هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۱:۴۳ چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۸۴
#79

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من کیستم؟

درسته که با بقیه فرق میکنه
درسته که یکم ترسناکه
ولی با این هم
بهترین آدمیه که من تابحال دیدم
فوق العاده مودب مهربان و باهوش
نمیتونم فکرشو از سرم بیرون کنم
نمیتونم دوریش رو تحمل کنم حتی بخاطر...
مگه نمیشه آدم یه گرگینه رو دوست داشته باشه
من میخوام همیشه در کنار لوپین باشم
------------------------------------------------------
من چیستم؟

خیلی دوسش دارم
بهترین چیز برای من توی خونس
میتونه تمام چیزها رو با یه فشار درون دهنش جا بده
میتونه قفل سکوت بر دهانش بزنه
اونو با هیچ چیز توی دنیا عوض نمیکنم
اون بهترین کشو توی میز تحریرمه

دوستان سعي كنن از اشيا و اشخاص جادويي نام ببرن..به پست قبلي پزوفسور كوييرل توجه كنيد!!مثل اون





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱:۱۱ چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۸۴
#78

رودولف لسترنجس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۴ سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۴۰ یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۷
از یک مکان مخوف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 349
آفلاین
من کیستم؟
من عاشق شبهای تاریک هستم واقعا فوق العاده شاعرانه هستند...شبهای تاریک و بدون نور مطلوب من و دوستانم هستند خدارا شکر که حداقل سرمارا حس نمیکنیم وگرنه تاحالا یخ زده بودیم...یک نفر دارد نزدیک میشود یعنی کی میتونه باشه این موقع شب؟!یه آدم؟ولی آدمها میدانند نباید اینطرف بیایند؟عجب احمقی است این یکی...برم ببینم چیکار داره؟او جلو رفت و همزمان انسان درحال نزدیک شدن کمی مرد...دیمنتور همینجور عین بز داشت به فرد مرده نگاه میکرد!!!
******************************************
من چیستم؟
سالهاست در هاگوارتز هستم و حوادث بسیاری را مشاهده کرده ام...حوادث تلخ و شیرین!!!
خیلی هااز من فراری هستند و میترسند بمن نزدیک بشوند ولی منکه ترس ندارم...مرض ندارم که مردم رو کور کنم خودشون چشم خودشونو میزنن به من کور میشن!!!
بید کتک زن همینجور که غرغر میکرد هرکی نزدیک بود را با شاخه هایش نوازش!!!کرد


بزودی در این مکان یک امضایی بگذاریم که ملت کف کنند!!!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۹:۵۱ سه شنبه ۵ مهر ۱۳۸۴
#77

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من کیستم؟

از همه فرار میکرد
میترسید به کسی نزدیک بشه
امشب زمانی بود که باز باید فریاد میکشید
نمیخواست متفاوت با دیگران باشد
ای کاش میتوانست امشب هم در کنار دوستانش باشد
ریموس نمیخواست تبدیل به گرگینه شود
------------------------------------------------------------
من چیستم؟

به آسمون نگاه کردم
اونقدر کوچیک بود که بسختی دیده میشد
به سمتش رفتم و دستم رو به طرفش دراز کردم
نور بدنش به چشمهام میخورد
و من سعی میکردم اونو آروم نگه دارم
گوی زرین در دستهای من بود





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۸:۵۳ سه شنبه ۵ مهر ۱۳۸۴
#76

Ali


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۲ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۶ دوشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۴
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 48
آفلاین
من چیستم؟

آخیش...عجب شانسی آوردما...آخ آخ آخ تو رو خدا پسره خنگ عقلتو به کار بنداز...جون من... نذار من بمیرم ....ایول...باریکلا سه تا برو جلو...آره خودشه همون.نه نه...من رو فدا نکن...تو رو خدا نــــــــــــــــــه......
مهره اسب بازی شطرنج که حالا تیکه پاره شده بود زیر لب به هری فحش می داد...


===============
من کیستم؟

آخریشه...باریکلا همین جوری.آره بکشش بکشش در نره...نه با چاقو راحت تره...ای بابا زجر کش نکنش...حالا بی رحمی به این چه...آهان خودشه سرشو بگیر...حالا بــــــبــــــــــــــــــر
هاگرید تازه داشت به دستیار جدیدش راسو کشتن رو یاد می داد...


