هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#51

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نگهبان:هی بلند شین چقدر میخوابین
سرژ:چیه چه خبره؟
كينگزلي:
کوییرل:مگه ساعت چنده؟ هنوز که هوا روشن نشده؟
نگهبان: حرف نباشه پاشین
برادر حمید: میخواین سحری بهمون بدین؟ولی هنوز که ماه ریازت شروع نشده.آهان میخوان بهمون تمرین دن
كينگزلي:آخجون غذا
نگهبان:زود زود زود
براد حمید: برو بابا
نگهبان:به ادبیوس
برادر حمید: این چه کاری بود
سرژ:تا هممون یه اردنگی نخوردیم بهتره بریم.راستی زاخی کو؟
زاخی:اینجام رفته بودم دس به آب
کوییرل: خسته نباشی
نگهبان:همه به صف خیلی آروم برین بیرون
زاخی:چه خبره
برادر حمید: نمیدونم

حیاط آزکابان ساعت 4:00 بامداد
زاخی:اون کیه
همه: کرام
کرام:ساکت همینطور که همه اطلاع دارین امروز 3 مهره و چند روزیه که مدارس باز شده .من تصمیم گرفتم یعنی پیشنهاد کردم تو آزکابان برای زندانیا کلاس تشکیل بدن بلکه یکم آدم بشنو دست از....
همه:





Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱۳:۵۴ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#50

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
نيمه شب گذشته وكه ناگهان در سلول باز ميشه و ميريزن سر برادر حميد و ميبرنش!!!
سرژ:كجا بردنش؟
كوييرل اب دهنشو قورت ميده و ميگه:نميدونم
-------------
فردا صبح در باز ميشه و يه ساحره رو ميندازن تو سلول!!!
نگهبان:اين خواهر حميده هستش!!!البته قبلا برادر حميد بود ولي شخص جناب كرام ايشونو تغيير شكل دادن!!!

همه:مااااااااااا!!!!!!
كينگزلي:
مدتي بعد همه زندانيها!!:
خواهر حميده:
خواهر حميد:كمك!!!كمك!!!اينا آسلام يادشون رفته
كرام:خواهرم به كمك احتياج داريد؟
خواهر حميده:پس فطرت!!!تو اين بلارو سر من اوردي!!!
كرام:چيه؟مگه اينا دوستات نبودن؟مگه اينا عضو حذب نبودن؟!!ديدي اينا هم به موقش دست كمي از گيلدي ندارن!!بهت رحم ميكنم و دوباره تغيير شكلت ميدم!!!ولي باز اگه خطا كني.....اونوقت

كرام خواهر حميده رو دوباره به صورت برادر حميد در مياره

چند روز بعد..چو به وزارت ميرسه!!!
((ببينيد چه حالي دادم براي پستاي بعدي!!!))


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱۱:۳۷ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#49

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نگهبان:برو تو زود باش دیگه
کینگزلی:این دیگه کیه
نگهبان:حرف نباشه.یه چن وقتی مهمونتونه
کوییرل:سسسلام بببخشید من..
سرژ:نترس بابا جون کاریت نداریم
برادر حمید:ااا اینکه کوییرل خودمونه
کینگزلی:کی؟
برادر حمید:تو کوچه دیاگون یه مغازه داره .چوبدستی میفروشه.اینجا یکار میکنی؟
کوییرل:چک بی محل کشیدم
سرژ:نه بابا راست میگی
زاخی:ساکت چه خبره خواب بودیما.ای بابا بازم یه نفر دیگه رو آوردن مگه بهشون نگفتین اینجا برای خودمونم جا نیستونکنه میخواد بیاد رو سر من بشینه
کینگزلی:بگیر بخواب اینقدر حرف نزن
سرژ:میگفتی
کوییرل:آره دیروز رفته بودم هاگزمید یه خونه بخرم .خونه هه خیلی خوب بود تازه نزدیکه خونه شماهام بود.اوویس گفت میتونم پولو بصورت اقساط بدم ولی...
زاخی:ای بیچاره سر تو رو هم گول مالید
برادر حمید:نترس اینجا اونقدما بد نیست.خوش میگزره
کینگزلی:برو اون گوشه بخواب تا فردا
کوییرل:باشه فعلا شب بخیر





