هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۹:۴۱ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

نیوت اسکمندر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۲ یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۷:۵۷ یکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹
از رنجی خسته ام که از آن من نیست !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 127
آفلاین
سلام و خسته نباشید خدمت آقای گانت ! اوممم یک نکته آیی که باید بگم اینه!
من شخصا اول رو یک پروژه برنامه ریزی میکنم بعد اواسط این راه سوژه های میدم که در رابطه با برنامه ریزیه منه!
خب قضیه فرم چیه ! من تو پخ بهت توضیح میدم .
به نظرم این مسئله رو توی پخ میگفتی بهتر بود .چون این برای من سابقه میشه که شما توضیح میدین که چرا من فرم عضوگیری دادم.و بعد طرف میگه این بابا حالیش نیست چیکار می‌کنه ! عذر خواهم !
شما با این متن یکم کاره منو پیچیده کردین!
و با توجه به سابقه شما در سایت همه حرف های شما رو میخونن و بعد باعث کم کار شدن تاپیک میشه! قرار نیس توضیحات کامل که مربوط به منه رو اینجا در حضور جمع بگید. همین که از زدن تاپیک مخالفت میکردیم برای من کافی بود .
متشکرم .
ببخشید ولی یک توصیه اول فکر کنید که با این کار چه اتفاقی میفته .
و واقعا من خنگ نیستم شاید بعد این که من درخواست دادم فهمیده باشم که چنین موضوعی بوده یا شما در شخصی می‌تونستی متوجه ام کنی.


چه قلب ها که شکسته نشد از زبان های بریده !
و چه حرف ها زده نشد از ذهن های پریده!
و چه چشم ها که پر از کشتی های در اشک بود .
و چه دل ها گرفته نشد از کشتی های غرق شده.


تصویر کوچک شده
[img تصویر کوچک شده


پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۴:۲۳ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۹

ماروولو گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۳۵ چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ جمعه ۱۷ تیر ۱۴۰۱
از من بپرس اصیلم اون لخت و پتی مشنگ پرسته نه عیب نداره چیه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 117
آفلاین
نقل قول:

نیوت اسکمندر نوشته:
سلام و خسته نباشید خدمت عزیزان!
درخواست تاپیک عاشقانه های هاگواردتز رو دارم.
بالاخره همش که خنده نیست ، یا شوخی بعضی وقتا عاشقانه هایی رخ میده.
سوژه ها زیاده.


سلام نیوت جان. با توجه به درخواست‌های متعددی که دادی توی انجمن‌های مختلف و همچنین تاپیکی که توی وزارتخونه تاسیس کردی، لازم دونستم جدا از درخواست به پاسخت، یک سری توضیحات جهت اطلاعات عمومی خدمتت ارائه کنم.

قطعا با یک سری تاپیک مواجه شدی که اسمایی از این دست دارن: ردا فروشی فلانی! مطب دکتر بیساری! مغازه ی آقای ایکس!
و شاید با خودت گفتی که چرا منم تاپیک خودمو نداشته باشم؟
نکته‌ای که احتمالا ازش غافل موندی، تاریخ تاسیس این تاپیک هاست که عمدتا به سال‌ها قبل برمیگرده!
در سال‌های ابتدایی شکل گیری ایفای نقش، نحوه فعالیت متفاوت بوده و انجمن ها به این شکل فعلی نبودن و نظارت اینچنینی روش نبوده و کلا ساختار دیگه ای داشتیم. به مرور زمان، با آزمون و خطا و هم اندیشی و ایده های مختلف، ایفای نقش سایت به شکل فعلی درومده. شاید در کنار این تاپیک هایی که الان از اون دوران مونده، کلی تاپیک دیگه هم داشتیم که پاک شدن و اثری ازشون نیست! یعنی هر کسی برای خودش یه تاپیک میزده یا در دوره هایی هر تاپیک یک مسئول برای خودش داشته و ...

اگر کمی صبور باشی، دقیق‌تر متوجه ساختار فعلی می‌شی. الان همه چیز حول رول‌نویسی و سوژه‌های جدید می‌چرخه. یعنی برای هر موردی، تاپیک جدید تاسیس نمی‌کنیم. یا برای فعالیت در تاپیکی که مثلا اسمش انجمن حمایت از حیواناته، فرم عضویت پر نمی‌کنیم. بلکه در قالب داستان و رول اعضا وارد اون انجمن می‌شن و فعالیت می‌کنن. نمی‌خوام در کار ناظر وزارتخونه دخالت کنم و بگم قطعا همینه. اما برداشت من از پستشون در دادن مجوز به شما این بود که یک سوژه‌ رول‌نویسی رو توی تاپیک شروع کنی و بقیه هم اون رول رو ادامه بدن ... نه کاری که شما الان انجام دادی.

