هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۷:۰۱ پنجشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۴
#98

بن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۱۷ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۸:۲۰ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۵
از Tehran-Zafar
گروه:
کاربران عضو
پیام: 309
آفلاین
بازرس: خوب دیگه کار من تموم شد.بهتون خبرشو میدیم.
غریبه: ممنون آقای نیناس گل سازمانی.
سیبل: جیگ..... چیز نه.یعنی آقای بازرس خوش آمدید.
بن میاد و حرف سیبل رو میشنوه سریع میگیره.بعد
بازرس میره.
سیبل: اصلا به توچه؟!!
بن: من اینجا مرد هتلم.
سیبل: برو بابا برو جلوی آیجیتو بگیر.
بن: اااااااااااااااااا.
سیبل: جیههههههههههه؟!!
بن: مگه تو خودت خوار مادر نیستی؟!!!
سیبل: نهههههههه.! آخه نه داداش نه خواهر نه بچه دارم.فقط BF دارم.
بن: هاااااااااا؟!!ین دیگه بحثش جداس. پس من برم.
بعد فراررررررر.
غریبه: سیبل BF کیه؟!!
سیبل: یه بنده خدا.
غریبه: میگم بگووووووووو.
سیبل: اصلا نمیگم به تو چه؟!!
غریبه: حالا سر صاحاب کارت داد میزنی؟!!! بگو کیهههههه؟!!!
سیبل: باشه بابا حالا چرا میزنی؟!
سیبل در گوش غریبه یه چیزی میگه.
غریبه: نهههههههههههههه.دروغ میگییییییی.

=:=:=:=:=:=
ادامه دارد......
=:=:=:=:=:=

××××××××××××××××××××××××××××××××××××

سیبل اگه ناراحت شدی ببخشید.(الان میگه نمیبخشم. )
من منظوری ندارم.(الان میگه آره جون خودت. )
هر چی بخایی مبتونی در باره من بنویسی.(الان میگه پدرتو در میارم. )
اگه ناراحت شدی بگو پاکش کنم.(الان میگه غلط کردی نوشتی که پاکش کنی. )

بازم معذرت.


::.::Newest Music::.::


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۴:۳۲ پنجشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۴
#97

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
غريبه ونيکل و بازرس وارد اشپز خانه شدند
در اشپز خانه
سيبل : باسلام خدمت سر بازرس گا گلاب
بازرس : خانوم لطفا يک نمونه از غذا يتان را به من بدهيد
سيبل ارام به غريبه ميگه : اي بابا ما فقط پاچه خواري بلديم کيفيت و اين جور چيزا که بارمان نمي شه
نيکل : ديگه بايد فاتحه ي اين جا را بخونيم
بازرس : شما ها در گوش هم چي مي گوييد سري کارتون را انجام بديد ديگه
سيبل : حالا چي کار کنم
غريبه : يه فکري زد تو سرم
نيکل : چه فکري
غريبه : الان ميبيني
غريبه از تو بي سيم مي گه :‌از غريبه به بن
بن هم جواب ميده‌: به گوسم
غريبه :‌بن جان بدو برو سر کوچه يه غذا بخر بيار بعد ان را از تو فر اجاق گاز ضاهر کن
بن :‌اي به چشم
بعد از ۱۵ مين
بازرس :‌اگه تا ۵ مين ديگه غذا را نيافريد ۲ نمره ي منفي مي گيريد خانوم
در همين موقع غذا توي فر ضاهر مي شه ولي بازرس ان را نمي بيند
سيبل :‌غذا را بر مي دارد و جلوس سر بازرس مي گذارد
سربازرس :‌از لحاظ زماني که مشکلي نبود حالا از لحاظ کيفيت
بازرس شروع به خوردن مي کنه و بعداز ۱۰ مين
بازرس : عاليه شما از ۱۰ نمره ۱۰ نمره گرفتيد
نيکل :‌ايول
غريبه : ايده را داشتي


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۸:۲۶ پنجشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۴
#96