آزکابان
پیام زده شده در: ۰:۲۴ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#48

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
جناب سياه خان برزنگي!
اينجا فكر كنم رول پليينگه ها!
ما برامون فرقي نداره كه شما براي ما ارزش قائل بشي يا نه چون ما كار خودمونو ميكنيم و خوشحاليم از اينكه در كنار هم جمعيم.
چرا پست چرت و پرت ميزني آخه بنده ي خدا؟

در ضمن حميد جان ديگه عضو جديد محصوب نميشه!
شما خيلي وقته نبودي فكر ميكني عضو جديده!
ايول ايول!
خارج از رول هم خيلي حال ميده ها!
ناظر جون بيا اين پست من و شيكم رو بپاك تا بفهميم ديگه خارج از رول نديم!



Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱۲:۵۶ جمعه ۱ مهر ۱۳۸۴
#47

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
خوشم آمد!
خوشم باشد!
خوش بود کنار مه و گل و سبزه و نسرین!
نه انصافا حق گفتی
منم چیزی نمیگم
چون همینیه که گفتی
فعلا کاریش نمیشه کرد
ولی خب حقیقتا حال کردم با یه سری از اعضای جدید خفن!
همین خودت عند اعضای باحالی
یا اینکه مثلا من فکر کردم کوییریله
قاطی کردم
ولی میخوره که کویریل آخوند باشه
چون امامه داشت دیگه
همیشه آسلام و تنفس موضوع جالبی بوده برای سایت



ما برای اعضای جدید به اندازه ی زیادی ارزش گائلیم!
چرا خالی میبندی؟
ولی خب فعلا بعضیا نمیتونن فعالیت کنند
به امید تابستان های آینده!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۲:۲۵ جمعه ۱ مهر ۱۳۸۴
#46

واگاواگا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۳ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۲۸ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 274
آفلاین
برادر کینگزلی!

این نامه ای را که هم اکنون میخوانید من از پشت سلولم دادم به جاسم که به شما برساند ...چند نکته بود که میخواستم به شما و برادر گیلیدی بگویم!

