کتاب پیوز هشتادو پنجم، فرزند کنت منت پیوز هشتادو چهارم منتشر شد!!!
کتاب بیناموسیزم که کتابیست در وصف اعتقادت بیناموسی و دیروز توسط دکتر کنت منت پیوز هشتادو پنجم که این اواخر نامزد انتخاباتی وزارت نیز گشته است منتشر شد.
به مقدمه این کتاب یک هزارو سیصد صفحه ای میپردازیم.
تعریف بیناموسیزم:
بیناموس بودن یا
بیناموسی نوشتن (برگرفته از کلمه
ناموس که در عربی به معنای
قانون میباشد. بی ناموسی در واقع به معنی بی قانون و بی مرز بودن است.) به جنبشی
سیاسی-علمی-اقتصادی کلاسی. گفته میشود که از قرن
هجدهم میلادی، بیشتر بر پایه اندیشههای
پپیوزوس و
پیوزالدوله حکیم شاهنشاهی دربار ایران مطرح است.
پپیوزوس برای تعریف فاصله و اختلاف خود با تفکر دینی
مرلینی در قرن دهم عنوانی را که جنبش
آسلامیست به خود داده بود، یعنی
بیناموسیزم برگزیدند. هدف این جنبش سیاسی حذف
اجبار در پوشش و
آزادی طلبی در سایه نچرالیسم برای جادوگران و ساحرگان و برچیدن طبقات اجتماعی از طریق انقلاب
بنفش است. این اعتقاد با عنوان حفاظت از
نوامیس مردم در برابر چشم بد و رها نمودن آنان به شوآف نمودن پوست بدنشان، میکوشد تا با مایو و تخته شنا نبود هیچ فرقی در
طبقات سیاسی را ترسیم کند.
بیناموسیزم شامل مخالفت با
اقتدار سازمان نیافته یا هر گونه سازمان با ساختارهای
تبعیضی جنسیتی در هر رابطه انسانی است و به سیستم
دولت محدود نمیشود و به عنوان یک تئوری بیتعصب،
بیناموسیزم تساوی در بسیاری از جریانهای فکری را خواهان است.
برخی منشأ نظری
بیناموسیزم را در کتاب
وزارت از
نیکولاس فیلامول زاده فرد اعلا میدانند که
طبقه حاکمه هیچ امتیاز غیرمنطقی ندارد و برای دو گروه
جادوگران و
ساحرگان، نیکولاس فیلامول زاده فرد اعلا
نظام اشتراکی، که نوعی نظام
بیناموسیستی است را پیشنهاد میدهد. برخی دیگر میگویند «تعالیم
انجیر در عهد عتیق که نوشته
پپیوزوس اول میباشد، اولین مجموعه قوانین
بیناموسیستی را تشریح کرده که از جمله آنها حمایت از
ساحرگان، بدهجابان و ضعفاست.»
بهطورکلی با عصر رنسانس نخستین بیناموسیستها در
آسیای میانه طرح
آزادی پوشش و نبود هیچ اجباری در طرز فکری و بیقانونی را تشریح نمودند. در اروپا بهخصوص در دو کشور
فرانسه و انگلستان تفسیرهای متفاوتی از بیناموسیزم به منزله دو مکتب به منصه ظهور رسید: ابتدا در انگلستان ۱۸۲۷ مکتب پیوز اوون سی و دوم، در مقالهای تحت عنوان
«بیناموسیزم چیست؟» به سازماندهی اجتماعی، اقتصادی، پوششی، فرهنگی و سیاسی پرداخت و بعد در فرانسه در سال ۱۹۳۲ عقاید پیوزیمون مبتنی بر برخورد شدید با دین کذب مرلین و آسلام دروغیشان و مخالفت با نظام امپریالیسم پیشرفت چشمگیری نمود و طرفداران خاصی بدست آورد.
جنبش بنفش نیز، به سلسله اقداماتی اطلاق میشود که در آن معترضان در اطراف سال های 1999 تا 2001 بر اساس اختلاف شدید تفکری میان جبهه های
مرگخواران و
محفلیان انجام دادند که متاسفانه نام اعضای آن جنبش نیز حتی از یاد ها رفته و آنقدر در ب
ایکوت خبری بود که حتی حرکات این جنبش نیز در خاطر مردم نمانده. امروزه این جنبش تحت تاثیر ترکیب گشتن با اعتقادات فرقه ای
بیناموسیزم رنگ و لعاب تازه تری گرفته و قوی تر از قبل آماده انجام هرگونه تحرکات
سیاسی بر علیه دو جبهه سیاه و سفید میباشد که این خود یک
ایدئولوژی انتقام جویی از خون کسانیست که به خاطر درگیری این دو گروه با اینکه حتی اعلام طرفداری ننموده بودند اما به
شحادت رسیدند.