سلام دوستاني كه علاقه مند به ساختن شايعه هستند مي تونند اينجا ابراز وجود كنند......البته اگه چرت بود هفته ديگه جمع ميشه
---------------------------------------------------------------------
مكان كافه شايعه سازي...
چو:ققنوس فهميدي چي شده!!
ققنوس:نه اتفاقي افتاده
چو:ديشب شيكم و آبر و امپراطور و كرام مردن
ققنوس:
چه جوري
چو:هيچي ديشب كه آبر و امپراطور اوومده بودن كه تو ستاد انتخابات معرفي كنن رو جارو ترك هم نشستن از اونور هم شيكم و كرام ترك هم نشستن بيان هوا خوري تاريك بوده خوردن به هم
چه مرد نازنيني بود اين آبر
ققنوس:خدا بيامرزتشون
چو بلند ميشه و ميره مي شينه كنار فلور و مي گه:مي دوني چي شده...
ققنوس هم ميره پيش گودريك و ميگه: ميدوني چي شده....
بعد فلور ميره پيش مانيا و گودريم هم پيش مرلين و ققنوس هم پيش دنيس و چو هم پيش ونوس...تا 10 دقيقه بعد خبر مثل سرطان بين ملت جادوگر پخش شد...5 دقيقه بعد چو پا ميشه بره بيرون جلوي در كافه يه كاغذ چسبوندن و روش نوشته مرگ نابهنگام چهار جادوگر سرشناس به خانواده هاي آن مرحوم و ملت جادوگر تسليت باد
چو:
...
ویرایش شده توسط كارآگاه ققنوس(white phoenix) در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۱ ۱۵:۰۰:۱۸
ویرایش شده توسط چو چانگ (WHITE GIRL) در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۱ ۱۵:۳۱:۴۲
ویرایش شده توسط دارت كاركارف در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۸ ۲۰:۴۲:۵۴
ویرایش شده توسط جیسون ساموئلز در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۷ ۱۹:۱۷:۳۷
[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo