همین جور که آمبریج داشت کتی رو نصیحت میکرد یه دفعه در کافه باز میشه.
کتی بدون توجه به حرفهایی که آمبریج داشت میزد میره سمت زاخاریاس و یه ماچ گنده ازش میگیره(البته منظوی از این حرفم ندارم!!)
کتی:اوه زاخاریاس نمیدونی چقدر از دیدنت خوشحالم.بیا بشین کنار ما.
زاخایاس:سلامت کجاست؟ من اومدم دنبال مانیا.اینجا نیست؟؟
کتی:نه.چطور مگه؟؟
زاخی:از موقعی که بهش محل نمیزارم از دوستاش شنیدم خیلی ناراحته و حتی به دوستاش گفته خودکشی میکنه.
کتی:نه بابا.اون که دیروز اینجا بود داشت میخوند و میرقصید.
زاخی:چی داداش!!!!میرقصید؟؟با کی؟؟
کتی:هیچکس.با خودش.
زاخی:آهان خیالم راحت شد.من میرم در ضمن اگر دیدیش بهش بگو اگر خسته شده بیاد بگه چرا این دست اون دست میکنه.باشه؟
کتی:باشه.ولی چرا به این زودی میخوای بری؟؟
زاخی:آخه خبری نیست.خب باشه یه میلک میکس به من بده.
کتی:گارسون یه میلک میکس بده آقا.
زاخی:مرسی کتی.خب اینجا چی کار میکنی؟؟
کتی:هیچی کلوپ راه انداختیم.
زاخی:برای من یه کار وچیک نداری؟؟میخوام به هوای کار بیام اینجا مانیا رو ببینم.
کتی:خب.بزار ببینم.چرا.یه کسی رو میخوایم که.....
زاخی:فهمیدم.الان مانیا اینجا میخونه؟؟
کتی:آره چطور مگه؟؟
زاخی:خب منم خواننده دوم.پول خوبی هم بهت میدم کتی.
کتی:پول میدی؟؟؟
زاخی:عشقه دیگه کاریش نمیشه کرد.
کتی:خب....
زاخی:هر چقدر بخوای بهت میدم.هر روز که میام 100 گالیون بهت میدم خوبه؟؟؟
کتی:صد گالیون.تو مطمینی مغز خر نخوردی.
زاخی:آره مطمینم.قبوله؟؟
کتی:قبوله حتی اگر مانیا رو بیرون کنم هم تو خواننده ای.
زاخی:یه موقع این کارو نکنی که.....بهت یه هشدارم بدم.هر چی خواست مجانی بهش میدی با هم حساب میکنیم.در ضمن اگر بشنوم باهاش بد رفتاری شده من میدونم با تو.مهمتر از همه یه ماموریت برات دارم.نمیزاری هیچ پسری طرفش بره.اگر این کارا رو هم درست انجام بدی 100 گالیون دیگه در روز بهت میدم.و اگر نکنی.اون موقع است که....
کتی:باشه.باشه.مطمین باش.
زاخی:خب پس این میلک میکس من چی شد؟؟
کتی:الان میاره.حالا مهمون ما باش بمون فعلا.
زاخی:باشه چون اصرار میکنی حوصلمم سر رفته.
یه دفعه مانیا از در میاد تو.
زاخی:
........
......
....
...
..
=====
بقیشو یکی از شماها بنویسه.منظورم کتی و مانیا هستش.