هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۱۶:۲۷ جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹

ریونکلاو، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

سو لى


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۷:۰۲:۳۶ یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲
از این سو، به اون سو!
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
پیام: 541
آفلاین
تدریس جلسه دوم کلاس گیاه‌شناسی



-واقعا این استاد مشکلش با ما چیه؟ چرا تو این هوا در گلخونه رو باز نکرده؟ چه سودی از این کار می‌بره؟ حالا چرا نمیاد اصلا؟
-چرا داد می‌زنی؟ حال داریا.

جادو آموزان، بی رمق و خسته، جلوی در گلخانه نشسته و کم‌کم از آمدن استاد گیاه‌شناسی ناامید می‌شدند. نیم ساعت از زمانی که کلاس باید شروع می‌شد گذشته و هنوز خبری از سو لی نبود.

-اون کیه داره میاد؟ هاگریده؟

کسی جواب درستی برای این سوال نداشت. تا وقتی که سو لی، همان‌طور که تعداد زیادی میله‌های بلند با یک تور بر سرشان را زیر بغل زده و کشان کشان با خود می‌آورد، به آنها رسید.
-چه جادو آموزای خوبی! بیاید به من کمک کنید و اینا رو بیارید داخل.

سپس، حدودا سی میله‌ی بلند و سنگین را بر سر قوی ترین شخص حاضر در آنجا، یعنی لینی وارنر انداخت. نفس راحتی کشید و به آرامی در گلخانه را باز کرد.
-خیلی با احتیاط، دونه دونه بیاید داخل. در رو هم زیاد باز نکنید.

ساحره ها و جادوگر های جوان که از رفتار عجیب سو متعجب بودند، بدون هیچ حرفی پشت سر هم وارد کلاس شدند.

-پروفسور... اینا رو کجا بذارم؟
-بگو هر نفر یدونه برداره. اضافه ها رو هم بذار اون گوشه.

سو روپوش و دستکش‌هایش را برداشت تا آماده تدریس شود.

-بذارم اینجا کنار این گلدونا که دندون دارن؟
-آره آره... نه! وایسا!

دیر شده بود. لینی آماده جویده شدن بود.
سو با پرش بلندی، روی میز کارش و سپس به طرف قفسه گیاهان گوشت خوار پرید. درست در لحظه‌ای که دستش به دهان گیاه حاوی لینی رسید، صدای جیغ بلندی کلاس را پر کرد.
زمانی که سو سرش را برگرداند، با ساحره‌هایی روبرو شد که به کف زمین خیره شده و دائما از جایشان می‌پریدند و جیغ می‌کشیدند؛ و جادوگرهایی که غش‌غش می‌خندیدند و سعی می‌کردند چیزی را از روی زمین بردارند، ولی موفق نمی‌شدند.

-یکی اون درو ببنده!

کسی به فریاد سو توجهی نکرد. بنابراین خودش دست به کار شد و با یکی از تور‌ها، آن چیز مجهولِ متحرک را از روی زمين قاپید.
-کجا فرار می‌کردی؟

وقتی که سو تور را بالا آورد، همه توانستند موجود تقریبا گرد و کوچکی را ببینند که هنوز آثار خاک مرطوب گلدان روی بدنش دیده میشد.
-چه گوگولیه! حشره‌ست؟

حشره؟ این کلمه سو را به یاد چیز مهمی انداخت؛ ولی فرصت فکر کردن به اینکه چه چیز مهمی را فراموش کرده بود، به دست نیاورد. باید به سوال جادو آموز با انگیزه و پرسشگر پاسخ می‌داد.
-حشره نیست. یه گیاه کمیاب و گرون قیمته به اسم... چیز بود...

آنهایی که به سو نزدیک بودند، به وضوح صدای قورت دادن آب دهانش را شنیدند.

-آها! اسم نداره. يعنی چیزه... هنوز اسمی براش ثبت نشده. سازمان جهانی حمايت از گیاهان جادویی قراره به زودی اسم انتخاب کنه براش. اصلا تکلیف این جلسه‌تون اینه که با توجه به خصوصیات این گیاه، یه اسم براش انتخاب کنید.

-ولی پروفسور...

سو بار دیگر آب دهانش را قورت داد.

-کدوم خصوصیات؟

سو نفس راحتی کشید. جواب این یکی را به خوبی می‌دانست.
-مهمترین ویژگی اون رو خودتون دیدین. همیشه سعی داره راهی برای فرار پیدا کنه؛ به خصوص وقتی اطرافش خلوت باشه، خیلی سریع ریشه هاشو رو از گلدون خارج می‌کنه و به طرف اولین راه خروجی میره که ببینه.
-خب چجوری باید جلوشو گرفت؟ اصلا چرا همچین کاری می‌کنه؟
-کسی علتش رو نمی‌دونه. فقط دوست داره فرار کنه و دور بشه. البته از اونجایی که خیلی گرونه و کم پیدا میشه، نباید بذارید همچین اتفاقی بیفته. چون بیرون از خاک خیلی زود ضعیف میشه و البته پیدا کردنش هم تقریبا غیر ممکن میشه.