باور کن کسی دنبال این نیست که جلوی ایده‌های جدیدت رو بگیره ... مساله فقط اینه که راه درست پیاده کردنشون رو پیدا کنی.
مثلا من یه ایده داشتم که اگه مدیرا به برزخ برن و لازم باشه از کاربرا حلالیت بگیرن چی میشه؟ تاپیک جدیدی به اسم برزخ تاسیس نکردم. نیازی هم نبود. در قالب یک داستان این اتفاق رو نوشتم تا بقیه ادامش بدن.
یا چندین نفر به نظرشون جالب میومده اگر مرگخوارها و محفلی ها مدتی مشترکا در یک مکان حضور پیدا کنن. یک نفر اون ها رو فرستاده توی دو اتاق مجاور م در هتل و این کارو تو تاپیک هتل ملوان زبل کرده. یکی فرستادتشون توی خونه ی دورسلی ها. یک نفر هم سوار اتوبوس شوالیه کردتشون. هر سه تا سوژه هم داره پیش میره. برای هیچ کدوم هم تاپیک جدید زده نشده.

به نظرم به طور خلاصه سه تا نکته رو میتونی از صحبتام نتیجه بگیری.
تاپیک زدن در شرایطی که خیلی کم ممکنه پیش بیاد، میتونه وسیله باشه برای پیاده کردن ایده های جدید. اما هدف نیست. فکر میکنم برای شما باشه.
ایده های جدید رو به صورت رول نویسی پیاده کن. یعنی یک داستان که توی انجمن حمایت از حیوانات اتفاق میفته رو شروع کن تا هر کس دیگه ای که میخواد بتونه ضمن ادامه دادن اون داستان، وارد انجمنت بشه ... نه با فرم پر کردن.
برای ایده های جدیدت دنبال تاپیک مناسب بگرد. مثلا چندین تاپیک تحت عنوان کافه داریم تو انجمن های مختلف. ساحل داریم توی هاگوارتز و هاگزمید. حتا توی وزارتخونه با عنوان عاشقانه ها تاپیک داریم. هر کدوم این تاپیک ها میتونه جای مناسبی برای شروع یه داستان عاشقانه باشه.

موفق باشی.



پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱:۰۱ سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۹

نیوت اسکمندر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۲ یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۷:۵۷ یکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹
از رنجی خسته ام که از آن من نیست !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 127
آفلاین
سلام و خسته نباشید خدمت عزیزان!
درخواست تاپیک عاشقانه های هاگواردتز رو دارم.
بالاخره همش که خنده نیست ، یا شوخی بعضی وقتا عاشقانه هایی رخ میده.
سوژه ها زیاده.


چه قلب ها که شکسته نشد از زبان های بریده !
و چه حرف ها زده نشد از ذهن های پریده!
و چه چشم ها که پر از کشتی های در اشک بود .
و چه دل ها گرفته نشد از کشتی های غرق شده.


تصویر کوچک شده
[img تصویر کوچک شده


پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱۸:۳۵ چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹

آرتور ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۰۲ جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵
آخرین ورود:
۱۳:۲۰ جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱
از خانه ویزلی ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
درود فراوان خدمت ناظرین محترم.
به مدت 2 سال، تالار گریفیندور مسابقه ای رو به سبک دوئل فردی در بین اعضای گریفیندور برگزار کرده. به مناسبت 3 سالگی مسابقات کوییزرول، تالار گریفیندور قصد داره تا این مسابقه رو بین اعضای سایت و گروهان دیگر برگزار کند. درخواست مجوز و معرفی تاپیکی برای شروع مسابقات رو دارم.

کوییزرول یک مسابقه به سبک دوئل حذفیست که در هر مرحله، 3 داور برای هر مسابقه قرار داده میشود و سوژه ها به صورت سوالی توسط یکی از داوران به شرکت کنندگان داده میشود.


معتقد به روماتیسم در حد آرتریت و آرتریت روماتوئید

فرزند بیشتر، زندگی بهتر!


پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۲۳:۰۲ جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۹

روبيوس هاگريد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۵ جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱:۲۵:۳۴ جمعه ۱۷ آذر ۱۴۰۲
از شهری که کودک نداشت.
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 459
آفلاین
وقت بخیر.
امیدوارم جای درستی برای ارسال این پیام انتخاب کرده باشم.
یکی از طرفین، نسبت به نتیجه‌ی مسابقه‌ی شطرنج اعتراض داشتند و گفتند که باخت رو قبول ندارند. نظر به این‌که این حق - به اشتباه - طی سالیان بالیده و جا افتاده که برگزارکنندگان فعالیت‌های سایت، جوری - با هر ترفند که می‌شه - مسابقات رو از هیجان و حساسیت تهی کنند که حواشی به صفر برسه و همچنین هرجا لازم دیدند از پاسخ‌گویی به اعتراض سر باز بزنند، شاید حالا حتی میل عمومی هم همین باشه؛ که این یکی اعتراض هم علنی نشه.
لکن فیگور اقتدارگرا تو تن من نمی‌ره و سعی می‌کنم حتی‌الامکان از محکوم شدن یک طرفه‌م و سیبل نفرت‌پراکنی پنهانی شدن برای پستوهایی که ناگزیر و در نتیجه‌ی همین سنتی که بالا توضیحش دادم، تشکیل می‌شن جلوگیری کنم. از دیشب دنبال راهی برای حل قضیه گشتم، مغزم قد نداد. چرا که من برگزار کننده یا هرچیزی نیستم. برخلاف میلم سوژه می‌دادم - که گویا سوژه‌های خوبی نبوده‌ند - و اگر پاش می‌افتاد، داوری می‌کردم (که این یکی عملکردم هم اگر خوب می‌بود الان این‌جا نمی‌بودهم).
برای همین صرفاً در حد حیطه‌ی خودم و برای احترام به قولی که به رفقای معترضم برای ابراز کردن واکنشی شفاف داده بودم، توضیحاتم رو ارائه می‌کنم:
بهشون گفتم که اعتراضشون قابل درکه و به نظرم می‌تونند محق باشند. چرا که فینال هم مثل بخش قابل توجهی از مراحل، به داوری دور دوم کشیده شد (یعنی دو داور نظر متفاوتی داشتند و هر یک، یه رول مجزا رو بهتر می‌دونست و لازم شد که داور سوم برنده رو انتخاب کنه). و توضیح دادم که چقدر انتخاب سخت بود و بارها خوندم تا بتونم انتخاب کنم و بالطبع وقتی همچه حالتی پیش می‌آد، یعنی هر دو رول کیفیات حداقلی رو دارند و داور سوم، بسته به این که کی باشه، چه طبعی داشته‌باشه و تو چه موقعیتی رول‌ها رو بخونه، می‌تونه تصمیم متفاوتی بگیره.
نپذیرفتند. گفتند که اختلاف کیفیت رول‌ها رو بی‌شک بسیار بیشتر از این‌ها می‌دونن و در صورتی که عدالت رعایت می‌شده، برنده‌بودنشون صد در صدیه و البته از داور انتظار می‌ره که معیاری جز سلیقه برای قضاوت داشته‌باشه.
باز هم رفتم و نگاه کردم. هنوز فکر می‌کنم همین‌طوره. هنوز هم رول‌ها رو نزدیک ‌می‌دونم و این قطعیتی که در حرفشون دارن برام پذیرفتنی نیست.
حالا که این نظر رو دارم، پس باید کنار بکشم و امیدوارم نظر دیگران عدالت رو عملی کنه. خواستم از داورهای باشگاه دوئل کمک بگیرم ولی بهم گفته‌شد که جز خانه ریدل‌ها در جای دیگه‌ای داوری نمی‌کنن.
پیشنهاد من به برگزار کنندگان اینه که بررسی کنن و اجازه بدن خود معترضین دوتا داور پیشنهاد بدن و اون داورها اعلام کنند که آیا رول‌ها اختلافی نمایان و واضح دارند؟
و در صورتی که اون داورها خلاف نظر من فکر می‌کردند پس صلاحیت من باطل می‌شه و اون موقع پیشنهاد می‌کنم برگزارکننده‌ها شخص دیگری رو جایگزین من کنند تا او دوباره داوری کنه.

امیدوارم نتیجه هرچه باشه، آرامشی نسبی به اعصاب ملت روانه کنه.
ممنونم.


