نقل قول:
سلام ارباب خوبین ارباب ؟
ارباب من پسر خیلی بدی هستم. خیلی عجولم... خیلی...
من مرگخوار بدی میشم ارباب؟؟
سلام پیتر. خوبیم.
بد باش خب. بد بودن خوبه!
مرگخوار خوبی می شی...کلی مرگخوار عجول داریم. ازشون بدی ندیدیم! بسیار هم شایسته هستن!
بررسی
پست شماره 435 گورستان ریدل ها، پیتر جونز:
نقل قول:
عنکبوت در حالی که دنبال راهی برای غرق نشدن بود چشمش به یه دوتا تیکه چوب شکسته افتاد.
شروعت خوب بود. ارتباطت با پست قبلی حفظ شده.
این جا باید توقف کنی!
یه مسابقه اس...یه مانعی برای این عنکبوته گذاشته شده. کاری که باید انجام بدی اینه که فورا نری کل مشکلاتش رو حل کنی. این کار باعث می شه سوژه بره جلو...و جلو رفتن سوژه فایده خاصی نداره. باعث می شه سوژه به آخرش نزدیک تر بشه...و این برخلاف چیزی که ظاهرا به نظر می رسه، اتفاقیه که سعی می کنیم هر چه دیرتر بیفته. برای همینه که سوژه فرعی می دیم. سر راه شخصیت ها مانع ایجاد می کنیم. ولی در عین حال، مواظبیم که این سوژه های فرعی و موانع، باعث نشن که سوژه اصلی کمرنگ بشه. سوژه اصلی، نقش اول رو داره. سوژه های فرعی همیشه باید کمی عقب تر از اون حرکت کنن.
نقل قول:
سریغ از قایق پایین اومد و دوتا چوب رو برداشت و با تار عنکبوت اونارو به هم چسبوند.
بعد اومد رو قایق داغونش که داشت غرق میشد پرید روش وقایق پشت و رو شد تا دیگه غرق نشه.
این جا یه ذره سریع مشکلات عنکبوته حل شده. این که نمی تونست مشکلش رو حل کنه و مجبور می شد همونجوری به مسابقه ادامه بده، سوژه سازتر و بامزه تر نبود؟ این کار(حل کردن مشکلات) در ظاهر، کار شما رو آسون می کنه...ولی واقعیت اینه که سوژه های موجود رو از خودتون می گیرین. عنکبوتی با یه قایق شکسته و بدون پارو، کلی سوژه داره. ولی عنکبوتی که پارو داره و قایقش سالمه خیلی راحت می تونه به راهش ادامه بده.
نقل قول:
چون پاروش مثل پره قایق موتوری بود و عنکبوت یه عنکبوت اصیل بود خیلی زود به لرد رسید. عنکبوت خوشحال بود ولی خیلی سخت بود که اینو از چهره پشمالوش بفهمی
این جاش بامزه بود. صحنه خنده دار بود. توصیف عنکبوت هم همینطور. شکلک ها اصولا مال دیالوگ هستن. چون احساس و حالت گوینده رو نشون می دن. ولی استثناهایی هم وجود داره که بشه از شکلک، وسط توصیف ها استفاده کرد. این جا به نظر من این شکلک بد نشده. می شه استفاده کرد.
صحنه های خنده دار رو باید از توی موقعیتی که دارین بکشین بیرون.
این جا این که لرد با اعتماد به نفس داشت پارو می زد و یهو عنکبوته با سرعت خیلی بیشتری از کنارش رد می شه، خنده داره. روی این صحنه می شه تاکید کرد. می شه کامل و مفصل توصیفش کرد. نکته خوبش هم اینه که شما می تونین صحنه های طنز خلق کنین.
پست های قبلیتون(اونایی که من خونده بودم) یه ایراد اساسی داشتن. توصیف هاتون درست نبود. خیلی جاها حالت تعریف کردن خاطره پیدا می کرد. بعضی جاها نامفهوم می شد. این ایراد به میزان زیادی برطرف شده و این خیلی خوبه. چون توصیف های اشتباه و لحن نامفهوم، ایرادهایی هستن که بر طرف کردنشون سخته.
هنوز هم آخر خیلی جمله ها علامت نمی ذارین. به علامت گذاشتن عادت کنین. هیچ جمله ای بدون علامت تموم نمی شه. حداقل یه نقطه لازم داره. وقتی علامتی نمی ذارین، جمله ناقص به نظر می رسه و موقع خوندن ممکنه لحن داستان رو خراب کنه.
نقل قول:
یهو گرگینه پشمالو شروع کرد به شنا از محل مسابقه به سمت عنکبوت بخت برگشته.
_این چی؟؟ الان میاد منو به فنا میده.. بگیرینش.....
این جاش هم خنده دار بود. هم کار فنریر و هم دیالوگ عنکبوت.