سو نفسی گرفت. گلدان خالی را برداشت و گیاه کوچک را که با ارفاق، به اندازه‌ی یک گردو بود، با احتیاط درون آن قرار داد. سپس کمد کوچک کنار میزش را با صدای جیر جیری باز کرد و یک جعبه موسیقی از آن بیرون آورد. با یک اشاره‌ی چوبدستی سو، موسیقی ملایم و دلنشینی شروع به نواختن کرد.
-تنها راهی که تا الان برای جلوگیری از فرار کردنش پیدا شده، اینه که با وسیله ای که براش تازگی و جذابیت داره سرگرمش کنید. البته اینم دوام زیادی نداره. باید توی همین فاصله به فکر یه چیز جدید باشید. چون خیلی زود فکر فرار به سرش می‌زنه. اون تورهایی که براتون آوردم هم برای همین وضعیته.

برای چند دقیقه، گلخانه در سکوت کامل فرو رفت. گیاه، به آرامی برگ هایش را با ضرب آهنگ موسیقی حرکت می‌داد.

-پروفسور، با همچین وضعیتی، چه اصراری به نگهداری از این گیاه هست؟
-به محض اینکه به اندازه کافی بزرگ میشه، باید ظرف دو روز پودر ریشه اون رو تهیه کرد. این پودر برای ساخت معجون های درمانی زیادی استفاده میشه.

از چهره‌های راضی و بعضا متحیر جادو آموزان، میشد فهمید که به اندازه کافی درباره آن گیاه اطلاعات کسب کرده اند. یکی یکی کیف هایشان را روی شانه انداختند و به طرف در گلخانه راه افتادند.

-کجا؟ فکر کردید تکلیفتون در حد همون یه کلمه‌ست؟

یک اشاره چوبدستی استاد گیاه‌شناسی کافی بود تا لیست تکالیف، روی تخته کوچک کلاس نقش ببندد.



تکالیف جلسه دوم کلاس گیاه‌شناسی:

1. یه اسم مناسب برای گیاهی که گفته شد، انتخاب کنید. (1 نمره)
2. یه روش برای سرگرم کردن گیاه مذکور پیشنهاد بدید. (3 نمره)
3. به نظرتون چرا این گیاه علاقه داره فرار کنه؟ (2 نمره)
4. توضیح بدید فکر می‌کنید چه اتفاقی برای لینی افتاده؟ (2 نمره)
5. تصورتون از شکل این گیاه چیه؟ نقاشی بکشید یا سعی کنید یه توضیح روشن و کامل بدین. اگر نقاشی می‌کشید می‌تونید یه توضیح مختصر هم بهش اضافه کنید. (2 نمره)



*بازم تاکید می‌کنم مهم‌ترین نکته‌ای که انتظار دارم توی تکالیفتون در نظر بگیرید، استفاده حداکثری از خلاقیتتون و توضیح کافیه. از 25 تا 31 مرداد فرصت دارید تکالیفتون رو همینجا ارسال کنید. موفق باشید!


بلای جان ارباب!

بهش دست نزنید! مال منه.


پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۱۱:۴۰ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹

ریونکلاو، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

سو لى


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۷:۰۲:۳۶ یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲
از این سو، به اون سو!
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
پیام: 541
آفلاین
یه نکته راجع به نقاشیا بگم؛ من وقتی تکالیف ارسال می‌شدن نقاشیاتون رو می‌دیدم و خوشبختانه یادم مونده بود. ولی الان که می‌خواستم دوباره ببینم برای نمره دادن، دیدم بعضیاش از سایتی که آپلود کردین حذف شدن. لطفا از این به بعد موقع آپلود گزینه محدودیت زمانی رو غیر فعال کنید چون ممکنه قبل از دیدن تکلیفتون، تصویر حذف بشه.
یه نکته دیگه هم درباره سوال آخر بگم؛ من خواسته بودم یه کاربرد از گیاه متأثر بگید. ولی بعضیاتون کاربرد گیاهی که تغییر کرده بود رو گفته بودین. این سوال فرق داشت با سوالای قبل که گفته بودم درباره گیاهتون توضیح بدین. با این حال چون تاکید نکرده بودم، نمره اونایی که درباره گیاه خودشون نوشتن رو هم کامل دادم.

اسلیترین:

مرلین: 2+3+2+3=10
خلاقانه و خوب بود. پیژامه راه راه؟

سوروس اسنیپ: 2+3+2+3=10
اصلا هم احمق نیست! خیلی هم باهوشه!