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
نيکل و غريبه وارد سالن مي شوند
نيکل از تو بي سيم مي گه : ايول برو بچ تا اين جا عالي
بازرس :‌خب تا اينجا از لحاظ ادب کار کنا نتان حرف ندارند ولي حالا مي رويم سراغ کيفيت خب اول دوست دارم به اشپز خانه بروم و دست پخت ان خانم که امد و خيلي هم با ادب بود را بچشم.
غريبه : بفرماييد از اين طرف است جناب بازرس گل
غريبه چند لحظه اي صبر کرد ولي ديد بازرس هيچ امتيازي به او نداده است سپس دوباره گفت
غريبه : عاليا حضرت بازرس بازرس ها از اين طرف لطفا بياييد
ولي ديد بازرس هيچ امتيازي به او نداده است
نيکل :‌کارمون ساختس ديکه اومد تو خط کيفيت پاچه خواري را محل نميده
غريبه از تو بي سيم مي گه : از غريبه به کليه ي واحد ها سوژه زده تو خط کيفيت از اين به بعد پاچه خواري جواب نمي ده
نيکل از تو بي سيم مي گه :از نيکل به سيبل هم اکنون داريم مي اييم اشپز خانه بهترين غذايي که بلدي را بپز تا ما داريم مي اييم.
ادامه دارد


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۵:۲۳ سه شنبه ۳ خرداد ۱۳۸۴
#95

بن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۱۷ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۸:۲۰ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۵
از Tehran-Zafar
گروه:
کاربران عضو
پیام: 309
آفلاین
بازرس که داره از پله ها میره بالا یه دفعه صدایی میشنوه.
منصرف میشه که بره بالا.
بر میگرده پایین.
بازرس:هووووووومک؟!!!صدا از کدوم طرفه؟!!!
غریبه که متوجه میشه پیش خودش میگه:خدایا من دستم به این پانسی برسه. بازم موزیک رو زیاد کرد.اونم موزیک غیر آسلامی.
بازرسه سریع متوجه سالن رقص میشه و میره طرف سالن رقص.
در رو باز میکنه.
بعد بازرس:
غریبه و نیکل:

پانسی:سلام به سالن رقص ما خوش آمدید.
بازرس:ماشا ا.. ==>رضا صادقی گزاشتیو میبینم که آسلامیه.1 امتیاز مثبت به شما به خاطر آسلامی بودن.
پانسی:ممنون.
غریبه و نیکل:
غریبه:خوب بازرس جان بریم جلسرو شروع کنیم.
نیکل:بله آقای خوش نیپ نیناااااااس.
بازرس:1 امتیاز مثبت به شما چون که واقعا تشخیص دادی من چه فنتیم؟!(فنتیم = تیپیم )

نیکل تو دلش: آخ جووووون.
غریبه:خوب بریم جلسرو شروع کنیم.
بازرس: باشه.

بعد که دارن میرن مرد یکی از جن ها رو میبینه که از آشپزخونه اومده بیرون و داره یواشکی نگاش میکنه.
بعد بازرسه: 1 امتیاز منفی به خاطر بی ادبی جنتون.
غریبه تو دلش:سیبل اگه گیرت بیارم.

=:=:=:=:=:=
ادامه دارد......
=:=:=:=:=:=

----------------------------------------------------------------------
اگه بد شد Sorry


::.::Newest Music::.::


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۰:۲۲ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۴
#94