ویرایش شده توسط روبيوس هاگريد در تاریخ ۱۳۹۹/۱/۱۵ ۲۳:۰۶:۳۳

تصویر کوچک شده



«میشه قسمت کرد، جای اینکه جنگید، میشه عشقو فهمید، باهاش خندید
میشه سیاه نبود، سفید نکرد. میشه دنیا رو باهمدیگه ببینیم
رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟ نه! تو سینه‌ت دیگه شده سنگی.
و سنگین. و سنگین‌تر بیا روی سطح برای روز بهتر...»



پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱۷:۴۸ پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۸

ماندانگاس فلچر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۶ شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۵:۵۲ دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
از مرگ برگشتم! :|
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
سلام خدمت ناظرین محترم!
ببخشید پست مسابقه رو کجا باید ارسال کنیم؟



پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱۶:۳۳ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

ارنى پرنگ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۷:۴۴ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 202
آفلاین
درود هوريس اسلاگهورن قندعسل.
اول اعلام کنم این پیام و اون پیام به هیچوجه از طرف تیم هافلپاف نیست و ایدئولوژی این پست فقط ریشه در مغز مریض من( )داره و فقط مشکل شخص حقیره.

نقل قول:
امیدوارم سوء برداشت نداشته باشم و به مساله‌ای که براتون پیش اومده پاسخ داده باشم.

همینطور بود و از پاسخ سریع شما هم تشکر میکنم.

دوم اینکه هوریس جان فک کنم به نظر خودتم منطقی باشه که بیام و از حرفی که زدم دفاع کنم و نظرم هم رو به انتقاد شما بگم که در غیر این صورت اینطور به نظر میاد که بنده اومدم فقط یه زری زدم و رفتم یا به قول خودت غر بوده.


نقل قول:
یک وقتی شما میای از ناظر در مورد فکر نشده بودن کارش، اشتباه و غیرمنطقی بودن تصمیمی یا عدم رسیدگی مناسب و ... نقد می‌کنی. بسیار به جاست و مفید.
اما یک وقتی میای به کسی که وظیفه اجرایی تعیین شده و مشخصی رو برعهده گرفته انتقاد می‌کنی ... من توی این انتقاد سودی نمی‌بینم و حتا ترجیح می‌دم اسمش رو «غر» بذارم.


اول اینکه من نمیدونم قراره سوژه ها، ایده های آلبوس باشه تا آخر مسابقه یا نه و انتقاد من بخشی ایش انتقاد بود و بخش دیگه ایش هم جنبه ی پیشنهاد و خواهشی بود که به بقیه ی کسانی که اگر قراره سوژه بدن داشتم.
دوم گفتم که سوژه دادن کار آسونی نیست و هیچ انتقادی هم به آلبوس درمورد اشتباه بودن یا عدم رسیدگی وارد نیست. واقعا نیست! شما بگی هست هم من میگم نیست.
سوم قبول دارم که این انتقاد بنده جا داشت واقعا به شکل بهتری بیان بشه. هر چند که نیت من همواره یک چیزه اما کلمات چون روحی ندارن، به سختی میتونن احساسات رو منتقل کنن و خلاصه که... زبان سرخ میدهد سر سبز بر باد.
نهایی: آلبوس دامبلدور واقعا با جوابشون من رو قانع کردن گفتن برای مهلت سه روزه نمیشه یه چیزی داد که ایده پردازی زیاد طول بکشه و از سطح کتاب انتخاب شده. (پس تا جایی آلبوس با من هم نظره که جا داشت ایده هایی داده بشه که بیشتر بشه پرورششون داد اما به خاطر شرایط مسابقه این امکان پذیر نیست) که خب قبول دارم خدایی.

اینارو هم گفتم که فکر نکنید اومدم انتقادم رو پس گرفتم. ذهنیتی داشتم که باید میومدم با شما مسئولین مسابقه مطرحش میکردم که خب میبینید که قانع شدم اگه از این به بعد هم باشه میام و میگم که شاید یکی بهم بگه نه عزیزم اینجا شما داری اشتباه میکنی.
حالا اگه حرف های ما خاله زنک و اه اه پیف پیف فهمیده میشه بدونید که منظور من این نیست.


ویرایش شده توسط ارنى پرنگ در تاریخ ۱۳۹۸/۱۱/۱۵ ۱۶:۳۶:۵۵

تصویر کوچک شده


پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

هوريس اسلاگهورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۲۳ جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۰:۳۳ شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰
از می عشق تو چنان مستم، که ندانم که نیست یا هستم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 279
آفلاین
نقل قول:

گابریل دلاکور نوشته:
سلام.

