سلام بر ارباب قدرت
درود بر بر بزرگ بزرگان
ای کسی که قدرت را به جادوگر برگرداندی
ای کسی که به قدری قدرت دارد که هیچ کس نمی تواند با آن مبارزه کند.
باشد که تست ما مورد مقبول لرد تاریکی قرار گیرد تا بتوانیم به بهترین شکل به دشمن مرگ خدمت کنیم.
1-هرگونه عضویت سابق در گروه های محفل ققنوس/مرگخواران را با زبان خوش شرح دهید!
آه ارباب چگونه می شود صاحب قدرت را دید و خواست با آن مقابله کند. ارباب بزرگ من از همان جوانی که بسیار خام بودم آرزوی مرگخوار شدن و تبدیل به خدمتگزار شما گردم. حالا این آرزو چندین برابر شده است و امیدوارم که بتوانم خدمتگزار شما گردم.
2-مهمترین فرق دامبلدور و لرد در کتاب چیست؟
آه ارباب! بسیاری میدانند که شما با نهایت سخاوتمندی قدرت را به جامعه جادوگری تقدیم میکنید و آه...... ای وای برمن که آن دامبلدور در نهایت خسیسی قدرت را برای خود می خواهد و پس از ظهور شما آن پیر خرفت تصمیم به ساخت محفلی مزخرف به نام محفل ققنوس(
) کرد که به خیال خام خودش می تواند با قدرت شما مقابله کند. امیدوارم در صورت قبول شدن بتوان ممحفل را نابود سازم که کسی فکر نکند می تواند در مقابل ارباب زنده بماند.
3-مهمترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در مرگخواران چیست؟
آه... آه هرکس که عقل و منطق داشته باشد باید به ارباب بپیوندد که صد البته تعدادی از آنان که توانایی حمل یک صدم از قدرت لرد را ندارند به مرگ می پیوندند.
آخ ارباب من به خاطر داشتن کمی از قدرت شما به این جبهه آمدم و امیدوارم بتوانم آن را تحمل کنم.
و من میخواهم که بتوانم ذره ای به لرد تاریکی خدمت کنم.
سلامت باد ارباب......
4-به دلخواه روی یکی از محفلی ها لقبی بگذارید!
الستور مودی: کارآگاه چپ و چوله
دامبلدور:پشمک عینکی 1000 ساله
5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به پر کردن شکم ویزلی هاست؟
به نظر اینجانب چون که ویزلی ها در هر صورت گشنه هستند و هر غذایی جلوی آن ها بگذاری بلعیده.
دو راه برای سیر کردن شکم آن ها وجود دارد:
1)ریش های دامبلدور چیده و آن را به عنوان شلوار به مرگخواران بفروشند که در هر صورت مرگخواران پس از فهمیدن این که این ریش دامبلدور است آن را آتش میزنند.
2)زمانی که لوپین فقیر تبدیل به گرگینه شد همراه با بلک که سگ است به دنبال شکار سنجاب ها می باشند که در هر صورت کفاف ویزلی هارا نمی دهد.
6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
ارباب قدرت! همه می داند که شما به راحتی قادر به قتل عام آنان میباشید ولی شما این کار را بیهوده می دانید و به آنها لطف میکنید تا در خیال خام خودشان یعنی مقابله با شما بمانند
ولی در صورتی که ارباب به من دستور دهند من با نهایت خوشحالی به سراغ آن ها رفته اول یک کروشیو زده و سپس در صورت بردن لذت کافی از شکنجه آنان نیمی از آنان را با پاترونوس نا امیدی(ارباب این قدرت چوبدستی حقیر من است که میتواند پاترونوس سیاه درست کند که باعث از بین رفتن شادی و دیوانه شدن و حتی مرگ می باشد) به کام مرگ می برم و نیمی دیگر را با طلسم فرمان وادار میکنم که خود را با چاقو مشنگی تکه تکه کنند.
7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب) دارید؟
برای پرنسس بزرگ غدا های مورد علاقه شان را درست کرده و مقداری از گوشت مخالفان ارباب به آنان میدهم
هر زمان که ناراحت و ترسیده بودند برایشان داستان(یکی بود یکی نبود یه مار شجاعی بود ) رو میخونم و شب ها اورا در بغل خود میخوابانم.
