1. ابتدا ولدمورت عزیز:
نقل قول:
ولدمورت جان نوشتهن:
توی کتابای قبلی روی این تاکید شده که در حضور ولدمورت جای زخم هری درد میگیره و پررنگ و واضح میشه .. توی این عکس جای زخم هری کم رنگه ( پر رنگ نیست ) و هری هم هیچ احساس دردی نداره ... پس من این جور نتیجه میگیرم که هرکی تو اون خونه باشه ولدمورت اون تو نیست ...
هوم... ظاهراً من منظورم رو درست نگفتم! منظورم این بود که وقتی نشانهی اینکه ولدمورت نزدیک هریه، سیاه و پررنگ شدن زخمش نیست؛ بلکه نشانهش درد وحشتناکیه که معمولاً هری رو به زمین میندازه. ممکنه جای زخمش هم پررنگ و سیاه بشه، که اگه شما میگید حتماً همینطوره، ولی وقتی حال هری خوبه، سر پا ایستاده و هیچ حالت غیر عادی در چهرهش دیده نمیشه، مشخصه که ولدمورت در نزدیکیش نیست، دیگه پررنگ بودن یا نبودنش مطرح نمیشه.
اما، اثر نشان سیاهی که روی دست مرگخوارها هست، پررنگ و واضحشدنش نشانهی ولدمورته که به طور صریح اشاره شده و درد و سوزش خفیفی هم در کنارش ایجاد میشه.
اینهمه حرف زدم!! میخواستم فرق این دو موضوع رو بگم:
در مورد جای زخم درد وحشتناکش در اولویته نسبت به رنگش.
در مورد اثر نشان سیاه، رنگ مشکی پرکلاغیش اولویت داره نسبت به درد خفیفش!!
این یکی از ایرادهای بیخودی بود که من گرفتم!! شما به دل نگیر
!!!
2. روز و شب بودن اون تصویر رو نمیشه تشخیص داد، به این خاطر که در جنگل ممنوع درختان اونقدر به هم پیچیده هستن که نور درش نفوذ نمیکنه. بنابراین این احتمال هم وجود داره که اون نور که خصوصاً سبز هم هست منبع دیگهای داشته باشه.
3. اما نظریهی رفتن به قدح اندیشه به نظر من یه نظریهی قابل قبوله، هر چند که نمیشه گفت 100٪ همین درسته!!
دوستانی که میگن اونا قایم شدن. اونا به هیچ وجه قایم نشدهن و کاملاً مشخصه که دارن در مسیری مستقیم به راهشون ادامه میدن.
شما باید اول مشخص کنید که اون تصویر دو تیکهس یا یه تیکه. بعد بر اساس اون نظرتون رو بگید. منم در پست قبلیم این موضوع رو به درستی رعایت نکردم. از این بابت هم معذرت میخوام. همون طور که در ابتدای پست قبلیم تأکید کردم اون تصویر به نظر من دو تیکهس. سرژ عزیز هم یه نکتهی خوب رو اشاره کردن که اصلاً پرسپکتیو دوطرف درخت با هم متفاوته و من ضمن تشکر از سرژجان، میگم که کاملاً موافقم.
با فرض اینکه این تصویر دوتیکهس ممکنه دو طرف تصویر در دو زمان کاملاً متفاوت اتفاق افتاده باشن، ولی مکانشون نزدیک به هم و در جنگل ممنوعه.
اما سوالی که پیش میاد اینه که اون درخت و چاقوی روش مال کدوم طرف تصویره؟! اگه طرف دامبلدور و هریه، اون جا چیکار میکنه و نشانهی چیه. اگه هم مربوط به طرف خونهس که مرگخوارها توشن چرا چاقو طرف دامبلدور اینا کشیده شده.
نظر من اینه که از اونجایی که دومکان نزدیک به هم هستن، ممکنه چاقو مربوط به طرف دامبلدور و هری باشه که نشاندهندهی نزدیکشدن به اون منطقهی خطرناک و اون خونهس!
4. دوستان خواهش میکنم (به قول ولدمورت!) کمی دقت کنید!! ردایی که تن هریه کاملاً سیاهه! فقط اون نور سبز مرموز که در جنگل هست روش افتاده و بعضی جاهاشو سبز کرده!! ردای شب نیست! از مهمونی یا بیجامهپارتی که نیومده بیرون که
!!
5. اون مرد پتیگرو نیست به این دلیل که پتی گرو اینقدر شکسته نیست و عصا نمیزنه. هگرید هم نیست که بعضی دوستان سعی در رد این موضوع داشتن! بابا من یه چیزی پروندم میخواستم سر بحث رو باز کنم
!! اینقدر روی یه موضوع مشخص بحث نکنید خواهشا!
!
6. هیچ دلیل خاصی وجود نداره که ثابت کنه کاورها به هم مربوط هستند. تنها کاوری که میبینم داره واقعاً یه صحنه از کتاب رو نشون میده همین کاوره (البته به جز اون جایی که هری و دامبلدور دارن به قدح نگاه میکنن که اونم بخشی از کاور بود.) بقیهی کاورها بیشتر فضای مرموز داستان رو به تصویر کشیده بودن خود داستان رو.
من خودمم نفهمیدم چی گفتم!! اگه شما هم نفهمیدید خیلی خودتونو ناراحت نکنید
!!!!