هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۱:۵۰ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
#41

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
سیریوس در حالی جاروی هریو و خود هری طبق معمول میکشه:من اومدم فقط این پسرتو بکش کنار .گدا دسته جاروش رو نمیده خوبه خودم براش دزدیدم
هری:ا...شلام بابایی....عمو شیریوش جاروی من گرفته .بهش بگو بده
جیمز:بذار یه دست گل کوچیک بزنیم بعدا من خودم ازش میگیرم بهت بدم
سیریوس و جمیز
نیم ساعت بعد
سیریوس:خسته شدیم شوت یه ضرب بازی کنیم
جمیز:باشه
جمیز توپ رو طرف سیریوس پرت میکنه سیریوس طرف جمیز .جمیز طرف سیریوس
سیریوس:آقا پنالتی شد ..جمیز با دوتا دستت گرفتی
جیمز:ا... چرا خالی مبندی من با چونم گرفتم
سیریوس:تابلو بود..مگه نه گودریک
(صدای ظعیفه خر و پف)
جیمز:گودریک خوابش برده
سیریوس:پس دعوا بسه بذار من پنالتیم رو بزنم
جیمز:عمرا...من با چونم گرفتم
سیریوس:ا..جدیدا چونت تو مچ دستته...جرنبازی بسه کوافل رو بده
جیمز:اگه میتونه بیا بگریم
یک ساعت بعد
سیریوس:خیلی حال دادا بازیمون اما هیچ شباهتی به گل کوچیک نداشت راستی این گودریکم بیدار کن


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۱:۳۷ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
#40

اندرومیداold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۹
از معلوم نیست!دوره گردم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 660
آفلاین
سیریوس و جیمز دارن با هم با بی حالی گل کوپیک هوایی بازی می کنند که یهو یه بلاجر به سمت جیمز میاد ولی اون با یه حرکت چرخشی سریع جاخالی میده.
جیمز : کی بود؟
اندرو : به نظرت کی می تونست باشه؟؟؟
جیمز : خب سیریوس که داشت سعی می کرد لباسشو صاف کنه تو هم که همین الان اومدی گودریک هم که اونجاست پس کی می تونه بوده باشه؟؟
اندرو و سیرویس:
جیمز : چیزی شده؟
اندرو : نه.ولش کن.منم بیام گل کوپیک هوایی؟؟
جیمز : نظر تو چیه سیریوس؟
سیریوس: چرا نیاد؟هر چی باشه دختر داییمه!!
جیمز : باشه پس بیان بهتر بازی کنیم.من می خوام به سیریوس گل بزنم اندرو هم نمی خواد بذاره من به در وازه نزدیک بشم.خوبه؟
اندرو : خوبه.
-----------------------------------------------------------
جیمز با سرعتداره به طرف در وازه می ره که اندرو بلاجر و می زنه ولی اون در میره دوباره اون یکی بلاجرو میزنه و جیمز با یه حرکت زیک زاکی جاخالی می ده .
اندرو : باشه .خودت خواستی.
اندرو یکی از بهترین ضربه هاشو به صورت دو تایی زیک زاکی به علاوهای می زنه که شترق.هر دو تا می خوره جیمز.
جیمز : می خوای منو بکشی؟
اندرو ک داره از دماغت خون میادها!!
جیمز : نترس نمی میرم.
وتوپ رو به با قدرت به سمت در وازه ی وسطی می زنه و سیریوس شیرجه می ره که اونو بگیره ولی توپ تغییر مسیر میده و به سمت در وازه ی چپی میره و گل می شه.
اندرو و سیرویس:
جیمز : توی تمرین ها یادوتون می دم.
-------------------


" در جهان چیزی به نام آغاز و پایان وجود ندارد. زندگی امروز خود را به گونه ای بگذرانید که گویی همه چیز در همین یک روز است ... "


