هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۲:۴۵ شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹

لیلی لونا پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۰ پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۰:۳۳ دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱
از خونه ویزلی ها
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 19
آفلاین
سلام اگه میشه اینو نقد کنین.


سلام.

نقد شما رو با اسب ماده فرستادیم. تحویل بگیرینش. ولی سوارش نشین. جفتک می ندازه.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۲۹ ۰:۱۱:۵۲


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۹:۵۱ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹

ریونکلاو، مرگخواران

آیلین پرینس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸
آخرین ورود:
امروز ۱۷:۴۷:۱۵
از من به تو نصیحت...
گروه:
مترجم
ایفای نقش
ریونکلاو
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 302
آفلاین
سلام ارباب! خوبین؟
ارباب جاعون نگرفتین که؟
ارباب من چشای این پایینی رو میخوام!


سلام ایلین! ما خوبیم.
هیچ بیماری ای نگرفتیم. ما مسدودالبیماری هستیم. بیماری اگه بیاد به در بسته می خوره.

این پایینی ایوای ماست! چشماش هم سر جاش می مونه.

نقد پست یه وجبیتو با موشی آلوده و بسیار هپلی فرستادیم.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۰ ۲۳:۵۴:۵۷

............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۲:۴۴ دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹

مرگخواران

الکساندرا ایوانوا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۸ پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۲۳:۱۰:۳۵ چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 312
آفلاین
سلام ارباب!
خوبید ارباب؟
ارباب میشه اینو نقد کنید؟
خلاصه داره خودش... خلاصه ی خوبیه؟
نمیدونم شکلک های اون دیالوگ بد بودن یا نه؟
نمیدونم سوژه رو درست پیش بردم ارباب؟


ایوای عزیزم!

وقتی داری این سطرها رو می خونی، ما در دور دست ها خواهیم بود.
دنبال ما نگرد...
از دیدن قیافه کج و کوله ات بسیارخسته و تکیده شدیم.

خوبیم!

شد و اونو نقد کردیم. می دیم مادام ماکسیم بیاره.

خلاصه خیلی خوبی بود. داستان رو بطور کامل و روشن و واضح و بسیار خلاصه تعریف کردی. چیزی کم و زیاد نداره.

در مورد شکلک ها و سوژه هم توی نقد توضیح دادم.

دور شو دیگه!



ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۰ ۲۳:۳۲:۱۶



پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۱:۴۴ یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹

آموس دیگوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۰ پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۱:۴۶ پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰
از بچم فاصله بگیر!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 89
آفلاین
دوباره اومدم. به دلایل نامشخصی نميتونم ويبره بزنم.

لطفا اينو نقد کنید. اینجا سعی کردم تا جاییکه ممکنه سوژه رو جلو نبرم و رو موقعیت تمرکز کنم. ميخواستم ببینم پستم کمکی هم به سوژه کرده یا نه.


نقد شما رو دادیم سدریک بیاره. بعد از تحویل گرفتن نقد، پسش بدین. لازمش داریم. سدریک خودمونه.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۹/۹/۱۷ ۲۳:۵۵:۳۰

گاد آو دوئل

با عصا


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۷:۳۹ پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

رز وکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۳ سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۲۲:۳۸ چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰
از وقتایی که حوصله ندارم یه سر میام اینجا حالم جا میاد :)))
گروه:
کاربران عضو
پیام: 44
آفلاین
درود بر ارباب تاریکی ها.
اومدیم این چرندیات ما رو نقد کنید.
اگه میشه خصوصی باشه اگه نشد هم مشکلی نداره ارباب.
خیلی ممنون ارباب.


درود بر رز!


نقل قول:
اگه میشه خصوصی باشه اگه نشد هم مشکلی نداره ارباب.
البته که می شه. چرا نشه.

ولی بهش نگو چرندیات... تازه اول راهی. این شروعه. فکر می کنی شروع من یا هر کدوم از قدیمی ترا عیب و ایراد نداشت؟ آدم از یه جایی شروع می کنه و به هر جا بخواد می رسه.

محل زندگیت چقدر مثبته! اینجا همیشه برات همینجوری بمونه.

نقد رو با اژدها فرستادیم! زیاد و سنگین بود!


ویرایش شده توسط رز وکس در تاریخ ۱۳۹۹/۹/۱۴ ۱۲:۵۵:۵۷
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۹/۹/۱۴ ۲۱:۳۶:۴۷

Quand je te regarde et la lune, je sens
...la lune diminuer face à ta beauté


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱:۴۵ پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۰۶:۰۴
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
بررسی پست شماره 250 فرهنگستان ریدل، یه دیگوری!