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
نيکل :‌بدوييد الان دم در هستند
سيبل : واي حالا چي کار کنيم
بن : الان در هتل تخته مي شه
ارسي : به جاي حرف زدن سريع باقي کارتون را انجام بديد
غريبه بهوش مي ايد و بلند مي شود
غريبه چند تا گوشي در مي اورد و به هر کدوم از بچه ها يه گوشي ميده
غريبه :‌با اين گوشي ها با هم ارتباط بر قرار مي کنيم و موقعيت را گذارش مي ديم مفهوم شد
همه :‌بله قربان
نيکل : ايول فکر توپي
غريبه : ببينم نيکل تو کارت را انجام دادي
نيکل : اره
غريبه :‌خب پس دنبال من بيا
نيکل : باشه
غريبه و نيکل به سمت در مي روند
در همين موقع زنگ در مي خورهو غريبه در را باز مي کند
نيکل از گوسي اس با بقيه ارتباط برقرار مي کنه و مي گويد : از نيکل به کليه يه واحدها سوژه هم اکنون وارد هتل مي شود اماده باشيد
غريبه : سلام اقايونه بازرس
نيکل : خوش امديد
بازرس ها وارد مي شوند و با اخم مي گويد : سلام
بعد با دست به نيکل اشاره مي کند و مي گويد : ببخشيد کتم را کمک مي کنيد در بيارم
نيکل از بي سيم مي گويد : بچه ها يارو خيلي عقده اي حواستون باشه
بازرس : ببخشيد شما چيزي گفتيد
نيکل در حالي که کت بازرس را در مي اورد مي گويد : نه قربان
سپس نيکل کت را با يه حرکت چوب اويزان مي کند
بازرس : يک نمره ي منفي شما مي گيريد
نيکل : چرا
غريبه : ببخشيد قربان چرا
بازرس :‌کت من را بايد خودش اويزان مي کرد نه با جادو
نيکل : ببخشيد قربان عزيزم ديگر تکرار نمي شه
بازرس : چه ادم رمانتيکي منفي شما پاک مي شود
نيکل از بي سيم ميگويد : از نيکل به کليه يه واحد ها تا مي تونيد پاچه خواري کنيد
غريبه از بي سيم مي گويد : سوژه هم اکنون در حاله اومدن از راهرو به طرف سالن مي باشد .
بازرس : رنگ ديوار ها ي راهرو ايراد دارد بايد رنگ ديوارها عوض شود


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۷:۵۰ یکشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۴
#93

سیبل ایزابل دورست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۴ پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۴۸ دوشنبه ۹ آبان ۱۳۸۴
از هر جایی که یه کاکتوس بتونه زنده بمونه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 163
آفلاین
سیبل هم دنبالش می یاد
سیبل:خوابیدی غریبه؟منو باش تو ای گرما رفتم نخود سیاه گیر بیارم.
غریبه به هوش می یاد.
غریبه:سیبل تو که این کارها رو برای سازمانیا نکردی؟کردی!
سیبل: راستش نه .پاتریشیا مهمونی گرفته بود فکر کردم که این جوری بیرون رفتنمو توجیح کنم به هر حال موقع برگشتن یکم نخود سیاه دیدم.
نیکل:نخود سیاه رو ول کنید سازمانیا رو بچسبید
جملگی کف می کنند.
غریبه دوباره می خواد بیهوش بشه که یه چیزی یادش می یاد.
غریبه:بن...
بن:بله عزیزم...
سیبل:رمانتیکش نکنید سازمانیا اومدن.
غریبه:بن فورا اون کتاب شعر رو سر به نیست کن...سیبل می ری تو اشپزخونه می خوام برای اولین بار سعی کنی یکم کار کنی.نیکل برو به پانسی بگو تمام سالن رقص رو جمع و جور کنه فقط چیزهای اسلامیش بمونه.به ارسی هم بگو اون چیزهای عجق و جق رو از توو دفترش برداره چهار تا چیزه بهتر بذاره.کتاب خونه رو هم خودت یه جوری سامون بده.
بن:تموم شد؟
غریبه :اره
و غش می کنه.ولی هیچ کس حواسش نیست همه دارند به شدت کار می کنند این ور اون ور می رن و خودشونم نمی دونند چی کار می کنند.غریبه دوباره به هوش می یاد.یه نگاهی به ساعت روبه روش می کنه و از هوش می ره.30 مین گذشته.
پانسی:سازمانیا اومدن.
جملگی:نه.... ماهنوز اماده نیستیم.
پانسی:چاره ای نیست باید یه جوری ماست مالیش کنیم.بچه ها تا جایی که می تونید معطلشون کنید تا بقیه وقت داشته باشند.یکی هم غریبه رو به هوش بیاره...
-------------------------------
ادامه دارد
-------------------
به کسی امیدوارم بر نخوره در ضمن دعا کنید امتحان امروزم خوب شه تا هی ربع دیگه باید برم...