مگان راوستوک: 2+2+0+3=7 (این نمره در میانگین گروه محاسبه نمی‌شود.)
متاسفانه خارج از مهلت مشخص شده تکلیفت رو ارسال کردی. به تکلیفت نمره میدم ولی برای احتساب میانگین نمره گروهت، حساب نمیشه. عکست هم باز نشد؛ اگر مشکلی داری با آپلود عکس، حتما یه جغد برای من بفرست تا کمکت کنم.



ریونکلاو:

تام جاگسن: 2+3+2+3=10
چه کلمات آشنایی!

آیلین پرینس: 2+2+2+2=8
این چه رفتاری بود با اون گیاه بیچاره داشتی؟!
حقته که همون تیغا بره توی انگشتات!
خیلی خلاصه جواب دادی. با توجه به نمره ای که گذاشته بودم، انتظار توضیح بیشتری داشتم.

شیلا بروکس: 2+3+2+3=10
این چه کاری بود کردی؟ اون همه مار کلاس گیاه‌شناسی رو می‌ریزن به هم!

ربکا لاک‌وود: 1+3+2+3=9
خفاش؟
به نسبت نمره‌ای که در نظر گرفتم، کوتاه بود، ربکا! سوال آخر رو هم که درباره گیاه خودت گفتی!


هافلپاف:

پومانا اسپراوت: 1+3+0+2=6
بخشی از جواب سوال دوم رو توی جواب اولت گفتی. از اون حباب خوشم اومد! شبیه آینه نفاق انگیزه.
چرا انقدر خلاصه و کوتاه نوشتی؟
اگر برای آپلود عکس مشکل داری حتما یه جغد برای من بفرست که کمکت کنم.

زاخاریاس اسمیت: 2+3+2+2=9
چه جادو آموز خوبی!

آرتمیسیا لافکین: 2+3+2+3=10
چه خاطراتی براش تعریف کردی؟

رودولف لسترنج: 2+3+2+1=8
من که اصلا چیزی نفهمیدم از کاربردت.
ولی بهش می‌خورد مربوط به گیاه خودت باشه، نه گیاه متأثر.

سدریک دیگوری: 2+3+2+3=10
بچه بالش های گوگولی؟
سدریک، کاربرد گیاه خودت نه!


گریفیندور:

ادوارد: 2+3+2+3=10
اولش میخواستم بخاطر کامل نگفتن جواب اولت یه نمره کنم. ولی دیدم جواب سوال دومت کاملاً مشخص کرده چی گفتی به اون گیاه بیچاره!
قیچی جونیور؟!
هوممم... برای هرس کردن درختا به درد میخوره. هر چه زودتر تحویلش بده!

لاوندر براون: 1+2+2+3=8
خلاصه نوشتی لاوندر! سوال اول و دومت توضیح بیشتری می‌طلبید.

الکساندرا ایوانوا: 2+3+2+3=10
چرا رول نوشتی؟ تکالیف کلاسای عمومی به شکل غیر رولن. از زاویه دید خودت باید جواب بدی. این بار بخاطر کامل بودن توضیحاتت نمره ای کم نمیشه. نقاشی خیلی خوبی بود!
در ضمن! سو لی. اسم و فامیل جداست.

نویل لانگ باتم: 1+2+2+3=8
همممم... میشه از این کاربرد کلی پول استفاده مفید به دست آورد!
نویل، هم خلاصه و کوتاه نوشتی، هم سوال آخر رو با توجه به گیاه خودت جواب دادی.

ملانی استانفورد: 2+3+2+3=10
چطور دلت اومد جلوش پیتزا بخوری و یه تعارف هم نکنی؟

فلور دلاکور: 2+3+2+1=8
چه جادو آموز وقت شناسی! فقط ای کاش کاربرد دقیق تری توضیح می‌دادی. این اتفاقی بود که تقریبا برای همه گیاها افتاده.

آستریکس: 2+3+2+3=10
خلاقانه و خوب بود، ولی کاربرد گیاه خودت رو گفتی.

سوجی: 2+3+2+3=10
چه روایت غم انگیزی بود!
چطور تونستم با تنها جادو آموز گیاهِ کلاس گیاه‌شناسی همچین کاری کنم؟!
اون عکس رو قاب می‌کنم می‌زنم روی دیوار گلخونه. واقعا زیبا بود!

یوآن آبرکرومبی:2+3+2+3=10
شایعه نساز! همه گیاهایی که بهتون دادم یکسان بودن.
شایعه نساز! زیبایی من طبیعیه.

فنریر گری‌بک: 2+3+2+3=10
شرایط نگهداری اون گیاه خاصه! خاکش رو چرا عوض کردی؟
به‌به! چه کاربرد هوشمندانه ای!