خلاصه خوبه. بسیار ممنون که خلاصه کردی.

سوژه تا اینجاش(تا قبل از پست شما) یه کمی شلوغ شده که بهتره کمی خلوت تر و ساده تر بشه.


نقل قول:
کراب توی وضعیت بدی گیر کرده بود. باید هر طور شده بود، یه راه حلی پیدا میکرد...
شروع خوبیه. خیلی ساده و کوتاه، مسیر رو مشخص کرده.


نقل قول:
- اهم... کتی؟ یه نفر، دویست تا کوچه پایینتر، دنبال ایده میگشت... مگه نه پلاکس؟

پلاکس چاره ای جز تایید کردن نداشت. دست کتی رو گرفت بیرون رفتن، ولی کتی یه بار دیگه سرشو داخل آورد.
- اگه ایده نیاز داشتین من هستم.
این جا دو تا ایراد داره. یکیش کوچیکه و یکیش کمی بزرگتر.
کوچیکه اینه که چرا پلاکس چاره ای جز تایید کردن نداشت؟ به نظر من دلیلش باید گفته می شد.
بزرگتریه کتیه! کتی و سوژه ای که جا نیفتاده. درسته که سوژه ها با استفاده شدن در موقعیت های مختلف جا انداخته می شن، ولی صاحب سوژه قبل از رسیدن به این مرحله، باید سوژه رو تا حدی جا بندازه. این "ایده دادن کتی" رو من اولین باره که می شنوم. منی که هر روز تو سایتم. می خونم و می نویسم. وقتی من نمی دونم و نمی شناسمش، یعنی جا نیفتاده.


نقل قول:
و رفت.
درست ترین و بهترین کار ممکن! وقتی گفتم سوژه باید خلوت بشه، منظورم کارای عمیق و پیچیده نبود. گاهی به همین سادگی می شه سوژه رو خلوت کرد.


نقل قول:
مگان و لیزابلا به هم نگاه کردن؛ حق با گابريل بود! دوتاشون با فیس و افاده، از سالن بیرون رفتن.
اومدی سوژه رو خلوت کنی و بری ظاهرا! اینم چیزی بود که سوژه بیشتر از هر چیزی بهش احتیاج داشت.


نقل قول:
بلاتریکس دیگه تحملش تموم شده بود.
- بیاین یه فکری به حال این کنیم دیگه.

و به ایوا اشاره کرد
آخرش هم خوب بود. ادامه سوژه رو مشخص کردی.


نقل قول:
ميخواستم ببینم حرکت درستی زدم یا نه. خلاصه ش زياديه؟ سوژه رو خراب نکردم؟
حرکت درستی انجام دادی. مثل یه ناظر پست زدی. من اگه می خواستم اونجا پست بزنم، خلاصه می کردم، سوژه رو کمی خلوت می کردم و آخرش هم یه مسیر واضح مشخص می کردم که بقیه بتونن ادامه بدن.
همین کارا رو کردی. برای همین پستت خیلی مفید بود.


طنز خیلی پررنگ، شخصیت های خیلی پررنگ و صحنه های فوق العاده جذاب نداشت. نمی تونست داشته باشه. چون تمرکزش روی سوژه بود. گاهی مهم ترین کاری که باید انجام بدیم همینه. اینم خیلی مهمه که تشخیص بدیم، کجای سوژه باید چیکار کرد. به نظر من تشخیصت کاملا درست بود.


دور شو!




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹

آموس دیگوری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۰ پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۱:۴۶ پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۰
از بچم فاصله بگیر!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 89
آفلاین
سلام دامبلدور. يه نقد آوردم.

ميخواستم ببینم حرکت درستی زدم یا نه. خلاصه ش زياديه؟ سوژه رو خراب نکردم؟


گاد آو دوئل

با عصا


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱:۵۶ چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۰۶:۰۴
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
سلام دراکو! ما خوبیم! کم و کسری نداریم! خانواده خوبن! جدمون مرده! مرگخوارا خوبن! خودمونو که همون اول پرسیدی! چرا دوباره می پرسی و وقت ما رو می گیری؟!


جواب سوالاتونو این جا می دم. ولی نقد رو چون مال این انجمن نیست، با پیام شخصی فرستادم.

در مورد سیاه نوشتن:

پست سیاه یعنی پستی که مشخص باشه نویسنده اون به جبهه سیاهی تمایل داره. ولی به همین سادگی نیست. قوانینی داره.

