هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۲۴ دوشنبه ۱ آذر ۱۴۰۰

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
مهلت دوئل گروهی این پایینیا سه هفته اضافه می شه.

دوئل شما قبلا تا سه شنبه دوم آذر بود که بعد از تمدید، تا ساعت 23:59 سه شنبه 23 آذر وقت داره.


بروید همدیگر را بکشید.




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۱۶ یکشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۰

گریفیندور، مرگخواران

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۴ دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۸:۴۹ سه شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲
از زیر زمین
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
گریفیندور
کاربران عضو
پیام: 454
آفلاین
سلام و خیلی ممنون بابت اینکه قبول کردین.
بوخودا تقصیر من نبود.
دستم بود.
تقصیر آستینم بود.
اگه میشه دو الا سه هفته اضافه بشه.
ممنون!


ارباب من Lord

گر کسی مرا ببیند نتواند که ببیند چون که او قارقارو نیست!

قاقاروی بدون مو!



پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۴:۴۹ شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۰

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
کتی

سوالی پیش میاد!

چرا ما توی قوانین نوشتیم "11- شما می توانید مهلت دوئل را با توافق با حریفتان مشخص کنید. در صورت مشخص نشدن، مدت ده روزه در نظر گرفته خواهد شد و این مدت، بعد از شروع دوئل(اعلام سوژه) به هیچ عنوان(حتی با توافق دو طرف) قابل تمدید نیست."؟

چرا؟ چرا؟ چرا؟

حالا چون چهار نفرین و زورتون زیاده، استثنائا می تونیم قبول کنیم. ولی اولا با هم حرف بزنین و همگی موافق باشین. دوما زمان رو هم تعیین کنین.


همینجا هم بگم که لطفا کسی درخواست تمدید نکنه. به دلیل تجربیات گذشته، نمی تونیم قبول کنیم.




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۹:۵۰ شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۰

گریفیندور، مرگخواران

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۴ دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۱۸:۴۹ سه شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲
از زیر زمین
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
گریفیندور
کاربران عضو
پیام: 454
آفلاین
سلام!
واقعا عذر میخواهم از دوستان و داوران!
اما امکانش هست به دوئل گروهی زمان بیشتری تعلق بگیرد؟


ارباب من Lord

گر کسی مرا ببیند نتواند که ببیند چون که او قارقارو نیست!

قاقاروی بدون مو!



پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۱:۴۴ سه شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۰

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
کتی

فراموشت کرده بودیم. عذرخواهی می کنیم.
داشتم نقد می کردم، هی با خودم فکر می کردم که من چرا این پست رو یادم نمیاد! انگار قبلا نخوندمش.

.............................


نتیجه دوئل کتی بل و پاتریشیا وینتربورن:
(پاتریشیا پستش رو نزده. ولی دربارش توضیح داد.)


امتیازهای داور اول:
کتی بل: 25.5 امتیاز – پاتریشیا وینتربورن: صفر امتیاز

امتیازهای داور دوم:
کتی بل: 25.5 امتیاز – پاتریشیا وینتربورن: صفر امتیاز

امتیازهای داور سوم:
کتی بل:25 امتیاز - پاتریشیا وینتربورن: صفر امتیاز


امتیازهای نهایی:
کتی بل: 25/33 امتیاز - پاتریشیا وینتربورن: صفر امتیاز


برنده دوئل: کتی بل و فک و فامیل قاقارو!


..............................................


بیابان!


شن های طلایی رنگ بیابان با تابش مستقیم خورشید برق می زدند و روی صورت کتی، منعکس می شدند.

سر شن آلود و خسته کتی جلویش در حال قل خوردن بود.
و بدنش به دنبال سر!
- صبر کن ببینم. داری کجا می ری خب؟

سر اهمیتی به کتی نداد.
- خودت خواستی. گفتی سر به بیابون گذاشتی. بفرما. این سر و این بیابون. من می رم ببینم بدون من چیکار می کنی.