پروتی پاتیل: 2+3+2+3=10
چه ساحره محققی!


ویرایش شده توسط مروپ گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۲۵ ۸:۵۷:۱۳

بلای جان ارباب!

بهش دست نزنید! مال منه.


پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۸:۵۷ یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹

مگان راوستوک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۰:۰۲ شنبه ۵ تیر ۱۴۰۰
از ظاهر خودم متنفر نیستم، چون می دونم زیباترینم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۸:۲۶ یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹

مگان راوستوک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۰:۰۲ شنبه ۵ تیر ۱۴۰۰
از ظاهر خودم متنفر نیستم، چون می دونم زیباترینم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
اول ببخشید پروفسور لی که یکم دیر شد
۱-من با گیاهانم خیلی خوب رفتار می کنم و هر روز براشون و موسیقی و اواز می خونم.وقتی این کار رو می کنم گیاهان شروع به شکوفه زدن می کنن.شکوفه های صورتی کوچک که خیلی خوشگلن🌸

۲-باعث می شه برگ گیاهم شکوفه های خوشگل صورتی ای بده که مثل شکوفه های درخت گیلاسن و و هر چقدر بیشتر براشون اواز و موسیقی و بخونی بیشتر شکوفه می دن و بزرگ تر می شن

۳-عکس رو نتونستم بارگذاری کنم ولی گیاهم تقریبا این جور شده🌳+🌸🌸

۴-برای ارامش کردن ادم ها خیلی خوبه چون خودم دیدم وقتی ناراحت بودم گل برگ های صورتیش باز شدن و یه موسیقیه اروم پخش می کنه که ادم رو ارم می کنه.


✨با تشکر از شما پروفسور لی✨


⁦🙏🏻⁩این بار رو ببخشید که دیر شد⁦🙏🏻
چون سایت بهم اجازه ارسال پیام رو نمی داد



پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹

هافلپاف، مرگخواران

سدریک دیگوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۳ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
دیروز ۲۳:۱۱:۳۵
از خواب بیدارم نکن!
گروه:
مرگخوار
ناظر انجمن
ایفای نقش
هافلپاف
کاربران عضو
گردانندگان سایت
پیام: 699
آفلاین
1. بنویسید چه اتفاقی میفته و چه رفتاری با گیاهتون دارید؟ 2 نمره
_ لا لا لا لا یی، لا لااااا لالاااایی...لا لا لا لا یی، لا لاااا لالاااایی...تستراااال لالاااا، قورباغه لالا...

بله، درسته. همونطور که احتمالا خودتون تا الان متوجه شدین، من برای گیاهم لالایی خوندم‌. بسیار هم لذت برد و لذت بردم.
راستش دلیل این کارم هم این بود که حس می‌کردم خیلی خسته‌ست. اصلا خستگی از سر و روش می‌بارید! من واقعا نمی‌تونم درک کنم چطور یه نفر تونسته بود یه گیاهو انقدر خسته کنه که همه برگاش بریزه؟ و یه تیکه چوب خشک ازش باقی بمونه؟
باز باید بره مرلینو شکر کنه که رسید به دست من و براش لالایی خوندم تا بخوابه و خستگیش در بره! وگرنه معلوم نبود اگه به من نمی‌رسید، نفر بعدی چه بلایی سرش میاورد!


2. این رفتار باعث میشه برگ های گیاهتون چه شکلی بشه؟ (باید واضح و کامل توصیفش کنید.) 3 نمره
از گیاه من، یه سری بالشتک گوگولی و ریزه‌میزه بیرون اومد! از همون لحظه‌ی اول که شروع کردم به خوندن براش، کم‌کم جوونه زد و بعد از حدود ده دقیقه، بالش‌‌های کوچولو و رنگی‌رنگی ازش روییدن!
صحنه‌ی واقعا زیبا و شگفت‌انگیزی بود؛ این که حاصل تلاش‌ها و زحماتت رو ببینی و بالش‌هایی که در اثر کارهای تو به وجود اومدن، انگار که از گوشت و پوست و استخون من درست شده باشن...بچه‌‌بالش‌های من!


3. نقاشی ای از وضعیت نهایی گیاهتون (بعد از تشکیل برگ ها) بکشید. 2 نمره
بفرمایین.
شرمنده دیگه یکم تواناییم تو نقاشی پایینه‌.


4. یکی از کاربردهای گیاه متاثر رو بنویسید. 3 نمره
بنظرم بسیار گیاه مفید و مناسبیه که وجودش تو هر خونه‌ای واقعا لازمه. بخاطر این که هر کسی می‌تونه براش لالایی بخونه تا طی حداکثر ده دقیقه، بالش‌های نرم و ارگانیک اصل تحویل بگیره!
اگه هم بالش بزرگ می‌خواد، خب باید از همین نوع گیاه اندازه‌ی بزرگترشو بگیره. بعد می‌تونه با انجام همین کارا، محصول بزرگتری برداشت کنه و حتی می‌تونه یه کار و کاسبی بالشی راه بندازه و از این راه کسب درآمد بکنه!