همگی شاهد دوران شاد وزارت برادر خوبمان کینگزلی بودیم و از ایشان کمال تشکر را داریم....ایشان خوب وبدند و نور از نقطه ی دیگری که مو هم نداشت و فکر کنم کله شان بود و یا شاید هم شکمشان حالا بگذریم بسیار منعکس میشد و ما را حال میداد...اما روزگار را که میدانید مانند دو روی یک سکه است که اگر پرتابش کنی هزار بار میچرخد و میگردد و تا به زمین برسد گوساله نمیشود و دل صاحبش آب میشود و از این حرفا!!!ولی چیزی که مهم هست و آسلام آن را حمایت میکند وزارت نیست...فعالیت است...البته فعالیت آسلامی و از وسط به پایین هم خوب است ولی در اینجا لزورمی ندارد که یک عضو خفن حتما وزیر باشد....شما که همه به فکر سایت هستید و دلتان میخواهد سایت محیطی شاد داشته باشد به جای این حرفها دست به کار شوید و به این نسل تازه و الکی خوش نشان بدهید آن دوران طلایی را!!!...همگی رفته اید یک گوشه کز کرده اید و فقط یاد گذشته میکنید!!!...به اعضا محل ... هم نمیگذارید و هر چه مینویسند به باد انتقاد میگیرید...شمایی که مدعی حضور در دوران طلایی سایت هستید بیاید و یک بار دیگر با ذهن خلاق خود اوضاع سایت را سروسامان دهید...حتماً ککه نباید وزیر بود تا بشود کاری مهم کرد!...مگر خود ما مدیر و وزیر بودیم که برادر گیلیدی را از وزارت بر کنار کردیم؟....شمایی که میپندارید نسل تازه ی جادوگران به تف شیطان رجیم هم نمی ارزد و هی آن را به باد انتقاد میگیرید خودتان هم اکنون در چه وضعی هستید؟....این کارها که بشینید یک گوشه فقط یاد گذشته کنید از صد بار تنفس طبیعی و مصنوعی و هزار تا بیجامه پارتی هم گناهش بیشتر است...شمایی که مدعی هستید میتوانید سایت را به دوران طلایی برگردانید ...این راهی که در پیش گرفته اید نه تنها دوران طلایی را برنمیگرداند بلکه آن را به چیزی دست نیافتنی بدل می سازد که دیگر هیچکس حتی برای یاد کردن از آن هم استقبال نمی کند....گیلیدی خودش رفت....باید قبل از وزارت فکر اینجایش هم را میکرد که اگر یک ماه آن هم به عنوان وزیر برود راه بازگشتی ندارد...خودش خواست....حالا که وزیر نیست دلیل میشود که اهدافش را عملی نسازد؟....به فکر تحول در رول نویسی سایت نباشد؟...این همان تعهد گیلیدی است!!!...او شاید وزیر نباشد ولی عضوی از این سایت است و وظیفه دارد که برای بهبود هر چه بیشتر سایت تلاش کند.....این عزا گرفتن تنها یک چیز را نشان میدهد....ضعف را!!...دروغی بودن اهدافتان را....اگر از صمیم قلب میخواستید به مانند حذب کاری را که معتقد بودید میکردید....این کارها را نکنید.....سایت به وجود شما وابسته است....گوشه نشینی دردی را نه از خود شما و نه از سایت دوا نمیکند....به ول ال.. نمیکند...

هر چه گفتم از دل بود...به امید آنکه به دل بنشیند ولسلام!


تصویر کوچک شده


Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱:۴۷ جمعه ۱ مهر ۱۳۸۴
#45

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
یاران چه غریبانه
رفتند ازین خانه


گیلدی بابا
پس دوره ی وزارت تو هم تموم شد
ولی من و تو
وزیر های اسطوره ایه قرن
ما هستیم که در دل ها خواهیم ماند
روزها میگذرند
نسل های جدید که دوره ی مارا ندیده اند که هیچ
اما پیرمردانی که شاید زمانی ضد ما و وزارتمان بودند
افسوس روزهای شاد وزارت ما...و دوران خوب سایت را میخورند
بخورید...بخورید


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱۸:۱۷ پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۴
#44

تام ریدل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۳ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۴۰ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 560
آفلاین
ملت:گيليدي...ما تورو ميخوايم تورو مخوايم...
كينگزلي:ملت ساكت..ساكت

دختر بندري.....تو مال مني...نبينم به كسي...تلفن بزني(صداي موبال گيليد)
گيليد:بله؟بفرمايي؟به...سلام ديوونه..خوبي ديوونه؟ها؟امادست؟
كينگزلي بالا پايين ميپره تا بفهمه كيه پشت گوشي
گيليدي:كي بياييم؟همه اتاقا آمادست؟همه ديوونه ها هستند؟ايول ديوونه..
كينگزلي:كيه؟كيه؟
كينگزلي دتشو جلو گوشي ميگيره: ديوانه سازهاي آزكابانن...گفتن كه هت بگم آزكابان آماده شده
كينگزلي:بطنين!!سربازان من...بله تو..تو ام هري پاتر..تو ام فعلا سربازي...هر چه زود تر برين اين اسمهاي كه ميگم رو پيدا كنين و بيارين اينجا...اوهوم.اوهوم
يه طومار گنده باز ميكنه
كاراگاه ققنوس
سام وايز
يكي از بين جمعيت:اقا...اقا...مرد
خب اشكالي نداره...جسدشو بيارين...سر رودريك آلبيانكوا...سرژ تانكيان،كالين كريوي
گيليد:اي پدر سوخته...
كينگزلي:چو چانگ
هري پاتر از بين جمعيت پقي مينه زير خنده
كينگزلي:تو..اهاي هري پاتر...حالت شنا بگير ...لي جردن،برتي بات...كلا هر كي ديدين داره ميره راي بده بزنين بيارينش اينجا...هركي هم مشكوك بود بيارين اينجا..هر كي هم از قيافش خوشتون نيومد بيارين اينجا...چند مدت ديوانه سازهاي من تغذيه نشدن..بچه هاشون شير ميخوان...يكي از بچه هاشون 25 سالشه ولي هنوز قد نكشيده..همون تو 4 متر مونده...