بدن کتی سعی می کرد سر را گم نکند.
- من گفتم کتی به بیابون زد. ضمنا خودت قراره بدون من چیکار کنی؟ من حداقل دست و پا دارم. تو حتی اگه آب پیدا کنی و بخوری از تهت می ریزه بیرون.

سر اهمیتی نمی داد. قهر کرده بود. می خواست تنها باشد.
- سر به سرم نذار. دنبالم هم نیا. من اعلام استقلال کردم. راهمون همینجا از هم جدا می شه.

و به کمک دماغش، روی شن ها یک دو راهی کشید و وارد مسیر سمت چپ شد.

کتی هم از همان مسیر رفت و سر حرص خورد.

رفتند و رفتند... تا این که صدایی به گوششان رسید.

- به گوش من رسید. تا جایی که می بینم تو گوشی نداری.

صدا از بدن کم جان و ضعیفی به گوش می رسید.
- کتی... تویی... منتظرت بودم.

کتی صدا را شناخت.
- پاتریشیا؟

خودش بود!

- بگو که کمک آوردی. بگو که پیاممو دریافت کردی.

کتی دستش را دراز کرد و سرش را که کمی با فاصله از او روی زمین افتاده بود، خاراند.
- کدوم پیام دقیقا؟

پاتریشیا به تپه کوچکی که کنارش تشکیل شده بود اشاره کرد.
- وسایلت... که دزدیده شدن... واقعا خط منو نشناختی؟ نفهمیدی که دزد من بودم؟ نفهمیدی یخچال اشاره به بیابون داره؟ چون دمای یخچال برعکس بیابونه... و سی دی هات اشاره به خورشید گرد و درخشان داره؟ نفهمیدی که من اینجا گیر کردم و باید بیای دنبالم؟

نه کتی و نه سرش نمی فهمیدند که پاتریشیا چطور انتظار داشت که یک کتی ساده، از یک دزدی عادی، این نتیجه گیری ها را بکند. و وقتی قادر بود وارد خانه کتی بشود، چرا به بیابان برگشته بود.

پاتریشیا با صدایی غمگین گفت:
- حالا هر دومون گیر کردیم. سر منم گذاشت رفت. پیداش نکردم دیگه. سرتو می دی یکی دو دقیقه ازش استفاده کنم؟ یه کرفس از یخچالت برداشتم که داره پلاسیده می شه. زودتر بخورمش.

بدن کتی رفت و کنار بدن پاتریشیا نشست.


حالا آن ها یک سر بودند در دو بدن.






پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۰:۴۱ دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰

اسلیترین، مرگخواران

ایوان روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۱ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
امروز ۱:۴۰:۴۶
از سر قبرم
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
اسلیترین
ناظر انجمن
پیام: 1504
آفلاین
سوژه دوئل جسیکا ترینگ و جیانا ماری: محافظ!

توضیح:
یه وسیله مهم به شما سپرده شده که ازش محافظت کنین.
یه حیوون یا پرنده(یا هر چی) میاد اینو می قاپه و فرار می کنه. هر جایی که می ره باید دنبالش برین و سعی کنین اون وسیله رو پس بگیرین.
توضیح بدین که چیزی که به شما سپرده شده چیه... چطوری از دستش می دین و تلاشتون برای پس گرفتنش به کجا ختم می شه.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل، یک ماه،( تا 23:59 پنجشنبه 4 آذر) فرصت دارید.

.................................................


سوژه دوئل گروهی جرمی/دیزی – پلاکس/ کتی: نجات!

توضیح:

هم تیمی شما مرده، یا قراره بمیره. شما به شکلی متوجه این اتفاق می شین و برای نجاتش به گذشته یا آینده می رین که جلوی این اتفاق رو بگیرین.

نکته 1: هیچکدوم از قوانین کتاب رو لازم نیست رعایت کنین. چه در مورد قوانین رفتن به گذشته و چه روش رفت و برگشت. کاملا آزادین.