فقط ارباب!
هستم...ولی خستم!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۱۷:۱۴ جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹

پروتی پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۸:۱۰ یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
از آغازی که پایانم بود...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 483
آفلاین
1. بنویسید چه اتفاقی میفته و چه رفتاری با گیاهتون دارید؟ 2 نمره

در حقیقت من میخواستم خیلی خاص با گیاهم برخورد کنم تا گیاهم هم با من خیلی خاص برخورد کنه تا این نتایج خاص چشم بازار رو در بیاره باعث شگفتی دیگران بشه. به همین دلیل خیلی طول کشید تا تصمیم بگیرم به گیاهم چی بگم.
برای زمینه سازی بهتر با گیاه عزیزم اول گلدونش رو عوض کردم و اونو تو گلدون سفالی ای که خودم روش نماد گریفیندور رو کشیده بودم کاشتم.
استفاده باید بگم برای اینکه متوجه بشم عوض کردن گلدون این گیاه ممکنه روش تاثیر منفی داشته باشه یا نه، چند روز وقت گذاشتم و منابع مختلف رو بررسی کردم در نهایت متوجه شدم بهترین روش اینکه از بیل استفاده نکنم چون ممکنه آهن ریشه های گیاهم رو متاثر کنه و گلدون عوض کردن رو در مکانی تاریک و ساکت انجام بدم دلیلش رو نفهمیدم ولی از اونجایی که جای ریسک نبود وقتی کسی توی اتاق نبود تمام پنجره ها رو پوشوندم تا هیچ نوری داخل اتاق نیاد. شاید براتون سوال پیش بیاد تو این تاریکی چی جوری تونستم بفهمم دارم چیکار می کنم؟ باید بگم به سختی.
روز بعد تصمیم گرفتم بالاخره با گیاهم حرف بزنم، عصر قبل از رفتن به سراسرا برای شام شبیه ساز کوچکی از کلاه گروه بندی رو روی شاخه اش گذاشتم و بهش گفتم:
گیاه قشنگم تو رسما عضو گریفیندور شدی. ورودت رو تبریک میگم.

2. این رفتار باعث میشه برگ های گیاهتون چه شکلی بشه؟ (باید واضح و کامل توصیفش کنید.) 3 نمره

گیاهم از شوق از خود بیخود شد و تِم گریفیندور زد. اول از همه با استفاده از الیاف طبیعی گیاهی آرم گریف رو درست کرد و به شاخه هاش آویزون کرد حتی روی چندتا از شاخه هاش میشد شال گردن و کلاه های گروهمون رو دید. همه در سایز کوچیک و با مواد صد در صد گیاهی.
ولی گویا ذوق گیاه متاثر عزیزم به همینجا ختم نشد و برام با چوب خودش تعداد زیادی سرِ شیر درست کرد که من تعدادی از اون ها رو به عنوان یادگاری به دوست های نزدیکم هدیه دادم. البته استاد بعدا تحقیق کردم دیدم تا این حد هیجان زده کردن این گیاه براش خوب نیست و بهتره مدتی بهش استراحت بدم مخصوصا حالا که محصولاتی چوبی هم برام تولید کرده.

3. نقاشی ای از وضعیت نهایی گیاهتون (بعد از تشکیل برگ ها) بکشید. 2 نمره
گیاه گریفیندوری

4. یکی از کاربردهای گیاه متاثر رو بنویسید. 3 نمره

اینطور که من متوجه شدم این گیاه در زمینه های مختلفی میتونه قابل استفاده باشه. مثلا زمینه ی اقتصادی، میتونید با تولیداتش که صد در صد گیاهی هستن ثروتمند بشید. دلیلش هم اینه که این روزها افراد زیادی از محصولات حیوانی و یا حتی محصولاتی که تست حیوانی داشته باشن استفاده نمی کنن، یکسری دیگه هم از محصولاتی که قابل بازیافت نباشن استفاده نمی کنن پس در نهایت یک محصول گیاهی از همه لحاظ محبوب خواهد بود.


قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.



پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۱۳:۴۴ جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹

فنریر گری‌بک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ جمعه ۱ تیر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۲۳:۰۱ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲
از زیر سایه ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 552
آفلاین
1. بنویسید چه اتفاقی میفته و چه رفتاری با گیاهتون دارید؟ 2 نمره
به اعتقاد بنده، گیاه اصولا نمودی از شخصیت خود ماست. و تربیت و پرورش گیاه فوق العاده مهمه. بنابراین قطعا با ایشان با نهایت احترام برخورد مینمایم و بهترین رفتاری که ازم انتظار نمیره رو باهاش خواهم داشت، برای مثال: ایشان رو جلوی نور میذارم، شب ها برای شکار میبرمش، بهترین نوع خون قربانیانم رو براش میریزم، خاک اولیه ش رو که خالی از مواد معدنی و مغذی هست رو تعویض میکنم و خاک ساخته شده از جنازه پودر شده قربانیانم رو براش میریزم. و بله، اینطوری شما بهترین گیاه ممکن رو میتونید پرورش بدید.

2. این رفتار باعث میشه برگ های گیاهتون چه شکلی بشه؟ (باید واضح و کامل توصیفش کنید.) 3 نمره
بله دقیقا! برگ گیاه به شدت مهمه. اصلا میگن شخصیت یک گیاه رو باید از روی برگش شناخت. ممکنه یک برگ سوزنی مغرور باشه یا یه برگ گردِ شاد و مهربون. اما این در مورد گیاه های کسل کننده عادیه. ما داریم اینجا راجع به یک گیاه فنریر پرور صحبت میکنیم! این گیاه قطعا دندان های تیزی خواهد داشت که حتی از خاک خودش که از گوشت و خون قربانیان بنده هست هم تغذیه میکنه. اصلا گیاهی که دندون نداشته باشه گیاه نیست. پس در نتیجه... بله. مواظب باشید خلاصه. قراره یه رفیق جدید واسه شکار شبانه بهم اضافه بشه.

3. نقاشی ای از وضعیت نهایی گیاهتون (بعد از تشکیل برگ ها) بکشید. 2 نمره
گیاه فنریر پرور خودمه. شبا باید زیر تختتون رو نگاه کنید از ترسش.

4. یکی از کاربردهای گیاه متاثر رو بنویسید. 3 نمره
فقط یکی؟ بنده میتونم هزاران کاربرد برای این گیاه بی همتا بنویسم. ولی چون استاد اصرار دارن بر گفتن یکی، فقط یکی رو میگم.
این گیاه میتونه بهترین همدم و بهترین دشمن شما باشه. یعنی اصلا تعادل رو برقرار میکنه براتون. بشینید براش درد و دل کنید حتی. این گیاه میتونه یا شما رو با ظاهری که بهش میدید بکشه، یا به زندگی امیدوارتون کنه که برید قله های موفقیت رو فتح کنید.
و آما کاربرد اصلی. از این گیاه اصولا در جاسوسی بین وزارت های سحر و جادوی دنیا استفاده میشه. جاسوسان از این گیاه استفاده میکنن تا شرح وضعیت رو به جاسوس بعدی که میخواد بیاد بدن و اگر اوضاع خطرناکه هشدارهای لازم رو بدن حتی. در نتیجه، این گیاه بهترین و مهم ترین گیاه دنیاست.




پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۲:۳۴ جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹

محفل ققنوس

یوآن آبرکرومبی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۸ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
امروز ۳:۱۳:۱۲
از اکسیژن به دی‌اکسید کربن!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 436
آفلاین
ارشـد گـریـف


پارت 1:


انصافاً نمی‌دونم بقیه هم گیاهشون اینجوریه یا فقط مال من شونصد برابر از مساحت کلاس بزرگ‌تره؟!
به هر حال، از فرصت و شانسم استفاده کردم و با بلندگوی وانتی بهش گفتم که ایول که انقد زیاااااد رشد کردی! نظرت چیه که از گنجایشت نهایت استفاده رو ببریم و بریم تو کار بیزینس؟! نونمون تو روغنه‌ها!
اونم اینجوری واکنش نشون داد:


پارت 2:


بـلـــه... اینجوری شد که «مجتمع گیاهی پروفسولی» احداث شد. اسمشو هم گذاشتم پروفسولی، چون نمره‌ی کلاسش مهمه صاحب اصلی گیاهه!
ببینین، هر برگ از این مجتمع گیاهی، شکل خاص خودشو داره. یه برگش به شکل سالن استخر و سونا و جکوزیه. یه برگش به شکل استادیوم صد هزار نفری آزادی لندنه که قراره میزبان لیگ کوییدیچ بعدی باشه. یه برگش به شکل رستوران و کافه‌س که ملّت بیان توش میتینگ راه بندازن. یه برگش به شکل هتله و با توجه به گرونی اوضاع مسکن، یکی از اصلی‌ترین منابع درآمد این مجتمعه. یه برگش هم به شکل سالن فول‌آپشن تجملات و آرایشه و خوراک امثال پروفسولیه!


پارت 3:


مجتمع گیاهی پروفسولی!