بدون نام
یک دفعه یکی دست میذاره رو شونهی گیلیدی
گیلیی از جا میپره
ادریان:منم یار وفاداره تو
کینگزلی:گیلیدی به من نگفته بودی
ادریان:من با شما هعمیاری میکنم و حتی شده ایدی بلاک شه ولی تو وزیر بمونی
گیلیدی:افرین تو فعلا برو به تبلیغات برس
ادریان من نمیدونم چرا هر چی عکس برات درست میکنم تو سایت میذارم نمیاد ولی تلاشم رو میکنم
یه گوجه پرتاب میشه به طرف ادریان
گیلیدی:چرا میکروفون روشنه مگه خاموشش نکردی؟
کینگزلی:یادم رفت
گیلیدی:واقعا که
ادریان:گیلیدی مواون اولت کیه به منم یه مقمی بده بتونم کار کنم



Re: آزکابان
پیام زده شده در: ۱۵:۴۹ پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۴
#42

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
دستگیری مهاجمان

ساعت 4.30 دقیقه ی بامداد
پشت درهای بسته با وزیر گیلدروی و کینگزلی و جمعی مونث
گیلدی در دفتر وزارت خود نشسته و سیگار برگ میکشد!
کینگزلی:یا همین الان مهاجما و خائنین رو دستگیر میکنیم یا همین الان اونارو دستگیر میکنیم.
گیلدی:من نمیدونم...گیج شدم...نمیخوام اون روی سگ خودمو بالا بیارم...میخوام باهاشون مهربون باشم
کینگزلی:به صلاح مملکت نیست...از نظر منی که رئیس زندان آزکابانم فقط امنیت مهمه...نه خاله بازی
گیلدی:پس این کارو میکنیم...من نمیفهمم این لیبرال و بی ناموسی دیگه چی بود!...مگه من کم بی جامه پارتی و بی ناموسی داشتم؟...این مردم نونشون کمه یا آبشون؟
کینگزلی:احتمالا آبشون
گیلدی:پس یه زنگ بزنیم به سازمان آب
کینگزلی:دیگه وقت نداریم...باید همه مهاجمین رو بندازیم آزکابان!

(دیریم دیریم...دیم دیم دیم)
(جو ترس و واهمه)

فرمان

گیلدی و کینگزلی تو بالکن ایوان مداین واستادن
(تو تریپای ارباب حلقه ها)
پایین ارتش هزار میلیونیه اورک ها و نون به نرخ روز خور ها مشاهده میشه
ارتش:روح منی گیلدی...نفس منی کینگزلی
(کینگزلی و گیلدی دست تکون میدن و بای بای میکنن)
گیلدی:ساکت...ساکت...کافیه...بسه...متشکرم
میخواستم بگم که
ارتش: اه اهو اهو
گیلدی:امروز که خواستم بشما بگم که
ارتش: اهو اهو
گیلدی:بسه چرا گریه میکنید شاید چیز خنده داری خواستم بگم!
ارتش:صلوااااااااااات...تکبیـــــــــــــــــــــــر....
کینگزلی:فقط اومدیم بگیم که هیچ چیز نمیتواند عظم راسخ ما را براندازد...و چند نفر از افراد و آدم کش های برجسته را میخواستیم....و تا آخرین قطره ی خون..از وزارت تا شهادت


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.