مكان: مهمانيه وزارت سحر و جادو ساعت 25 دقيقه قبل از وقوع حادثه!
افرادي شنل پوش و رنگ و وارنگ در حالي كه لبخند هايي بس مليح بر لب داشتند در مجلس حاضر بودند!
در اين ميان رقص ِ "چاچاي"پيرمردي با ريش بلند و نقره اي فام همراه با ساحره اي معلوم الحال جلب توجه مي كرد.
اما باز هم بيشتر از همه، جادوگري بلند بالا كه براي عده اي سخنراني مي كرد جالب بود . جادوگر كه ردايي قرمز رنگ بر تن داشت دستهاش رو با هيجان تكان مي داد و حرف مي زد!
- ...بعد اون يكيشون جلو اومد. چون چوبدستيم زمين افتاده بود با مشت زدم تو صورتش! اونهم البته انقدر ابله بود كه وقت نكرد طلسمي رو بفرسته!
بعد با چشماني كه ناگهان غضبناك شدند! نگاهي به اطرافياش انداخت و ادامه داد:
- ولي شماها حواستون باشه ها!! اگه ژانگولر بازي از خودتون در بيارين و همش سياهارو ضعيف و سفيد ها رو قوي نشون بدين پستتون توي محفل تاييد نمي شه!
ملت ِ بي كار سفيد كه در حال گوش دادن بودند:
اون طرفتر ِ سالن مخلوقي سفيد رنگ شروع به آواز خواندن كرد! جادوگر ِ نا آشنايه اين طرف محكم با چوبدستي به سرش زد و به طرف مخلوق رفت!
- بابا هدويگ جان چند بار بگم كه توي اين جمع هاي باكلاس! مثل آدما حرف بزني؟ آخه اينا كه زبونه جغدي نمي فهمن! تازه!! مگه نمي دوني كه امشب بايد سعي خودمونو بكنيم تا خوب جلوه كنيم كه بودجه ي تعمير محفل رو بگيريم!؟
هدويگ با چشماني پر اشك و نگاهي مستاصل به جادوگر خيره شد! بعد در حالي كه سعي مي كرد تا صداش بغض آلود نباشه گفت:
- باشه استر جونم! هر چي تو بگي!! من ديگه جغدي حرف نمي زنم..خوبه؟
درهمين لحظات...
دينگ...دينگ!!
ساعت: هنگام وقوع حادثه!
چندين نفر از شخصيت هاي باكلاس جمع داشتند سعي مي كردند جادوگر ريش سفيد را وادار به ترك صحن ِ!!! رقص كنند، كه يكدفعه در ِ سالن باز شد!
تعداد بيشماري جادوگر سياه پوش با حركاتي آرام وارد شدند. "استر" از اون طرف شروع به چمك زدن كرد!
جادوگر هاي سياه پوش چوب دستي هاشون رو بيرون آوردن!
افراد ِ داخل مجلس! شروع كردند به جيغ و داد و در اين ميان هم پيرمرد ريش سفيد را رها كردندتا به رقصش ادامه بده!
چند ثانيه بعد استر با حالتي كماندويي جلو آمد. اما هنوز فرصت نكرده بود تا حركاتش رو تموم كنه، كه به وسيله ي شيئ نامشخصي دچار ضربه مغزي شد!
بعد از سقوط استر كه چند ميكرو ثانيه به طول انجاميد افراد سياه پوش لبخند زنان جمع را ترك كردند!
بيرون از سالن
چند ثانيه پس از وقوع حادثه
چند جادوگر كه از حالتشان پيداست سفيد مفيدند! با بدن هاي قفل شده بيرون در افتاده بودند!!
و درون سالن هم "استر" كه مورد حمله ي نوكه يك مخلوق سفيد رنگ قرار گرفته بود داشت فرار مي كرد!
----------------------------------------------------------------
خب..اين تاپيك باز شد!
سعي كنيد پست ها ادامه دار نباشند! در ضمن نظارت شديدي روي نوشته هاي اينجا صورت مي گيره و با كساني كه توهين و يا تمسخري انجام بدن شديدا برخورد مي شه و پستشون بي برو برگرد پاك ميشه!!
البته قابل ذكر كه سر پست هاي تك خطي و ارزشي هم همين بلا خواهد آمد!
موفق باشيد
آرامينا ملي فلوا ناظر انجمن!
ویرایش شده توسط آرامينتا ملي فلوا در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۵ ۱۲:۰۹:۳۴
ویرایش شده توسط آرامينتا ملي فلوا در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۵ ۱۸:۲۹:۲۴