هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۳:۳۴ چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
#49

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
من كيستم؟

فقط بايد مخفي ميشد! نبايد خودشو به كسي نشون ميداد! هيچ كس نميدونست كه كيه.....و جالب اينجا بود كه همه ميخواستن بشناسنش!
از مخفي شدن خسته شده بود.ولي از مخفيگاه بيرون اومدن هم زياد جالب نبود...دوست نداشت همه نگاش كنن....ولي بايد ميرفت....ديگه چيزي نمونده بود...به زودي از مخفيگاه بيرون ميومد....
شاهزاده دورگه هنوز در فكر بيرون اومدن از مخفيگاه بود.
__________________
من چيستم؟
و من كيستم؟

مديون بود...به كسايي كه درستش كرده بودن....اگه اونا نبودن اون اينجا نبود....اصلا وجود نداشت....اين همه ادم با رداها و كلاههاي عجيب و غريب....ولي سازنده هاش بينشون نبوئدن...اونا رفته بودن...آخرين بار كه ديده بودشون چشاشون از خوشحالي و شيطنت برق ميزد....چقدر دوري سخت بود...
فقط كمي ازش مونده بود....شايد از بين ميبردنش...ولي نه...نبايد اين كارو بكنن.
باتلاق كوچك هنوز به فرد و جرج فكر ميكرد....


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۰:۰۱ چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
#48

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
من چیستم ؟

ترس...وحشت...سیاهی...سرما...مرگ...به هر سو که میرفت ارمغانی جز اینها نداشت...هیجان و شادی را میبلعید...و غم را جایگزین آن میکرد...او خود ترس بود...خود وحشت بود...خود مرگ بود...صورتش زیر کلاهی تاریک به نظر میرسید و دستهایش بوی تعفن میداد...
دستور داشت از جایی محافظت کند...از مخوف ترین قلعه نیا...از سیاه ترین مکان رو زمین...او از آزکابان محافظت میکرد...
بد ترین اتفاق برای یک جادوگر...بوسه دیوانه ساز است!
=====
من کیستم؟

او را عقاب صدا میزدند ، با این که چهره اش زننده بود اما طرفداران بسیاری داشت و هیچ کس باور نمیکرد که او فقط 18 سال داشته باشد...او سلطان آسمان بود...روی جارویش به هر سویی که میواست میرفت...و توپ کوچکی را تعقیب میکرد...یک بار هم به هاگوارتز آمده بود و آنجا دوستان خوبی پیدا کرده بود...
اسنیچ کوچک طلایی هرگز از دستان ویکتور کرام نگریخته بود...


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
#47

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
از برزخ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
من جیستم ؟

با این که کارش خیلی درست بود ولی یه وقت هایی برای انتخاب بعضی ها نظیر هری شک می کرد ... هر سال باید یه شعر جدیدی میساخت ... همیشه هم مفهوم شعراش درست بود ... هر سال که میگذشت کهنه تر میشد ... همیشه توی دفتر دامبلدور بود ... خیلی چیز ها رو بهتر از انسان ها تشخیص میداد... مثل خانه های هاگوارتز ... بله او کلاه گروه بندی بود

_______________________


من کیستم ؟

همیشه دنبال فضولی کردن تو کار مردمه ... به قول خودش آخه این کارشه و برای کارش باید همه کاری که می تونه بکنه ... یه جانور نماست ... به سوسک تبدیل میشه ... ولی سر همه رو هم اگه که شیره بماله سر هرمیون رو نمی تونه ... انقدر از قلم خودنویسش کار کشیده بود که حتی یادش نمی یومد اون رو از کجا گیر اورده ... کم هم نمی یاره ... هیچ وقت ... همیشه یه خبر رو بعد از صد بار کم و زیاد کردن چاپ می کننه ... او کسی جز ریتا اسکیتر نییست


شک نکن!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۷:۴۵ یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۴
#46

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
من چيستم؟ و من كيستم؟

اخر سر سرش گيج رفت بس كه چرخيد....هرروز اون مرده)mardeh( ميومد بالا سرش و نگاش ميكرد.بعد هم عين آش رشته بهم ميزدش!كاشكي ميشد اونم خودشو نشون ميداد...درست مثل بقيه دوستاش.
ديگه داشت سردرد ميگرفت كه باز اون مرده اومد.حتي اونو نميشناخت...فقط ميدونست كه هر از گاهي يه دوست بهش ميده و اونو ميچرخونه.....
خاطره درون قدح انديشه هنوز به البوس دامبلدور فكر ميكرد.


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۸:۳۵ شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۴
#45

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
من چیستم؟

...چرخ میزد و چرخ میزد ، به دور خودش میچرخید همانند یک فرفره! و سوت میکشید...میخواست به بقیه بفهماند که خطر در کمین است...خطر در آن نزدیکیست...هرسان باشید...اما هیچکس گوش نمیکرد...همه فکر میکردند او خراب است...بی خود چرخ میزند و بیهوده سوت میکشد...اما آیا خطر واقعا در کمین بود؟ آیا آنها باید میترسیدند؟
دشمنیاب هنوز میچرخید و سوت میکشید...
ـــــــــــ
من کیستم؟

هر طرف نگاهش میکردند...گویی چیز عجیبی دیدند! گاهی دلش میخواست تنهای تنها باشد...حتی بدون دوستانش ، اما زمانی که تنها بود بیش از هر موقعی با دیگران بودن را میپسندید...اصلا دلش نمیخواست دیگران درباره اش پچ پچ کنند...مگر او انسان نبود...اما شاید واقا عجیب بود! شاید چیزی عجیب را حمل میکرد...
و هری پاتر به این نکته پی برد که بیش از خودش زخمش برای بقیه عجیب است!


