act on...that's who we really are


پاسخ به: سلام بر لرد شکلاتی ... درود بر چتر صورتی
پیام زده شده در: ۰:۵۴ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

دروئلا روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۵ چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۶:۰۹ سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲
از کتابخونه‌ی زیر سایه‌ی ارباب!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 195
آفلاین
ارباب!
ارباب من می دونستم بر می گردین. مطمئن بودم اصلا!
اون اوایل که این لرد تقلبیِ شکلاتی اومد، رفتم پشت کتابخونه م پناه گرفتم. میخواستم اعتصاب کتاب کنم ارباب. انقد کتاب نخونم تا لرد شکلاتی با اون چتر صورتیش از خونه ریدل بره. نرفت ولی ارباب.
اما ارباب چند روز بعد از اومدن لرد شکلاتی، شما اومدین به خوابم. مثل همیشه با شکوه و پر جذبه...
روز بعدش خوابمو با گابریل و رابستن و بچه در میون گذاشتم. علیه لرد شکلاتیم قیام کردیم ارباب. ولی شکلات جلوی چشم بقیه رو گرفته بود و نمی تونستن حقیقتو ببینن.

ارباب... می بخشین لطفا ارباب؟


One must always be careful of the books and what's inside them, for the words have the power to change us

-Tessa Gray-

تصویر کوچک شده


پاسخ به: سلام بر لرد شکلاتی ... درود بر چتر صورتی
پیام زده شده در: ۰:۲۹ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

مرگخواران

تام جاگسن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۱ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۲:۳۸:۱۷ دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲
از تسترال جماعت فقط تفش به ما رسید.
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 643
آفلاین
لردا!
لردا!
و حتی بازم لردا!

ارباب این بوقیا مارو اغفال کردن ارباب! ارباب ما خلاف سنگینمون نخوندن ماگل شناسی بود
ارباب همش تقصیر هوریسه ارباب! ارباب مدرک هم دارم ارباب!
ایناهاش:
تصویر کوچک شده

ارباب دیدن اغفال شدم؟
ارباب حتی بذار هم اشتباه نوشته


آروم آقا! دست و پام ریخت!


پاسخ به: سلام بر لرد شکلاتی ... درود بر چتر صورتی
پیام زده شده در: ۲۳:۵۴ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۸

ریونکلاو، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

سو لى


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۷:۰۲:۳۶ یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲
از این سو، به اون سو!
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
پیام: 541
آفلاین
ارباب!

واقعا؟!
خواب نیستم؟ يعنی بالاخره صبر و تحملم نتیجه داد؟
چقدر خوشحالم که شما برگشتین، ارباب! چه خوب شد که همچنان ارباب مائید.
ارباب، نمی دونین این مدت چی گذشت به من! یه دستم دستمال کاغذی بود، یه دستم سینی خرمایی که به زور داده بودن بهم. از پشت در جُم نخوردم، ارباب!
همونجا نشستم و چشمم به در خشک شد تا بتونم دوباره چهره زیبای شما رو بینم.

ارباب، من فقط می خواستم برم داخل خونه و همه جا رو دنبال شما بگردم. ولی طبق آخرین دستورتون، حق ورود نداشتم.
ارباب، تنها راهش این بود که از اون هاگرید مجوز ورود بگیرم. همه‌ش صحنه سازی بود، ارباب.

ارباب، میشه برگردم؟ بیام تو؟


بلای جان ارباب!

بهش دست نزنید! مال منه.


پاسخ به: سلام بر لرد شکلاتی ... درود بر چتر صورتی
پیام زده شده در: ۲۳:۴۲ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۸

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
اربابا!
من همه چیز رو تکذیب میکنم.
بیعت من کاملا ظاهری و تحت فشار بود ارباب. همش زیر سر لینی بود. منو با نیش هدف گرفته بود گفت اگه نری یه جوری نیشت میزنم که دیگه به جای هکولو نیشولو باشی!
ارباب من مدرک دارم. مدرک بی گناهی آوردم با خودم ارباب!
ایناهاش!

ارباب دیدین من بی گناهم؟ اربابا لینی رو بکشید به نظرم!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: سلام بر لرد شکلاتی ... درود بر چتر صورتی
پیام زده شده در: ۲۲:۰۱ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۸

مروپ گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۸ شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۳:۵۴ جمعه ۵ فروردین ۱۴۰۱
از زیر سایه عزیز مامان
گروه:
کاربران عضو
شناسه های بسته شده
پیام: 425
آفلاین
عزیز مامان؟!
دل مادرتونو خون کردن!

مامان یه روز خوش نداشت توی این مدت...همش حلوا با عرق نعناع درست می کرد و کوبیده گلابی!

هیچ لردی هم لایق ردای عزیز مامان هیچ وقت نبوده و نخواهد بود، برای همینم مورد ابراز بیزاری مامان قرار گرفت. مدارکش هم موجوده عزیز مامان.

مامان پیر شد انقدر که گفتن عزیز مامان دیگه در میان ما نیست. داغ فرزند خیلی سنگین بود، انقدر سنگین که مامان رو کشوند به خانه سالمندان! تازه دیگه عزیز مامان هم نبود که همه ی خانه سالمندان هارو برای دامبلدور رزرو کنه! اونجا قرص های مامانو جابه جا دادن و الان دیگه مادری آنرمال تر از قبل داری.

ولی همه مادرا از ته دلشون میدونن که حقیقت چیه و مامان هم منتظر و دلتنگ موند...

حالا عزیز مامان با افتخار برگشته و اگر مامانی که از خوشحالی در پوست نمی گنجه رو مورد عفو قرار بده، مامان بر میگرده زیر سایه فرزند پر ابهتش.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.