نقل قول:
_مخترع مامان، شنا کردن تو رودخونه که جرم نیست حالا شاید اون وسط بخوره به شما
اینم خوب بود. مشخصه که دارین شخصیت ها رو خوب و درست می شناسین. خوب هم ازشون استفاده می کنین. مواظبشون باشین که چارچوبشونو حفظ کنن. مثلا اینجا لرد عنکبوته. ممکنه خیلی چیزا بگه و خیلی کارا انجام بده که در حالت عادی ازش بعید باشه. یا مثلا لحن حرف زدن مروپ با لرد، با لحن حرف زدن بقیه باید فرق داشته باشه. قسمت بعدی پستتون دقیقا در این مورده:
نقل قول:
حالت چهره لرد عحیب بود... سخت بود که بگی چجوری بود ولی ترکیبی از اینا بود( )
چهار تا از این پنج شکلک رو در حالت و سوژه های عادی نمی شه برای لرد زد! مناسب شخصیتش نیستن. ولی توی این سوژه می شه.
این جا سه مورد داریم که در حالت عادی ممنوعن و در حالت های استثنایی آزاد:
یکی رو بالا گفتم. تناسب شکلک با شخصیت.
دومی استفاده از شکلک به جای توضیحه.
سومی استفاده همزمان از چند شکلکه.
و شما به شکل عجیبی هر سه مورد رو درست انجام دادین و به نظر من نمی شه ایراد گرفت.
ولی باز توضیحش رو بدم که در حالت عادی، تا جایی که ممکن باشه از کلمات و جمله ها برای توصیف استفاده می کنیم، نه از شکلک. و باز هم در حالت عادی از چند شکلک بطور همزمان استفاده نمی کنیم، چون خیلی کم پیش میاد که یه نفر دو تا احساس رو بصورت همزمان توی چهره اش نشون بده.
ولی به هر حال توصیف و شکلک های شما این جا درست بودن.
بالاتر از این، برای دیالوگ عنکبوت دو تا شکلک گذاشتین که نمی دونم اشتباهی شده یا عمدیه. ولی اگه اشتباهی نیست، این کارو نکنین. یه شکلک، برای نشون دادن حالت کافیه. دو تا، دو برابرش نمی کنه.
نقل قول:
عنکبوت باید فکری میکرد...
جمله آخر خیلی خوب بود. پایان پست تکی، با پایان پست ادامه دار فرق می کنه. هر کدوم قواعد خودشون رو دارن. پایان پست ادامه دار باید روشن و واضح و تشویق کننده باشه. این تشویق کنندگی رو ممکنه از خیلی چیزا بگیره. از طنز...شخصیت...مسیری که باز گذاشته شده و مسئولیت نه چندان سختی که به عهده نفر بعدی گذاشته می شه.
این مورد آخر مثل وقتی می مونه که توی کلاس درس سوالی مطرح کنیم که همه جوابش رو بلدن.
چقدر برای جواب دادن ذوق و اشتیاق نشون می دن؟
این تشویق کنندگی، همونه...که شما هم از همین استفاده کردین. پستتون خیلی خوب تموم شده.
این پست شما خیلی بهتر از قبلیا بود. قبلیا اشکالات اساسی داشتن. اشکال های این یکی خیلی جزئی تره.
سوژه رو خیلی خوب پیش بردین. همون اول پست یه مانع(پارو) رو برطرف کردین...ولی خودتون یه مانع بهتر(فنریر) ایجاد کردین. درگیری با این مانع رو هم به عهده نفر بعدی گذاشتین و این خیلی خوبه.
شخصیت هاتون خوب هستن. از سوژه هاشون خوب استفاده کردین...ولی بدون استفاده از سوژه های شخصیت ها هم صحنه های خوبی نوشتین. مثل شنای فنریر.
توی این پست هیچ پیتری وجود نداره...و این مانع نوشتن شما نشده. برای همینه که تاکید می کنم تازه واردا اول نوشتن درست رو یاد بگیرن...پیشرفت کنن...اشکالاتشونو برطرف کنن و بعد به فکر سوژه برای شخصیتشون باشن. سوژه ها خودبخود پیش میان. باید براشون صبر کرد. لازم نیست حتما اخلاق و ویژگی خیلی برجسته و خارق العاده ای داشته باشیم. لازم نیست شخصیت خودمون حتما توی داستان حضور داشته باشه. با استفاده از بقیه و ویژگی هاشون هم می شه نوشت.
رفتم ببینم قبلا چه نکته هایی بهتون گفته بودم. بطور خلاصه:
شکل و لحن توصیف کردنتون درست شده...این خیلی خوبه.
جمله ها و توصیف های ساده و بی نکته و اضافه حذف شدن. اینم خیلی خوبه.
سوژه درست پیش رفته.
شخصیت ها حفظ شدن.
علامتگذاریا هنوز کمی ایراد داره.
خوب بود پیتر. مخصوصا نسبت به پست های قبلیتون خوب بود. همینطور عجولانه پیشرفت کنین.