از شما دعوت می شه تا در کلاس پیشگویی شرکت کنید .


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۸:۰۷ شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴
#92

بن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۱۷ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۸:۲۰ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۵
از Tehran-Zafar
گروه:
کاربران عضو
پیام: 309
آفلاین
بن: آخه چرا خواهر جونم؟! (الان میگه نگفتم جلو همه بگو که )
غریبه:آخه با این کارای شما.
بن:بچه درست کار میکنن غریبه جان.
یه بیت شعر واست میخونم تا دیگه گریه نکنی.

بن:گریه نکن...گریه نکن...خاتون هم گریز من.(ابی )
غریبه: چه رومانتیک. باشه دیگه گریه نمیکنم.
بن: حالا برو دنبال بچه ها.
غریبه میره و بن میگه در رو ببند.
تا غریبه در رو میبنده.بن کتاب رو بر میداره و با خودش زمزمه میکنه.
بن: یه توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید و آبیه.میزنم زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره.
بعد غریبه یه دفعه در رو باز میکنه.
بن:
غریبه:حالا فهمیدم تو در بچگی کمبود عاطفه داشتی.
بن: آررررررره. شیشکی منو دوست نداشت.
غریبه: دیگه بشه الانم شیشکی دوست نداره جز یه نفر.اونم منم.

بن:میدونم.
بعد یه دفعه نیکل میدوه و میگه غریبه سازمانیا زنگ زدن گفتن تا 30 مین دیگه اینجان.
غریبه: بعد قش میکنه.


=:=:=:=:=:=:=
ادامه دارد.........
=:=:=:=:=:=:=

------------------------------------
به کسی که بر نخورد؟!


::.::Newest Music::.::


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۲:۴۳ شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴
#91

غریبه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۳۸ دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۳۱ یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
از سر زميني به نام عشق
گروه:
کاربران عضو
پیام: 116
آفلاین
غريبه ميره سالن رقص و پانسي رو ميبينه که هِد فُن (يا همون گوشي !!!) گذاشته تو گوشش و داره آهنگ گوش ميده و حسابي رفته تو حس !!!
غريبه :
پانسي :
غريبه :
پانسي : مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا اِ اِ اِ اِ ... غريبه !!! تو کي اومدي اينجا !!
غريبه : يه 2 دقيقه اي ميشه !!! ميگم پانسي اگه سازمانيا ميومدن اينجا و تو رو اينجوري ميديدن جلسه رو بيخيال ميشدن !!
پانسي : چطور !!؟!؟!
غريبه : چــــــــــــــــطـــــــــــــــــــور ؟!؟!؟ آخه اين چه وضعيه ؟!؟!؟ ااااااااااااااااااااااااااه !!
پانسي : خب حالا مگه چي شده ؟!؟!
غريبه : يعني چي ؟!؟! سازمانيا اگه بيان اين وضع رو ببينن حتمآ در هتل رو تخته ميکنن !
پانسي : هوم ...
غريبه : مثلآ چي مي خواستي بهشون بگي ؟!
پانسي : خوب اونا ميپرسيدن اينجا چه خبره ؟! (مثلآ ) ... خب منم مي گفتم ، من معمولآ آهنگايي که مي خوام بذارم رو قبلش گوش ميدم !!
غريبه : عجب دليلي !!
پانسي :
غريبه : پاشو اينارو جمع کن !!
پانسي : خــــــــــــــب !
بعد غريبه ميره طرف مهد کودک !!
در بسته است !!!
غريبه : تق تق تق ... ( ميزنه به در ) !!!بعد ميره تو !! ( الان ميگه چه پر رو نذاشت من بگم بيا تو ) !!
بن که داشت يه کتابي رو ميخوند سريع ميندازه زير ميز !
غريبه : چي داشتي مي خوندي ؟!
بن : هوم ... هيچي !!
غريبه زير ميز رو ميبينه که يه کتاب شعر بچه هاست !! ( براي گروه سني الف {4-5} ) !!!!!!!!!!!!!!!!!
بن : ماااااااااااااااا !!!!
غريبه : تو کتاب شعر بچه ها رو مي خوني ؟!؟!
بن : هوم ... نه ... خب !! راستش ! من بايد بالاخره ... ! وقتي ... يه بچه اي مياد اينجا يه جوري (البته ببخشيدا ) خرش کنم ديگه !!
غريبه : بچه هرو ؟!؟!
بن : آره ديگه !!!
غريبه : آهان ...!! ولي ما که فعلآ بچه اي نداريم اينجا !!
بن : هوم ... خب ...!! چيزه ! من شانس ندارم !! يهو ميبيني همينجوري ميريزن تو !!! مثل اون موقع که 123 تا بچه اومده بودن !!!
غريبه : آها !! صحيح !
غريبه پاميشه و ميره طرف در و ميگه کاشکي سازمانيا نيان !!!!


