سرود گل های هاگوارتز تقدیم میکند!
_ کفگیر! باید کفگیر رو پیدا کنم! لعنتی کفگیر کدومتونید؟! اها! پیداش کردم خودشه! لعنتی پیداش کردم! باید هرچه سریعتر این معجون رو به دست ملانی برسونم.
فلش بک به چند دقیقه قبل!ملت دهن باز درحال گوش دادن به سخنرانی ملانی بودند. آستریکس هم که خیر سرش قرار بود دی جی این جشن باشه بخاطر این همه اتفاقایی که افتاده بود اعصاب خراب و دهان باز درحال مرتب کردن دوباره اهنگاش روی صفحه لپ تاپی مشنگیش بود.
آستریکس که دید حالا حالاها این مشکلات تموم نمیشه ، با همون حالت دهان باز از سکوی دی جی پایین اومد و در حالی که ملانی درحال سخنرانی بود از فرصت استفاده کرده و با ماژیک شروع به رنگ کردن دندونای ملت دهان باز شد.
_ ای ملتی که قصد ازدواج دارین! بدانید و اگاه باشید که ازدواج کاریست پر از خطرات بسیار! ازدواج مسئولیتی سنگینی است که در صورت قبول کردن دیگر نمیتوانید شونه خالی کنید. ازدواج باید با دید عشق صورت پذیرد نه دید دیگر! ازدواج که فقط چند شب و روز اول نیست.
آستریکس که در حین شطرنجی کردن دندونای ملت به سخنان حق ملانی گوش سپرده بود ناگهان به یاد تجربه هایی که یکی از دوستان وی از ازدواج داشت میوفتد و سریع روی سکو سخنرانی میپرد و کنار ملانی شروع به سخنرانی می کند!
_ای مردان بدانید و آگاه باشید که ازدواج به چند شب و روز اول ختم نمیشود و شما مجبور هستید تا سال ها ظرف های کثیف را اتو کشیده ولباس های کثیف را در ماشین ظرف شویی قرار دهید! و بدانید و آگاه باشید ای مردان که در صورت مزدوج شدن اگر حتی یک هزارم ثانیه به بانوی دیگری نگاه کنید شب را تا صبح با ماهیتابه ای در حلقوم خویش سر می کنید. همه حساب ها و گوشی های ماقلی شما کاملا در رسد سازمان اطلاعاتی همسرتان قرار خواهد گرفت و برای رفتن به کشور های خارج باید اول رضایت نامه او را دریافت کنید.
ای مردان به شما هشدار میدهیم که از شما برای لذت های حارام استفاده خواهد شد و حتی ممکن است در حین انجام عملیات انگشتان و اعظای بدنتان را از دست بدهید و هیچ دادگاهی نمیتواند شما را نجات دهد!
_ تکبیر!
شخصی نا معلوم که با صدای بلند از وسط جمع تکبیر فرستاد و پشت سر وی مردان حاضر در جمع با صدای رسا پا به پای او مشت گره کرده و شعار دادن.
اینیگو که همون لحظه با ناراحتی درحال نزدیک شدن بود ناگهان صدای بلندی از داخل جشن شنید.
_ چی گفت؟ کفگیر! صبر کن ببینم!
اینیگو به یاد درسایی که اسنیپ سر کلاس معجون سازی بهشون یاد میداد افتاد و بخاطر اورد که وقتی موضوع درسشون درباره معجون عشق بود اسنیپ تاکید کرد که برای از بین بردن معجون عشق باید معجونی که روی شیشه اش علامت کفگیر داره رو به خورد طرف بدی! همین باعث شد که جرقه ای مثل ترقه توی سر اینیگو بترکه و بدو بدو برگرده پیش صندوق معجون ها.
پایان فلش بک!اینیگو شیشه معجون رو پیدا کرده بود ولی اینطرف تر اما برای برهم زدن جو موجود هرچه سریع تر دنبال شوهر برای ملانی بود.
_ خب ببین ملانی! از ج شروع میکنم.
_ چرا ج حالا؟!
_ چون ج خیلی خوبه. از جوووون میاد. اها! پیداش کردم! جان سینا بومبولدور!
_ نه اون زورش زیاده نمیتونم ماهیتابه بکنم تو حلقومش!
_ خب بزار ببینم دیگه چی دارم. جانی دپ گیرانداوالد!
_ عالیی!
Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