جلسه سوم (و آخر
) کلاس پرواز و کوییدیچدانش آموزان هاگوارتز با فلاکت و بدبختی برای جلسه سوم کلاس پرواز خودشونو به تهران آسلامی رسوندن. با اینکه نصفشون موفق نشدن از وزارت سحر و جادوی ایران ویزا دریافت کنن برای این اردوی آموزشی، بقیه زیر گرمای جونسوز پایتخت ایران به دنبال حسن مصطفی، استاد رعنای درس پرواز شون به راه افتادن و در صدد رسیدن به میدون تجریش هستن.
- بعله! جادوآموزان گرامی. اینجا میدون ترجیش هست. بنده در سالهای دور از خانه که انور سادات گور به گوری تابعیت مصریمو گرفته بود می اومدم اینجا به برادرا کمک میکردم در تصرف هوایی و به تاراج بردن کوخ نیناورون! ووی ووی ووی!
علیرغم فضای باصفای آمیخته با محدودیت در پیاده روهای بالاشهر که بدون شک منجر به شکوفایی اجتماعی در هر نونهالی میشد، توجه دانش آموزان چشم و گوش بسته اما حیرت زده ی هاگوارتز همچنان روی حرفای استادشون متمرکزه.
- منصفانه نبود که یه اردو نبریم شمارو. گفتیم بیایم این جلسه آخری رو روی قالیچه های پرنده ایرانی و نحوه کار باهاشون بگذرونیم. عه وا... پسرا! چرا حجاب کردین؟ گفتم فقط خانما. ووی ووی ووی! چه دافی هم شدی بلا! عیح عیح عیح عیح عیح!

دانش آموزان با اضطراب نگاهی به ون گشت آرشاد میندازن که جلوی شهرداری پارک کرده و بلافاصله مقنعه هاشونو مرتب میکنن.
- عاقا اجازه! پدرام ناموس همه ماس. نمیتونیم بذاریم...
- هشششششش! اسمم تامه. پدرام عمه ته.
- هممم. لیست دراز تر از قبل شده. حتی دامبلدور هم تو لیست بوده. ریسک بالاس. لطفاً زشت به نظر برسید همگی.
- اتللو نبود؟
- استاد! چرا اینقدر کوتاهه چیزاشون. کم میارن پارچه مارچه؟ فقیرن؟ این که موهاش بیرونه همه ش.
- نیاوران کاشونک دارآباد یه نفر!
- توجه نکنید به اینا ای فرزندان دلبندم! همه این پشم و موهای بیرون زده شون روز قیامت تبدیل به کرم و مار میشن، میرن تو حلق خود این جماعت غرب زده شون!
- کانتر نبود؟

- دکتر! غرب ما نبودیم؟
در حالیکه دانش آموزان کنجکاو در اعماق همهمه خودشون و محیط اطراف یکی پس از دیگری سوالی می پرسن، استادشون با لذت تمام داره برای خودش یه گوشه آبمیوه شو هورت میکشه.
- خب این بود از تدریس جلسه آخرتون! سوالی نیست؟
-
- حقیقت تلخه! تور لیدرمون پیچونده مارو. منم بستم. خودمم غریبم اینجا. بلد نیستم بریم کاشون که قالی بازی کنیم.
- یعنی فقط تو کاشون قالی دارن؟
- اهل کاشانم...روزگارم بد نیست...پیشمه ام مسافرکشی...
- و خداوند گاگول مپ رو آفرید!
- مرگ بر تکنولوژی. مرگ بر ماگل ها. خون لجنی ها.
نیم ساعت بعد...بانوان زیبارویی که الگوی پوشش صحیح رو هم رعایت نکردن و تنوع پوششی رنگارنگ شون بدآموزی دارن برای همه، به اتفاق سبد سبد در حال گلاب گیری در باغ های کاشان هستن و یهو گاهی وسط کار هم جهت رفع خستگی و شوخی مثل جشن غرب زده آب بازی، پا میشن و شروع میکنن گلاب پاشیدن و اسپری کردن تو سر صورت همدیگه و بلند بلند قهقه میزنن (از این قهقه های بلندی که دختران دم بخت بیشتر به کار می گیرن). کمی آن طرف تر، دانش آموزان هاگوارتز از خونه باغی بیرون میان و در حالیکه هر کدوم شون یه قالی کوچیک بغل گرفتن، به نکات آموزشی استاد شون گوش میکنن.
- ببینید دلبندان من! قالی هر چه سبک تر، پرواز با کیفیت تر! بنده خودم خیلی ساله پرواز نکردم با قالی و قلقلش از دستم در رفته! آخرین بار با پادری توالت مون یه سر رفته بودم دور دور تو کوره راهای قاهره که وسط راه مالیدم به تیر چراغ برق، جر خورد و مجبور به فرود اضطراری شدم. تازه زمان ما اتوماتیک بودن خیلی هاشون. الان دنده ای ن اینگاری. نمیدونم چرو به عقب داریم بر میگردیم!
جادوآموزان ضمن گوش دادن به سخنان استادشون در تلاشن تا با افسون جان بخشی به اشیا سوار قالیچه هایی که بلند کردن بشن.
- تجربه من میگه قبل از تیک آف، باید زیر قالی رو خوب برررسی کنید. خصوصاً قالی های ایرانی که زیرش مملو هست از آدامس و عن دماغ و کلی کارنامه های پر از تک و تک ماده و مو چسبیدن بهشون. اینا اضافه بارن و نمیذارن خوب تیک آف کنید.