برای ارسال پست در باشگاه دوئل چهار هفته( تا 23:59 سه شنبه 2 آذر) فرصت دارید.

زنده بمانید...!


ایوان روزیه...اسکلتی که وجود ندارد!


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۰:۰۶ یکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰

ریونکلاو، مرگخواران

دیزی کران


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۹ سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۲۳:۵۹:۱۶ چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳
از کنار خیابون رد شو. ಠ_ಠ
گروه:
مرگخوار
ریونکلاو
کاربران عضو
ایفای نقش
ناظر انجمن
پیام: 231
آفلاین
سلام و دورود خدمت ارباب و همکاران گرامیشون.

در خواست یک دوئل گروهی دارم بین دو تیم من و جـــــــــارمی و تیم پلاکــــــس و کتی شون.

هماهنگ شده.
مدت هم چهار هفته.

پیشاپیش متشکریم.


تصویر کوچک شده

بیکار ترین مرگخوار اربــــــــــــــاب

~ only Raven ~


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
نتیجه دوئل آلنیس اورموند و چارلی ویزلی:


امتیازهای داور اول:
آلنیس اورموند: 26 امتیاز - چارلی ویزلی: 25 امتیاز

امتیازهای داور دوم:
آلنیس دورموند: 26.5 امتیاز – چارلی ویزلی: 25 امتیاز

امتیازهای داور سوم:
آلنیس دورموند: 25.5 امتیاز – چارلی ویزلی: 25 امتیاز

امتیازهای نهایی:
آلنیس دورموند:26 امتیاز – چارلی ویزلی: 25 امتیاز
برنده دوئل: آلنیس دورموند!


..................................................


- اینو باز برای چی آوردن اینجا؟ صد دفعه گفتم به درد محفل نمی خوره. بس که سروکارش با اژدهاها بوده مغزش ایراد پیدا کرده. همین چند دقیقه پیش ادعا می کرد مرگخوارا اینجا رو محاصره کردن و حتی یکیشون طلسم عجیبی بهش زده.

آلنیس در حالی که به حرف های ماندانگاس گوش می کرد، نگاه نگرانش را به چارلی ویزلی دوخت.
- اینقدر بی رحم نباش. اون پسر آرتور و مالیه. اون خونواده جزئی از محفل هستن. تو که پروفسور رو خوب می شناسی. حاضره حتی به ویزلی هایی که مرگخوار شدن هم شانس دوباره ای بده. چه برسه به چارلی که همیشه به ما وفادار بوده.

ماندانگاس شانه هایش را بالا انداخت.
- بهش گفتم ماموریت داره کنار پنجره نگهبانی بده. بیچاره خبر نداره این خونه مخفیه و اصلا نگهبان لازم نداره. تا وقتی نزدیک وسایل من نشه، مشکلی باهاش ندارم.

آلنیس با صدایی که چارلی نشنود جواب داد:
- هیسسس... آروم تر. بذار فکر کنه اونم مفیده.

چارلی با چهره ای بهت زده، کنار پنجره نشسته و به بیرون چشم دوخته بود. حتی در جواب دعوت گرم و صمیمانه دامبلدور، برای صرف غذا هم پستش را ترک نکرده بود.
حالت عجیبی داشت که همه می دانستند نتیجه سالها سرو کار داشتن با انواع اژدها است. مدتها بود که دیگر کسی او را جدی نمی گرفت.

تمام بعد از ظهر، دیگر کسی کاری با چارلی نداشت. اعضای محفل می آمدند و می رفتند.
تا این که نزدیک غروب، در، با صدایی بلند تر از حد معمول باز شد و آلنیس سراسیمه وارد خانه شد.
- خوبین؟ همه حالشون خوبه؟ وای! نفهمیدم چطوری از دیاگون تا اینجا خودمو رسوندم.
و با عجله به طرف دامبلدور رفت.
- پروفسور... اونا... مرگخوارا... واقعا اینجا بودن. به قصد حمله شبانه، خونه رو محاصره کرده بودن. دو نفرشون رمز ورود رو داشتن. ظاهرا از یه نفر تو ناکترن خریدن. چارلی اتفاقی اونجا بوده و متوجه این موضوع می شه. به ما گفت ولی ماحرفشو باور نکردیم. فرستادیمش جلوی پنجره برای نگهبانی. راستش فقط می خواستیم دست به سرش کنیم ولی مرگخوارا از اون بیرون می بیننش و وقتی حس می کنن نقشه شون لو رفته و ما منتظر اومدنشونیم از حمله منصرف می شن.