بدون نام
جیمز با جاروش وارد زمین میشه. آسمان خالیه. رو چمن یه نفر با ردای قرمز بلند نشسته. جیمز جلو میره. جادوگر از صدای پاهای او برمیگرده: جیمز تویی؟
جیمز: اه. گودریک تویی؟ اینجا چی کار میکنی؟
گودریک: هیچی یاد گذشته افتادم. اون موقع که تازه هاگوارتز رو باز کرده بودیم کوییدیچ اینقدی محبوب نبود... اصلا ولش کن. تیم رو تکمیل نکردی؟
جیمز: نه هنوز. ولی تا آخر هفته دیگه تکمیل میشه.
گودریک: خوبه. خب حالا خودت اومدی اینجا چی کار؟ الان که کسی نیست بازیشو ببینی.
جیمز یه نگاه به جاروش میکنه و با من و من میگه: اِِ... هیچی... راستش اومدم یه دست گل کوچیک هوایی با سیریوس بزنیم. اونم الان پیداش میشه.
گودریک: خوبه. منم از همین جا نگاتون میکنم.
جیمز سرشو تکون میده و سوار جاروش میشه و پرواز میکنه



Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۴
#38

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
مري وارد زمين ميشه وميبينه كه بچه ها دارن پرواز مي كنند
مري:سلام بچه ها منم اومدم بازي
لي:مري ما به اندازه ي كافي بازيكن داريم براي تو ديگه جا نيست
مري:زمين به اين بزرگي منم ميرم يه گوشه واسه خودم بازي ميكنم
لي:اصلا به من چه بزار يه بلوجر بخوره تو سرت بعد ميفهمي كه من چي ميگم
مري:تو نگران نباش اون با من
چو :سلام مري
مري:عليك سلام
چو:حالت چه طوره؟
مري:از احوال پرسي هاي شما
چو:واا چرا اين جوري حرف ميزني
مري:واسه من حرف در نيار ميخوام بازيمو بكنم
چو:هري به اين خواهرت يه چيزي بگو ببين چه جوري با من حرف ميزنه
هري:مري تو چي به چو گفتي؟
مري:هيچي واللا
چو:به خدا دروغ ميگه هري
مري:دروغ گو خودتي درست حرف بزن خجالتم خوب چيزيه داداشمو نگه داشتي تو مشتت حالا پر رو بازيم در مياري
چو:من؟؟؟
مري: پس چي تازه ميفهمم مامان خدا بيامرزم بره چي تو جون هري طلسم محافظت گذاشت
چو:زحمت كشيدي اينو كه همه ميدونن به خاطر اسمشو نبر
مري:نخير به خاطر كسايي مثل تو

چو:تو حق نداري با من اينجوري حرف بزني
مري:مثلا چي كار ميخواي بكني
چو:راستشو ميگي بيا دوئل كنيم تا حاليت كنم
مري:باشه من حرفي ندارم
هري:بس كنيدددددددددددددددد




اينم نوعي از دعواي خواهر شوهر و عروس البته به صورت جادوئي




ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۳:۰۲ شنبه ۱ مرداد ۱۳۸۴
#37

پاتریشیا وینتربورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۱ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۵۴ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۴
از ارتش سیاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 170
آفلاین
ببخشیذ این قدر پستم بی موقع است اما تیم کوییدیچ هافلپاف یه تغییرات کوچولو کرده که خودم را مسئول دونستم به شما پروفسور گریفیندور بگم............


مدافع و کاپیتان: پاتریشیا وینتر بورن
مدافع :: سرژ تانکیان
دروازه بان : :سیبل ایزابل دورست
جستجوگر: ارنی مک میلان
مهاجم : زاخاریاس اسمیت
مهاجم: شاهزاده خالص
مهاجم : هدیه پاتر

ممنون پاتریشیا مدافعه تیم هافلپاف


[b


Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۰:۴۷ شنبه ۱ مرداد ۱۳۸۴
#36

هرميون جين گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۲۶ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
از زمان های نه چندان دور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 284
آفلاین
مري وارد زمين ميشه ديروز همش حرف از بازيكن جديد بوده
امروز ببينيم چه خبره
مري:سلام بچه ها

جيمز:سلام مري ما ميخواستيم نرمش كنيم
مري:واي جيمز من تا حالا نديدم يك نفرم قبل بازي نرمش كنه اين طور نيست برتي
برتي:چرا مري من باهات مواقم
مري پس بيايد واقعا بازي كنيم





بچه ها جدا از متن نمايشنامه من يك فكري دارم بهتره سريعتر يه تيم تشكيل بديم نظر شما چيه؟


ما به اوج باز می گردیم و بر تری گریفیندور را عملا ثابت می کنیم...منتظر باشید..


Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۳:۴۵ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۴
#35

هنري گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۴ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۰۹ یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۸۴
از نصف‌جهان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 58
آفلاین
هنري براي اولين بار وارد زمين كوئيديچ هاگوارتز مي‌شد برتي و مري و زاخي و اليور و جيمز دارن روي جاروهاشون پرواز مي‌كنند.مي‌ره جلو سلام مي‌كنه اونا اشاره مي‌كنن كه بياد بالا اون سوار آذرخشش مي‌شه مي‌ره بالا اونا وقتي جارو رو مي‌بينند حسابي شگفت زده مي‌َشن. جيمز مي‌گه:
_ تو كي هستي؟
_من هنري گرنجر دانش‌اموز اسبق مرلين كبير در آمريكام تازه به هاگوارتز اومدم و توي گريفندورم.مي‌خوام بيام توي تيم
_ چي بلدي؟
_خب من بهتري دروازبان مدرسه‌ام وآمريكاي شمالي بودم.
_خب وايسا دروازه ببينم.
از اونجايي كه برتي حتي نمي‌تونست درست سرخگونو نگهداره جيمز به مري گفتت كه با زاخي به هنري حمله كنند. اون دوتا خيلي خوب با هم پاسكاري مي‌كردند اما همه رو هنري گرفت.
جيمز گفت:
_دروازه‌بانيت كه عاليه اما ما فعلاً يه دروازه‌بان خوب داريم ديگه چي بلدي؟
_خب من دفاعم هم عاليه.
_راستي... خب من حالا اين بازدارنده رو مي‌دازم اينم چماغ ازت مي‌خوام كه از حلقه‌ي وسطي اون طرف زمين ردش كني.
_ باشه
جيمز بازدارنده رو چندين متر اون طرف‌تر پرت كرد. هنري باسرعت به سمتش رفت وبا يك ضربهي محكم اونو به سمت حلقه زد. توپ با سرعت زيادي از حلقه رد شد. چشمان جيمز برقي زد وگفت:
_عاليه... خب فعلاً وفت شامه بريم توي قلعه.
همه پايين آمدن و درباره‌ي هنري حرف مي‌زدند.


هنري بي‌باك


:bigkiss: :wi


زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۱:۳۸ یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۴
#34

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
زاخی:بابا لی جان یادته تویه تاپیک اموزش کویدیج چقدر رو گزارشگری کار کردیم؟؟؟
لی:آره....
زاخی:من دیگه حسابی یه گزارشگر درجه اول شدم.....
لی:چطور مگه؟؟؟
زاخی:هیچی همین شکلی گفتم....
لی:خبریه؟؟؟؟
زاخی:خب دیگه...
لی:مشکوک میزنی...
زاخی:یادته تو یاهو مسنجرچی گفتی؟؟؟؟
لی:آهان...آره....الان یادم اومد...حسابی گزارشگریت توپ شده ها....
زاخی:دیگه بیشتر از این حرف نمیزنم میان میبرنمون....
لی:برای چی؟؟؟
زاخی:کتاب 6 دیگه.....
لی:آها...
(ببخشید یه ذره رمزی بود چون نمیخواستم کتاب 6 لو بره....اوکی؟؟)



Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۱:۳۴ یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۴
#33