اونجا هم با آلبرفورث باشین...
ww


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۲:۳۹ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#75

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من چیستم؟

سالها منتظر یه همچین روزی بود
امروز روزی بود که بالاخره برای چند روز آزاد میشد
دیگه تحمل جای تنگ و تاریک رو نداشت
خوشحال بود که تا چند دقیقه دیگه اونو بیرون می آوردند
براش مهم نبد که چه مدت آزاد است
فقط به فکر گرمای دست مدیر بود
تا اونو از کمدش بیرون بیاره
جام آتش آرزو میکرد
هر سال مسابقه سه جادوگر باشه





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۹:۱۴ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#74

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
من كيستم؟

اي بابا اينا گير دادن به من!!...آقا من دوست ندارم خاطرات شخصيمو كسي ببينه!!..چرا هي يه طوري ميخواين كش برين ازم!!...لامصبا نقطه صعفمم ميدونن..چه چشايي داشت اين ليلي اونز!!!از هر نوشيدني كره ايي مست كننده تر بود!!من كه خودم معجون سازم نميتونم همچين معجوني درست كنم!!كار خدارو ميبينيد؟
اسلاگهورن هنوز هم داشت با خودش زمزمه ميكرد
----------
من چيستم؟

هيچ كس نميدونه من چجوزي به وجود ميام
فقط افراد خبيث ميتونن منو به وجود بيارن ولي از ميان همون ها هم كمتر كسي راز پيدايش منو ميدونه
بهترين راه براي ايجاد من كشتنه!!اره قتل!!!
بعد از اونه كه ميتونن منو بسازن كافيه يه مقدار از روحشونو در من قرار بدن!!اون وقته كه نا ميرا ميشوند و به زندگي جاودان ميرسن..ولي خودشون هم نميدونن به چه قيمتي له جاودانگي ميرسن
جاودانه ساز همچنان از خودش تعريف ميكرد و منتظر بود تا كسي اورا به چنگ بياورد و روح خبيثش را آزاد كند


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۰:۳۹ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#73

Ali


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۲ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۶ دوشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۴
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 48
آفلاین
هذا التاپیک البسیار زیبا(الجمیل)..انا حالیتک(ماضی حال کردن)
"ددد ..... ددددد....دددد"
ولم کن بچه تخص...ای بابا ولم کن دیگه...عجب بچه پرروییه ها...هی می خواد کلاس بذاره.بابا همه دیدنت جون مادرت بذار برم.خیلی خوب بابا دختره هم دیدت دیگه.ای بابا امیدوارم خانم هوچ با جارو بزن تو سرت...بابا ولم کن بذار برم...مگه مریضی اذیتم میکنی؟؟؟
اسنیچ بالاخره از فرصت حواس پرتی جیمز به لیلی استفاده کرد و در رفت....


اونجا هم با آلبرفورث باشین...
ww


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۰:۲۲ یکشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴
#72

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
همه جا تاریک بود جز صدای باد که در بین درختان زوزه میکشید صدای دیگری شنیده نمیشد
کوییرل در میان جنگل تنها ایستاده بود و به نقطه ای در میان درختان نگاه میکرد
جلوتر رفت به نقطه نورانی نزریکتر شد
با وجود دوری از آن میتوانست صدای آن را به وضوح بشنود
نزدیکتر بیا,نزدیکتر
انگار هیچ فکری جز رسیدن به آن نقطه در فکرش نبود
سه متر دو متر یه متر
فقط چند قدم دیگه مانده
کوییرل دستش را به سمت نور میبرد و
حالا او در چنگ ولدرمورت است





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۳:۱۱ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۸۴
#71

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
اگه دستم بهش برسه میدونم باهاش چیکار کنم
دو سال صبر کردم چند روز دیگم روش
وای چقدرر دلم می خواد تو دستام بگیرمش
بوش کنم نوازش کنم بزارمش رو تخم چشام
ولی اگه نیاد چی اگه دروغ گفته باشن چی
نه حتما راسته همه میگن چند روز دیگه میاد
(ترجمه کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه)





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۲۳:۰۱ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۴
#70

Crookshanks


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۳۰ دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 6
آفلاین
دوستانش وقتی میدیدنش بهش می خندیدند،
نه به خاطر اینکه کارش رو درست انجام نمی داد،
چون خوب می دونستند که در کارش مهارت کافی داره،
نه به خاطر اینکه صاحبش یک جادوگر اصیل نیست
چون کسی جرأت اینکار رو نداشت،
راستش فقط به خاطر لباسش بهش می خندیدند،
آخه تو دار و دستۀ اونا لباس پوشیدن رسم نبود،
ولی اون اصلاً به این چیزها اهمیت نمی داد،
چوبدستی جادوئی هگرید بودن ارزش این رو داشت
که لباس صورتی تنش کنه و بشکل یک چتر در بیاد.
=============================
کاش میشد امروز منو به صورتت نزنی،
کاش لااقل میشد یک ساعت منو از روی صورتت برداری،
چرا، آخه چرا همیشه پشت من قایم می شی؟
چرا می ترسی از اینکه کسی اون نگاه پر از محبت رو ببینه؟
چرا بچه ها نباید بدونند که چقدر دوستشون داری؟
چرا نباید بدونند که چقدر نگرانشون هستی؟
خواهش می کنم منو از روی صورتت بردار...
عینک شیشه چهار گوش پروفسور مینروا مک گانگال باز هم داشت به اون اصرار می کرد.


پشت سر هم حرام است!!..آسلامی گشت!


ویرایش شده توسط برادر حمید در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۲۶ ۱۹:۴۲:۵۷







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.