تق..تق....تق
سلام آقای لوئیس
سلام.تو هم خونه میخای؟
لی:آره
لویس:من این مرلینو ببینم پدرشو در میارم.بابا داشتیم راحت با دیگ دزدی امرار معاش می کردیم.هی بهش گفتم از من گذشته بیام تو کار ساختمون.هوی چته
لی:به من چه برو بزن تو سر مرلین.من خونمو میخام.
لویس:حالا چه جوریشو میخای
لی:یه خونه میخام رو به دریا باشه.
6 خوابه باشه.
حمومو و دستشوئیش هر کدوم 60 متر باشن
آشپزخونش ست قهوه ای داشته باشه.
تراسش رو به آفتاب باشه تا هر روز بتونم حموم آفتاب بگیرم.
رو به طرف خونه سرژ هم باشه تا بتونم خونشو دید بزنم.
لویس:خب فراهم کردن همه اینا مشکله.ببینم از بین اینا کدوم مورد برات مهمتره.
لی:خب تابلوئه مورد آخر.
لویس:یه کیس (مورد) دارم مورد آخرتو ساپورت میکنه.دیدش عالیه.از هر پنجره اش نگاه کنی یه تیکه از خونه سرژ معلومه.تازه حمومش رو هم میتونی ببینی.
لی:آقا نخواستم مورد آسلامی میخواستم فقط یه کم فضولی تو کار این اچ سی او داره دیوونم میکنه.
لویس:باشه میدم اونجارو برات دیوار بکشن.بریم خونه رو ببینیم.
لی:باشه
============
بعد از سه ساعت پیاده روی.
لی:نرسیدیم.
لویس:چرا دیگه داریم میرسیم.
لی:معععععععع.اینجاست.
لویس:آره
لی:اینجا قبلا گاوداری نبوده.
لویس:نه فقط یه مدت کوچولو توش اژدها نگه میداشتم.
لی:نه آقا نمی خام.اینجا خیلی کثیفه.تازه شرایط منم نداره.
لویس که نقطه ضعف لی رو پیدا کرده بود.:ولی مورد آخر رو ساپورت میکنه.
لی(بر سر دو راهی) بعد از چند لحظه:باشه همینو میخام.
لویس:خب فردا بیا کارو تموم کنیم.گالئون یادت نره.چک قبول نمیکنم.
لی:تا بعد
===============
مرلین یه سوال.
ما خونه هارو خریدیم اما تو هر خونه تنهاییم
چه جوری ایفای نقش کنیم.