برتی بات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۱ شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۴ جمعه ۹ تیر ۱۳۸۵
از اعماق شهر لندن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 203
آفلاین
برتی وارد زمین میشه. زمین خالی خالیه.
برتی: خوبه. پس حالا که جیمز نیست پس بدون نرمش تمرین می کنم.
سوار جاروی خرمگسش میشه و اوج می گیره. یه توپ گلف از جیبش در میاره و شروع میکنه. توپو هی میندازه بالا و با سرعته میره میگیردش. بعدم با جایگاه تماشاچیا پاس کاری میکنه و تا جلوی دروازه جلو میره. توپو دوباره پرت می کنه . با ته جاروش شوت میکنه توی دروازه.
یه دفعه از طرف جایگاه تماشاچیا صدای دست میاد.
برتی: ااااا... جیمز تو اونجا چی کار می کنی؟
یه دفعه جارو رو به سمت جیمز بر میگردونه و با سرعت جلو میره.
جیمز: نه...نننه...نهههههههههههههه.
برتی:آیییییییییییییی...
با جارو روی جیمز فرود میاد. جیمز که در اثر ضربه ی نوک جارو چشمش بادمجونی شده ، با عصبانیت بلند میشه و یکی می خوابونه بیخ گوش برتی.
برتی: یییییییییییییییییییی.... چرا میزنی؟
جیمز: واسه اینکه از این به بعد حواستو جمع کنی.
برتی: اهه اهه اهه... خوبی یادم رفته بود نرمش کنم.
جیمز: برتییییییییییییییییییییی.... شد تو یه دفعه کارتو درست انجام بدی؟


جلد هفتم کتابهای هری پاتر:"هری پاتر و چهل دزد بغداد."


Re: زمين كويديچ هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۳:۴۶ شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴
#32

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
الیور:هری بپر برو به بچه های تیم بگو بیان پایین میخایم تمرین کنیم.
هری:هوی اولا مگه من نوکرتم.دوما الان ساعت سه نصف شبه.سوما...
الیور :بابا رفتم پیش مگی گفت فقط الان زمبن خالیه
هری:رون فرد جورج
بریم تمرین بابا بیدار شین

اونطرف خوابگاه دخترا
کتی:آلیشیا چو آنجلینا
پاشید دیگه
هرمیون:منم میام
کتی(با خودش):اه باز این دختره خودشو قاطی ما کرد

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<

زمین کوئیدیچ هاگوارتز
فرد:الیور پایینو نگاه کن.اسلیترینیها دارن میان تو زمین
الیور میاد پایین:هوی دراکو من زمینو رزرو کردم.
دراکو:زورم زیاده میام تمرین
هرمیون:زورت زیاده الان نشونت میدم.
دراکو:تو خفه شو نژاد پست ناخالص
هری منتظر بود رون و مالفوی دعوا کنن که یهو هرمیون پرید رو سر مالفوی.بعد یه تنه همه اسلیترینیهارو فرستاد سنت مانگو.


رون:بابا ایول
هرمیون:تابستونا میرم کلاس کاراته
هری:

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
الیور:خب بچه ها بیاید تمرینو شروع کنیم............
فرد:به به لی جردنم اومد
لی:آقایون و خانما دو تا تیم شید منم بازیو گزارش میکنم.
الیور:اینجوری که همه از خواب بلند میشن
لی:خوراکش یه طلسم بود اینجارو طلسم نشنویوس کردم
الیور:خب کتی و آلیشیا و آنجلینا و چو یه تیم
رون و هری و فرد و جورجم یه تیم
هری:خودت چی
الیور:من آنالیزور تیمم
هری و چو: :bigkiss:
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
لی:خب بازی شروع میشه توپ دست کتی بله پاس میده آلیشیا اما در همین لحظه چو اسنیچو میگیره. و بازی تموم میشه.
فرد:خاک تو سرت هری نعشه
جورج:هری کمتر مصرف کن اینقدر وسط بازی ...... نشی
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
روز بعد:
الیور:بچه ها خبرو شنیدین.چو بعنوان سریعترین سیکر دنیا معرفی شد با زمان 7 صدم ثانیه


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.