=-=-=-=-=
ادامه دارد ...
=-=-=-=-=


تصویر کوچک شده
Live like you will die tomorrow , Learn like you will live for ever ...


Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۴:۳۳ شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴
#90

سیبل ایزابل دورست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۴ پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۴۸ دوشنبه ۹ آبان ۱۳۸۴
از هر جایی که یه کاکتوس بتونه زنده بمونه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 163
آفلاین
بن:چی شد غریبه خوشحال شدی!
غریبه وندشو در می یاره می بره تا نزدیکی سرش .بعد پشیمون می شه و می گه
غریبه:سازمانیا فردا اینجا جلسه گذاشتن....
سیبل:خب عیبش چیه با جادوگر های جدیدم اشنا می شیم.
بن:چرا گفتی جادوگر نگفتی ساحره.
سیبل:بی خود چرا روی من غیرتی می شی؟من که جی اف تو نیستم.
غریبه:سازمانیا رو در یابید.
سیبل:خب
غریبه:بچه ها شاید اونها می خواستن از هتل ما این جوری هم بازدید کنن.پس سیبل بن پانسی ارسی نیکل بدوین کارهاتونو راس و رس کنید. فرض کنید من سازمانیم.
-------------
غریبه می رسه به سیبل که نشسته و داره ناخوناشو لاک می زنه و با تلفن هم حرف می زنه.
سیبل:اره...قراره یه عده سازمانی بیان وای اره
غریبه:
سیبل:جدی؟نه نه بهش نمی اید.حب.ااا.روشو کم کن.خب ببین بهش بگو که سیبل بهت سلام رسوند خودش اره...ولی نه من هنوز تو کف همین ش موندم.فکر کن...
نیم ساعت بعد
سیبل:اره غریبه اینجاست.بعدا بهت زنگ میزنم.خداحافظ.
غریبه:خوبین شما؟
سیبل:انگا ر شما بهترین.اقای سازمانی عزیز به چه حقی از یه خانوم نامحرم می پرسید حالش خوبه.
غریبه:
سیبل:اه غریبه .لاکم خراب شد برو دوباره بیا.
غریبه:
سیبل:به خدا من از اونها نیستم روزی سه ساعت پای تلفنن.اینم نقشی بود که می خواستم جلو سازمانیا اجرا کنم.
غریبه:این جوری که هتل رسما کله پا می شد...
سیبل:نه دیگه.
غریبه می ره بیرون بعد یادش می افته سازمانیا فقط از جنبه بیرونی به کار هتل نیگا می کنند و این بار دیگه بازدید نیست.پس بر می گرده ولی در لاک ها بستست و سیبل نیست.
غریبه از یه جن:سییبل کجاست؟
جنه:چین چون کوانگ دونگ دی سانگ
غریبه:عزیزم تو به کارت برس.
جن:چوانگ؟
غریبه:من چه گناهی کردم گیر این جن چینیه افتادم.
بعداز یه جن دیگه می پرسه.
غریبه:بگو ببینم سیبل کجاست.
جنه:گفت اگه کسی پرسید بگیم رفتن یه ردای مناسب برای استقبال از سازمانیا بخرن و یه خانوم باید همیشه اراسته باشه.اگه غریبه پرسید اینم بهش اضافه کنیم که
اگه بن یا پانسی پرسید هم یه جواب در گوشی باید می دادیم.
غریبه:سیبل
جنه:دختر خوبیه و در هر کاری ابتکار به خرج می ده( )گفت اگه دود از گوشاتون اومد بیرون نشون بدیم برای فردا چی کار کردیم و در ضمن بگیم سیبل همه چیزو درست می کنه...
بعد بازدید.
غریبه:خوب بود فقط سیبل این وسط چی کاره بود نفهمیدم.به هر حال .....من رفتم بقیه رو ببینم.
---------------------------------
ادامه دارد
-------------------------



