چه عجب یکی اینو گفت.مونده بودم به ذهن هیچ کس نمیرسد؟
بابا راست میگه وقتی دیوانه ساز ها همون لحظه بهش حمله می کنند چطوری خاطره اش هم باشند؟
همه هم بیشتر به همین رای داده اند.
ببینم حالتون خوبه یا چاپ کتاب ششم زیادی طول کشیده؟
من که احتمال می دم یا اون ماجرای دراز شدن زبانش باشه یا همونطور که دوست عزیز سیبل گفت یه مشکل ،عقده یا خاطره ای باشه که کسی ازش خبر نداره و شاید بعدا معلوم شه!
(می تونه اولین باری که چشمش به ریخت هری افتاد هم باشه)
بگذار آن کس که فرو افتادن شب را ندیده است عهد و پیمان پا گذاشتن در تاریکی را نبندد.