ترکیب تیم ریونکلاو از اولش یکم به سختی بسته شد چون بچه‌ها دیر جواب می‌دادن. دیشب چون آندریا نبود و یه نفر کم داشتیم، و از طرفی آخرین مهلت ثبت تیم‌ها بود، جوزفین رو که می‌گفت اصلا آمادگی و شرایطش رو نداره راضی کردم اسمش بمونه تو تیم و تیم رو ببندیم.
آندریا تازه امشب اومد و در جریان قرار گرفت و الان درخواست داریم بهمون اجازه بدین این جابجایی بچه‌ها انجام بشه.

پ.ن: چقدر پیچیده و بد اداری می‌نویسم.



سلام. اگر قرار بود من به عنوان ناظر تصمیم بگیرم، قطعا مخالف بودم. اگرچه چون هنوز هیچ بازی صورت نگرفته، تعویض جوزفین به خودی خود تاثیری نداره ... اما چون اگر یک بار از روال از پیش تعیین شده خارج بشیم، نه گفتن به درخواست‌های بعدی ممکنه ناعادلانه باشه و از طرفی ممکنه تعداد این درخواست‌ها زیاد بشه و برنامه رو دچار هرج و مرج کنه و منم روی منظم برگزار شدن برنامه‌ها وسواس بیمارگونه‌ای دارم. حالا باید نظر سه تا ناظر دیگه رو هم می‌پرسیدیم که ببینیم اجماع بر چیه.

اگر قرار بود من به عنوان یکی از شرکت کننده‌های رقیب تصمیم بگیرم، قطعا موافق بودم. چون هدف لذت بردن از رقابته و با چنین سختگیری‌هایی، چوب لای چرخ روند یک تیم می‌ره و اون تیم جایی به غیر از زمین بازی عقب میفته و دوست داشتنی نیست.

اما مسئله اینه که الان من هم ناظرم و هم خودم توی این رقابت حضور دارم، بنابراین اصلا منطقی نیست که من تصمیم بگیرم یا یکی از تصمیم گیرندگان باشم. دو تا دیگه از ناظرامونم حالت مشابهی دارن.

دو راه داریم؛
1. از همه تیم‌ها به صورت خصوصی اجازه بگیریم و در صورت موافقت همه، شما ترکیب رو تغییر بدین.
2. تصمیم گیری رو به داور سوم که بدون گروه هست واگذار کنیم.

تصمیم نهایی رو قبل از پایان این مرخله اعلام می‌کنم.



نقل قول:

ارنى پرنگ نوشته:
ایده ها ایده های جذابی نیست دوستان. حالا جدا از سختی یا آسونی سوژه که باید رعایت بشه و قبول دارم انتخاب سوژه کارآسونی هم نیست ولی با توجه به این دوتا سوژه که دادین. تاریخ مصرفش گذشته بابا. آدم در موردشون بنویسه اینجوری میشه :

لطفا از ایده های جذاب تری استفاده کنید بهمون بچسبه وگرنه جفتک انداختن و اینا نصف جذابیت کاره.



سلام.
منظورتون از ایده‌ها رو متوجه نشدم. اگه منظورتون طرح بازی و برنامش و این‌هاست، ما در حد وسع ایده دادیم و بی‌شک، بی‌نقص هم نیست. بار اوله و قطعا کلی باگ از کار درمیاد. قطعا اگر ایراد مشخصی وارد بشه می‌پذیریم و سعی می‌کنیم اصلاحش کنیم. مشروح روال بازی و قوانین هم از قبل شروع گذاشته شده بود. می‌شد برای ارتقائش پیشنهاد داد.
اگه همون طور که آلبوس برداشت کرد، منظورتون سوژه‌هاست، دو جنبه داره.
یکی کلی نبودن و چارچوب از پیش تعیین شده داشتنشونه؛ که اگرچه من کاملا کار رو به آلبوس تفویض کردم اما درخواستم ازش این بود که این کار رو بکنه و قضیه تا حدی مشخص باشه که بازیکن فقط لازم باشه بهش از دید خودش نگاه کنه تا توی فرصت کم، فشار خلق طرح و ایده‌ی اولیه رو متحمل نشه.
یکی دیگه دقیقا خود سوژه است، که این مورد کاملا سلیقه‌ایه و متری برای جذابیت داشتن سوژه وجود نداره. خاطرم هست دوئلی داشتم و سوژش به نظرم خیلی بی‌نمک میومد و داشتم با خودم در این مورد غر می‌زدم، همون موقع پیام رسید که «کوفتت بشه ... کاش من قرار بود با این سوژه پست بزنم.» از قضا عین همین اتفاق الان هم تکرار شده. یعنی همین سوژه‌ای که الان احتمالا شما بهش نقد داری، یکی از اعضا که در حال حاضر توی سایت فعال نیست، با دیدنش پیام داد و گفت کاش من تو مسابقه شرکت داشتم.

