ربکانقل قول:
گفتین جیغ نزن... منم جیغ نزدم.
آفرین!
نقل قول:
ارباب؟ درخواست نقد دارم. نقد میکنین؟ تا 24 آذر اینجاما!
نقد می کنیم. بخواه!
نقل قول:
راستی ارباب... با این پست فقط میخواستم جودی رو پاک کنم. یه وقت نگین چرا پستش خالیه درخواست داده! میخواستم ببینم خوب جودی رو از خونه ریدلا بردم یا نه!؟ حالا خوب بردمش؟
شما قبلا هم برای پست خالی درخواست نداده بودی. پست خالی رو نقد نمی کنم که. رک و راست می گم این پست چیزی برای نقد کردن نداره.
بررسی
پست شماره 447 انجمن تفرقه، ربکا لاک وود:
نقل قول:
دامبلدور-لرد به جودی نگاه کرد. دلش برای جودی سوخت. آن قدر سوخت که دیگر قلبی نماند تا بسوزد!
تو این جور پستا که جای شخصیت ها عوض می شه، به نظر من نوشتنشون به این شکل" دامبلدور-لرد" گیج کننده تره. بهتره شخصیتی که بهش تبدیل شده رو بنویسین. کسی که سوژه رو می خونه باید بفهمه که این لرد نیست و دامبلدوره.
می دونی دلیل ادامه داده نشدن پست قبلی چیه؟
مبهم بودن آخرش.
خواننده متوجه منظور نویسنده نمی شه که منظور اون مرگخوار از این که فردا صبح باید این کار رو انجام بده چیه و چطوری باید ادامه داده بشه.
حداقل به همین دلیل، کار خوبی کردی که ادامه دادی.
نقل قول:
دامبلدور-لرد به جودی نگاه کرد. دلش برای جودی سوخت. آن قدر سوخت که دیگر قلبی نماند تا بسوزد!
این یکی از قسمت هاییه که با اغراق زیاد و توضیح بیشتر خنده دار می شه.
دلش می سوزه...این سوختنو جدی تر بگیریم. دلش واقعا آتیش بگیره...بوی سوختگیش تو خونه بپیچه...مرگخوارا سعی کنن با جارو خاموشش کنن مثلا...
نقل قول:
-ارباب؟ چرا اینقدر مهربون شدین؟ من اینو بهتون یه بار گفتم، تا دو روز به خاطر کروشیویی که زدین، شاخام درد میکردن. اونم از ریشه! الان چیشـ...
قراره جودی رو حذف کنیم...ولی این باعث نشده نسبت به شخصیت، بی توجه باشی. این خیلی خوب بود. درد کردن شاخاش، اونم با تاکید که از ریشه درد کرده، خیلی خوب بود.
نقل قول:
جودی رفت و خوابید. وقتی سرش را روی بالش گذاشت، مردی با لباسی سیاه و چشمانی که آتش در آن شعله ور میشد، روبه رویش ظاهر شد. کسی آن مرد را ندید، ولی او میدیدش.
این قسمت قابل قبوله.
ولی به دو صورت می شه نوشتش. یکی اینه که روی هدف تمرکز کنیم و سریع تر به سمتش بریم که شما این کارو کردی.
یکی هم اینه که هدف رو در نظر داشته باشیم، ولی مسیر رو هم به آرومی طی کنیم. اینم یعنی همچین صحنه ای رو کمی کند تر و با جزئیات بیشتر توضیح بدیم. این صحنه ها وقتی خلاصه وار توضیح داده می شن، تاثیرشون کمتر می شه.
نقل قول:
جودی رفت و خوابید. وقتی سرش را روی بالش گذاشت، مردی با لباسی سیاه و چشمانی که آتش در آن شعله ور میشد، روبه رویش ظاهر شد. کسی آن مرد را ندید، ولی او میدیدش.
-شما جن رانده شده هستی؟
-بله جودی. من الان برای بخشش از ابلیس بزرگ، اومدم تا شما رو به جهنم برگردونم. با من به جهنم میاین؟
-بابام... باشه، باهات میام.
جن رانده شده، دستان جودی را گرفت و هر دو آتش گرفتند. چیزی از جودی جز خاکستری نماند.
اگه من قرار بود جودی رو از جایی حذف کنم، خیلی سریع تر و بی مقدمه تر این کارو می کردم.
این جا منظورم ایده حذف کردنه...نه صحنه ای که بالا گفتم بهتر بود بیشتر توضیح داده بشه.
ولی شما ترجیح دادی قضیه رو کمی منطقی تر کنی و توضیح بدی...که هیچ اشکالی هم نداره.
خواننده ممکنه این جا کمی خسته بشه. چون نمی دونه قضیه چیه و چرا داریم روی جودی تاکید می کنیم...ولی دیالوگ بعدش ضربه خوبی می زنه:
نقل قول:
-عه! مرد راحت شدیم از دستش!
هم دیالوگ ساده و بامزه ایه و هم شکلکش خوبه. توضیحات بعدش به نظر من اصلا لازم نبود. همین دیالوگ به اندازه کافی قوی بود که خواننده رو قانع کنه که جودی رفت.
نقل قول:
ربکا هم رفت. دامبلدور-لرد ماند و یک دسته از مرگخوارانی که هم میخواهند بخوابند و هم میخواهند به حرف های او گوش بدهند.
پایان خیلی خوبی بود. قسمت های اضافی سوژه رو حذف کردی و بطور خلاصه یادآوری کردی که داستان به کجا رسیده.
الان اگه بخواییم این پست رو خلاصه کنیم دیگه کلا نباید اشاره ای به قضیه جودی داشته باشیم. چون داستانیه که تموم شده و تاثیری روی سوژه نداره.
نقل قول:
میخواستم ببینم خوب جودی رو از خونه ریدلا بردم یا نه!؟ حالا خوب بردمش؟
خوب بردیش...وقت رفتنش هم بود. خیلی وقتا لازم می شه سوژه رو اصلاح کنیم. گاهی این اصلاح مربوط به شخصیت ها می شه. مثلا خیلی از سوژه هایی که ادامه داده نمی شن، دلیلش حضور شخصیت های خیلی قدیمیه. کسایی که دیگه نیستن و اعضای جدید ایده ای براشون ندارن. نظری در مورد خودشون و شخصیتشون ندارن. اینجور سوژه ها رو در صورت امکان باید به روز رسانی کرد. شخصیت های جدید رو واردش کرد که زنده بشن.
طنز پستت کافی بود. وقتی می گم لازم نیست کل جمله هاتون خنده دار باشه، منظورم همینه. یه دیالوگ ساده و حتی ظاهرا بدون نکته، وقتی در جای مناسبی گفته بشه، برای کل پست کافیه. کیفیت کل پست رو بالا می بره. برای همین اصلا لازم نیست سعی کنی خنده دار بنویسی...وقتی سوژه ای جذبت کرد، کافیه کمی به سوژه دقت کنی. به موقعیتی که توش جریان داره. به شخصیت هایی که حضور دارن. طنز خودش از یه گوشه ای میاد سراغت. می تونی به اینم فکر کنی که ربکا رو می شه وارد این سوژه کرد؟ به درد می خوره؟ جالب می شه؟ که اگه بشه کارت راحت تر می شه. چون کسی بهتر از خودت ربکا رو نمی شناسه. باید دربارش بنویسی که بقیه هم کم کم بشناسنش.
پست مفیدی بود!