پارت 4:


یکی از کاربردهای گیاهای متأثر اینه که می‌تونین اینا رو بصورت گلّه‌ای جمع کنین و علیه دشمناتون بسیج کنین و بزنین دهن همه‌شونو سرویس کنین. مثلاً همین جاگسن و پدرام که هی سرک می‌کشن توی مجتمع گیاهی پروفسولی و از رستوران‌هاش موز می‌دزدن... کافیه آدرس اینا رو به گیاهای متأثر بدین. دیگه بقیه‌شو کاریتون نباشه. برین پنکک و ریمل‌تونو بزنین!


If you smell what THE RASOO is cooking!


پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۱۹:۱۲ پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹

سوجی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۰ چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۸:۴۹ یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲
از یخچال گریمولد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 91
آفلاین
اگه اجازه بدین من جواب سؤال اول و دوم رو با هم بدم، چون اتفاقی که افتاد و رفتاری که داشتم خیلی با شکلی که به خودش گرفت متناسب بود و یکجا بگم بهتره.

1. بنویسید چه اتفاقی میفته و چه رفتاری با گیاهتون دارید؟ (2 نمره)
2. این رفتار باعث میشه برگ های گیاهتون چه شکلی بشه؟ (باید واضح و کامل توصیفش کنید.) (3 نمره)


استاد.
استاد این چه کاری بود که با دل بیچاره‌ی نارنجی من کردین؟ استاد روا بود که به تنها شاگردِ گیاهِ کلاس گیاه‌شناسی شکست عشقی وارد کنید؟
استاد چرا بهم اخطار نداده بودین که اینطوری میشه؟

حقیقتش اول که نزدیکش شدم اتفاق خاصی نیفتاد. یه ذره دورش چرخیدم و اینور اونورش رو نگاه کردم ولی هیچی نشد. زبون‌درازی کردم، بای‌بای کردم، بهش گفتم «پیس‌پیس‌پیس‌پیس» ولی باز هم هیچی به هیچی. ناراحت شدم راستش. فکر کردم این گیاه فقط از آدما تأثیر می‌گیره و پرتقالا براش مهم نیستن.

نزدیکش شدم و درِ گوشش گفتم: «واقعاً نامردی نیست یه کاری کنی تنها پرتقال کلاس، شاید حتی تنها پرتقال سخنگوی دنیا، تو در گیاه‌شناسی صفر بگیره؟ دلت میاد؟ خیلی نامردی متأثر جون. می‌دونی چیه؟ کاش من اینقدر تنها نبودم، کاش پرتقالای سخنگوی دیگه‌ای هم بودن و برای خودمون مدرسه‌ی جادوگری داشتیم و من مجبور نمی‌شدم بیام بشینم سر کلاس آدما. تنهایی بد دردیه متأثر جون، خیلی بد دردیه.»

حرفام که تموم شد، گیاه متأثر که تا الان مثل یه چوب خشک صاف مونده بود و حتی آی ام گروت هم نمی‌گفت دلمون شاد شه، یه تکونی عجیبی خورد. نوکش مثل فیلمای مستند مشنگی که رشد گیاها رو روی دور تند می‌ذارن، سبز شد و رشد کرد.

چند ثانیه بعد از مریستم رأسیش یه سری گلبرگای کوچیک ناز رشد کردن و گل داد. اولش فکر کردم شکل نهاییش همینه و چون خیلی پرتقال گلی هستم ازم تأثیر گرفته و گل شده. ولی بعد یهو گلبرگاش ریختن و از گلش یه میوه‌ی نارنجی گرد کوچولو متولد شد. باز فکر کردم همینه، و چون پرتقالم یه بچه پرتقال ریز بانمک داده. ولی اینجا هم متوقف نشد استاد.

بچه پرتقاله اصلاً بچه پرتقال نبود. آخه هی بزرگ و بزرگتر شد تا اینکه یه پرتقال بالغ شد تقریباً اندازه‌ی خودم. چشماشو باز که کرد، یهو لپاش گل انداخت و مظلومانه بهم سلام کرد. فهمیدم یه پرتقال مونثه. استاد باورتون نمیشه، از خوشحالی تو پوست خودم نمی‌گنجیدم! از تنهایی در اومده بودم استاد. ساعت‌ها گفتیم و خندیدیم، خیلی خوش گذشت استاد.

من که فکر می‌کردم جفت مناسبمو پیدا کردم، گلدونش رو زدم زیر بغلم و بردمش سینما. بردمش کافه. رفتیم تئاتر. رفتیم مرکز خرید. همه جا گشتیم و من از خوشحالی گلدونش رو ول نمی‌کردم. بعدش که حسابی گشتیم و قرار و مدارای ازدواجمون رو هم گذاشتیم، گلدونش رو گذاشتم روی نیمکت یه پارک و بهش گفتم میرم دوتا بستنی بخرم بیام. ولی استاد... وقتی ازش دور شدم و با دوتا بستنی برگشتم، باز برگشته بود به حالت اولش. یه تیکه چوب خشک شده بود. بستنیا از دستم افتادن، سریع قل خوردم سمتش و هرچی بار اول گفته بودم رو تکرار کردم و باز تبدیل شد به پرتقال... ولی اینبار یه پرتقال دیگه بود.

