اصولا به نظرم با توجه به اینکه هری چجوری فهمید میتونه به زبون مارا حرف بزنه و با توجه به اینکه میدونست اسلیترین باید یه وارٍث داشته باشه و دوباره اصولا از اون جایی که شک کرد ولدی یا دریکو یا خودش اون وارث هستن میشه اینو فهمید !!!!!
به نظرم این یه چیز واضحه که ولدی دقیقا میدونسته که قراره چی پیش بیاد و اصولا توی خونش عشق به جادوی سیاه هست و در ضمن وارث اسلیترین اگه نتونه بفهمه که کیه و چی میخواد به چه دردی میخوره؟( به درد نوشتن کتاب2
) در کل این واضحه !!!این طور نیست؟
انقدر از دست جمله های قشنگ خسته ام که نخوام توی امضام ازشون استفاده کنم!