دامبلدور مثل همیشه خونسرد بود. نگاه غمگینش را به چارلی دوخت.
- باید ازش ممنون باشیم. اون پسر همیشه به فکر دیگران بوده. می دونستم حضورش برامون مفید خواهد بود. الان ممکنه دچار مشکلاتی شده باشه ولی این دلیل نمی شه که طردش کنیم. ما پذیرای هر کسی که بخواد به محفل خدمت کنه، هستیم. اینجا خونه اونم هست. بهش بگو بیاد اینجا.

آلنیس به کنار پنجره رفت.
چارلی را صدا زد.

دامبلدور از دور به آن دو خیره شده بود.
آلنیس دستش را روی شانه چارلی گذاشت و تکانش داد.

و با قدم هایی سنگین و چهره ای رنگ پریده، به طرف دامبلدور برگشت.
- پ... پروفسور... ظاهرا... چارلی... در مورد طلسم هم واقعیت رو گفته بود. من نمی دونم چرا بهش توجه نکردم. نمی فهمم این چه جور طلسمیه. آخه حالش خوب بود. باور کنین خوب به نظر می رسید.

چارلی، بی حرکت کنار پنجره نشسته بود. با بدنی سرد و چشمانی بسته. طلسم مرگخوارها، به مرور رویش اثر کرده بود.دیگر جانی در بدن نداشت، ولی همین جسم بی جانش هم جان دوستان و خانواده اش را نجات داده بود. شاید به عنوان آخرین ماموریت!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۰:۵۵ شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰

جسیکا ترینگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۶ پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۹
آخرین ورود:
۲۱:۴۵ جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 39
آفلاین
در خواست دوئل دارم
با جیانا هماهنگ شده به مدت1ماه



در کشاکش شجاعت و اصالت، در هیاهوی هوش و ذکاوت، اتحاد و پشتکار سو سو میزنند...فرزندان هلگا میدرخشند!
تصویر کوچک شده
بله تا زنده ایم واسه هافل می جنگیم.
123 هافل برنده می شه !


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۳:۲۸ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
سوژه دوئل کتی بل و پات وینتربورن: بازداشت!


توضیح:

شما تو وزارتخونه کار می کنین. بدون هیچ توضیحی، بهتون دستور می دن که برین و لرد سیاه رو بازداشت کنین و به وزارتخونه ببرین.
هر دوتون مرگخوارین و طبیعتا نمی خوایین این کار رو مستقیم انجام بدین. سعی می کنین به یه بهانه ای لرد رو به وزارتخونه ببرین.

روی هر مرحله ای که بخوایین می تونین تمرکز کنین. مثلا می تونین بیشتر در مورد مسیری که با لرد تا وزارتخونه طی می کنین بنویسین. یا در مورد قسمت بهانه آوردن و راضی کردن لرد برای رفتن، و یا نتیجه کار رو بنویسین که بعد از رفتن لرد چی می شه و کلا برای چی بازداشت شده و چی به سرش میاد. فرقی نمی کنه.
(لازم نیست حتما موفق بشین!)


برای ارسال پست در باشگاه دوئل چهار هفته( تا 23:59 دوشنبه 10 آبان) فرصت دارید.

(پات... سه هفته خواسته بودی. کتی چهارهفته خواسته بود. بیشتره رو دادیم. کار خوبی کردیم؟ )



جان سالم به در ببرید.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.