سلام فلور!
بررسی
پست شماره 28 بارگاه مرلین، فلور دلاکور:
چیزی که در نگاه اول جلب توجه می کنه فاصله هاست. بین هر دو خط یه فاصله هست و این نشون می ده که یه جای کار اشتباهه.
بطور کلی وقتی توضیحی درمورد شخصی می دیم، و بعد دیالوگ همون شخص رو می نویسیم، فاصله نمی ذاریم. اینجوری:
لرد سیاه چوب دستی را از روی میز برداشت.
-مطمئنین که خودشه؟این جا دیالوگ و توضیح، هر دو مال لرد بودن. برای همین پشت سر هم نوشته می شن. ولی این جا:
لرد سیاه چوب دستی را از روی میز برداشت.
-همینه ارباب...مطمئنم. من کاملا بررسیش کردم. این جا دیالوگ مال لرد نیست. یکی از مرگخواراست که داره حرف می زنه. برای همین فاصله گذاشتم.
پستتون اینجوری مرتب تر می شه. خوندنش راحت تر می شه و علاوه بر این، مشخص می شه که گوینده و مخاطب کیا هستن.
نقل قول:
تام در آن ناکجا آباد ارواح به دنبال فیثاغورث می گشت .
سوژه خوبی داده شده. این که تام موقتا بمیره و دنبال فردی که آرزوی دیدنش رو داره بگرده. برای همین به نظر من در شروع پست کمی باید فضای جدید، توصیف می شد. این که تام کجاست؟ اونجا چه جور جاییه. تام چه احساسی داره. چون پست طنزه، لازم نیست خیلی طولش بدین. یه ذره توضیح که خواننده با فضای اونجا آشنا بشه کافیه. حتی همین توضیح رو هم می شد کمی طنزش کرد.
نقل قول:
تام همین طور جلو می رفت و خودش را سرزنش می کرد تا اینکه به پیرمردی با ریش بلند و قدی متوسط برخورد .
تام با خوشحالی جلو رفت و پرسید
تا وقتی که فاعل عوض نشده، برای قشنگ تر و روون تر شدن پست، نباید تکرارش کنیم. این جا "تام" دوم اضافیه. اینو بخونین:
تام همین طور جلو می رفت و خودش را سرزنش می کرد تا اینکه به پیرمردی با ریش بلند و قدی متوسط برخورد .
با خوشحالی جلو رفت و پرسیدبازم مشخصه که کسی که جلو رفته تامه. برای همین لازم نیست تکرار بشه.
آخر هر جمله ای علامت می ذاریم. بعد "پرسید" هم باید دو نقطه گذاشته بشه.
دیالوگ های پشت سر هم رو بهتره بدون فاصله بنویسین.
برخورد تام با دانشمندای مختلف خوب بود. این که اصلا بهشون توجه نمی کرد و تمرکزش فقط روی فیثاغورث خودش بود هم جالب بود.
نقل قول:
_ معلوم است پسرم . باید جاده ای با مثلث های قائم الزاویه را دنبال کنی ، اما فکر نمی کنم او به درد نجات بخورد.
این جاش هم جالب بود.
بیشتر ایرادهای پست شما نگارشی بودن. ایرادهای نگارشی اهمیت زیادی ندارن. چون معمولا با یکی دو بار توضیح دادن برطرف می شن. نکته های مهم تر رعایت اصول ایفای نقش و درست پیش بردن سوژه و طنز و شخصیت ها هستن.
با توجه به نقد قبلی شما، این پستتون خیلی بهتر از قبلیه.
گفته بودم از معمولی نوشتن فاصله بگیرین. این پست معمولی نبود. خوب بود. جمله های اضافه نداشت. این برای بالا بردن کیفیت پست خیلی مهمه.
دیگه از شکلک ها برای توصیف ها استفاده نمی کنین. بجز جمله آخر پست که اونم با ارفاق نادیده می گیریم. شکلک مال دیالوگه. بجز مواقعی که واقعا بین توصیفمون نتونیم حالت و احساس رو با کلمات بیان کنیم. اینم خیلی کم پیش میاد.
توصیف هاتون هم مشکلی نداشت. بجز قسمت اول پست که می تونست کمی کامل تر باشه.
اشکال اصلی قبلی شما این بود که سوژه رو کمی سریع پیش می بردین و مشکلاتش رو حل می کردین. این جا همچین اتفاقی نیفتاده. به موقعیت توجه کردین. این که تو این موقعیت چه کاری می شه انجام داد و حتی در پایان پست هم فقط یه سر نخ به تام دادین و اونو به هدفش نرسوندین. روش درست همینه. از سوژه های سر راهمون باید کاملا استفاده کنیم.
بخش اساسی ایرادهاتون رو برطرف کردین. این پست خیلی بهتر از قبلی بود. ایده خوبی به داستان دادین. این که تام با دانشمندا مواجه بشه خیلی خوب بود.
سوژه رو خیلی خوب و درست پیش بردین.
شکلک هایی که برای دیالوگ ها زدین درست و به جا بودن.
طنزتون داره بهتر می شه. از سوژه ها برای گرفتن طنز استفاده کردین...اگه از شخصیت ها هم کمک بگیرین خیلی بهتر می شه. البته این اتفاق لازم نیست خیلی سریع بیفته. کم کم و به تدریج درست می شه.
این جا موقعیت مناسب نبود...ولی اگه توی سوژه ای جایی برای ورود فلور بود، می تونین شخصیت خودتون رو هم وارد کنین و درباره اش بنویسین. بقیه اعضا هم کم کم فلور رو بشناسن و بتونن ازش توی نوشته هاشون استفاده کنن.
توی همین سوژه هم اگه موضوع تام در جریان نبود می تونستین فلور رو بفرستین که یه آرزویی بکنه. به هر حال مرلین پیامبره و مجبوره به آرزو های همه توجه کنه.
خوب بود.