سوژه ی نو!
- آلله بزرگ است، کی گفته شما بیای داخل اصلا؟ مکان مخصوص برادرانه.
- یعنی چی؟ معاون وزارت منم بعد من رو توی حوزه راه نمیدین؟!
تاتسویا چشمان ژاپنی خود را تنگ و تنگ تر کرد، کاتانای خویش را بیرون آورد و رفت که کورممد مراقب حوزه را به جد کور کند اما این تسبیح بود که به دور کاتانایش حلقه شد و کورممد را نجات داد.
- جلوی وزیر و هتک حرمت حوزه؟
- تا دیروز دنبال مراسم بودی عاقد باشی، ده نفر کشیدن کنار واست حالا واس ما وزیر وزیر میکنی. به این بگو بذاره برم تو حوزه سر کارم.
تراورز به کورممد خیره شد و کورممد به تراورز، مثل تسترال زدند زیر خنده.
- ساحره جماعت میگه کار؟!
در اثر خنده های فراوان و بی احتیاطی تراورز، این بار کورممد به جد کور شد. تاتوسیا در حالی که کاتانای خود را در کاتانادان خود جا میداد گفت:
- ساحره جماعتی که میگی رو معاون کردی برای چی پس؟
- رای بقیه رو به زور خریدم، رای ساحره ها هم روش! بچه های حوزه هم که نمیشه گشنه گذاشت با این وضع گرونی، پاشو برو قیمه ای چیزی بپز.
- قیمه قیمت میکنم میندازمت جلو همین بچه های حوزه!
- کورممد بگیر این ساحره رو ببر بنداز آزکابان.
کورممدِ کور، دستان خود را به دور تراورز حلقه کرد و او را از زمین بلند کرد. تسبیح تراورز صاف بر فرق سرش اصابت کرد و پس از آن دیگر نه کور بود و نه ممد.
- خوب شد کور شد و منو بغل کرد باز، به نامحرم جماعت دست درازی؟!
- اول ما رو توی حوزه راه بده بعد از دست درازی صحبت کن.
- من کس دیگه ای رو نمیبینم، چرا جمع میبندی؟ ساحره جماعت واس کار ساخته نشده!
- میبینیم که کی واس کار ساخته شده و کی نشده!
و تاتسویا در حالی که با صلوات های فراوان تراورز بدرقه میشد، رفت برای ساخت
حوزه خواهران.