8-به نظر شما چه اتفاقی برای موها و دماغ ارباب افتاده است؟
به هیچ کس ربطی ندارد و ارباب اگر صلاح دونستند به ما اعلام میکنن.
(ولی من فکر میکنم ارباب خودشون این کارو انجام دادند چون هیچ چیزی نمیتواند با ارباب مقابله کند)
9-یک کاربرد استفاده از ریش دامبلدور را نام ببرید!
جای خواب نجینی جان پرنسس مورد علاقه من البته اگه در آن ناراحت بودند اسکاچ ظرفشویی خوبه.
اربابا.... امیدوارم پست ما مورد مقبول شما قرار گیرد
باشد که سلامت باشید
(بلا به نطرم تعداد پستام خوبه ولی اگه کم بود به نطرت. قبولم کن من هر روز فعالم و عاشق نوشتنم. از بچه های گریف بپرس)
با احترام
پیتر عزیز
از بلا اجازه گرفتیم که اینو خودمون جواب بدیم. چون توضیح لازم داشت.
تاریخ عضویت و تعداد پست ها زیاد مهم نیستن. کافیه اونقدر پست داشته باشین که بتونیم نقاط ضعف و قوتتون رو تشخیص بدیم. با سه تا پست هم می شه این تشخیص رو داد. فعالیت شما زیاده، ولی نوشته های شما هنوز خام هستن. این اصلا بد نیست. ایرادای کوچیکی دارن که بیشتر تازه واردا این ایرادا رو داشتن. خیلی راحت هم برطرف می شن. دیدم که تو ویزنگاموت درخواست نقد کردین. همین کار باعث می شه اشکالاتتونو ببینین و برطرفشون کنین.
مثلا یه مشکلی که من تو پست هاتون دیدم این بود که چارچوب اصلی شخصیت ها رو حفظ نمی کنین. این خیلی مهمه. اساس ایفای نقشه. بلاتریکس پست شما باید شخصیتش رو حفظ کنه. حتی اگه قراره طنز بنویسین هم بلاتریکس، باید طنز شده همون بلاتریکس کتاب و سایت باشه. شخصیت ها رو کلا و به شکل اساسی نمی تونیم تغییر بدیم.
مورد دیگه اینه که یکی که می خواد مرگخوار بشه باید از هر نظر این علاقه شو نشون بده. الان آواتار (عکس) شما چیه؟...هری پاتر! البته می دونم که تیم کوئیدیچ گریفیندوره...ولی فکر کنین یه مرگخوار گریفیندوری، ممکنه از هری پاتر خوشش بیاد و عکسشو بذاره جلوی چشمش؟...نه.
توی نوشته ها هم کمی لازمه سیاه باشین. توضیح این یکی رو این جا دادم.
برای سیاه نوشتن، نه سیاها رو قهرمان و شکست ناپذیر جلوه بدین و نه سفیدا رو بیش از حد ضعیف. سیاها و سفیدا ضعیف و قوی دارن. با هر کسی طبق شخصیتی که انتخاب کرده باید رفتار کرد و حرف زد.
مثلا مرگخوارا دامبلدور رو پشمک خطاب نمی کنن. دوسش ندارن. بهش احترام نمی ذارن. ولی اینو می دونن که دامبلدور جادوگر قوی ای هست. توی نوشته ها هم این باید رعایت بشه.
همین ریزه کاری هاست که سیاها و سفیدا رو از هم جدا می کنه.
یه مورد دیگه شناختن قوانین ایفای نقشه. یکی از این موارد که باید رعایت بشه اینه که در مورد گروه ها کمی با دقت حرف می زنیم. کل کل می کنیم...بحث می کنیم. ولی اگه یکی بیاد بگه گروه مزخرف مرگخوارها، اصلا کار جالبی نکرده. برعکسش هم همینطوره. شناختن مرز بین توهین و طنز، یه ذره تجربه لازم داره.
یه ذره تمرین کنین. به نقد توجه کنین. شخصیت ها رو بشناسین. تجربه کسب کنین.
بعد اگه بازم خواستین مرگخوار بشین، می تونین درخواست بدین. می تونین همین فرم رو بصورت اصلاح شده کپی کنین...یا اگه بعدا نظرتون در مورد سوالی کلا عوض شد، تغییرش بدین.
اگه سوال یا مشکلی داشتین بپرسین.
تایید نشد.