قالیچه های ایرانی سرکش تر از این حرفا بودن و به سادگی با هر افسونی رام هر از پشت کوه اومده ای نمیشدن. نتیجتاً دانش آموزان هاگوارتز رو به اتفاق در حرکتی هماهنگ لای خودشون لول و ساندویچ کردن.
- ووی وووی ووی! عیح عیح عیح عیح عیح! یادم رفت بگم قالی های ایرونی لنگه صاحب شون هست تو آداب و قواعد! با کفش برین روشون لول تون میکنن. دقت کنید جوراب تون هم بو نده. چی دارم میگم اصن. شما بریتانیایی ها یه شیلنگ ندارین تو مرلینگاه. نظافت حالیتون نمیشه. اون وقت بو ندین؟ چرکولکا! ووی ووی ووی!
و قبل از اینکه هر دانش آموز لای قالی لول شده ای بخواد حرفی بزنه یا اعتراضی کنه، حسن مصطفی به سمت بساط گلاب گیری میره و کاغذهای حاوی تکالیف دانش آموزان رو می ریزه پشت سر خودش.
تکالیف: ----------------
1. جهت پرواز، بین قالیچه، قالی، پادری، جانماز، سفره، رو میزی، ملافه (ملحفه) و موکت، یک مورد را به دلخواه انتخاب کنید و به سوالات زیر مختصراً پاسخ دهید:
* دلیل این انتخاب چیست؟ مزیت ها و معایب این مورد را در مقایسه با جارو شرح دهید. (2 امتیاز)
* شرح دهید که چگونه مورد انتخابی را حین پرواز هدایت می کنید. آیا چوبدستی شما نقش مهمی ایفا می کند یا صرفاً ذهن شما؟ آیا قسمتی از بدنه ی مورد انتخابی در جهت گیری و پرواز نقش دارد؟ (2 امتیاز)
* مورد انتخابی را با کدام یک تمیز خواهید کرد: با نپتون (جارو دستی کوچک)؟ با جاروبرقی؟ با چوبدستی؟ با تکاندن از تراس؟ توضیح دهید چرا این روش؟ (2 امتیاز)
----------------
2. با توجه به اینکه قالی ها (و امثالهم) حساس و مبادی آداب هستند، لطفاً شرح دهید چگونه و با چه افسون و روش جادویی یا حتی ماگلی، می توانید یک قالیچه ی پرنده را در ابتدا زنده و سپس رام خود کنید؟ (2 امتیاز)
----------------
3. اگرچه ظاهر ماجرا همواره فاکتور تعیین کننده ای در کیفیت نیست، اما در مورد قالی های پرنده (و امثالهم) موضوع کمی متفاوت است. لطفاً طرح و الگوی محبوب خود برای یک قالی (و امثالهم) را از طریق عکس یا حتی طراحی نشان دهید و مختصراً شرح دهید که این طرح چگونه ممکن است بر کیفیت پرواز با این قالی (و امثالهم) اثر بگذارد؟ (2 امتیاز)