سیاها با لرد با احترام حرف می زنن. سیاه نوشتن یعنی در نوشته هاتون تمایلتون رو به مرگخوار شدن یا مرگخوار موندن نشون بدین. نشون بدین که به ارتش سیاه علاقه دارین.
این جا هم منظور این نیست که لرد و سیاها رو قهرمان جلوه بدین و سوژه رو به نفع سیاها پیش ببرین. سوژه، بدون در نظر گرفتن سیاه و سفید، به هر شکلی که جالب باشه باید پیش بره.

سیاه ها باید از تمسخر مستقیم لرد و مرگخوارا خودداری کنن. این کار کمی پیچیده اس. به مرور زمان یاد می گیرین. ولی یه مثال می زنم که بهتر متوجه بشین:

نقل قول:
ولدمورت که از شدت کچلی، نور آفتاب از سرش منعکس می شد و داشت چشمای مرگخواراشو کور می کرد با دیدن ارتش محفلیا تصمیم به فرار گرفت و یهو غیب شد!
این تمسخر مستقیمه! یه سیاه نباید این جوری بنویسه. ولی محتوای نوشته اشکالی نداره. سیاه می تونه اینو به این شکل بنویسه:
نقل قول:
لرد سیاه که در اثر فقدان( یا کمبود) مو، گرمای هوا را بیشتر احساس می کرد و نور خورشید از سطح سرش منعکس می شد، با دیدن ارتش محفلی ها به خاطر آورد که کار ساخت هورکراکس هشتم نیمه تمام باقی مانده و باید سریعا خودش را به آن محل برساند. بنابراین غیب شد و جنگ را به یاران وفادارش سپرد!
این جا هم لرد فرار کرده...ولی نوع طنزش مستقیم نیست. مستقیم نمی گه لرد کچله یا لرد فرار کرده. این جا مشخصه که نویسنده طرفدار جبهه سیاهه.
یه جورایی باید بپیچونیم!


طرز خطاب کردن لرد توسط سیاها و سفیدا با هم فرق می کنه. همین طور طرز خطاب کردن دامبلدور!
برای سفیدا هم چنین قوانینی وجود داره. سفیدا هرگز دامبلدور رو مستقیم مسخره نمی کنن. بهش احترام می ذارن. یا مثلا دامبل خطابش نمی کنن.

یه فرقی که به نظر من بین سفیدا و سیاها هست اینه که سیاها تو ذهنشون و به دور از چشم لرد ممکنه حرفایی بزنن که جلوش جرات زدنش رو نداشته باشن. ولی سفیدا به دلیل سفید بودن، جایی که دامبلدور حضور نداره هم احترامش رو نگه می دارن.

گفتم که در مورد سیاه ها طنزتون نباید مستقیم باشه. در مورد سفیدا و محفلیا این حالت وجود نداره. شما می تونین مستقیم درباره شون طنز بنویسین و حتی اغراق کنین. می تونین بنویسین مالی اونقدر چاقه که به جای راه رفتن، قل می خوره. ریش دامبلدور اونقدر بلنده که زمستون از این اتاق به اون اتاق کشیده می شه و تمام محفلیا ازش به عنوان لحاف استفاده می کنن. ویزلیا اونقدر بچه دارن که وقتی دو سه تا از بچه هاشون دو سه تای دیگه رو از شدت گرسنگی می خورن، کسی متوجه نمی شه.
این وسط باید مواظب باشین که حد و مرز شخصیت ها رعایت بشه. مثلا دامبلدور و لرد جادوگرای قدرتمندی هستن. این یه واقعیته و نمی شه عوضش کرد. برای طنز نوشتن نمی شه اینا رو ضعیف جلوه داد. یه مرگخوار در حالت عادی و شرایط مساوی نمی تونه دامبلدور رو شکست بده. یه محفلی هم نمی تونه لرد رو شکست بده.

این در مورد سیاه نوشتن.

در مورد مرگخوار شدن، اولین کاری که باید انجام بدین اینه که پست های ایفای نقشی داشته باشین که مسئول تایید بتونه تشخیص بده که نوشته هاتون در سطح مرگخوارا هست یا نه. اینجا مثلا پست هاگوارتز یا کوییدیچ زیاد به درد نمی خوره. پست تکی هم خیلی مفید نیست. چون باید ببینیم سوژه رو چطوری پیش می برین. اینا برای ماموریت ها لازمه.

رفتارتون توی سایت مهمه. از این نظر که با جو سایت و ایفای نقش آشنا باشین. مثلا یکی که بره به یه ناظر بگه چرا سوژه جدید دادی، کار بدی نکرده. ولی مشخصه که با جو سایت آشنا نیست. یا کسی که همزمان برای عضویت در محفل و گروه مرگخوارا درخواست داده هم همینطور.

