- تاجگذاری؟ ولی عنکبوتا مال من بودن که! نمیتونین همینطوری یهویی بگین ملکهتون عوض شده و باید سر تعظیم برا یکی دیگه فرود بیارین. اونا یه انتخابی کردن و پاش وایمیسن. مگه نه؟

عنکبوتها از نگاه لینی:

عنکبوتها از نگاه سایرین:
- دیدین؟ دارن میگن لینی ملکهمونه.

پلاکس دستی به چونهش میکشه.
- راستش من طی طراحیهایی که از وضعیتهای مختلف عنکبوتها داشتم برداشتم از چهرهشون اینه که همچینم مشتاق نیستن تو ملکـ...
لینی تحمل زیر سوال رفتن سلطهش رو نداشت، پس میپره وسط حرف پلاکس.
- مگه خودشون زبون ندارن که تو به جاشون حرف میزنی؟

- دارن؟ خودتم داشتی حرفاشونو ترجمه میکردیا.

- ترجمه میکردم حرف که تو دهنشون نمیذاشتم.

جیسون که میبینه گفتگوی بیهودهای در جریانه جلو میاد تا به قضیه خاتمه بده.
- حالا اصن مهم نیست عنکبوتا چی فکر میکنن چون...
- مهم نیست؟ مهم نیست یه حشره چه نظری داره؟ تا کی ظلم در حق حشرات؟

- بابا یه لحظه گوش بده ببین چی میخوام بگم. ایوا قرار نیست تاجگذاری کنه تا ملکه اونا بشه که.

لینی که تا چند لحظه پیش عصبانی بود و به دفاع از حقوق حشرات برخاسته بود، با شنیدن این حرف ناگهان موضع دفاعیش میشکنه.
- اممم... پس چی؟

- تاجگذاری! کلاهگذاری! برا وزارت دیگه.

و دو گالیونی لینی میفته سرجاش و سوتزنان میره لا به لای مرگخوارا خودشو گم و گور کنه.