اینجا بود که فهمیدم تاثیرپذیریش موقتیه و هروقت ازش دور شم به حالت اول برمی‌گرده استاد.


3. نقاشی ای از وضعیت نهایی گیاهتون (بعد از تشکیل برگ ها) بکشید. (2 نمره)
بفرمایید... تصویر مال اولین باریه که پرتقال شد... اشک شوق رو می‌بینید تو چشمای جفتمون استاد؟

4. یکی از کاربردهای گیاه متاثر رو بنویسید. (3 نمره)
به جز شکست عشقی زدن به پرتقال‌های بی‌کس و تنها، یکی از کاربردهایی که به ذهنم می‌رسه اینه که هدیه بدیمش به انسان‌های بیشعور. اینجوری ازشون تأثیر می‌گیره و تبدیل میشه به یه گیاه بیشعور... شاید اون انسان‌ها با دیدن اینکه وقتی این گیاه ازشون تاثیر می‌گیره چه شکلی میشه، ناراحت شن، به خودشون بیان و اصلاح شن.


ویرایش شده توسط سوجی در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۹ ۱۹:۱۵:۵۳
ویرایش شده توسط سوجی در تاریخ ۱۳۹۹/۵/۹ ۱۹:۱۸:۳۸


پاسخ به: كلاس گیاهشناسی
پیام زده شده در: ۱۹:۱۶ چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 1272
آفلاین
1. بنویسید چه اتفاقی میفته و چه رفتاری با گیاهتون دارید؟ 2 نمره

بله....چشم...مینویسیم...
اتفاقی که افتد..والا چی بگم...رفتار بدی نداشتم با این گیاه...اولش صرفا اهمیتی بهش نمیدادم..آدم به گیاه‌ها که اهمیت نمیده که...ادم به کمالاته که اهمیت میده!
ولی بعدش یکم فکر کردم...در مورد مفهوم گیاه و انواع گیاه و اینا...بعد دیدم که گیاه ممکنه باکمالات باشه...چرا؟ چون مثلا گل گیاهه دیگه؟ گل ها هم چی هستن؟ لادن و نسترن و لاله و سنبل و نرگس و الی آخر...و اینا از اسمشون مشخصه که باکمالاتن...و این گیاه هم با توجه به خاصیتش، اگه مثل ساحره های باکمالات برخورد کنی باهاش، باکمالات میشه...و شد!


2. این رفتار باعث میشه برگ های گیاهتون چه شکلی بشه؟ (باید واضح و کامل توصیفش کنید.) 3 نمره

والا سعی میکنم یه جوری بگم که کمتر نیاز به سانسور داشته باشه...حقیقتا یه پارچه خانومه...قیافتا عرض میکنما..بسیار خوش قیافه، زیبارو و از لحاظ کمالات حجیم...باور نمیکنید...از بالا بخوام شروع کنم باید بگم موی کوتاهی داره ولی بسیار بسیار بسیار زیباست...چشم هم که نگو، انگار چشم گاوه..اینقدر درشت و زیباست...دماغ و دهنم هم که...اینجا بچه نشسته نمیشه بیشتر توصیف کرد...گردن هم ماشالا، ماشالا...پایین گردن هم اصلا نمود کمالاتش ******* ***** ***** ** * * ** **** ****** ***** ******* ******* ******* ********** ****** **** و کمرش بسیار ****** * *** *** ** * ** *** * *** ** * * * * * * * * ** * * * ***** **** ************* ***** و دیگه چی بگم از زانوهاش....اما ساق پاش هم ** *** ******** ******* ******** ***** ****** **** **** *** *** ** * **** ** * ** ***** و خلاصه بسیار باکمالات!


3. نقاشی ای از وضعیت نهایی گیاهتون (بعد از تشکیل برگ ها) بکشید. 2 نمره

مثبت 12 سال!


4. یکی از کاربردهای گیاه متاثر رو بنویسید. 3 نمره

***** ****** ****** ***** **** ***** ***** ***** ***** **** ***** * * * ** * * ** * * * * * * ******* ***** ** ** * * * ******* **** ** ** ** **** * ** * * ** ******* **** **** *** ** ** ** ** * **** ** **** **** ***** ******** *** ** * * * * * ** * ******** ***** ***** **** *****!


------------
پ.ن: علامت "*" بجای حروف سانسور شده بکار رفته است!









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.