رفتار توی سایت هم مهمه. کسی که دائم غر می زنه، ایراد می گیره، دعوا می کنه، به بقیه توهین می کنه، حرفای تند و تیز می زنه، نمی تونه تاثیر خوبی روی گروه بذاره. مخصوصا حرفایی که در مورد گروه مقابل(محفل) زده می شه. مثلا مرگخوارا، دامبلدور رو به هیچ اسم یا لقبی بجز دامبلدور خطاب نمی کنن. البته در این مورد توضیحات کامل تر توی انجمن مرگخوارا هست که به درد بعد از مرگخوار شدن می خوره.

شخصیت هایی که توی کتاب عضو محفل بودن، توی سایت نمی تونن مرگخوار بشن. این یه قانونه.
ولی شخصیت هایی که توی کتاب به وضوح سفید بودن هم ترجیحا نباید سیاه بشن. مثلا شخصیت لونا یا نویل رو هم قبول نمی کنیم. اینا محفلی نبودن. ولی سفید بودن. مرگخوار شدنشون توی سایت، خلاف ایفای نقششونه.

موارد جزئی تری مثل عکس هم وجود داره که مانع خاصی نیست و با یه تذکر درست می شه. مثلا طرف عکس دامبلدور رو گذاشته باشه!

دراکو شخصیت شناخته شده و مشخصیه.یه پسر ترسو، مغرور، لوس و از خود راضی. یکی که دائم به پدرش تکیه می کنه و می خواد توانایی های خودشو به پدرش ثابت کنه.
این قالب اصلی دراکوئه. اینو نمی شه عوض کرد. یعنی نمی تونیم یه دراکوی متواضع باشیم!
توی همین چهارچوب می تونین تغییرات کوچیکی به شخصیت بدین. زیادم روی این موضوع تمرکز نکنین. به نظر من فعلا باید روی نوشته هاتون کار کنین. وقتی پست ها اونقدر قوی شدن که از پس جا انداختن یه شخصیت بر اومدین، می شه به سوژه های دراکو فکر کرد.


موفق باشید.




پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۲۵ سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹

دراکو مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۱ شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۰:۴۶ سه شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 30
آفلاین
ارباب! خوبید ارباب؟ کم و کسری ندارید؟! خانواده، جد، مرگخواران خوبن؟ و صد البته خودتون؟
ارباب ایــــــــــــــــــن پست رو نقد کنید و همراه اون نکات مرگخوار شدن، رفتار هایی که برای شناسه دراکو خوبه و سیاه نویسی رو توضیح بدید؟!



پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۱:۵۵ شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
امروز ۱۸:۰۶:۰۴
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6952
آفلاین
ما تام نیستیم بی خرد! ما اربابیم. ارباب بزرگ لرد ولدمورت کبیر!
ریش و میش هم نداریم کسی بهش دست بزنه. کسی اصلا جرات نمی کنه به ما دست بزنه. ولی منتظریم این دامبلدور بمیره، تاکسیدرمیش کنیم. بذاریم جلوی خانه ریدل ها. هر کی رفت و اومد دستی به ریشش بکشه و در باز بشه. چنین سیستمی تعبیه خواهیم کرد.

آموس! پسر شما رو هم گروگان گرفتیم. اگه یک بار دیگه، ما رو با اشخاص کهنسالِ جادوپژمرده اشتباه بگیری، دوباره و سه باره می کشیمش. روی اونم چنین سیستمی تعبیه کردیم. از وقتی اومده هم کاری بجز خوابیدن انجام نداده. در این حد مفید و به درد بخوره.

اسمت هم که هم وزن این فسیل متحرکه. اصلا خوشمون نیومد.
کاش بمیری!
اسمت می تونست چیزی مثل آمودمورت باشه. ولی در اون صورت هم شبیه اسم ما می شد و به جرم شباهت به ما کشته می شدی.
در نتیجه اول و آخرش می میری. با سرنوشت کنار بیا.

این پیرمرد چرا امضاش همچینه؟ ما رو طلسم کرد؟ نکنه آدم خوبی بشیم؟
اگه آدم خوبی بشیم خیلی ناراحت می شیم. ممکنه برای کم شدن ناراحتیمون، آموس رو بکشیم.

بعدشم این پیرمرد دو تا داد کشید اینجا، تارهای صوتیش پاره شدن. از تسترالامون بهش پیوند زدیم. ممکنه گهگاهی شیهه بکشه. نترسین. دکترش گفت طبیعیه.

یه نفر دست دامبلدور رو بگیره و از این جا ببره تا کنترلمونو از دست ندادیم!


ما می ریم در اوج خشم و عصبانیت، نقد کنیم!









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.