امیدوارم سوء برداشت نداشته باشم و به مساله‌ای که براتون پیش اومده پاسخ داده باشم. اجازه می‌خوام یک انتقاد هم من به شما وارد کنم.
یک وقتی شما میای از ناظر در مورد فکر نشده بودن کارش، اشتباه و غیرمنطقی بودن تصمیمی یا عدم رسیدگی مناسب و ... نقد می‌کنی. بسیار به جاست و مفید.
اما یک وقتی میای به کسی که وظیفه اجرایی تعیین شده و مشخصی رو برعهده گرفته انتقاد می‌کنی ... من توی این انتقاد سودی نمی‌بینم و حتا ترجیح می‌دم اسمش رو «غر» بذارم.
آلبوس عزیز قبول زحمت کرده، وقت گذاشته، فکر کرده و سعی کرده سوژه‌ای که بنا به سلیقش جالب هست رو انتخاب کنه. شما هیچ ایراد مشخصی به کارش وارد نکردی که دفعه بعد در نظر بگیره و اصلاحش کنه. صرفا با بیانی متفاوت گفتی «اه اه از سلیقت بدم میاد » و این حرف هیچ تاثیری جز موندن خستگی توی تن کسی که کاری رو بر عهده گرفته نداره و فقط می‌تونه باعث دلسرد شدن هم خود ایشون و هم بقیه افراد برای برگزاری برنامه‌های مشابه بشه و کسی بعدا این ریسک رو نپذیره.
ببخشید که پاسختون طولانی شد.

موفق باشید.


ویرایش شده توسط هوريس اسلاگهورن در تاریخ ۱۳۹۸/۱۱/۱۵ ۱۵:۰۷:۵۹

ز خاک من اگر گندم برآید،
از آن گر نان پزی مستی فزاید! تصویر کوچک شده


پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱۰:۵۹ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

آلبوس دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۳ یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸
آخرین ورود:
۱۰:۴۶ یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
از دست شما
گروه:
کاربران عضو
شناسه های بسته شده
پیام: 454
آفلاین
جناب پرنگ،

ایده‌ها با توجه به مدّت زمان دوئل که سه روزه به نحوی دادشن که تنها نیاز به پروردن سوژه داشته باشن نه طراحی یه پرسه کامل، نکته دیگه اینه که قرار نیست لزوما طنز باشن که به قول شما فقط با جفتک اندازی بشه پیشبردشون و اگر تقلب محسوب نمی‌شد براتون نمونه‌های مختلف از هرکدوم رو مثال می‌زدم.
نکته بعدی اینه که بنده علم غیب ندارم تا ببینم چی به شما می‌چسبه و چی نمی‌چسبه، مورد در نظر گرفته شده راجع به سوژه‌ها فقط اینه که هردو یا هر سه طرف بدونن چیه (اساسا سعی کردم از متن کتاب‌ها باشه که همه با اون ها آشنان) و اینکه قابل پروردن باشه.


موفق باشید،
آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور



...Io sempre per te


پاسخ به: دروازه ی هاگوارتز (ارتباط با ناظرین)
پیام زده شده در: ۱۰:۲۷ سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

ارنى پرنگ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۷:۴۴ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 202
آفلاین
ایده ها ایده های جذابی نیست دوستان. حالا جدا از سختی یا آسونی سوژه که باید رعایت بشه و قبول دارم انتخاب سوژه کارآسونی هم نیست ولی با توجه به این دوتا سوژه که دادین. تاریخ مصرفش گذشته بابا. آدم در موردشون بنویسه اینجوری میشه :

لطفا از ایده های جذاب تری استفاده کنید بهمون بچسبه وگرنه جفتک انداختن و اینا نصف جذابیت کاره.


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.