Re: هتل ملوان زبل
پیام زده شده در: ۱۹:۲۱ جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۴
#89

بن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۱۷ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۸:۲۰ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۵
از Tehran-Zafar
گروه:
کاربران عضو
پیام: 309
آفلاین
غریبه:امکان نداره.
بن:هووووووووومک.پس چرا غریبه از دستخطت گفت که تو مافیایی هستی؟!!
نیکل:مگه دست خط من چشه؟!
آرسی:هووووووم؟!!
سیبل:غریبه جواب بده دیگه.
غریبه:آخه من یه جا یه فیلمی دیده بودم که مافیایی ها دستخطشون رو همه جا تغییر میدن.بعد آرسی داشت یه چیزی مینوشت که دیدم همون دستخطیه که واسه بن نامه نوشته.
همه:هووووووووومک......عجب آدمی هستی.
اینی:غریبه جونم اگه اوضاع مرتب پس من برم چون هنوز کار دارم.
غریبه:نه نه نه نرووووو
اینی:نمیشه نازنینم. باید یرم.
غریبه:باشه :bigkiss:
اینی: :bigkiss:
سیبل:اااااااای بابا.خجالت نمیکشین جلوی ما تنفس مصنوعی میدین؟!!!!!1(الان میگن به توچه؟! )

بعد اینی میره.

نیکل:من اینکارو کردم تا از شر این "شیشکی منو دوست نداره های"بن خلاص شیم.
آرسی:ما هم داشتیم این وسایل رو آماده میکردیم تا سورپرایزتون کنیم.
غریبه:آهان.

بن:
غریبه:چی شد؟!!!!!!!!
بن:آخه دیگه مطمئن شدم که شیشکی منو دوست نداره.
آرسی:از کجا فهمیدی؟!
نیکل:بابا نمک رو زخم این بدبخت نپاش.
غریبه:بن اینجوری نیست.
بن:چرا هست.
غریبه:من خیلی دودودودودودودو
بن:میدونم نظورت رو.
غریبه:ذهنت منحرف نشه ها.من تو رو به عنوان یه داداش دوست دارم.
بن:باشه.حد اقل یکی منو دوست داره.
غریبه:ایهین.
سیبل و نیکل:
بن:از حسودی بترکین.

بعد تلفن زنگ میزنه.
دریریریریریریرنگ دیریریریریریرنگ........

غریبه میره گوشی رو بر میداره.
غریبه:الو...بفرمایین.
مرده:الو...سلام.من سازمانی هستم.میخاستم شما رو به جلسه فردا که قرار تو هتل خودتون بین تمام هتل ها باشه دعوت کنم.
غریبه:هووووووووومک...تو هتل خودمون بعد دعوت میکنی.باشه حالا.
مرده:فردا ساعت 17.
غریبه:kk...np!!!
مرده:خدافظ.
غریبه:بابای.

=:=:=:=:=:=
ادامه دارد......
=:=:=:=:=:=

-------------------------------------------------------------------------
اگه چیزی گفتم ببخشید.

دستم درد نکنه که اینی رو حذف کردم.
از این به بعد به از دست شیشکی منو دوست نداره راحت میشن.
به جاش میگم:شیشکی منو دوست نداره جز یه نفر==>غریبه.
-------------------------------------------------------------------------


::.::Newest Music::.::







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.