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۵:۱۶ شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۴
#44

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
از برزخ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
من چیستم ؟

به تاریخچه ی همکاراش که نگاه می کرد حراصش بیشتر میشد ... مخصوصا وقتی به قسمت های که میمردند... بالاخره مدل زندگیش همین بود ... باید این کار رو میکرد ... تا چند ساعت دیگه به سر نوشت دیگر همکاراش دچار میشد ... همش تقصیر نویل بود دیگه ... اگه این این بار دسته گل به آب نمی داد شاید نامه ی عربده زن هم بعد از عربده کشی پاره نمی شد


_________________________________________


من کیستم ؟

تازه یادش افاده بود که ... چرا انقدر عقده ای یه ؟ ... چرا انقدر حسوده ؟ ... چرا نمی خواد قبول کنه که خودش و خانوادش ضالم هستن ؟ ... همش دنبال کنف کردن ملته ! ... اگه انقدر اسنیپ براش پارتی بازی نمی کرد نمی تونست به همین راحتی درس بخونه ! ... او کیست ؟ ... چرا همیشه می خواست هری رو گاز بگیره !!!؟!!! ... هری که کاری به کارش نداشت ... باید یه تجدید نظری تو اخلاقش بکنه ... این مطالب تو ذهن مالفوی میگذشت


شک نکن!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۸:۵۱ جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#43

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
من چیستم

من قسم میخورم...من قسم میخورم
بارها دیگران برای او قسم میخوردند ولی او حرف هیچکدامشان را باور نمیکرد...و مطمئن بود آنها به قولشان عمل نمیکنند
با این حال همیشه به آنها کمک میکرد و راهگشای آنها بود
پسری باز اورا برداشت
من قسم میخورم رسما کار بدی را انجام بدم
نقشه غارتگر اینبار هم حرف او را باور نکرد ولی باز خور را به پسرک نشان داد
--------------------------
من کیستم

همیشه دوست داشتم فرد اول جامعه جادوگرها باشم
اکنون به طور رسمی به آن مکان دست پیدا کردم
ولی آیا این مقام واقعی است؟
با بودن او هرگز نمیتوانستم به طور حقیقی برترین فرد جامعه باشم
فاج آهی کشید و به دامبلدور خیره شد


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۵:۴۸ شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۴
#42

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
من چیستم؟ من کیستم؟ ( یه پست دو موضوعی...توام)

هیچ وقت آنها را کوتاه نمیکرد...به نظر خودش باعث ابهت ( درست نوشتم؟) بود. خیلی آنها را دوست میداشت...گاهی وقتها پروفسور مک گونگال به او میگفت که آنها را کوتاه کند...اما گفتن همان و نشنیدن همان!
جادوگر بزرگی و باهوشی بود...و شاید بی نظیر...که هیچگاه ریشهای نقره فام بلندش را کوتاه نمیکرد...دامبلدور ریشهایش را بسیار دوست میداشت...
_____________________
من چیستم؟

تصور کنید یک روز بارانی و ابری...بسیار مه گرفته بطوری که جلویتان را نمیبینید...هرلحظه امکان دارد از آن ابر ها بارانی سیل آسا بیاید...هوایی در هم و برهم...توده ابری عظیم روی آسمان...که تکه ابرهایش هر لحظه به این سو و آنسو میروند...
عجب هوایی...تصور شما جز یک گوی پیشگویی نیست!!!


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۸:۰۳ سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
#41

سنتور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۶ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۳۳ دوشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۴
از جنگلهای اطراف هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 118
آفلاین
من کیستم ؟
خوب تو چشام نگاه کن
خوب ظاهرا تو هم فهمیدی که کاملا خالی از احساسم
چشایی که حیله ازش می باره .. اینو بدون که خیلی ها ازم میترسن
پس همیشه زود به هدفم میرسم ... چـی؟؟؟
خوب اونایی که نمیترسن رو هم میخرم رشوه من که عاشقشم
تو چی تو دوستش نداری؟
نـــــــــه؟؟؟؟؟واقعا؟؟؟؟
ببخشید شما؟
اوه نه دامبلدور ...
باز هم همه چی خراب شد .



( راجع به لوسیوس مالفوی )


evilsam2004@yahoo.com]ارزش یک انسان به اندازه همان چیزی است که دوست میدارد[/quote]


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۶:۳۱ سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
#40

لاوندر براون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۸ سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۱۲ دوشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۴
از بلندي هاي بادگير
گروه:
کاربران عضو
پیام: 21
آفلاین
من چيستم!؟
بيچاره ام كردن! هي تا مي رسم ميگن بدو بدو كه يه عالمه نامه ارسال نشده داريم! اي بابا مگه شما انصاف ندارين . بذارين دونمو بخورممم....
جغد نامه بر بيچاره!!!








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.